فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
خاقانی (595-520ق) شاعر فارسی اللسان، معروف، وهو صاحب قصائد فخمة وأشعار عمیقة وصعبة ومبهمة، کما یعد أکثر شعراء الأسلوب الأذربیجانی شهرة فی القرن السادس. شعره یزخر بالمواضیع العلمیة والمصطلحات الدینیة، وهو دائرة المعارف فی علوم القرآن والحدیث. إن التسلط على مختلف أنواع العلوم واستخدامها فی شعر هذا الشاعر الکبیر وفکره وإبداعه جعل فهم شعره یبدو معقداً ومبهماً، فقد ضمن شعره الکثیر من مفاهیم الزهد والأخلاق بالاستفادة من الأحادیث النبویة والآیات القرآنیة، ولا شک فی أن الإلمام بالقرآن وتفسیره من مفاتیح حل الکثیر من مشکلات أبیات هذا الشاعر. وسنتناول فی هذه المقالة سبل توظیف القرآن والمضامین الإلهیة فی القصیدة الثانیة – فقط - من دیوان خاقانی. ومن المؤکد أننا سنذکر فی البدایة توضیحات عامة عن الشاعر، وارتباطه بالقرآن ونقدم تعریفا للقصیدة الثانیة التی مطلعها:
ای پنج نوبه کوفته در دار ملک لا لا در چهار بالش وحدت کشد تو را
- أیها الطارق باب ملک ""لا"" خمس مرات إن ""لا"" تقودک إلى مسند التوحید.
دراسه تحلیلیه إحصائیه فی النظائر اللغویه فی تفسیر مجمع البیان «الترادف والتباین والاشتراک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الملخص إنّ البحث فی النظائر اللغویه من أهمّ العلوم التفسیریه التی یکاد یستحیل الاستغناء عنه فهماً للقرآن الکریم تعود سابقتها إلی صدر الإسلام وتناوله علماء بحثاً ودراسه سبقوا الطبرسی، أو جاؤوا بعده کما أنّه أحصیِت فیه الوجوه عدداً إلی القرن التاسع لمؤلّفات طبعت فیها. وأمّا المجمع مع توسّعه فیه فإنّه لم یستوف حقّه من هذا البحث فدراستنا هذه انطوت علی النظائر المستخدمه فی المجمع مع أشکالها ومفاهیمها المختلفه اللغویه تحلیلاً وإحصاءاً. والنظائر فی المجمع لم یکن ما عنی به البعض بالوجوه (الاشتراک اللفظی) وهی ما اتفق لفظه واختلف معناه وإنّما النظائر فیه تعنی الترادف فحسب وهو ما اختلف لفظه واتفق معناه. والتعبیر عن النظائر عند الطبرسی رُسم علی أشکال مختلتفه ک «متقاربه المعنی»، «علی معنی واحد»، «مثل»، و«شبیه» وما إلیها. کما أنّ الطبرسی إذا أراد الاشتراک اللفظی عبّر عنه بالوجوه من دون أخذ الاعتبار بالنظائر وقد کان ممن سبقه من الباحثین استعمل الوجوه والنظائر معاً. وبالنسبه إلی النظائر بمعنی الترادف فبما أنّه لم یذهب إلی الترادف التام فإنّه قد دخل فی موضوع التباین اللغوی تحت عناوین نحو«الفرق» أو «الفروق» علی منهج متشابه لأبی هلال العسکری.
کاربرد آیات و احادیث در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صبغه ادبی و هنر سبکی که بیهقی در نوشتن کتابش به کار برده، آن را در میان تمام آثار تاریخی زبان فارسی ممتاز کرده است. این کتاب هم از حیث نثر پارسی و هم تاریخ نویسی مزیّت های فراوانی دارد و کتابی اخلاقی و آموزنده است. از آن جا که یکی از خصیصه های مهم نثر دوره بیهقی استفاده از آیات و احادیث است، سعی نگارندگان در این مقاله بر آن بوده تا هنر سبکی بیهقی و بلاغت او را از حیث کاربرد آیات و احادیث به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهند. لذا دو پرسش اصلی مطرح می شود: الف) با توجه به نوع کاربرد آیات و احادیث در نثر آن دوره، بیهقی بیشتر از چه شیوه هایی بهره برده است؟ ب) آیا آیات و احادیث کاربرد و استفاده های دیگری نیز داشته اند و تا چه اندازه این کاربرد بر اهمیت و هنر سبکی بیهقی افزوده است؟ نتیجه این تحقیق حاکی از آن است که از آیات و احادیث علاوه بر بهره گیری به عنوان رکنی زینتی که مرسوم آن دوره بوده، برای کاربردهایی سیاسی، اخلاقی و تعلیمی، تحلیل شخصیت افراد، تعلیق و... نیز بهره گرفته شده است. در این تحقیق به نمونه هایی از کاربرد آیات که بی هیچ گونه فاصله به رشته نثر می پیوندند و کاربرد اخلاقی و پندآموز دارند، به عنوان برجسته ترین شیوه بهره گیری از آیات اشاره شده است.
پیوند آیه ها و آرایه ها در مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرصاد العباد یکی از آثار با شکوه نثر فارسی در قرن هفتم است. دوره ای که ادب فارسی از حیث تأثیر پذیری از قرآن و حدیث و ادب عربی در اوج است. نویسنده کتاب، توانسته است با استفاده هنرمندانه از آیات قرآن و احادیث نبوی و بر اساس سه مرحله شریعت ، طریقت و حقیقت، مسیر سیر و سلوک عرفانی را ترسیم کند . در این مقاله تأثیر کلام وحی بر مرصاد العباد بررسی شده است . این جستار نشان می دهد که نجم الدین رازی ضمن حفظ سنت مشایخ تصوف در استفاده از قرآن و حدیث ، در به کار گیری آیات وحی در ساختار تألیفی مرصاد العباد ودر محتوای آن نوآوری داشته است . حوزه استفاده او از کلمات و متن آیات از یک واژه تا یک بند است . در قسمت برون متنی یا ساختار تألیفی ، نویسنده در نحوه انتخاب نام فصل ها و باب ها و نامگذاری آنها از کلمات آیات و متن آیات بهره برده است . هم چنین در قسمت درون متنی و محتوا، نجم رازی با مقاصد مختلفی مانند استناد ،استشهاد ، تأویل و تفسیر، هم از متن آیات و هم از ترجمه آنها استفاده کرده و دست به ترکیب سازی و تصویر سازی زده و انواع آرایه های بلاغی را آفریده است . این ترکیب ها و تصویر ها بیشتر از نوع اضافه تشبیهی است که یک رکن آن کلمه قرآنی یا ترجمه آن است .
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
مبانی رویکرد ادبی در تفسیر سید مرتضی و شیخ طوسی با تکیه بر ""الامالی"" و ""التبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد ادبی در تفسیر قرآن بر مباحث لغت، صرف، نحو و بلاغت استوار است؛ چنان که مکتب ادبی معاصر علاوه بر این مبانی، اصول دیگری از جمله اصالت دادن به فهم ادبی محض از قرآن را نیز در نظر دارد. با مقایسه مبانی رویکرد ادبی سید مرتضی و شیخ طوسی در دو کتاب امالی و التبیان، جنبه های گوناگون تفاوت آنها با مکتب ادبی معاصر و از سوی دیگر شباهت تنگاتنگ مبانی این دو مفسّر و البتّه برخی تفاوت های آنان در تفسیر ادبی قرآن نمایان می شود. شیخ طوسی و سید مرتضی بر خلاف مکتب ادبی معاصر، تفسیر ادبی را پیش نیاز و ابزار فهم قرآن دانسته اند نه هدف اصلی آن؛ چنان که وجود ترادف معنایی و وجود تأویلات ضروری در قرآن، اعتقاد به چند معنایی برخی آیات از دیگر تفاوت های مبنایی آن دو با مکتب ادبی معاصر محسوب می شود. استناد به آیات قرآن در جایگاه مهم ترین منبع لغوی و بهره برداری از سیاق آیات، استناد به روایات، تقدیم نظر مفسّران متقدّم بر اقوال لغویان، استناد به اشعار عرب در کشف معنای واژگان و تأیید فهم محتوای آیات، بهره گیری از عرف و استعمالات نثر عرب، مخاطب شناسی و توجّه به فضای عصر نزول از مبانی مشترک این دو مفسّر در تفسیر لفظی به شمار می رود. برخی روش های خاص و متفاوت سید مرتضی نیز با شیخ طوسی عبارتند از: پردازش اندک به تشابهات و فروق لغوی، بهره گیری اندک از روایات تفسیری و تقدّم نظرات مفسران متقدم بر اقوال لغویان بر خلاف شیخ طوسی که ترتیب ذکر آراء لغویان و مفسّران را بر اساس معنای اصحّ واژه انتخاب کرده است.
مطالعه قرآنی اندیشه های ملاصدرا و مولوی پیرامون ""حقیقت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت حقیقت وجود انسان یکی از مهمترین شاخه های معرفت بشری در میان علوم انسانی و از جذابترین مباحث انسان شناسی در قلمرو فلسفه و ادبیات بوده است. ملاصدرا و مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی در آثار خویش تحت تأثیر آیات قرانی و تعالیم وحیانی، اندیشه های بدیعی پیرامون حقیقت انسان ارائه کرده ند از جمله تحول پذیری و حرکت رو به کمال حقیقت انسان، تأثیر پذیری حقیقت انسان از اعمال و رفتارها و تجسم اعمال در جهان پس از مرگ، تأثیر پذیری از نظریه مثل افلاطونی در تبیین منشاء واحد جوهر حقیقت انسان و هبوط انسان به عالم دنیا و تجلّی خداوند در جهان و حقیقت انسان. در این نوشتار سعی شده است تا حدّی تأثیر پذیری این دو متفکر را از آیات و آموزه های قرآنی در ارائه نظریات حکمی و عرفانی در قلمرو حکمت متعالیه و ادبیات عرفانی بررسی نموده و برخی از موارد مورد تطبیق را تبیین نماید.
نقش روابط علّی در داستان پردازی تفاسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های پیامبران از مهم ترین بخش هایی است که در بررسی ویژگی های هنری قرآن مورد توجه قرار گرفته اند. روایت تفاسیر از این داستان ها نیز به دلیل بسط و گسترش و پرداخت نو، موضوعی است که می تواند نتایج مفیدی در زمینة داستان پردازی در ادبیات فارسی و سنت-های تفسیری در بر داشته باشد. از این رو، این مقاله با مقایسة داستان پردازی قرآن با برخی کتب تفسیری، به دنبال پاسخی برای این پرسش است که مهم ترین نقش های روابط علی در داستان پردازی تفاسیر کدام است؟ به عبارت دیگر، پژوهش حاضر بر رابطة متقابل زبان و شگردهای زبانیِ متن با مؤلفه های محتوایی و فکری مبتنی است؛ از این رو اولاً بازتاب اهداف توضیحی تفاسیر در شیوه داستان پردازی آنها و ثانیاً تفاوت این شیوه ها با شیوه های قرآنی بررسی شده است. به نظر می رسد اهداف توضیحی تفاسیر، در حوزة داستان پردازی به صورت تأکید بر روابط علّی میان رویدادها و بخش های داستانی نمود یافته است. این عامل افزون بر گسترش طرح داستان، پیامدهایی برای زمان، مکان و شخصیت پردازی نیز داشته است
بررسی شعر عاشورایی فارسی در لرستان (از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم لرستان قرن ها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشته اند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعه مذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشته اند، خود را از نسل عباس بن علی(ع) می دانسته اند. علاقه مردم لرستان به اهل بیت عصمت و طهارت، به ویژه امام حسین(ع) و عباس بن علی(ع) چنان عمیق است که در فرهنگ و ادب آنان، جلوه تمام و کمال یافته است. در این جستار بر آنیم تا «شعر عاشورایی فارسی لرستان» را به عنوان نمودی از فرهنگ عاشورایی در ادبیات این سامان، به اجمال بررسی کنیم. مهم ترین نتیجه تحقیق آن است که محرم، عاشورا و امام حسین(ع) در گونه های مختلف شعر این استان، از جمله شعر فارسی آن، جلوه ای چشمگیر و پُرمعنا دارد و این جلوه تا جایی است که به رغم شفاهی بودن ادبیات این سرزمین، حتی در میان آثار و اشعار محدودِ ثبت شده موجود نیز تأمل برانگیز است. این نکته علاوه بر اینکه ارادت مردم لرستان را به خاندان رسالت نشان می دهد، از تمایل آنان به صفاتی چون مردانگی، شرافت و آزادگی حکایت می کند؛ خصوصیاتی که صحنه کربلا، بارزترین تجلی گاهشان به حساب می آید. دیگر آنکه شعر عاشورایی فارسی لرستان، در چهار دسته قابل طبقه بندی و بررسی است و سه دیگر آنکه اینگونه اشعار در ادبیات لرستان دامنه ای گسترده دارد و از کهن ترین سروده های ادیبان لرستانی تا آثار شاعران امروز این دیار را در برمی گیرد.
بررسی نظریه ها در باب شفاعت و بازتاب آن در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شفاعت از ریشه شفع به معنی پایمردی و خواهشگری است که یکی از مباحث مهم در اندیشه اسلامی می باشد که از قدیم الایام صاحب نظران درخصوص آن به فراوانی سخن گفته اند.
اگر چه آیات شفاعت به خوبی نشان می دهد این مسأله موضوعی است همراه با قید و شرط؛ ولی تمامی مذاهب اسلامی اصل آن را پذیرفته اند اما در کیفیت آن اختلاف دیده می شود. در این نوشتار ضمن آوردن تعاریف و نظرات دانشمندان اسلامی و ذکر آیات و احادیث مرتبط، به طرح اشکالات مربوطه از طریق توصیف و تحلیل و جواب آنها پرداخته و علاوه بر بیان اثرات تربیتی شفاعت، بازتاب آن در اشعار تعدادی از شعرای معروف فارسی زبان نیز نشان داده شده است.
نقد ادبی ترجمه ی محدث دهلوی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون ترجمه های زیادی از قرآن کریم به زبان فارسی نگاشته شده است که هیچ یک بی اشکال نبوده اند. یکی از این ترجمه ها از آن دانشمندی معروف در شبه قاره هند به نام شاه ولی الله محدث دهلوی است که از حدود دو قرن و نیم قبل برجای مانده است.
این ترجمه با همه زیبایی هایش دارای اشکالاتی اساسی بویژه از جنبه ادبی نیز می باشد. برخی از مهمترین این اشکالات که در این مقاله بعنوان لغزش از آنها یاد شده است عبارتند از: ناهمسانی در ترجمه واژه ها، ترجمه غلط و ناصواب برخی کلمات و آیات، مخالفت برخی ترجمه ها با قواعد صرفی و نحوی، دخالت دادن دیدگاه های خاص کلامی در ترجمه، عدم رعایت حدود ترجمه و خلط میان ترجمه و تفسیر و تاویل، استفاده از اسرائیلیات و افزودن برخی حواشی غیرضروری و ناصواب ، و در نهایت عدم رعایت قواعد املایی و چینش دستوری زبان فارسی.
این لغزش ها در دو دسته ادبی و غیر ادبی جای گرفته اند و اگرچه برخی از آنها ناخواسته رخ نموده اند ، ولی قطعاً برخی دیگر لغزش هایی است که به عمد در این ترجمه راه یافته اند.
بررسی برخی از لغزش های تفسیری میبدی پیرامون سوره یوسف در نوبت سوم کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل و بررسی افزوده های تفسیری در شش ترجمة معاصر قرآن کریم (با محوریّت سورة إسراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک بیانی قرآن به گونه ای است که ارائة معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارت های تفسیری مقدور نیست و نمی توان به فهم کاملی در این زمینه دست پیدا کرد. از این رو، با همة تلاشی که نویسندگانو مترجمان کرده اند، باز هم پاسخگوی خوانندگان نمی باشند. دلیل این امر، وجود آیات مجملی است که دلالت آنها روشن نیست. بنابراین، مترجمان برای تبیین برخی آیات، افزوده های نمایانی در ترجمة خویش به کار برده اند. اغلب این افزوده ها با استناد به تفاسیر و کتاب های اسباب النّزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. مقالة حاضر افزوده های تفسیری برخی از آیات سورة اسراء را از شش مترجم معاصر، یعنی الهی قمشه ای، خرّمشاهی، صفّارزاده، فولادوند، مشکینی و مکارم شیرازی با توجّه به تفاسیر و روایات، تحلیل و بررسی می نماید با این روش که ابتدا آیات و ترجمة آنها استخراج گردید، سپس نظریّه های تفسیری برای تبیین کار مترجم آورده شده است و در پایان نیز تحلیل و بررسی بر اساس تفاسیر در هر آیه انجام گرفته است. افزوده های تفسیری نقش مهمّی در فهم آیه ایفا می کنند که توجّه شایسته به این مهم، راهگشای ترجمه های معاصر خواهد بود که می توانند مفاهیم عالیة قرآن کریم را در ترجمه بیان کنند
پژوهش و نگرشی نو دربارة شش کنایة قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنایه یکی از اسلوب های مهمّ بیانی در همة زبان هاست و از دیرباز به صورت گسترده در زبان و ادبیّات همة اقوام، از جمله قوم عرب به کار رفته است. از آنجا که قرآن کریم با زبان مردم با آنان سخن می گوید، از همة عناصر بیانی، به ویژه کنایه برای بیان مقاصد گوناگون بهره برده است. در این مقاله، شش عبارت کنایی قرآن مجید تجزیه و تحلیل می شود؛ کنایه هایی که برخی از مترجمان و یا حتّی مفسّران، آن را به گونه ای تعبیر کرده اند که اغلب فارسی زبانان با مطالعة آنها نمی توانند به معنا و مفهوم مورد نظر آیات برسند. پس از ذکر آیه مورد بحث، نظر مفسّران درباره عبارات کنایی آیه مذکور بیان شده، سپس به روش «توصیف و تحلیل» و با استناد به منابع معتبر و بررسی ترجمه های فولادوند و آیتی، معنای ارجح کنایه ها به عنوان هدف اصلی این مقاله تبیین می شود. ضرورت انجام این تحقیق، نارسایی در ترجمه های بعضی مفسّران، ملحوظ داشتن معانی تحت اللّفظی صرف در برخی ترجمه های معاصر و بعضاً عدم دریافت کامل معنای کنایی آیه است.
میزان دقت ترجمه های قرآن در عبارات و معانی محذوف پنج جزء اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پنج جزء اول قرآن به بررسی عبارات و معانی محذوف می پردازد که باید برای فهم دقیق معنی آیه در ترجمه لحاظ گردند. ترجمه عبارات و معانی محذوف در ترجمه های قرآن به سه بخش قابل تقسیم است: بخش اول عبارات و معانی محذوفی که اگر توضیح داده نشود، معنا فهمیده شده و خللی در معنی ایجاد نمی شود.
بخش دوم عبارات و معانی محذوفی هستند که اگر توضیح داده نشود، ارتباط قطع نمی گردد ولی فهم و بلاغت مطلب مبهم باقی می ماند. بخش سوم بحث اصلی مقاله است و درباره آن دسته از معانی و عبارات محذوفی است که اگر توضیح داده نشود، فهم مقصود آیه مقدور نیست و مفاد آیه گنگ باقی می ماند. در این مقاله چگونگی ترجمه عبارات و معانی محذوف در هفت ترجمه شامل سه ترجمه از ترجمه های کهن قرآن در قرن پنجم و ششم هجری، یک ترجمه منظوم و ادبی قرآن و سه ترجمه نثر معاصر بررسی و دسته بندیهائی از آنها ارائه شده است.
شیوة مترجمان قرآن کریم در برگردان ساختار مدح و ذم به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ساختارهایی که مختصّ زبان عربی است و در قرآن کریم کاربرد نسبتاً گسترده ای دارد، اسلوب مدح و ذمّ است که ما در این پژوهش سعی کردیم ضمن بیان این ساختار و اهداف وکارکرد آن، به تحلیل برخی از آیات در بر دارندة این ساختار بپردازیم. در این کنکاش پی بردیم که اگرچه این ساختار معادلی در زبان فارسی ندارد، امّا می توان برخی ساختارها و ترکیب های دستوری را در فارسی یافت که بیانگر مضامین و اهداف آن باشد و از آنجا که این ساختار گاهی بیانگر نوعی تعجّب و شگفتی گوینده می باشد، ساختارهایی چون: «چه»، «چه + صفت مطلق» و «چه + ترکیب وصفی» می تواند وظیفة انتقال این مضمون را بر عهدهبگیرد و از سویی دیگر، چون افعال مدح و ذم دارای بار عاطفی هستند، ساختارهایی مانند: صفت مطلق، صفت عالیو ترکیب های وصفی، می تواند معادل مناسبی برای بیان این بار معنوی باشد و نیز از آنجا که این ساختار در زبان مبدأ در بر دارندة مفهوم مبالغه و تفخیم است، گاهی قیدهای کثرت همچون «بس»، «بسی»، «سخت»، «قید+ صفت مطلق» و «قید + ترکیب وصفی» می تواند ساختار مناسبی برای بیان این مضمون در زبان مقصد باشد. امّا با مطالعة برگردان این ساختار در ترجمة برخی از مترجمان معاصر دریافتیم که نه تنها در معادل گزینی این مترجمان هیچ گونه هماهنگی وجود ندارد، بلکه در واژه گزینی یک مترجم نیز این نا هماهنگی به وضوح دیده می شود.
بینش کلامیِ پایندانی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقولة پایندانی از مباحث اصلی کلا می سده های نخستین اسلا می است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئلة جبر و اختیار و مباحث کلا می دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغ شدن مناقشه های کلا می را بین معتزله و اشاعره و بعد ها شیعه درپی داشته که به کندوکاو دربارة این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه دربارة چگونگی تکوین آن و مقایسة آرای بزرگان این فرق دربارة پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی به ویژه بین شاعران عارف مسلک و برجستة سده های ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.