مکان یکی از عناصر اصلی داستان محسوب میشود و نحوة انتخاب و گنجاندن آن در ساختار داستان بایستی با دیگر عناصر داستان همخوانی داشته باشد. نویسندة رمانهای نو که از قوانین رمان نویسی گذشته سرپیچی کرده است سعی میکند تا مکانی که حوادث داستان در آن اتفاق میافتند را به شکلی کاملاً نو و متفاوت ترسیم کند. در این مقاله سعی بر این است که تغییرات و نوآوریهایی که نویسندة فرانسوی آلن رب گریه در رمان معروف خود به نام حسادت اعمال کرده است، مورد مطالعه قرار گیرد مثلاً خواهیم دید که مکان دیگر عینی نیست بلکه انتزاعی و بازتاب تصورات و تخیلات بیمارگونة شخصیت اصلی داستان میباشد