فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۲۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
خبر دفن سیدالشهدا علیه السلام و یاران ایشان یک روز پس از شهادتشان، توسط قبیلة بنی اسد از ساکنان منطقة غاضریه، از طریق گزارش ابومخنف به منابع معتبر تاریخی شیعه و سنی راه یافته و منابع پسین از آن استقبال کرده اند. گذر زمان این خبر را با نوعی تحوّل و شهرتی متفاوت مواجه کرده است. قرن یازدهم نقطة عطف این تحولات و آغاز رویکرد کلامی و شروعِ فاصله گرفتن موضوع دفن امام علیه السلام از یک حادثة تاریخی به یک اصلِ اعتقادی است؛ اصلی که ریشه در برخی احادیث شیعی دارد و تجهیز هر امام توسط امام بعدی را لازم می شمارد. قرن سیزدهم لایه ای درون رویکرد کلامی شکل گرفت که به زودی رایج شد و جایگزین رویکردهای قبلی گردید. رویکرد جدید با تکیه بر آمدن امام سجاد علیه السلام برای تجهیز پدر، آثار عاشورایی را چنان تحت تأثیر قرار داد که بیشتر آنها تا زمان حاضر، ضمن پذیرش این رویکرد، آن را گسترش داده و در برابر رویکرد قبلی مقاومت کرده اند. مقالة حاضر با روش «توصیفی تحلیلی»، ضمن بیان سیر تاریخی اخبار و آرای گوناگون دربارة دفن شهدای کربلا و نیز تبیین چگونگی تغییر گزارش دفن امام علیه السلام از یک واقعة تاریخی به یک اصل کلامی درون مذهبی و پس از آن به خبری داستانی، به سه پرسشِ عاملان دفن، زمان دفن، و چگونگی دفن، بر اساس منابع شیعه و سنی پاسخ داده، خاستگاه رویکرد جدید را تبیین می نماید.
بررسی و نقد اندیشة «تکامل در تاریخ» از منظر استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفة نظری تاریخ مسئلة «جهت حرکت تاریخ» است. بسیاری از فیلسوفان تاریخ حرکت تاریخ را رو به تکامل می شمارند و اموری همچون پیچیده تر شدن مناسبات اجتماعی، پیشرفت علمی، رشد فناوری و صنعت و بهبود اوضاع مادی جوامع بشری را به عنوان معیار تکامل تاریخ معرفی می کنند که نوعاً ناظر به تحولات رو به صعود ابعاد مادی حیات بشر در گسترة زمان هستند. اما استاد شهید مطهری دیدگاه جدیدی را دربارة تکامل در تاریخ مطرح کرده و تبیینی خاص و معیاری متمایز با دیدگاه فیلسوفان تاریخ تحت عنوان «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» را ارائه کرده است. در این مقال، ابتدا اصل مدعا، مبانی و ابعاد دیدگاه استاد به اختصار طرح می شود، آن گاه ابهام های دیدگاه استاد و راه های رفع آن ارائه می گردد و سرانجام این نکته اثبات می شود که دیدگاه «تکامل فطری یا انسانی تاریخ» در حد یک فرضیة درخور توجه و شایستة مطالعه و راستی آزمایی افزون تر، از اعتبار علمی برخوردار است، ولی در حد یک نظریه، اعتبار علمی ندارد.
کشف المحجوب مشروطیت ایران، طرح پدیدارشناسانه هرمنوتیک چرایی ناکامی مشروطه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره ناکامی مشروطیت ایران، اکثر پژوهشگران گواهی داده اند. سؤال اساسی و بنیادین آن است که سرّ این ناکامی چیست؟ مقاله حاضر بر آن است که اگر سرّ ناکامی مشروطیت، در نسبت میان اندیشه ایرانی، یعنی سنت و مشروطه اروپایی، یعنی مدرنیسم، جست وجو شود پاسخی درخور و راهگشا به دست خواهد آمد. در این مقاله، تلاش شده است تا ضمن پیشبرد بحث، بر روش پدیدارشناسانه هرمنوتیک به عنوان روش مناسب پژوهش های تازه در باب مشروطیت، به لحاظ ضرورت غور در تاریخ اندیشه و توجه به مبانی و مبادی آن، تأکید شود. تذکر این نکته لازم است که درباره اندیشه ایرانی، به اعتبار حوزه معناگرایانه آن، هرمنوتیک تأویلی (کشف المحجوب) را به کار گرفته ایم. در ادامه، سعی شده است تا برای مشخص ساختن فضای تازه ای که از این منظر گشوده می شود، به دو نمونه از مبانی معرفتی، یعنی نسبت دین و سیاست که در اندیشه ایرانی امتزاج آن به لحاظ هستی شناسانه مسلم قلمداد شده و در مدرنیزم، بر تفکیک و جدایی آن تأکید شده است، اشاره ای مختصر کنیم؛ همچنین، امر قدسی و امر واقع وجوه تمایز معرفتی آن دو اندیشه را نشان دهیم. البته بر آنیم اگر از این منظر به موضوع مشروطه بنگریم، علاوه بر رهایی از مجادلات موجود، راهی برای تأملات فکری به سوی آینده نیز گشوده خواهد شد.
آرما ن شهر ایران استبدادی نگرشی متفاوت به ایران عهد صفوی از نگاه فلاسفه عصر روشنگری فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ هر سرزمینی نقاط عطفی وجود دارد که باعث پی ریزی آینده آن سرزمین می شود. بدون شک، در ایران باستان، مذهب با همراهی حکومت و با تأثیرپذیری از شرایط اقلیمی و آداب و رسوم رایج موجب شد نوعی از حکومت به وجودآید که تفاوتی ماهوی با حکومت دیگر سرزمین ها داشته باشد. این حکومت که استبدادی بود، باعث شد ایرانی آرمانی شکل بگیرد؛ به طوری که نویسندگان دیگر ممالک بر آن شدند که به تشریح ویژگی های آن در آثارشان بپردازند. به جرات می توان گفت که نقطه درخشان حضور خارجیان در ایران در دوره صفوی بوده و بی تردید، سفرنامه های موجود از این دوران به خوبی نشان دهنده اوضاع اجتماعی و سیاسی و مذهبی ایران آن زمان بوده است. در این بین، نویسندگان توانایی ازجمله مونتسکیو و ولتر با مطالعه این سفرنامه ها بر آن شدند تا ایران آرمانی سده های هفدهم و هجدهم را در آثارشان به تصویر بکشند. در نوشتار حاضر، با تکیه بر مستندات برگرفته از نوشته های سیاحان خارجی ازجمله شاردن و تاورنیه، تلاش کرده ایم تا تأثیرگذاری آرمانشهر ایران بر آثار مونتسکیو و دیگر فلاسفه چون ولتر، فیلسوفان قرن هجدهم رامورد مطالعه قرار داده و به تاثیر این آثار بر روی تئوری آب و هوا در شکل گیری حکومت های گذشته بر ایران که مونتسکیو به آن باور داشت بپردازیم. همچنین، این پرسش را پاسخ گوییم که مونتسکیو با تکیه بر چه مستنداتی دولت استبدادی ایران را نشئت گرفته از اقلیم گرم و خشک آن می دانست؟ و در اصل آیا ارائه چنین نظریاتی در این باب موافق واقعیات موجود بوده است یا خیر؟
علیت در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة علل وقایع و رخدادهای تاریخی یکی از اهداف اصلی و مهم مطالعات تاریخی است. با وجود این، وقتی دانش پژوهان در مطالعات تاریخی شان مدعی می شوند که فلان عامل «علّت» یک رخداد یا نتیجة خاص می باشد، دقیقاً روشن نیست که مدلول و منظورشان از واژة علّت چیست. در مقالة حاضر تلاش شده است تا ضمن معناشناسی علّیّت در علوم اجتماعی نشان داده شود که محققان تاریخی معمولاً علّیّت را به معنای شرط لازم/کافی برای نتایج مورد مطالعه شان در نظر می گیرند. استدلال شده است، هنگامی که فرد بدنبال تبیین تاریخی یا تبیین حوادث خاص و وقایع منفرد است، تقریباً بطور طبیعی به سمت علل لازم و/یا کافی سوق پیدا می کند، حتی اگر بدان خودآگاهی نداشته باشد. لذا، تأکید مقالة حاضر بر پنداشت علّیّت بر اساس علل لازم و/ یا کافی و مشتقات آنها است؛ چون، آنها پیوند تنگاتنگی با مطالعات تبیینی در تاریخ دارند. این نوع علل، به چهار دسته عمده تقسیم شده اند: شرط لازم و غیرکافی، شرط کافی و غیرلازم، شرط لازم و کافی، و شرط ناکازم؛ که به نظر نگارنده می توانند پوشش نسبتاً کاملی برای بحث علّیّت در مطالعات تاریخی باشند. در این مقاله، همچنین با ذکر مثال های متعدد؛ کاربرد هر یک از این علل را در مطالعات تاریخی و تبیین های زنجیره ای یا روایت های تاریخی نشان داده شده است.
ایدئولوژی و تاریخ ( خاستگاهها، نگرشها،کارکردها و نمونه ها )
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی مفهومی اختلاف برانگیز هست که برخلاف بسیاری از واژگان بحث انگیز دیگر مانند مردمسالاری یا آزادی کمتر از 200 سال عمر دارد. ایدئولوژی ثمره دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فکری، انقلاب صنعتی در غرب بود. در این دوره با گسترش آموزش و پرورش، توسعه شهرنشینی، گسترش شبکه های حمل ونقل و ارتباطات و نیاز جامعه به مشارکت مردم در امور سیاسی و رشد تفکر سیاسی آنها، نیاز به نظامهای فکری و سیاسی به وجود آمد. جریانهای ایدئولوژیک که از این زمان شکل گرفته بود، در نیمه اول قرن بیستم در اروپا به اوج خود رسید و به صورت ایسم های گوناگون مارکسیسم، ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم... متجلی گردید. ایدئولوژی در رقابت های سیاسی به عنوان سلاح فکری مورد استفاده قرار گرفت و به صورت شیوه تفکر سیاسی مناسب عصر جدید درآمد. از آنجا که ایدئولوژی بر تحلیلی از گذشته و تاریخ مبتنی بود و دستورالعملهایی برای سیاستگذاری در بر داشت و چون ایدئولوژی در فضایی تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به ظهور می رسید، نیازی مبرم به تاریخ داشت. بر همین اساس هست که می بینیم هر نوع ایدئولوژی تاریخ نگری خاص خود را دارد. در ایدئولوژی، گذشته و تاریخ به شکلی ارادی و از نظر نیازهای زمان حال، از نو توصیف می شود، به همین سبب است که بیشتر حکومت ها سعی می کنند کنترل کامل گذشته و تاریخ را در دست داشته و پیوسته آن را برحسب مقاصد سیاسی زمان حالشان از نو تعبیر کنند. در این پژوهش سعی شده است ابتدا با دادن تعریفی از ایدئولوژی و سپس بررسی خاستگاههای تاریخی و کارکرد سیاسی ایدئولوژی در غرب به چگونگی رابطه ایدئولوژی و تاریخ بپردازد.
مبانی متافیزیکی علوم طبیعی در تمدن اسلامی؛ بررسی موردی تأثیر آموزه های قرآنی بر دانش جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری علم از مبانی متافیزیکی از مسائل بنیادین فلسفه علم است که ارتباط نزدیکی با مسئله اسلامی سازی علوم دارد. مقالة حاضر با تکیه بر دیدگاه های فیلسوفان جدید علم مانند پوپر، لاکاتوش، کوهن و برت و با الهام از آرای سید حسین نصر درباره ابتنای علوم اسلامی بر اصول دین اسلام، در بررسی موردی دانش جغرافیا کوشیده است بخشی از این اصول را که ملهم از قرآن است، شناسایی کند. با توجه به فراوانی چشمگیر منابع جغرافیایی در گسترة تمدن اسلامی، در این مقاله سه کتاب صوره الأرض، معجم البلدان و تقویم البلدان واکاوی شده اند. افزون بر نگاه خاص قرآن به سودمندی علم که بر کارکردهای دینی و اجتماعی دانش جغرافیا اثر گذاشت، به نظر می رسد این آموزه ها نیز بر دانش جغرافیا تأثیرگذار بوده اند: سلسله مراتب هفت گانه هستی، پیوند جغرافیا با تاریخ و وجه عبرت آموزی آن، اماکن مقدس مذکور در قرآن و مؤلفه های جغرافیایی این جهانی قرآن مانند آب، گیاهان، حیوانات، کوه ها و راه ها.
تأثیر ساختارگرایی بر نسل اول و دوم تاریخ نگاران مکتب «آنال»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تأثیر ساختارگرایی بر مورخان مکتب «آنال» در نسل اول و دوم را بررسی کند. بنابراین، کار خویش را با این پرسش بنیادین آغاز می نماید که ساختارگرایی چه تأثیری بر تاریخ نگاری مکتب آنال گذاشت؟ این نوع تاریخ نگاری کار خویش را با مارک بلوخ و لوسین فور شروع کرد و سرانجام، با فرناند برودل به اوج خود رسید؛ درست در زمانی که فضای علمی جهان از تفکر ساختارگرایی به شدت متأثر شده بود. این مکتب فکری بسیاری از شاخه های علوم انسانی، مانند جامعه شناسی، زبان شناسی، انسان شناسی، مردم شناسی، روان شناسی و مانند آن را تحت تأثیر خود قرار داد. سرانجام، پایش به حوزة تاریخ نگاری نیز گشوده شد و در این وادی نیز تأثیرهایی پایدار برجای گذاشت. از بطن این تحول، تاریخ تام یا کامل سر برون آورد. نگاه به تاریخ نگاری تغییر یافت. تعصب بر تاریخ سیاسی برداشته شد و توجه تاریخ به مردم عادی یا زندگی روزمرة مردم فزونی یافت. تاریخ و جغرافیا به شدت به هم پیوستگی پیدا کردند. این بار جامعه و نه فرد نقطة شروع مطالعات تاریخی گردید. سرانجام، پای سایر رشته ها به تاریخ باز شد. جامعه شناسی، علوم اقتصادی، زبان شناسی، روان شناسی، اقلیم شناسی، مردم شناسی و مانند آن با تاریخ درآمیخت و مورخان از این علوم در جهت درک بهتر تاریخ بهرة فراوان بردند. بنابراین، می توان گفت: ورود ساختارگرایی به تاریخ، عصری جدید با شاخصه هایی متفاوت ایجاد کرد.
نقد وبررسی نظریه های موجود درباره تشکیل حاکمیت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرایی و چگونگی تشکیل حکومت ها و همچنین ماهیت و ساختار آنها از مباحث پر اهمیت در تفکر تاریخی و تاریخ نگری است. توضیح و تبیین فرایند تشکیل حکومت ها بخاطر مؤلفه های تأثیر گذار متعدد و در هم تنیدگی زمینه های مختلف، مستلزم ژرف نگری های خاص و تعمق در تمام زمینه های مربوطه است. چرایی تشکیل حاکمیت صفویان و روند آن نیز خارج از این قاعده نیست. اما تعدادی ازمحققان با اتکاء به یک یا چند عامل در صدد ماهیت بخشی و یا به تعبیر بهتر ماهیت تراشی برای حاکمیت صفویان برآمده اند. از طرفی با نادیده انگاشتن و غفلت از واقعیات متعدد دیگر به ابهام و پیچیدگی موضوع افزوده اند. این باعث ارائه نظرات مختلف و حتی متضادی در باره چرایی، روند و ماهیت و مشخصات این حاکمیت شده است. این نوشته در صدد است تا با ارائه نوعی تقسیم بندی بر اساس محتوای این نظریات، آنها را به بحث و مقایسه گذارد و در حد امکان به بررسی، نقد و مطابقت آن دیدگاهها با واقعیات ملموس در حکومت صفویان بپردازد. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که هیچ یک از نظرات مذکور با واقعیات تاریخی شکل گیری و روند حاکمیت صفوی مطابقت ندارد.
هرمنوتیکِ فلسفی با تکیه بر کتاب «حقیقت و روش» گادامر
حوزه های تخصصی:
به طور کلی هرمنوتیکِ فلسفی؛ فرایند رسیدن به فهمِ بهتر و چگونگی دریافت معنا از متون و پدیده های گوناگونِ هستی را با شیوه ها و روش های مختلفی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. در این دیدگاه ذهنِ مؤلف، مفسر و خواننده ی متون؛ مشحون از مفروضات، پرسش ها، معلومات، عقاید، انتظارات، پیش فرض ها و پیش ساخته هایی است که باعث معرفت های گوناگون و به تبع روش های مختلفی می گردد که همین مسئله منجر به اختلاف نظر و تفاسیر متعددی خواهد شد. یکی از صاحب نظران مشهور در زمینه ی هرمنوتیکِ فلسفی، هانس گادامر آلمانی است. از نگاه گادامر عمل تفسیر از ترکیبِ افق ها و پیوند افق فهمِ مفسر و متن تشکیل شده است و کار هرمنوتیک اتصال دادن این افق ها به همدیگر و برقرار کردن نوعى هم سخنى و دیالوگ میان مفسر و متن است؛ بر همین اساس هیچ روش، برداشت و تفسیر قطعی و بى طرفانه ای وجود ندارد. با توجه به اهمیّتِ موضوع؛ نگارنده در این مقاله بر آن است که به طور کلی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی موضوعِ «هرمنوتیکِ فلسفی با تکیه بر کتاب حقیقت و روشِ گادامر» بپردازد.
دولت ها و انقلاب های اجتماعی در نظریه اسکاچپول
حوزه های تخصصی:
تحلیل مقایسه ای تدا اسکاچیول از انقلاب های اجتماعی جوامع دهقانی بر اساس مفروضات «مور» و «تیلی» بنا شده است. البته وی بعضی اصلاحات و تعدیل ها را اعمال کرده است. همانند اکثر تحلیل های تاریخی انقلاب، اسکاچیول بسیج جمعی کشاورزان را تعیین کننده می داند؛ وی یک ایده کلیدی را هم از «ماکس وبر»می گیرد. فرایندهای درونی انقلاب به فعالیت های دولت در حوزه سیاسی مرتبط اند. استدلال اساسی اسکاچیول چنین است که؛ شرایط انقلابی توسعه یافته (جدی شده) به بروز بحران های سیاسی ـ نظامی دولت و طبقه مسلط وابسته است. بنابراین اگرچه نابرابری طبقاتی تاثیر زیادی در بسیج و اقدام جمعی کشاورزان دارد ولی چنین اقدام جمعی موفق نمی شود، مگر اینکه دولت نوعی بحران مشروعیت برخاسته از شکست نظامی در حوزه سیاسی را تجربه کند. نکته قابل توجه در بررسی انقلاب های مورد نظر اسکاچپول به روش شناسی آن است، بدین معنی که روش او به تبعیت از برینگتون مور در کتاب ریشه های اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی اساسا تجزیه و تحلیل تاریخی و مقایسه ای است؛ در این رابطه جوامع فرانسه، روسیه وچین را به عنوان انقلاب های اجتماعی برگزیده است. در مجموع باعث شد وی، در میان ساختارگرایان و نیز در به کارگیری سبک و روش مقایسه ی تاریخی از شهرت خاصی برخوردار شود.
مسأله تبیین و فهم در تاریخ از دیدگاه دیلتای و ریکور
حوزه های تخصصی:
در تاریخ علم هرمنوتیک، مسأله تبیین و فهم با دیلتای تبدیل به یکی از مسائل خاص و مناقشه برانگیز هرمنوتیک شد. بعد از وی به خصوص ریکور به طور خاص بدین مسأله پرداخت. این مقاله بر آن است تا به پیگیری مباحثه ریکور با دیلتای بپردازد و اینکه هر یک از این دو، درباره تبیین و فهم چه نظری دارند. در این مسیر همچنین به تجربه زیسته در منظر دیلتای و متن ریکور پرداخته می شود. این اصطلاح در درک و فهم نظرات این دو راجع به تبیین و فهم نقش اساسی دارد.
بازخوانی نظری مفهوم «هویت»
حوزه های تخصصی:
پرسش از هویت یکی از مهم ترین و در عین حال چالش بر انگیزترین پرسش ها در حوزه علوم انسانی است. این منازعه در عرصه های مختلف مباحث هویت مطرح است: اینکه هویت چیست؟ چگونه شکل می گیرد؟ از چه عناصر و مولفه هایی تشکیل شده است؟ ذاتی (طبیعی) است یا عرضی (مصنوعی)؟ ثابت است یا متغیر؟ چه سطوحی دارد؟ نسبت این سطوح با یکدیگر چیست؟ و غیره. در جهان امروز مسأله هویت جدی تر از گذشته مطرح گشته و یکی از مهم ترین مسائل جوامع امروزی را در بر می گیرد. امروزه تکاپوی جوامع در شناسایی عناصر و مولفه های هویتی خود بیشتر شده است، به طوری که برخی از جوامع قدرتمند با در اختیار گرفتن رسانه های جمعی و ارتباطی در صدد اشاعه این عناصر بر جوامع ضعیف تر هستند. طبیعتا جامعه ای که نسبت به هویت خویش و مولفه های آن آگاه نبوده در برابر این جوامع قدرتمند رنگ می بازد و بحران های هویتی گریبانگیر آن خواهد شد. این جستار فرصتی برای نگارنده است تا به بررسی مسأله هویت و مبادی و مبانی آن بپردازد که کمتر مورد توجه تاریخ نگاران قرار گرفته است.
نظریه وابستگی متقابل و کاربست آن در تاریخ معاصر ایران
حوزه های تخصصی:
از آنجا که پرداختن به روابط بین الملل بدون اتکا به یک سامانه نظری، چندان واجد ارزش علمی نمی باشد، لذا در اینجا به بنیادها و اصول اصلی و همچنین ظرفیت و توانایی نظریه «وابستگی متقابل» اشاره می شود. تئوری که به نظر می رسد از ظرفیت و ابزارهای لازم جهت بررسی و پاسخ دهی به سوالات و ابهامات ناشی از اتفاقات و حوادث دوره تاریخ معاصر ایران برخوردار می باشد. اما پیش از پرداختن به نظریه وابستگی، لازم است زمینه های شکل گیری، تطوّر و نوع شناسی مفهوم «وابستگی متقابل» از نظر اندیشمندان و علمای اصحاب حوزه علوم اجتماعی و سیاسی مورد مداقه و بررسی قرار گیرد و سپس در باب خود سامانه مورد نظر قلم فرسایی شده و در نهایت رویکر نظری بیان شود.
جریانهای ضد تاریخ: (ارسطو، دکارت و کنت)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق سعی شده است مهم ترین جریان ها یا مکاتب معرفت شناسانه ای که از زمان پیدایشِ تاریخ مکتوب بر ضد تاریخ به پا خاسته اند، مورد بررسی قرار گیرد. این جریان های ضد تاریخی که به نام موسسان آن ها ارسطو، دکارت و کنت نامگذاری شده است، منجر به منازعاتی بین اصحاب تاریخ و اصحاب غیر تاریخ که بیشتر فلاسفه بوده اند، شده است. اصحاب تاریخ معتقد به علم بودن تاریخ به عنوان رشته ای علمی و معرفت شناختی بوده و هستند، در حالی که اصحاب غیر تاریخ بر این باور بوده اند که انسان نمی تواند از تاریخ به معرفت حقیقی و یقینی دست یابد. هر کدام از این علما یا فلاسفه ضد تاریخی بر اساس یک بینش یا گفتمانی که در ذهن داشته اند، این عقاید معرفت شناسانه و ضد تاریخی را مطرح می کرده اند؛ که در این تحقیق سعی می کنیم گفتمان ایشان را کالبد شکافی کنیم.
کاربست نظریه حکومت استیلاء ماوردی در ارتباط خلافت و سلطنت در آغاز قدرت گیری سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهه های 420 و 430 قمری، همزمان بود با ضعف آل بویه، رشد فعالیت های اسماعیلیه، ورود صحراگردان ترکمن و غز در شرق ایران و رویارویی آنان با غزنویان. خلیفه عباسی، القائم، در طی قدرت یافتن طغرل سلجوقی بر آن شد تا قدرت او و به تبع آن گروه های سلجوقی را به رسمیت بشناسد. بنابر نظریه امارت استیلاء که ماوردی طرح کرده است، اگر فردی با زور بر قلمرویی مسلط می شد، در صورت دارا بودن شرایطی می توانست تأییدیه خلیفه را نیز به دست آورد. اما رفتار سوء نیروهای سلجوقی در هنگام تسلط بر شهرهای اسلامی و همچنین عملکرد آنان در هنگام حضور در بغداد این تصور را نزد عامه مردم و همچنین خلیفه ایجاد کرده بود که طغرل فاقد حداقل شرایط لازم برای تفویض حکومت است. ماوردی راه حلی نیز برای این وضع ارائه کرده بودکه بر اساس آن در صورت عدم کفایت حاکم استیلاءیافته، خلیفه می توانست از جانب خود برای وی نایبی تعیین کند تا برخورداری نایب از شرایط لازم، جبران کننده کمبود این شرایط در نزد حاکم مستولی باشد. بدین ترتیب خلیفه با اعلام عمیدالملک کندری وزیر طغرل به عنوان نایب خویش سعی کرد تا تفویض حکومت به طغرل را توجیه کند. این مقاله بر آن است تا مبتنی بر روش پژوهش تاریخی و با کاربست نظریه استیلاء ماوردی به بررسی ماهیت قدرت گیری سلجوقیان در برابر آل بویه بپردازد.
ادوار تاریخی شناخت «دیگری» در غرب و شرق با تاکید بر نگاه محققان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر تمدن یا فرهنگی در گذرگاه تاریخی خویش خواسته یا ناخواسته نوع نگاه خاص و متمایزی به «غیر» و «دیگری» دارد. این مقاله بر آن است تا دوره های تاریخی شناخت «دیگری» در غرب و شرق را بررسی و دوره بندی نماید.
کوشش شده است که بر خلاف تقسیم بندی های رایج، از نگاه های صرفا سیاسی فاصله گرفته و بیشتر از منظر فرهنگی و تمدنی واکاوی شود. هم چنین تقسیم بندی ها نه صرفا بر حوادث تاریخی بلکه بر وجود «ویژگی های مشترک» در شناخت «دیگری» در بستر تاریخی شرق و غرب استوار گردد. بر این اساس روابط شرق و غرب به چهار دوره کلان تقسیم شده است.
در نسبت غرب با شرق می توان چهار دوره: عصر باستان، عصر ایمان، دوران قدرت دانش بنیان و عصر پسااستعماری را نام برد و در نسبت شرق -با تاکید بر ایران- با غرب می توان چهار دوره: عصر باستان، عصر ایمان، دوران آشفتگی و تحیر و دوره نگاه واکنشی و انفعالی را ذکر کرد..
پیشنهاد طرح واره ای بومی برای فلسفه تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه تاریخ گرچه همانند بیشینه دانش های بشری شواهد و حتی ریشه هایی در دانش های سنتی شرق مسلمان دارد، ولی به عنوان یک شاخه معرفتی مستقل در غرب سامان یافته و سپس وارد سرزمین های شرقی شده است. وضعیت کنونی دانش در ایران، اسلامی به ویژه با توجه به ضرورت ها و زمینه های تحول در علوم انسانی، مجالی برای درانداختن طرحی نو در زمینه فلسفه تاریخ را فراهم آورده است. مقاله حاضر پس از مروری بر اهم مباحث دو شاخه اصلی فلسفه تاریخ، یعنی فلسفه نظری تاریخ و فلسفه انتقادی تاریخ، کاستی های تقسیم بندی موجود را مورد توجه قرار داده و سپس پیشنهاد مستدل خود را برای بومی سازی مباحث فلسفه تاریخ متأثر از آموزه های دینی در پنج محور اصلی بدین شرح مطرح ساخته است: فلسفه فراتاریخ، فلسفه مجموعه رویدادهای تاریخی، فلسفه رویداد تاریخی، فلسفه علم تاریخ و فلسفه گزارش های تاریخی.
اندیشه های فلسفی مارکس
حوزه های تخصصی:
کارل مارکس نظریه پرداز و سازنده سوسیالیست، شخصیتی بزرگ در تاریخ اندیشه فلسفی و اقتصادی و یک معلم بزرگ اجتماعی بود. مارکس مطالعات فلسفی خود را در فضای فکری ای آغاز کرد که تفکرات هگلی بر آن حاکم بود. تفکرات هگلی در بسیاری از جنبه ها، ایده هایی را دنبال می کند که واکنش های محافظه کارانه و ایده های اگوست کنت در عصر روشنگری در آن یافت می شود. هدف کلی مارکس، ارزیابی فلسفه سیاسی هگل بود تا قادر به نقد نهادهای سیاسی موجود و به طور کلی تر بحث درباره ی رابطه سیاست و اقتصاد شود. او با فلسفه هگل به طور دیالکتیکی برخورد کرد و مبهم گویی هگل درباره روان و خوش بینی او به دولت را به مثابه ی یک نهاد انکار کرد یا کنار گذاشت. این پژوهش بر آن است اندیشه های فلسفی مارکس، فلسفه سیاسی هگل ارزیابی کند و همچنین تأثیر گذاری آنها در شکل گیری مکتب فرانکفورت را مورد بررسی قرار دهد.