فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
سوررئالیسم در حکایت های صوفیانه (معرفی یک نوع روایی کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با ادامه دادن بحث ناتمام تزوتان تودورف در تقسیمبندی انواع داستانهای فراواقعی در ادبیات غرب آغاز می شود و در ابتدا میکوشد با اتساع ایده تودورف و با استفاده از ملاک های طبقهبندی او، ژانر داستان سوررئالیستی و نظریه داستان سوررئالیستی را- در معنای عام و کلی آن- به عنوان یکی از انواع فراواقعی معرفی و تشریح کند. پس از تعریف داستان یا روایت سوررئالیستی- به معنای عام- نگارندگان با این فرضیه که نظریة داستان سوررئالیستی نظریهای کهن است و در مورد شماری از حکایتهای منثور عرفانی ما نیز صدق می کند، برگزیده ای از این حکایتها را در کنار آثار متأخری که نامبردار به داستان های سوررئالیستی اند، به لحاظ عناصر و اجزاء و کلیت فضا تحلیل می کنند؛ تا سرانجام نشان دهند آثار سوررئالیستی در غرب و شرق و از زمان کهن تاکنون، بر اساس نظریه یکسان شکل گرفته و در اجزاء نیز قابل قیاس اند.
تحلیل تقابل سنت و مدرنیته در رمان اجتماعی پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
رمان اجتماعی، عرصه ای مناسب برای بازنمایی و بازآفرینی واقعیت اجتماعی در آیینه
ادبیات است. چالش میان سنت و مدرنیته از مضامینی است که از دورة مشروطه در ادبیات
فارسی بازتاب یافته و در هر دوره به شکلی متناسب با تحولات اجتماعی آن دوره بازنمایی
شده است. پس از انقلاب اسلامی، رمان اجتماعی رشد کمی و کیفی قابل توجهی پیدا کرد و
کمتر رمانی در این دوره وجود دارد که مضامین اجتماعی در آن طرح نشده باشد. مسئله
اصلی این پژوهش، بررسی تقابل مفاهیم سنت و مدرنیسم در رمان های اجتماعی پس از
انقلاب اسلامی است. هدف از پژوهش، بررسی و مقایسه تطبیقی رویکرد نویسندگان به این
موضوع، در دهه شصت، هفتاد و هشتاد شمسی است.
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده
است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در رمان های دهه شصت این تقابل به شکلی آشکار و
بارز، به ویژه در اعتراض به صنعتی شدن، مظاهر مادی مدرنیته و از دست رفتن سنت ها دیده
می شود، اما در دهة هفتاد و هشتاد، این تجربه درونی شده و به شکل تردید، سرگردانی
و گاه سنت گرایی بروز یافته است. در عین حال، پذیرش تحولاتی که در دهة شصت، یک
چالش محسوب می شد، در دهة هفتاد و هشتاد، نشان دهندة حرکت روبه رشد مدرنیته به خصوص
در جامعة شهری و طبقة تحصیل کرده است.
مینی مالیسم ادبی
مقاله به زبان عربی: بررسی جلوه های پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصرالله (دراسه ملامح ما بعد الحداثه فی روایه ""براری الحمّی"" لابراهیم نصرالله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی جلوه های پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصرالله احمد رضا صاعدی* عالیه جعفری زاده** واژه ی پسامدرن بیانگر فصل نوینی در تاریخ تمدن غرب است، که شاخصه آن احساس سرخوردگی از مدرنیسم و نقد آن و تلاش در راستای انتخاب جایگزین های نوین می باشد.این دوره تاثیر گسترده ای بر عرصه های مختلف فرهنگی،اقتصادی،سیاسی واز جمله حوزه ادبیات داشته است.بنابراین در دوره پسامدرنیسم ادبیات داستانی نیز،در ساحت ساختار و درونمایه، شاهد تغییر و نحولاتی بنیادین بوده است.بر این اساس؛هدف از این پژوهش، بررسی پدیده پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصر الله است، زیرا متنی ادبی است که توانایی برخورداری از ویژگی های بارز پسامدرن را داراست.بنابراین و درابتدا به طور مختصر به پدیده پسامدرنیسم و ظهور آن در ادبیات داستانی اشاره ای می شود و سپس بازتاب برخی از بارزترین ویژگی های پسامدرن دراین رمان مانند:غلو واغراق در خیال،زمان پریشی، نبود موضوع اصلی، ضد قهرمان، احساس خشم و وهمی بودن روایت، و نفی سببیت موردبررسی و تحلیل قرار می گیرد و سرانجام به این نتیجه می رسد که کاربست پسامدرنیسم در این رمان کاملا محسوس است و این رمان جریان غالب بر آثار پسامدرن وگرایش های فکری و هنری این پدیده را به تصویر می کشد، به خصوص این که ابراهیم نصرالله توانسته است این پدیده را به طور کاملا هنرمندانه و متمایز ،در این رمان به نمایش بگذارد و این گونه این رمان را در زمره ادبیات داستانی پسامدرن قرار دهد. واژگان کلیدی : ابراهیم نصرالله، براری الحمی، ادبیات داستانی، رمان پسامدرن.
مقایسة تحلیلی رمان سیذارتا با حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
ادبیات روستایی در رمان های عربی و فارسی؛ بررسی تطبیقی الأرض شرقاوی و جای خالی سلوچ دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیّات جوامع مختلف، ادبیّات روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهمّ ادبیّات داستانی مطرح بوده و بسیاری از نویسندگان بزرگ در این مورد آثاری را به رشتة تحریر درآورده اند. در ادبیّات عربی می توان از عبدالرّحمن الشّرقاوی نویسندة مصری خالق رمان الأرض نام برد که روستای کودکی خود را با ماجراهایش به تصویر می کشد؛ و از نویسندگان مشهور ادبیّات فارسی در این عرصه محمود دولت آبادی است که آثارش او را به عنوان نویسندة اقلیمی و منطقه ای، معروف ساخته است؛ او در رمان جای خالی سلوچ روستایی به نام «زمینج» را با مشکلات خانوادة سلوچ به تصویر می کشد.
این مقاله با رویکردی تطبیقی پس از تحلیل دو رمان مذکور، به موضوعاتی همچون: جایگاه زنان، فقر روستائیان، آب و آبیاری، نقش زمین و ظلم دولت مردان می پردازد و واقع گرا بودن دو نویسنده، توجّه آن دو به آثار بومی، اهمیّت جایگاه زنان در دو رمان، روحیة استواری روستائیان در برابر ظالمان را بازمی نماید.
تحلیل رویا در رمان درخت انجیر معابد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رؤیا یکی از مهمترین عناصر رمان مدرن است. در درخت انجیر معابد- که تنها رمان مدرن احمد محمود است- این عنصر نقشی کلیدی دارد. در اوایل این رمان (صص32- 43) علمدار اول اسیر کابوسهایی می شود که آن ها را بیان کرده، علمدار نسل بعد آن ها را نقل و علمدار نسل سوم نوشته است. این خوابها و رؤیاها دشوار و پیچیده اند و خواننده را به چالش می کشند. علاوه بر این، در صفحات 280-285 رمان رؤیایی از «مرد دیگر» بیان شده و در صفحات 336-337 رؤیای «سرمست بختیاری» آمده است که با مضمون کلی رمان (خرافه پرستی و باورهای مردم) سازگار مینماید. رؤیاهایی که بخش اصلی فصل نخست رمان را شکل میدهند، تاکنون چندان مورد مداقّه و تحلیل منتقدان قرار نگرفته است. این مقاله میکوشد با تلخیص رؤیا به زبان خود نویسنده و با کمک روش فروید در تفسیر خواب و بر اساس اصل مهم ساخت گرایی تکوینی- که اجزای رمان بر اساس بافت کلی معنا مییابند- به تحلیل دقیق این رؤیاها بپردازد.
مقاله به زبان فرانسه: آیا کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست یک رمان فرانسوی است؟ (Ward (Ier et IIe siècles) de Frédéric Werst (2011), un roman français ?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به معرفی کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست که در سال 2011 به چاپ رسیده است، میپردازد. رمان مذکور، گزیدهای از ادبیات مردم ساکن سرزمینی خیالی یعنی واردها میباشد. ویژگی خاص این رمان این است که به یک زبان ابداعی غیر قابل فهم برای خواننده نوشته شده است و سپس به زبان مادری نویسنده یعنی زبان فرانسه ترجمه شده است. در این مقاله، نگارنده سعی دارد با مطالعه بر روی نوآوری در ادبیات، نشان دهد چگونه این اثر غیر قابل طبقهبندی و پست مدرن مسایلی اساسی در ارتباط با ترجمه و خلق اثر هنری مطرح میکند.
بررسی تطبیقی شخصیت اصلی و شخصیت پردازی آن در داستان حادثة شرف یوسف ادریس و سنگ های شیطان منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«شخصیّت» مهم ترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمی آید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» می نامند. «فاطمه» و «مریم» در داستان های حادثة شرف و سنگهای شیطان شخصیّت های اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی می شوند. اگرچه حادثة شرف را داستان نویسی مصری و سنگ های شیطان را نویسنده ای ایرانی خلق کرده است با این وجود درون مایه مشترک (انتقاد از سنّت های نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونه ای که می توان شب اهت را در ابع اد گون اگون داست ان ها مشاه ده ک رد. نگارندگان در این مق اله شخصیّت اص لی و شخصیّت پردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیده اند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر در یابند. اگر از میان عناصر سازندة داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّت های اصلیِ زن می توان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعة مصری و ایرانی آگاه شد.
زمان روایى درپیکرفرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم در نحوة شکل گیری ساختار داستانی، ترتیب رخدادهای آن داستان است که ذیل عنوان عنصر زمان بررسی می شود. رمان پیکر فرهاد اثر عباس معروفی نیز اثری است که زمان حقیقی و ذهنی را مبنای اصلی روایت خود قرار می دهد. نویسنده در روساخت رمان، داستانی واحد را با سه زمان متفاوت بیان می کند؛ اما سیر خطی روایت را درهم می شکند؛ به گونه ای که اغلب، روابط و نظم زمانی رویدادها مبهم می ماند و به این ترتیب، زمان ارزش کمّی خود را از دست داده، به تدریج از روایت محو می شود.
در این مقاله سعی شده ترتیب رویدادها و زمان روایی در این رمان بررسی شود و اینکه نویسنده چگونه با به کارگیری مشخصه هایی از جریان سیّال، ساختار ذهن و آشفتگی شخصیت زن قصه را روایت کرده است؛ ویژگی هایی مانند اغتشاش زمانی و مکانی، تداعی آزاد، حذف نویسنده از متن و درنظر گرفتن نقشی برای خواننده در روایت به دلیل نمایش مستقیم ذهنیاتی مشوّش و خاطرات سیّال بدون سانسور- که همان لایه های پیش گفتار ذهنی است- و بهره گیری از تک گویی درونی و حدیث نفس در بخش هایی از داستان، شعرگونگی، ابهام ذهنی و دشواری یافتن معنایی قطعی برای رمان که نویسنده برای ایجاد شگرد روایی خاص به کار گرفته است.
مقاله به زبان فرانسه: بررسی مکان در رمان حسادت اثر آلن رب گریه (L’étude de l’espace dans La Jalousie d’Alain Robbe-Grillet)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یکی از عناصر اصلی داستان محسوب میشود و نحوة انتخاب و گنجاندن آن در ساختار داستان بایستی با دیگر عناصر داستان همخوانی داشته باشد. نویسندة رمانهای نو که از قوانین رمان نویسی گذشته سرپیچی کرده است سعی میکند تا مکانی که حوادث داستان در آن اتفاق میافتند را به شکلی کاملاً نو و متفاوت ترسیم کند. در این مقاله سعی بر این است که تغییرات و نوآوریهایی که نویسندة فرانسوی آلن رب گریه در رمان معروف خود به نام حسادت اعمال کرده است، مورد مطالعه قرار گیرد مثلاً خواهیم دید که مکان دیگر عینی نیست بلکه انتزاعی و بازتاب تصورات و تخیلات بیمارگونة شخصیت اصلی داستان میباشد
سازوکار تعلیق در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامات حریری از جمله آثار حوزه فرهنگ و ادبیات عرب است که به دلیل کیفیت خاص زبان و توجه به بازی های زبانی و روایتمندی و وجهه داستانی اش از ارزش ویژه ای برخوردار شده است. پرهیز از مباحث صرفاً زبانی و تاریخی و توجه به فنون بیان و سخنوری در این اثر و گرایش به بررسی شیوه روایت و پردازش آن در بطن چنین زبانی می تواند زمینه ساز نگاهی نو و پویا در این متن باشد. «تعلیق»، به عنوان یکی از عناصر روایی در این اثر، سازوکار ویژه ای دارد. تعلیق در مقامات حریری مختص به ساحت روایی و داستانی آن نیست، بلکه کیفیت خاص زبان و برجسته کردن ادبیت آن، ضمن افزایش تأخیر و تعویق در سطح معنا و پیشبرد پیرنگ، باعث ایجاد نوعی تعلیق زبانی نیز شده است. این مقاله با توجه به ساحت زبانی و روایی تعلیق، با توصیف و تصویر سازوکارهای این پدیده در مقامات، نشان می دهد که تعلیق زبانی در این اثر ادبی بر تعلیق روایی غالب است.
بررسی کارکرد راوی اوّل شخص در امر روایتگری رمان دا
حوزه های تخصصی:
دو ضمیر «من» و «ما» راویتگر رمان دا هستند. اگر چه نویسنده ی این داستان، چندان به شاخصه های از پیش تعیین شده ی انتخاب روایتگر اوّل شخص پایبند نیست و گهگاه زاویه ی دید روایت را به ناگاه تغییر می دهد، اما زاویه ی دید راویِ اوّل شخص، تا پایان داستان، وجه غالب روایتگری است. راوی در رمان دا، گاه از حدّ فردیّت فراتر می رود و از زاویه ی دید راوی «دانای کلّ شخصی» به روایت می پردازد تا چنین پنداشته شود که راوی اوّل شخص، در بخش هایی از داستان به منظور انتقال صریح اطلاعات، به دانای کل استحاله می یابد. از میان روش های ارائه زاویه ی دید، جریان سیّال ذهن بیش از هر چیز، منتقل کننده ی احساسات و هیجانات راوی است که بدین ترتیب، اطلاعات لازم در اختیار خواننده قرار می گیرد.در این پژوهش، نخست انواع زاویه ی دید به کار برده شده و نوآوری های روایی موجود در رمان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته اند سپس انواع تک گویی ها با ذکر مثال ذکر گردیده اند تا در نهایت، درکی کامل از نقش راوی و اهمیت زاویه ی دید انتخابی وی در موفقیت رمان، مورد بررسی قرار بگیرد
روضه خوانی؛ نقل مذهبی ـ شیعی در ایران و تمهیدهای ادبی ـ اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روضه خوانی» از گونه های مرسوم قصه گویی نمایشی مذهبی ایرانی است که اساساً کارکردی تبلیغی داشته، با گذشت زمان فراگیر شده و به رسمی مذهبی بدل گشته است؛ چنان که از چندین قرن پیش تاکنون به طور مستمر و همه ساله، روضه خوانی های عمومی و خصوصی بسیاری در سطح شهرها و روستاهای ایران در کنار دیگر آیین های عزاداری ماه های محرم و صفر برگزار می شده است. برقراری این مجالس و همچنین حضور در آن، به شکلی خودانگیخته بوده و با استقبال فراوانی از سوی اهل شیعه روبرو می شود و این به دلیل علاقة بسیار شیعه به امامانش و یادآوری مصائب ایشان در راه نجات دین و شریعت شان است. از این رو شیعیان حضور در این مجالس و گوش سپردن به روضه را ثوابی بزرگ می دانند. روضه خوانی به عنوان پدیده ای فراگیر که چندین قرن از عمر آن می گذرد، مستلزم توجه بیشتر و شناخت عمیق تر است؛ بنابراین این مقاله فرصتی است برای پرداختن به رایج ترین گونة نقل مذهبی در ایران یعنی روضه خوانی و بررسی هرچه بیشتر این موضوع که آیا نقل های مذهبی همچون روضه خوانی، علاوه بر کارکرد دینی و اجتماعی گسترده شان، از منظر زیبایی شناسی نیز غنی بوده و در شأن یک هنر محسوب می شوند؟
کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.