زبان و ادبیات فارسی (دوفصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی خوارزمی)
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و دوم بهار و تابستان 1393 شماره 21 (پیاپی 76) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل جدیدی که در رمان نیاز به بررسی و پژوهش دارد، رابطة زبان و جنسیت است. در این مقاله، که پژوهشی بینارشته ای است، پژوهندگان قصد دارند با تکیه بر مطالعات زبان شناسی اجتماعی به ویژه نظریة لیکاف رابطة زبان و جنسیت را در رمان شب های تهران بررسی کنند تا از این رهگذر تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان رمان و میزان موفقیتش در ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها معلوم شود. برای این منظور زبان زنان و مردان رمان براساس متغیرهایی چون کاربرد زبان معیار، جملات آمرانه، قطع کلام، مکالمه های مشارکتی و رقابتی و درنهایت قاطعیت و انقیاد بررسی شد. یافته ها نشان می دهد زبان شخصیت ها تحت تأثیر جنسیت نویسنده است. معیارهای زبان زنانه با فراوانی بیشتری تکرار شده و نویسنده از بسیاری جهت ها توانسته است زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها ایجاد کند. عدم تناسب برخی متغیر ها با معیارهای زبان شناختی، تاحدودی به گرایش های فمینیستی نویسنده مربوط است.
تحلیل روان شناختی دعوت و طلب و نقش آن در آشناسازی و تشرّف قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مراحل در سفر قهرمان مطابق نظر ژوزف کمپبل (1904-1987) در اسطوره ها، افسانه ها و قصه های عامیانه مرحلة جدایی است. جدایی به طور معمول با دعوتی غیبی یا ندایی روحانی یا دیدن خوابی که حجمی از نمادهای کهن الگویی را در خود دارد پدید می آید. خواندن و تقاضای پدر، پیر یا پیامبر، یا دریافت ندای هاتف غیبی، شیفتگی بر تصویر یا نقاشی ای از دختری زیبارو که گاهی پری زاده نیز هست یا عشق به ثروت و قدرت، بسیاری اوقات دلایل سفر آیینی قهرمان در داستان ها را رقم می زند. در این مقاله درکنار برشمردن نمونه های گوناگون دعوت در داستان ها، به بررسی دلایل روان شناختی آنها می پردازیم. ازنظر زیگموند فروید (1856-1939) و به تبع او یکی از شاگردانش، برونو بتلهایم (1903-1990)، نقصان و کمبود یا آرزو و میلی در روان قهرمان داستان موجب حرکت و سفر او می شود که با گذر از این مرحله، قهرمان شرف رسیدن به مرحلة تشرّف را پیدا می کند. فروید و رانک این تحول را مربوط به دورة نخست زندگی فرد می دانند؛ درحالی که موضوع اتحاد خودآگاهی و ناخودآگاهی در آرای کارل گوستاو یونگ مربوط به نیمة دوم زندگی قهرمان است و جوزف کمپبل هم به تبع یونگ بر آن صحه می نهد.
جنون شبلی به مثابة نقاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوبکر شبلی (334- 247 ه .ق) عارف بزرگ و نام آور حوزة تصوف بغداد است که با وجود صفت های برجسته در سلوکِ عارفانه اش، بیشتر به جنون و شوریدگی شناخته شده است و همین آشفتگی عاملی شده تا از مجانین سده های درخشان تصوف اسلامی خوانده شود. کسانی که پس از او سعی در نمایاندن شخصیت بزرگ او داشته اند، با وجود جنونِ هنجارشکن و غیرمتعارفش، خرد پنهانی و نگاه دگرگون عرفانی او را نیز انکار نکرده اند. از این رو، اندکی تأمل در بررسی شخصیت و سلوک عارفانة شبلی و درنگ و دقت نظر در علت های جنون این عارف صاحب سبک، ما را به گشودن دریچه های تازه و وسیع برای آشنایی با صورتِ حقیقی و متفاوت او رهنمون خواهد شد. در این نوشتار، تلاش کرده ایم نکته ها و دقایقِ طریقت او را بررسی کنیم و در پایان تبیین کنیم که چگونه شبلی از جنون به مثابة نقابی برای رسیدن به معرفت حقیقی بهره جسته است.
بررسی استعارة هستی شناختی در کارآواهای خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، استعاره های هستی شناختی در کارآواهای خراسان جنوبی در دو بخش ""انسان به مثابة حوزة مبدأ"" و ""غیرانسان به مثابة حوزة مبدأ"" بررسی می شوند. اهمیت مقالة حاضر از این نظر است که اغلب پژوهش های انجام شده در زمینة کارآوا، پژوهش هایی مردم شناسانه و درجهت معرفی فرهنگ ملی محلی و با تأکید بر جنبة موسیقیایی بوده است و در هیچ کدام، با نگاه زبان شناختی و به طور خاص ازمنظر این مقاله به مقولة کارآوا پرداخته نشده است. ضرورت انجام این تحقیق این است که با گذر از نسل گذشته و رشد روزافزون فناوری دیری نخواهد پایید که مسائل مربوط به کار سهم کمتری در فکر و ذهن افراد داشته باشد و این بخش از فرهنگ عامه به فراموشی سپرده شود. بنابراین لازم است این فرهنگ شفاهی و غنی معرفی و ثبت شود. داده های پژوهش حاضر ازطریق بررسی منابع کتابخانه ای موجود در زمینة فرهنگ خراسان جنوبی و نیز مراجعة حضوری به روستاهایی در استان خراسان جنوبی به دست آمده است. هدف مقالة حاضر این است که با توجه به ادعای نظریة لیکاف و جانسون دربارة استعاره که آن را امری ذهنی می دانند و نه زبانی، نشان دهد که چگونه این تصویرسازی های ذهنی در آواهای روستایی برخاسته از تجربه های عینی روستاییان است.
کیفیت تصویرپردازی از احکام نجوم در سخن انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر بسیار آسمان و آنچه در اوست بر سرایندگان و هنرآفرینان ایرانی سبب شده است تا در شعر فارسی برای توصیف آسمان، خورشید، ماه و ستارگان و دیگر اجرام فلکی تعبیرهای زیبایی به وجود آید که همه روشن کنندة قدرت شگرف سخن پردازان ایرانی در آفرینش واژه هایی سرشار از ذوق و هنری کم نظیر است.
در نوشتار حاضر سعی بر این است که چگونگی کاربرد اصطلاحات خاص نجو می در سخن انوری تحت بررسی و تحقیق قرار گیرد و نوآوری این شیوه در عین استحکام و صلابت در سخن او کاویده شود. بدین سبب، علاوه بر نمایاندن هنر تصویرگری کلا می و خلاقیت های مفهو می او، به گره گشایی برخی ابیات پیچیدة او نیز پرداخته ایم.
سه روایت عاشقانه از دو سرزمین زال و رودابه، بیژن و منیژه، رومئو و ژولیت بررسی روایت شناختی و تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی که از دستاوردهای ساخت گرایی برای ادبیات است، به منتقد یاری می رساند تا با بررسی نقش هر کارکرد و کنش در ساختار روایت، داستان های گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کند. در سطح داستانی منتقد می تواند با کنارنهادن تفاوت های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به کشف همانندی ازنظر رویدادها، شخصیت ها و زمینه ها دست یابد. داستان های شاهنامه: «زال و رودابه» و «بیژن و منیژه» با نمایش نامة «رومئو و ژولیت» اثر شکسپیر ازاین منظر درخور مقایسه و ارزیابی است. هرسه روایت دلدادگی عاشقانی را بیان می کنند که از دو خاندانِ غیردوست هستند و دشواری هایی در راه وصال آنها وجود دارد. با استفاده از این سطحِ تحلیل می توان پی برد که سرنوشت قهرمانان این سه روایت معلول چه کنش ها و کارکردهایی است.
در سطح کلامِ روایت (گفتمان) می توان موقعیت فردوسی و شکسپیر را در جایگاه راوی مشخص کرد و با تحلیل زبان در بافت، جهان نگری آنان را در متن جست وجو کرد. بنابر روش تحلیل گفتمان و رمزگانِ روایت می توان به ارزش ها، باورها و فرهنگ نهفته در روایات پیش گفته رسید.
بینش کلامیِ پایندانی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقولة پایندانی از مباحث اصلی کلا می سده های نخستین اسلا می است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئلة جبر و اختیار و مباحث کلا می دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغ شدن مناقشه های کلا می را بین معتزله و اشاعره و بعد ها شیعه درپی داشته که به کندوکاو دربارة این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه دربارة چگونگی تکوین آن و مقایسة آرای بزرگان این فرق دربارة پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی به ویژه بین شاعران عارف مسلک و برجستة سده های ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.