فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۴۱ تا ۷٬۴۶۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
واژه کمال یا شکل دیگر آن گمال از واژه های کهن زبان فارسی است که در فرهنگهای معتبر و رایج امروز نیامده است. این نیامدن، موجب شده است با واژه همال، که در نگارش، شکلی نزدیک بدان دارد، یکسان پنداشته شود و در متونی که این واژه به کار رفته، کمال یا گمال به همال تغییر یابد و چون مفهوم مناسبی نداشته است، معنی دیگری برای همال تعیین کرده اند. در این مقاله با بررسی نمونه هایی از بدخوانی متون کهن بویژه نسخه های شاهنامه، پیشنهاد شده است به جای ضبط همال، شکل مناسب آن کمال یا گمال جای گیرد تا هم معنی و ارزش بیتهای شاهنامه روشنتر، و هم واژه کمال یا گمال احیا شود.
ردیابی عناصر ارجاعی در گفتگوی روزمره و کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه های اخیر در زمینه عناصر ارجاعی، قصد ما در پژوهش بررسی توزیع و چگونگی بازیابی اشکال مختلف این عناصر در دو سبک کلامی یعنی گفتمان زنده روزمره و کنترل شده است. به این منظور بیست دانشجوی سال دو دانشگاه به صورت تصادفی برای انجام این گفتگوها انتخاب شدند. این افراد به دو دسته، ""گفتگوی روزمره"" و ""کنترل شده"" و سپس بر اساس محیط گفتمان و موضوع انتخابی، گروه اول به دو گروه ""گفتگوی آکادمیک"" و ""گفتگوی خوابگاهی"" تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها مشخص کرد که تغییر در فضای وضعیتهای گفتگو (برای مثال تغییر از گفتگوی روزمره خوابگاهی به آکادمیک) باعث ایجاد تغییر قابل ملاحظه ای در نوع، فراوانی، فواصل بین مراجع، میزان بازیابی مراجع، چگونگی بازیابی و ساختار شمایی آنها می شد. در مجموع تعداد ضمایر ارجاعی در گفتگوی روزمره خوابگاهی به مراتب بیش از عناصر ارجاعی نوع اسمی است در حالیکه تعداد این عناصر در گفتگوی روزمره آکادمیک بیش از گروههای دیگر بود. فواصل و فراوانی انواع مختلف عناصر ارجاعی اسمی، ضمیری و ضمیر تهی در شرایط متفاوت گفتمان دچار تغییرات قابل توجهی بوده است. بر اساس این تجزیه و تحلیل می توان نتیجه گرفت که الگوهای توزیعی عناصر ارجاعی مختلف در وضعیتهای گفتمانهای مختلف تابعی ار ارزیابی گویشوران از حالت های ذهنی مخاطبان خود می باشد.
بررسی چگونگی شکلگیری حسبحالنویسی تخیلی متأثر از نظریههای کوانتومی در آثار ژرژ پرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های جنجالی فیزیک مدرن دگرگونی های شگرفی را در ادبیات سده بیستم پی افکندند. رمان نویسان نوآور این دوره، با الهام از مفاهیم مکانیک کوانتومی، دغدغه های برامده از زیستن در دنیای مدرن را در قالب نوشتاری غیرخطی، ناهمگون و مبتنی بر تردید بیان می کنند. ژرژ پرک، با نگارش شرح حال زندگی خود، با عنوان W یا خاطره کودکی، نمونه خوبی از الگوبرداری از نظریه های کوانتومی را ارائه می دهد. این نویسنده در جستجوی هویت خویش، خاطرات کودکیش را می کاود و ماهیت آشفته و بی انسجام آن ها را نمایان می سازد. وی برای نشان دادن تاثیر ویرانگر جنگ بر هویت خویش، با در هم آمیختن خاطرات کودکیش و داستانی تخیلی، مکمل هایی متناقض را پدید می آورد. نیز با تردید در خاطراتش و توسل به اسناد قدیمی و گفته های دیگران، عدم قطعیت و احتمال گرایی را بر شرح حال زندگی خود حاکم کرده و شرح صادقانه وقایع را ناممکن می نمایاند. این عملکرد، نگاه نویسنده به ادبیات و دریافت او از ژانر حسب حال نویسی را روشن می کند.
ارزش فرهنگی ترجمه ضرب المثل ها و کنایات (عربی - فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی رده شناختی به پی بست های ضمیری در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملاً به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد.
تجزیه و تحلیل توزیعی، نقشی و معنایی گروه قیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل مقوله های نحوی، ایجاد تمایز میان سه جنبه توزیعی، نقشی و معنایی امری ضروری است. این تحقیق با نگاهی منتقدانه به برخی از مهمترین توصیف های گذشته در باب گروه های قیدی، نشان داده است که بیشتر تحلیل های موجود در باب گروه های قیدی یا توصیفی ناقص و یا تصویری مخدوش از این مقوله ارائه کرده اند. در این تحقیق، برای نخستین بار هفت ملاک توزیعی برای تمایز صوری گروه های قیدی فارسی از دیگر مقوله های نحوی ارائه شده است. تشریح تفصیلی نقش های نحوی مترتب بر گروه های قیدی جایگاه خاصی در این تحقیق داشته است. در بخش پایانی ضمن اذعان به وجود نقش معنایی گوناگون برای گروه های قیدی، تنها به برخی از مهمترین نقش ها اشاره شده است. از ویژگی های مهم این تحقیق، بهره گیری از یک چارچوب مشخص متعارف و پرهیز از تعاریف ذهنی است. زدودن ابهام های موجود در باب ماهیت گروه های قیدی فارسی از دست آوردهای مهم این پژوهش است.
تأثیر جنسیت بر شیوة بیان تقاضا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر جنسیت بر شیوة بیان تقاضا در زبان فارسی است. سئوال اصلی در این پژوهش آن است که: ""در نحوة بیان تقاضا در زبان گفتاری زنان و مردان فارسی زبان چه تفاوت هایی وجود دارد؟"" جامعة آماری پژوهش شامل 87 نفر از دانشجویانِ (52 زن و35 مرد) دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 86 - 85 بوده است که به طور تصادفی به عنوان نمونه، انتخاب شدند. تحلیل داده ها نشان داد که اختلافات آشکاری بین الگوهای تقاضا بین زنان و مردانِ فارسی زبان وجود دارد به طوری که زنان محافظه کارانه تر از مردان درخواست هایشان را مطرح می کنند و الگوهای مؤدبانه تر بیشتری را به کار می گیرند. تفاوت های اجتماعی موجود در جامعه بین زنان و مردان نیز بیان کنندة این موضوع است، زیرا از زنان انتظار می رود در برخوردهایشان با دیگران، چه جنس مخالف و چه موافق، متین تر و به عبارتِ دیگر مؤدب تر باشند. به این نکته نیز اشاره می شود که زنان و مردان، هر دو با جنس مخالف مؤدب تر هستند تا با جنس موافق.
کتیبه رباطک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتیبه رباطک در سال 1993 (م.) در تپه ای باستانی در شمال غربی بغلان افغانستان کشف شد. روستای رباطک در فاصله چهل کیلومتری شمال غربی منطقه باستانی سرخ کتل، نزدیک مرز بغلان و سمنگان واقع است. این کتیبه شامل بیست و سه سطر به زبان بلخی و خط راست گوشه یونانی است. زبان بلخی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که برای چندین سده در میان ساکنین مناطق شمالی افغانستان رواج داشته و علی رغم دو سده تسلط اسکندر مقدونی و جانشینان او بر این سرزمین هیچگاه از رونق آن کاسته نشد. کتیبه رباطک پس از کتیبه سرخ کتل از مهمترین کتیبه های زبان بلخی به شمار می رود که افزون بر ارایه آگاهی های ارزشمند در زمینه زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی، از جهت اشتمال بر داده های تاریخی مربوط به عصر کوشانیان از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از نگارش این مقاله نگاهی تازه به کتیبه رباطک و ارایه حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه آن به فارسی همراه با تفسیر و فهرستی از ریشه شناسی واژگان آن است. در خلال این پژوهش نکات تاریخی و زبانشناختی نیز مورد بحث واقع خواهد شد.
در این پژوهش کتیبه رباطک بر اساس نسخه هایی که نخستین بار از سوی نیکلاس سیمز ویلیامز از دانشگاه لندن فراهم شده مورد بررسی قرار می گیرد. اینجانب در این پژوهش از روش آوانویسی و حرف نویسی پروفسور سیمز ویلیامز استفاده کرده ام.
The Status of [h] and [ʔ] in Sistani Dialect of Miyankangi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this article is to determine the phonemic status of [h] and [ʔ] in
the Sistani dialect of Miyankangi. Auditory tests applied to the relevant data
show that [ʔ] occurs mainly in word-initial position، where it stands in free
variation with Ø. The only place where [h] is heard is in Arabic and Persian
loanwords، and only in the pronunciation of some speakers who are educated
and/or live in urban centres، where inhabitants are in closer touch with Persian
than in rural areas. The sound [h] also occurs in the pronunuciation of some
Arabic loanwords where it replaces the glottal plosive، particularly in word
medial، intervocalic position. The investigation shows that neither [ʔ] nor [h]
have phonemic status in the Sistani dialect of Miyankangi at present، but that
more intense contact with Persian may change this state in the future،
particularly for [h].
بررسی مقایسهای جناسهای لفظی و مرکب در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از واژه آرایی با واژه های همگون، این است که این گونه واژه آرایی بر دو یا چند پایه واژگانی استوار است که به گونه ای چشمگیر با هم، هم گونند. به این مفهوم که در ریخت، ساخت، آهنگ و... شبیه یکدیگر ند. دو واژه «همگون» را دو پایه جناس می نامیم. پیداست که این گونه واژه ها در عین این که از یک سو همگونی دارند ناگزیر باید از سویی دیگر ناهمگونی و دوگانگی داشته باشند، در غیر این صورت دو یا چند واژه نخواهند بود و به عنوان یک کلمه با معانی متفاوت در نظر گرفته می شوند. از این رو با تکرار واژگان، یعنی استفاده از دو واژه همگون (دو پایه جناس) آهنگی پدید می آید که سبب شکوفایی و تجلی بلاغت می شود و که فراتر از زیر و بم کلمات است. جناس در زبان های روسی و فارسی دارای گونه های متفاوتی است که این گونه های متفاوت بر اساس دوگانگی متفاوت دو پایه جناس پدید می آیند و هر گاه این دو واژه علاوه بر هم گونی، دارای دوگانگی نوشتار باشند، با یکدیگر جناس لفظی و هر گاه دوگانگی ساختاری باشد، جناس مرکب محسوب می شوند. در این مقاله سعی بر این است که با بررسی دلایل بوجود آمدن جناس های لفظی و مرکب در زبان های روسی و فارسی، این واژگان را برای خوانندگان ملموس تر و قابل درک تر کنیم.
حروف اضافه دوگانه، توأمان و ترکیبات اضافی، در زبان های پهلوی ساسانی و پارسی میانه ترفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با خارج شدن زبان های ایرانی میانه از ساختار تصریفی زبان های ایرانی باستان، تغییراتی در آن ها روی داد تا عملکرد اجزای ازمیان رفته یا ضعیف شده این زبان ها به نحوی توسط اجزایی دیگر جایگزین شود. از جمله این تغییرات تقویت نقش حروف اضافه در کنار شکل گیری گونه هایی جدید از آن ها بود. ساختارهای اضافی در دوره میانه شامل گروهی اند که مستقیماً از دوران باستان به میانه رسیدند و نیز مجموعه ای دیگر که در دوره میانه و از ترکیب حروف اضافه با یکدیگر و یا با دیگر عناصر زبانی، مانند اسم، صفت، قید و یا حروف ربط شکل گرفتند. به این طریق، در این دوره تعیین نقش مقوله نام در جمله، که پیشتر بر بنیاد تغییر حالت های صرفی قرار داشت، تاحدزیادی توسط این حروف مشخص شد. بررسی گونه های مختلف این ساخت ها در کتیبه های پهلوی ساسانی، کتاب های پهلوی زرتشتی و پارسی میانه ترفانی موضوع این مقاله است.
جمله های سببی و دومفعولی در دیدگاه حاکمیت و مرجعیت گزینی و کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا ساختار درونی جمله های دارای گروه های فعلی دو مفعولی وجمله های سببی را بر اساس نظریه های حاکمیت و مرجع گزینی و نیز کمینه گرایی بررسی، وارایه طریق این نظریه ها را در مورد این گونه ساختها در فارسی امتحان کند و سرانجام چگونگی نمایش آنها را درنمودارهای درختی بنمایاند. با توجه به اینکه جمله های سببی و دارای گروه فعلی دو مفعولی، بیش از یک مفعول اجباری دارد به نظر می رسد پیشنهاد لارسن مبنی بر به کار گیری گروه های فعلی هسته ای و پوسته ای در مورداین ساختها صادق باشد.
فعل حرکتی udmu-xodumb در مفهوم مجازی و طریقة بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، «مجاز» بهعنوان مهمترین منبع غنی سازی قاموس واژگان زبان، توجه زبان شناسان روس را به خود جلب کرده است. زبان های روسی و فارسی تصاویر کم و بیش متفاوتی از حرکت را به دست می دهند، در عین حال وجوه مشترکی دارند که با توجه به تعلق آنان به دو خانواده زبانی مختلف، جالب به نظر می رسد. کارکرد فعل حرکتی در گروه واژه های پایدار فعلی- اسمی به علت کارایی گسترده در همهً سبک های زبان قابل بررسی است. از میان دستورنویسان فارسی، خسرو فرشیدورد این دسته از ترکیب واژه ها را تحت عنوان «افعال مرکب»، «ترکیبات فعلی» یا «گروه های فعلی ترجمه ای» بررسی کرده است. تکیـهً اصلی مقالهً حاضر، بررسی مقایسه ای نقش فعل حرکتی udmu-xodumb در معنای مجازی و در قالب ترکیب واژه های پایدار است.
بررسیِ حرفِ اضافه (از) در چارچوب معناشناسیِ شناختی و مقایسه آن با رویکردِ سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در بر آنیم که نشان دهیم روشِ متعارفِ کتاب های دستورِ زبانِ فارسی در ارائه معانیِ حروفِ اضافه زبانِ فارسی، تنها محدود به فهرست کردن کاربردهای آنهاست بدونِ آن که از ارتباط میان آن ها و برانگیختگیِ معانی گفتگویی به میان آید. این پژوهش روشِ کفایت مندتر را معرفی می کند که بر پایه یک شبکه معنایی مبتنی بر شباهت های خانوادگیِ نوعِ نخست محور شکل گرفته است و روابطِ مفهومیِ میان این معانی را نیز ظاهر می سازد. در نتیجه این تصور را که معانیِ حروف اضافه کاملا دلبخواهی هستند، رد می کند
نگاهی به کتاب قواعد کاربردی زبان عربی
حوزه های تخصصی:
بررسی انسجام متنی در ترجمه همزمان: مطالعه ای مبتنی بر پیکره موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر یکی از مفاهیم گفتمان را تحت عنوان انسجام متنی، که یکی از معیارهای بافت متنی برای ارزیابی صحت ترجمه به حساب می آید، مورد بررسی قرار می دهد.