در تحلیل مقوله های نحوی، ایجاد تمایز میان سه جنبه توزیعی، نقشی و معنایی امری ضروری است. این تحقیق با نگاهی منتقدانه به برخی از مهمترین توصیف های گذشته در باب گروه های قیدی، نشان داده است که بیشتر تحلیل های موجود در باب گروه های قیدی یا توصیفی ناقص و یا تصویری مخدوش از این مقوله ارائه کرده اند. در این تحقیق، برای نخستین بار هفت ملاک توزیعی برای تمایز صوری گروه های قیدی فارسی از دیگر مقوله های نحوی ارائه شده است. تشریح تفصیلی نقش های نحوی مترتب بر گروه های قیدی جایگاه خاصی در این تحقیق داشته است. در بخش پایانی ضمن اذعان به وجود نقش معنایی گوناگون برای گروه های قیدی، تنها به برخی از مهمترین نقش ها اشاره شده است. از ویژگی های مهم این تحقیق، بهره گیری از یک چارچوب مشخص متعارف و پرهیز از تعاریف ذهنی است. زدودن ابهام های موجود در باب ماهیت گروه های قیدی فارسی از دست آوردهای مهم این پژوهش است.