در این پژوهش در بر آنیم که نشان دهیم روشِ متعارفِ کتاب های دستورِ زبانِ فارسی در ارائه معانیِ حروفِ اضافه زبانِ فارسی، تنها محدود به فهرست کردن کاربردهای آنهاست بدونِ آن که از ارتباط میان آن ها و برانگیختگیِ معانی گفتگویی به میان آید. این پژوهش روشِ کفایت مندتر را معرفی می کند که بر پایه یک شبکه معنایی مبتنی بر شباهت های خانوادگیِ نوعِ نخست محور شکل گرفته است و روابطِ مفهومیِ میان این معانی را نیز ظاهر می سازد. در نتیجه این تصور را که معانیِ حروف اضافه کاملا دلبخواهی هستند، رد می کند