فلسفه تاریخ گرچه همانند بیشینه دانش های بشری شواهد و حتی ریشه هایی در دانش های سنتی شرق مسلمان دارد، ولی به عنوان یک شاخه معرفتی مستقل در غرب سامان یافته و سپس وارد سرزمین های شرقی شده است. وضعیت کنونی دانش در ایران، اسلامی به ویژه با توجه به ضرورت ها و زمینه های تحول در علوم انسانی، مجالی برای درانداختن طرحی نو در زمینه فلسفه تاریخ را فراهم آورده است. مقاله حاضر پس از مروری بر اهم مباحث دو شاخه اصلی فلسفه تاریخ، یعنی فلسفه نظری تاریخ و فلسفه انتقادی تاریخ، کاستی های تقسیم بندی موجود را مورد توجه قرار داده و سپس پیشنهاد مستدل خود را برای بومی سازی مباحث فلسفه تاریخ متأثر از آموزه های دینی در پنج محور اصلی بدین شرح مطرح ساخته است: فلسفه فراتاریخ، فلسفه مجموعه رویدادهای تاریخی، فلسفه رویداد تاریخی، فلسفه علم تاریخ و فلسفه گزارش های تاریخی.