Teaching English as a Second Language
آموزش مهارت های زبان (JTLS) پاییز 1388 شماره 1 (پیاپی 58) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کتیبه رباطک در سال 1993 (م.) در تپه ای باستانی در شمال غربی بغلان افغانستان کشف شد. روستای رباطک در فاصله چهل کیلومتری شمال غربی منطقه باستانی سرخ کتل، نزدیک مرز بغلان و سمنگان واقع است. این کتیبه شامل بیست و سه سطر به زبان بلخی و خط راست گوشه یونانی است. زبان بلخی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که برای چندین سده در میان ساکنین مناطق شمالی افغانستان رواج داشته و علی رغم دو سده تسلط اسکندر مقدونی و جانشینان او بر این سرزمین هیچگاه از رونق آن کاسته نشد. کتیبه رباطک پس از کتیبه سرخ کتل از مهمترین کتیبه های زبان بلخی به شمار می رود که افزون بر ارایه آگاهی های ارزشمند در زمینه زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی، از جهت اشتمال بر داده های تاریخی مربوط به عصر کوشانیان از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از نگارش این مقاله نگاهی تازه به کتیبه رباطک و ارایه حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه آن به فارسی همراه با تفسیر و فهرستی از ریشه شناسی واژگان آن است. در خلال این پژوهش نکات تاریخی و زبانشناختی نیز مورد بحث واقع خواهد شد.
در این پژوهش کتیبه رباطک بر اساس نسخه هایی که نخستین بار از سوی نیکلاس سیمز ویلیامز از دانشگاه لندن فراهم شده مورد بررسی قرار می گیرد. اینجانب در این پژوهش از روش آوانویسی و حرف نویسی پروفسور سیمز ویلیامز استفاده کرده ام.
راهکارهای یادگیری و انگیزه ای زبان آموزان ایرانی در یک کلاس الکترونیکی آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه آشنا کردن یک گروه زبان آموزان ایرانی به یک برنامه آموزش زبان الکترونیکی بود تا تاثیرات این دوره را در راهکارهای انگیزه و یادگیری مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه تلاشی برای ارزیابی میزان استفاده از راهکارهای یادگیری در حالت سنتی و الکترونیکی بود. داده های این مطالعه از 100 نفر زبان آموز ایرانی (62 نفر زن و 38 نفر مرد) که در یک کلاس آموزش زبان الکترونیکی به مدت دو ماه شرکت کردند جمع آوری شدند. ابزارهای این مطالعه یک پرسشنامه ترجمه شده و اصلاح شده MSLQ، یک پرسشنامه کنش (Volition)، یک پرسشنامه اطلاعات فردی و یکسری مصاحبه با زبان آموزان و استادان این تحقیق بودند.
کنترلهای فردی (Self-regulation) چارچوب تئوری این مطالعه بود. داده ها بصورت کمی و کیفی تجزیه و تحلیل شدند تا تغییراتی را که زبان آموزان در نتیجه حرکت از روش سنتی به روش الکترونیکی دارند بررسی شوند و دیدگاههای جدیدی برای برنامه های آموزش زبان الکترونیکی در ایران کسب شوند. نتایج آماری این مطالعه بیانگر این واقعیت میباشد که زنان از راهکاری بیشتری هم در روش الکترونیکی استفاده می کنند.
در رابطه با تاثیر جنسیت، تفاوت راهکارهای استفاده از منافع و شگردهای یادگیری بطور کلی در مطالعه نهایی معنی دار بودند. تفاوت ها در سازندگی و یادگیری از دوستان و هم کلاسی ها در هر دو مطالعه معنی دار بودند. با این حال تفاوت ها در استمداد کمک، استفاده از منابع و بطور کلی شگردهای یادگیری فقط در مطالعه نهایی معنی دار بودند. در رابطه با تاثیر جنسیت بر اجزای کنش، در تمام موارد بجز کنترل محیطی میانگین ها برای خانم ها در هر دو مطالعه بالاتر بودند. با این حال، تفاوت های کنترل محیطی فقط در مطالعه دوم معنی دار بودند. در رابطه با تاثیر جنسیت بر انگیزه راهکارهای یادگیری و کنش، خانمها میانگین های بالاتری داشتند اما تفاوت های میانگین ها معنی دار نبودند. در رابطه با یادگیری، تنها تفاوت میانگین ها در مطالعه دوم معنی دار بودند. تفاوت های میانگین ها برای کنش در هر دو مطالعه معنی دار بود. نتایج تجزیه و تحلیل کیفی داده ها این بود که چهار مقوله اصلی راهکارهای یادگیری و اجزای آنها آشکار شدند. در رابطه با بررسی کلی راهکارهای یادگیری بیشتر از یادگیری های کنشی استفاده شدند و راهکارهای کنشی بیشتر از راهکارهای انگیزه ای مورد استفاده قرار گرفتند. تناوب استفاده از راهکارهای کلی و اجزای آنها و اولویت های بکارگیری آنها از یافته های کیفی این مطالعه میباشند.
بررسی تطبیقی و تاریخی ساخت فعل ارگاتیو در گویش های اردکانی، دشتی، دشتکی، کلیمیان یزد و لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارگاتیو اصطلاحی است که در زبان شناسی نوین و به ویژه در رده شناسی زبان به کار می رود و آن از یک فعل یونانی به معنی «سبب شدن، به وقوع رسانیدن، خلق کردن» گرفته شده است. این ویژگی حالتی است دستوری که ویژه فاعل فعل متعدی است و معمولا ویژه زبان هایی است که قدیمی ترند و کمتر دستخوش تحولات و دگرگونی های زبانی شده اند و به عبارتی محافظه کارترند و به صورت های باستانی خود گرایش دارند.
ارگاتیو در زبان هایی مانند سومری باستان، تبتی، برمه ای، بوروشاسکی، اسکیمو، باسک و برخی از زبان های استرالیایی، قفقازی، هندی و ایرانی، به جز زبان های آفریقایی، نمونه هایی از این ساخت دستوری یافت شده است.
هدف این مقاله بررسی تطبیقی ساخت ارگاتیو در گویش های جنوب غربی ایران است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ارگاتیو در زبان فارسی باستان که زبانی است کاملا صرفی، به صورت کم رنگ نمود داشته است؛ اما در زبان فارسی میانه که دنباله فارسی باستان است و در آن حالات هشت گانه صرفی از بین رفته است، دارای نقشی کاملا برجسته و آشکار است؛ در تحول از ایرانی میانه به ایرانی نو، روش ساخت ماضی (ارگاتیو) دوره میانه به فارسی دری نرسیده است.
ساخت فعل ماضی ارگاتیو در گویش های اردکانی، دشتی، دشتکی، کلیمیان یزد و لاری که جزو گویش های جنوب غربی ایران اند دارای کاربردی وسیع و گسترده است و این گویش ها جزو گروه ارگاتیو کامل و مطلق اند.
برخی موانع فرهنگی در تدریس نقد ادبی به دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد ادبی یکی از چالش انگیزترین درس ها، در مجموعه دروس رشته های ادبیات در دانشگاه های ایران است. بنا به سرفصلی که برای «نقد ادبی» نوشته شده است، هدف این درس عبارت است آشناسازی دانشجویان با طیفی از رویکردهای نقادانه. همچنین استاد می بایست نظریه هایی را تدریس کند که غالبا یا یکدیگر را نفی می کنند و یا این که به مفهومی دیالکتیکی مکمل یکدیگر هستند. هر یک از این نظریه ها، امکانات بالقوه ای را برای نقد متن، در اختیار منتقد قرار می دهد، اما همچنین هر یک واجد محدودیت هایی نیز هست. در این مقاله استدلال می شود که در دانشگاه های ایران، نظریه و نقد ادبی را معمولا نمی توان آن گونه که در سر فصل این درس معین شده است به دانشجویان تدریس کرد و دلیل اصلی عدم توفیق استادان در این زمینه آن است که دانشجویان از درک این نکته ناتوان اند که قرائت نقادانه متون، کنشی است برحسب گفتمان های متفاوت و متناقضی که می تواند صورت بگیرد. مخاطبان درس نقد ادبی در دانشگاه ها غالبا به دنبال نقدهای قطعی و «حرف آخر» در نقد ادبی هستند. به سخن دیگر، آنان مایل اند رویکردی را بیاموزند که روش راهبردی بی نقصی را برای رمزگشایی از همه جوانب متون ادبی در اختیارشان قرار دهد. حتی زمانی که رویکردی کاملا کاربردی و نسبتا آسان برای نقد ادبی به دانشجویان آموخته می شود، آنان غالبا شور و شوقی برای درگیر شدن در عمل نقد از خود نشان نمی دهند و بیشتر ترجیح می دهند که استاد «رمز و راز» متن یا «پیام» آن را خود شخصا بیان کند. در این مقاله استدلال می شود که دشواری تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ایران از ذهنیتی ناشی می شود که صدای استاد را یگانه مرجع اقتدار در کلاس تلقی می کند و لذا دانشجویان نمی توانند تکثرگرایی ذاتی نقد ادبی را دریابند. در نتیجه، تغییر وضعیت تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ما، منوط به تغییر ذهنیت دانشجویان و استادان درباره ماهیت نقد و تکثر فرهنگی است.
الگوهای فرهنگی - اجتماعی ارایه شده در کتاب های آموزش زبان انگلیسی دبیرستان های ایران از نظر میزان ایجاد انگیزش روحیه تحقیق و تتبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی الگوهای فرهنگی – اجتماعی ارایه شده در کتاب های آموزش زبان انگلیسی دبیرستان های ایران از نظر میزان ایجاد انگیزش روحیه تحقیق و تتبع پرداخته است. گنجاندن بعد فرهنگی - اجتماعی بر اساس پایه ای علمی و منظم، از مسایل بسیار مهم در برنامه آموزش زبان است که به نظر می رسد این بعد به طور اصولی مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله، پس از معرفی برخی شیوه های آموزشی، بعد فرهنگی – اجتماعی زبان و همچنین سیر تطور کتاب های زبان دبیرستان در یک دوره سی ساله (1380-1350)، سه کتاب زبان دوره دبیرستان در دو دوره زمانی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته اند. در انتها، راهکارهایی برای رفع کاستی ها پیشنهاد شده است. از جمله این راهکارها می توان به لزوم توجه خاص به نوع چهارچوب موردنیاز جامعه امروز ایران اشاره نمود.
پارانویا بر ضد پارانویا در رنگین کمان جاذبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگین کمان جاذبه از جمله رمان های بسیار مشهور و خوانده نشده ادبیات آمریکا است و در زمره ادبیات عامه محسوب میشود. نبوغ نویسنده اش، پینچون، را می توان در ارایه موضوعات مختلف و تکنیک های روایت و برداشت مشاهده کرد. ساختار این رمان برپایه دسته های مختلفی از تطابق ها، تضادها و ساختارهای دوگانه بنا شده است. الگوهای تطابق در ساختار، محتوا، شخصیت پردازی و طرح رمان حضور چشمگیری دارند. در این مقاله دو مور از تقابل های دوگانه یعنی پارانویا و ضد پارانویا مطرح شده است تا لذت پینچون از درگیر کردن شخصیت ها و خوانندگان در دنیایی را نشان دهد که در آن هیچ گونه حقیقت مطلق و تصور خاصی به تنهایی امکان پذیر نیست، دنیایی که قطعیت در آن تجملی دور از دسترس همگان است.
تلمیحات لرد بایرون به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تلمیحات اشعار لرد بایرون شاعر رمانتیک قرن نوزدهم انگلستان به سرزمین، فرهنگ، تاریخ و دین کهن ایرانیان می پردازد. بایرون در اشعار و نوشته های خود به حافظ، سعدی، شاهنامه، داستان لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا، نادرشاه، کمبوجیه و آیین زرتشتی اشاره می کند. این اشارات نشان دهنده آشنایی وی با ادبیات ایران زمین است. برخی از آثار بایرون همچون «مانفرد» بر اساس آیین زرتشتی نوشته شده اند و اشاره به اهریمن و اهورامزدا و درگیری نیروهای تاریکی با روشنایی دارند. بایرون با استفاده از فرهنگ و تمدن ایرانی به توصیف شخصیت های آثارش می پردازد که دارای دو جنبه هستند که یکی به سوی تاریکی و دیگر به سوی نور تمایل دارد. او این دوگانگی دین زرتشت را در مقایسه با آیین مسیحیت توضیح منطقی تر و مناسب تری برای تبیین بشری می داند.
آرایه های ادبی در گات ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی آرایه های ادبی در گات ها (کهن ترین متن ادبی - دینی ایران) می پردازد. ابتدا به معرفی گات ها و محتوای آن پرداخته می شود و سپس معیارهای نقد آرایه های ادبی امروز و کلام رسا مورد بررسی قرار می گیرد. هر چند ممکن است معیارهای زیبایی شناسی کلام در طول زمان دگرگون شود، اما با تکیه بر دانسته های امروز – که جز آن راه دیگری نداریم - این تطابق در قالب بندها و ترجمه های آن صورت می گیرد. در پایان پس از بررسی حدود 14 آرایه (صنعت) نتیجه گیری در پی خواهد آمد.
ردیابی عناصر ارجاعی در گفتگوی روزمره و کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه های اخیر در زمینه عناصر ارجاعی، قصد ما در پژوهش بررسی توزیع و چگونگی بازیابی اشکال مختلف این عناصر در دو سبک کلامی یعنی گفتمان زنده روزمره و کنترل شده است. به این منظور بیست دانشجوی سال دو دانشگاه به صورت تصادفی برای انجام این گفتگوها انتخاب شدند. این افراد به دو دسته، ""گفتگوی روزمره"" و ""کنترل شده"" و سپس بر اساس محیط گفتمان و موضوع انتخابی، گروه اول به دو گروه ""گفتگوی آکادمیک"" و ""گفتگوی خوابگاهی"" تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها مشخص کرد که تغییر در فضای وضعیتهای گفتگو (برای مثال تغییر از گفتگوی روزمره خوابگاهی به آکادمیک) باعث ایجاد تغییر قابل ملاحظه ای در نوع، فراوانی، فواصل بین مراجع، میزان بازیابی مراجع، چگونگی بازیابی و ساختار شمایی آنها می شد. در مجموع تعداد ضمایر ارجاعی در گفتگوی روزمره خوابگاهی به مراتب بیش از عناصر ارجاعی نوع اسمی است در حالیکه تعداد این عناصر در گفتگوی روزمره آکادمیک بیش از گروههای دیگر بود. فواصل و فراوانی انواع مختلف عناصر ارجاعی اسمی، ضمیری و ضمیر تهی در شرایط متفاوت گفتمان دچار تغییرات قابل توجهی بوده است. بر اساس این تجزیه و تحلیل می توان نتیجه گرفت که الگوهای توزیعی عناصر ارجاعی مختلف در وضعیتهای گفتمانهای مختلف تابعی ار ارزیابی گویشوران از حالت های ذهنی مخاطبان خود می باشد.