فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ای است برای تعیین رنگ واژه های اصلی زبان فارسی و بررسی سلسله مراتبی این واژه ها. چارچوب این پژوهش نظریة برلین و کی (1969) در مورد همگانی های رنگ واژه هاست. روش مورد استفاده در این پژوهش روش دیویس و کربت (1994 و 1995 و 1999) است که با استفاده از روش های آماری، سعی در یافتن میزان صحت آن در مورد زبان فارسی داریم. داده های این پژوهش از افرادی در دو گروه سنی دبستانی و دانشگاهی به دست آمده است. بررسی نتایج حاصل از آزمون های فهرست سازی و نامیدن و بهترین نمونه نشان می دهد که زبان فارسی 6 رنگ واژة اصلی دارد. 6 رنگ واژة اصلی در این زبان به ترتیب عبارتند از: آبی، قرمز، سبز، سفید، سیاه، زرد، که البته این نتایج با نظریات برلین و کی (1969) هم سو است
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل انتقادی بصری نمادهای جنسیت در مواد درسی آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه چند بعدی (A Critical Visual Analysis of Gender Representation of ELT Materials from a Multimodal Perspective)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دراین تحقیق محتوایی با بکارگیری دیدگاه چند بعدی و تحلیل انتقادی بصری نماد های جنسیتی در سری کتابهای تاپ ناچ که از پرکاربردترین کتابهای آموزش زبان انگلیسی در ایران میباشند، مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظورشش تصویر از این کتاب ها انتخاب شده و از لحاظ حالت های معنایی ""بازنمادی""، ""تعاملی"" و ""ترکیب بندی"" مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصله نشان داد که هیچ گونه پیش بینی قالبی و کلیشه ای در مورد جنسیت وجود ندارد و هر دو جنس مذکر و مونث عاملان اجتماعی در وضعیت برابری نشان داده شده اند. تحلیل انتقادی تصاویردر این تحقیق می تواند برای برنامه ریزان مواد آموزشی و نیزمسئولین انتخاب کتب آموزشی بطور کلی و کتب آموزش زبان انگلیسی بطور خاص اهمیت داشته باشد
Iranian EFL University Lecturers’ and Learners’ Attitude towards Using First Language as a Scaffolding Tool in Reading Comprehension
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۳, Spring ۲۰۱۶
19 - 32
حوزه های تخصصی:
The role of EFL lecturers’ first language (L1) in the EFL courses has been an ongoing debate. A monolingual approach to EFL suggests that the use of the target language solely in foreign language (FL) classroom improves learning of the target language. Accordingly, the purpose of the present study was to investigate the attitude of Iranian lecturers and EFL learners towards using L1 as a scaffolding tool in reading comprehension. As such, a mixed method design was employed and the data were collected from a sample of 80 Iranian EFL students and 15 lecturers. The quantitative data were collected through two questionnaires and the qualitative data were gathered using a semi-structured interview guided by the research objectives. The findings revealed that the participants perceived the use of L1 (Persian) as a scaffolding tool in their EFL classrooms and it was used to serve a number of purposes: to explain complex grammar, to translate new words, to define concepts, and to help each other in their groups. Moreover, lecturers believed that L1 helps learners’ improve EFL learners’ reading comprehension. It can be concluded that L1 can be utilized as a scaffolding strategy by learners and lecturers in facilitating their learning and it can be used as a pedagogical tool by the EFL learners to enhance their learning experiences as well as to maximize their engagement in the classroom.
بررسی و نقد کتاب خواندن متون ساده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله نقد و بررسی کتاب خواندن متون ساده، تألیف زهره جوزدانی و نازیتا عظیمی میبدی، از انتشارات سمت است که برای درسی با همین عنوان در مقطع کارشناسی زبان فرانسه و به دست دو تن از مدرسان این رشته تألیف شده است. این کتاب شامل گزیده هایی از متون ادبی نویسندگان و شاعران فرانسوی از قرن هفدهم تا اواخر قرن بیستم است، به اضافة بخش هایی که مؤلفان برای درک بهتر متون به آن ها اضافه کرده اند. بررسی ای که انجام دادیم نشان می دهد که کتاب از نظر شکل، محتوا و هم چنین رعایت اصول روش تحقیق اشکالات اساسی دارد که باعث می شود دانشجویان در خوانش آن با مشکلات فراوان روبه رو شوند. در نتیجه و در مجموع، این کتاب نمی تواند منبع مناسبی برای درس یادشده باشد و تا آن جا که می دانیم، کم نیستند مدرسانی که ترجیح می دهند از منابع دیگری برای تدریس «خواندن متون ساده» استفاده کنند. بنابراین، باید بازنویسی و اصلاحاتی اساسی در این کتاب اعمال شود تا بتواند در راستای اهداف تعیین شده استفاده شود.
زبانشناسی شناختی: الگوی شناختی چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعة حاضر که تلاشی میان رشته ای در حوزه های ادبیات و زبان شناسی شناختی است تعامل استعاره، شناخت، بدن و فرهنگ بررسی می شود. در این مقاله پاره ای از عبارات مبتنی بر واژة چشم (دیده) در بوستان سعدی براساس رویکرد زبان شناسی شناختی تجزیه وتحلیل می شود. بررسی داده ها نشان می دهد که چشم (دیده)، به شکل واژه ای زایا در تجسم ذهن فارسی زبانان از طریق یک الگوی شناختی مشارکت دارد و در آن به مفهوم پردازی «احساسات» (عشق، تمایل، شادی، حسادت)، «قوای ذهنی» (دانستن، درک کردن، فکرکردن)، «ارزش های فرهنگی» (احترام، مهمان نوازی)، «ویژگی های شخصیتی» (حرص، بی رحمی) و «پدیده های محسوس و جسمانی» (مرگ، زمان) می پردازد. نتایج همچنین نشان دهندة حضور قالب های شناختی استعاره، طرحواره های تصویری و مجاز در این مفهوم پردازی است. نیز تصور بشر پیرامون ساختار بدن و وظایف اعضای آن در تعامل با الگوهای فرهنگی مصدری برای ظهور استعاره و مجاز مفهومی در هر زبان محسوب می شود
نقشه معنایی حروف اضافه ابزاری همراهی در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منوچهر، پسر جوان جم، موبدان موبد پارس و کرمان در سده سوم هجری، در پاسخ به بدعت برادرش زادسپرم، موبدان موبد سیرجان، در باب آیین تطهیر برشنوم، سه نامه به فارسی میانه به مردم سیرجان و زادسپرم و بهدینان ایران نوشت که مجموعه آنها موسوم به نامه های منوچهر است. منوچهر که خود صریحاً اذعان می کند در نویسندگی مهارت ندارد، علاوه بر عدول از قواعد صرفی و نحوی فارسی میانه، و نیز واژه سازی بی قاعده، واژه ها و اصطلاحات دینی و فقهی متعددی را در این نامه ها به کار برده که فهم متن را دشوارتر ساخته اند. بااین همه، شناسایی این واژه ها به غنای گنجینه واژگان فارسی میانه می افزاید. در این نوشتار دو واژه نشان شناسی و مسلمان با تکیه بر شواهد آنها از نامه های منوچهر بررسی شده اند.
بررسی بندهای موصولی تحدیدی و غیرتحدیدی در زبان های فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی تفاوت های موجود میان بندهای موصولی تحدیدی و توضیحی در زبان های فارسی و آلمانی از دیدگاه رده شناسی می پردازد. هدف از این پژوهش، نشان دادن ابزارهای متفاوتی است که در زبان های فارسی و آلمانی برای تمایز میان این دو گونه از بند موصولی به کار گرفته می شود. همچنین این پرسش مطرح است که در هر یک از این زبان ها، چه گروه های اسمی می توانند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرند؟ آیا نوع بند موصولی تحدیدی و توضیحی در انتخاب اسم هسته تعیین کننده است؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد، زبان فارسی همانند زبان انگلیسی، بمبا و عبری از ابزارها و نشانه های صوری برای تمایز میان این دو نوع از بند موصولی استفاده می کند. این در حالی است که در زبان آلمانی، ابزارها و فاکتورهای معناشناختی و کاربردشناختی در تعیین نوع بند موصولی دخیل هستند. این تحقیق همچنین نشان می دهد که در هر دو زبان، برای انتخاب گروه اسمی ای که بتواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی قرار گیرد، با محدودیت هایی روبرو هستیم. از جمله نشان داده می شود که اسم شخص در زبان آلمانی برخلاف زبان فارسی نمی تواند در جایگاه اسم هسته بند موصولی تحدیدی قرار گیرد.
تکیه و نقش های آن در زبان هَورامی
منبع:
زبان شناسی و گویش های ایرانی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
161 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی جایگاه تکیه در طبقه واژه ها و نقش های آن در زبان هورامی، یکی از زبان های ایرانی نو شاخه شمال غربی، است. برای گردآوری داده ها، از ده گویشور بومی بی سواد این زبان در سنین بین 30 تا 80 سالگی از طریق مصاحبه در حدود پنج ساعت ثبت و ضبط داده ها انجام شده است. به علاوه، از شم زبانی نگارنده به عنوان گویشور بومی و منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش استفاده شده است. بررسی و تحلیل داده ها نشان می دهد که تکیه در این زبان تمایزدهنده و دارای سه نقش و کارکرد می باشد: 1. سبب تغییر معنی واژه می شود. 2. موجب تغییر مقوله دستوری واژه می گردد. 3. عامل شناسایی و تشخیص جنس دستوری در اسم ها و صفت های دارای نشانگرهای صوری یکسان است. جنس دستوری در اسم های مذکر و مؤنث مختوم به واکه های [a] و [i] و صفت های مذکر و مؤنث مختوم به واکه [ a] از روی جایگاه تکیه قابل شناسایی است.
کاربرد تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه از عربی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد گفتمانی برخلاف نگرش متن محور، به همة عوامل مؤثر در شکل گیری معنا در متن توجه می کند و علاوه بر جنبه های زبانی متن، بافت موقعیتی و درکل فرازبان را نیز درنظر می گیرد. در نوع انتقادی این رویکرد، به ایدئولوژی و روابط قدرت به عنوان عامل جهت دهنده به متن توجه می شود. چنین رویکردی، برخلاف نگرش جزئی نگر متن محور، شناختی همه جانبه از متن به مترجم می دهد. بر این اساس، نگارنده در مقالة حاضر، کوشیده با روش استنادی-تحلیلی کاربرد رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمة متون عربی به فارسی را تبیین کند؛ بنابراین، با فرضیة اصلی عدم کارآمدی نگرش متن مدار و کارآیی تحلیل گفتمان انتقادی در انتقال جنبه های پنهان متن، مطلب را دنبال کرده و با تحلیل و ترجمة نمونه هایی از متون معاصر عربی، کوشیده است فرضیه را ثابت کند. درپایان، این نتیجة کلی حاصل شده است که از رهگذر تحلیل گفتمان انتقادی، علاوه بر روشن شدن جنبه های کاربردشناختی متن و به ویژه بافت موقعیتی آن، ایدئولوژی موجود در متن به عنوان عامل جهت دهندة کلی آن نیز آشکار می شود و مترجم با درنظر گرفتن معانی فرامتنی، متن مقصد را با به کارگیری سبک متناسب سامان می دهد.
بررسی عمل کرد فردوسی در کلمه سازی صفات با پیشوندها در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع واژه سازی از طریق پیشوندها و پسوندها تاریخی طولانی دارد، زیرا می توان با افزودن آن ها در ساخت واژه های جدید برای بیان معنی ها و مفهوم های تازه بهره گرفت و بدین گونه هزاران واژه نو با معانی تازه ایجاد کرد. فردوسی و اثر بلند پایه اش، شاهنامه، از شهرت ملّی و بین المللی برخوردار و نام این دو، همواره با زبان شیرین فارسی آمیخته و هم راه بوده است. فردوسی و شاهنامه تاکنون از جنبه های گوناگون بررسی شده است، امّا نگارنده در این پژوهش، دیدی زبان شناسانه در سطح واژگان صفات و ساختار آن ها و چگونگی بهره گیری از امکانات واژه سازی زبان فارسی در شاهنامه دارد. این که آیا فردوسی در کلمه سازی صفت تا چه اندازه با پیشوندها و پسوندهای صفت ساز آشنایی داشته و از آن ها بهره گرفته است، نیاز به پژوهشی دقیق در شاهنامه دارد. در این پژوهش از روش اسنادی کتاب خانه ای و آماری بهره گرفته شده است و نتایج بدست آمده حاصل دو سال پژوهش بر روی تمامی صفت های ساخته شده در شاهنامه است. در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که فردوسی شناختی خوب از پیشوندهای صفت ساز دارد و با بهره گرفتن از آن دانش صفت های بسیار در معنی های گوناگون ساخته است و بی دلیل نیست که این کتاب به عنوان یکی از گنجینه های لغت در زبان فارسی شناخته می شود.
تحلیلی بین زبانی از پارامتر ضمیراندازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارامتر ضمیر اندازی را می توان همان ""محدودیت نیاز به فاعل"" در نظر گرفت که در اولین مطالعات زایشی در این زمینه توسط پرمیوتر (1971) مطرح شد (جگلی و سفیر 1991) . براساس این پارامتر زبان های فاعل تهی (null subject) یا ضمیر انداز (pro-drop) در جملات زمان دار می توانند دارای فاعل های ناملفوظ باشند و در مقابل زبان های غیر ضمیرانداز الزاماً ضمیر فاعلی با نمود آوایی دارند. به موجب این پارامتر، زبان های دنیا در دو گروه عمده زبان های ضمیرانداز یا فاعل تهی و غیر ضمیرانداز قرار می گیرند. مسئله مهمی که در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که زبان های ضمیر انداز علیرغم این که دارای ویژگی های مشترک هستند رفتار کاملاً یکسانی ندارند و می توان آنها را در چهار زیرگروه مختلف قرار داد که عبارتند از زبان های ضمیرانداز ثابت(Consistent null subject)، ضمیرانداز پوچواژه ای(Expletive Null-Subject) ، ضمیرانداز نسبی(Partial null subject) و ضمیرانداز کلامی(Discourse Pro-Drop) (روبرتز و هولمبرگ2010). در این مقاله رفتار مشترک زبان-های هر زیر گروه مورد بررسی قرار می گیرد و با توجه به ویژگی های زبان فارسی، جایگاه این زبان در این طبقه بندی مشخص می گردد. پی بردن به این موضوع در بررسی پدیده های نحوی در این زبان اهمیت پیدا می کند، بالاخص هنگامی که زبان شناسان سعی داشته باشند پدیده نحوی را به صورتی تبیین کنند که منجر به دست یافتن تعمیمی گردد.
نقدی بر ترجمه مدخلی از دانشنامه ایرانیکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ترجمه فارسی یکی از مقالات دانشنامه ایرانیکا تحت عنوان «تأثیر رباعیّات عمر خیّام بر ادبیّات و جامعه غرب» (۲۰۰۸) می پردازد که مصطفی صداقت رستمی آن را با عنوان «عمر خیّام؛ در صحنه ادبی و اجتماعی آن سوی آب ها»، ترجمه کرده و در ماهنامه گلستانه، تیرماه ۱۳۹۳، شماره ۱۳۱، ص ۶۷- ۶۹ منتشر شده است. متأسفانه خطاهای پُرشمار و متنوّعی به این ترجمه راه یافته است که برخی از آن ها عبارتند از: ضبطِ نادرست نام افراد، توجّه نکردن به ضبط اشهر عناوین کتاب ها، ترجمه نکردن برخی عناوین، ترجمه نادرست برخی جملات و مواردی از این دست. نویسنده حاضر این موارد را در هفت فقره دسته بندی و در هر مورد پیشنهاد و توضیحی مناسب عرضه کرده است. این موارد عبارتند از: ۱) تلفظ و ضبط نام های فرانسوی، ۲) تلفظ و ضبط نام های آلمانی، ۳) تلفظ و ضبط نام های انگلیسی، ۴) تلفظ و ضبط نام های هلندی، ۵) عناوین ترجمه نشده، ۶) عناوینی که غلط ترجمه شده اند و ۷) ترجمه های نادرست برخی از جملات. ناگفته نماند که این گونه ترجمه های شتاب زده مصداقِ کوششِ بی فایده است و نه تنها باری از دوشِ مشتاقانِ این عرصه بر نمی دارد، بلکه می تواند مبتدیّان و خوانندگانِ نوسفر را نیز به کژراهه بیفکند.
تحلیل زبان شناختی گفتمان های رقیب در پرونده بورسیه های تحصیلی: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر که با هدف ارتقای دانش انتقادی خوانندگان انجام می پذیرد برآنیم تا نگاه ایدئولوژیک گفتمان-های رقیب را با بکارگیری نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در متون رسانه ای رمزگشایی کرده و معانی بیش از صورت زبانی را با توصیف و تبیین ساخت های زبانی آشکار نماییم. بدین منظور، متونی را با محوریت موضوع اعطای بورسیه های تحصیلی توسط دولت دهم برمی گزینیم. داده های پژوهش حاضر از رسانه مطبوعاتی دو گفتمان رقیب (اصول گرا و اعتدال گرا) در یک بازه زمانی مشخص (آبان ماه سال 1393) جمع آوری می شوند. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که نماینده گفتمان اصول گرا (روزنامه کیهان) به مراتب بیش از نماینده گفتمان اعتدال گرا (روزنامه اعتماد) از ساخت های ایدئولوژیک در سطح توصیف اعم از روابط مفهومی واژه ها، علائم سجاوندی و ساخت های نحوی و گفتمانی (به کارگیری استعاره، ساخت های نحوی نشان دار و پیش فرض ها و ...) استفاده کرده اند و بدین وسیله سعی در تکذیب گفتمان مورد بحث (تخصیص بورسیه های تحصیلی در دولت دهم) را داشته اند در حالی که متون روزنامه اعتماد از بار ایدئولوژیکی کمتری برخوردار بوده و نگارندگان با استفاده از راهبرد کمیت زبانی و ارائه نمونه ها و شواهد در جهت تأیید گفتمان مد نظر عمل می نماید.
بررسی متغیرهای فرهنگی در ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بر اساس الگوهای زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زبان نه تنها مهمترین ابزار ارتباطی، بلکه به مثابه هسته اصلی و شکل دهنده ی فرهنگ محسوب می شود. چگونگی ارتباط میان زبان و فرهنگ و تأثیر متقابل آن دو در برقراری ارتباط بین کاربران زبان با فرهنگ های متفاوت از اهمیت بالایی برخوردار بوده و توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف داشته است. با توجه به نقش مهم و اساسی فرهنگ در برقراری ارتباطات بینافرهنگی، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی این رابطه ی دوسویه ی در امر ارتباطات میان ایرانیان و فرانسویان بپردازد. برای تحقق این هدف، ابتدا به معرفی پیشینه و کارهای انجام شده در این زمینه پرداخته خواهد شد. آن گاه ضمن تبیین مبانی نظری رابطه ی متقابل زبان و فرهنگ، نقش اساسی شناخت و درک مؤلفه های فرهنگی در برقراری ارتباط مؤثر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای این منظور، یکی از متغیرهای فرهنگی مؤثر در ارتباطات میان فرهنگی یعنی تعاملات کلامی در دو فرهنگ فارسی و فرانسه بر اساس نظریه ی کنش گفتاری آستین مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، با ارائه ی مثال های مختلف، کاربردها، تفاوت ها و تشابهات این متغیر فرهنگی در هر دو محیط کلامی تبیین می شود. نتایج این تحقیق حاکی از ضرورت توجه به تفاوت های فرهنگی به منظور جلوگیری از بروز برخی از سوء برداشت ها و برداشت های غلط حین برقراری ارتباط کاربران زبان با فرهنگ های فرانسه و فارسی است.
تقابل ارزش های دینی در گفتمان حسینی و یزیدی
حوزه های تخصصی:
سه خرده گفتمان در عرصه اجتماعی جامعه مرتبط با صدر اسلام شکل گرفت: گفتمان «ولایت»، «خلافت» و «سلطنت» که هر سه لباس اسلام را به تن داشته و در تلاش بودند تا با نزدیک کردن ارزش های اسلامی (دال های شناور اسلامی) به دال مرکزی گفتمان خویش، ذهنیت جمعی اجتماع را به دست آورند. طبعاً هر یک از این سه گفتمان برای وصول به این مهم، ناچار به تعریف ارزش های اسلامی منطبق با دال مرکزی گفتمان خویش بودند. همچنان که جابه جایی معروف و منکر در جامعه، ناشی از تعریفی است از این دو که معروف را منکر جلوه داده و منکر را معروف. از آن جا که گفتمان پیامبر اسلام، «ولایت» بوده است: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه »(مائده، 55)؛ نوشتار پیش رو به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که: «گفتمان ولایت چه تعریفی از ارزش های اسلامی ارائه داده است؛ که بوسیله عده ای پذیرفته نشد و منجر به تولید دو گفتمان خلافت و سلطنت گردید؟». برای پاسخ به این سوال، تخاصم گفتمان ولایی حسین بن علی(ع) و گفتمان سلطنتی یزید به عنوان مطالعه موردی، تحت بررسی قرار خواهد گرفت.
Social, Cultural and Linguistic Factors Affecting EFL Learners’ Language Proficiency: A Quantitative Analysis
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۶, Winter ۲۰۱۶
121 - 135
حوزه های تخصصی:
Many factors may be involved in determining why some students are more and some are less proficient in language. This study tried to explore the factors affecting Iranian EFL learners’ proficiency. 221 students at second, third and fourth year of university, including 50 male and 171 female were selected randomly to participate in the study. A researcher-made questionnaire and a proficiency test comprised the data collection instruments. The researchers were able to identify three factors affecting language proficiency. They were classified as social factors, cultural factors and linguistic factors, Then a model was developed to represent the relationship among these factors and language proficiency. In line with Bourdieu’s (1986), the results of data analysis indicated that social factors are among the most dominant factors affecting the learners’ language proficincy.
Micropolitics of School and EFL Teachers’ Professional Interests: The Case of Schools for Gifted Students in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The aim of this qualitative study is to explore the role of the micropolitics of schools for gifted students in the EFL teachers’ professional interests in the workplace. Results of interviews revealed that to establish their professional interests, teachers involved in conflict and rivalry as well as collaboration and coalition. Furthermore, teachers’ micropolitical actions were interrelated with their efficacy beliefs. Self-interests such as public recognition and high visibility were sought as they provided a positive feedback on teachers’ professional behavior and substantiated their efficacy. Material interests such as the use of the smart boards, the Internet, and extra resources were further means through which they could present their informed and efficacious character to others. Organizational interests also confirmed teachers’ efficacy since only effective teachers were recruited in schools for gifted students. Teachers’ social interests achieved through developing affinity and rapport with others, particularly the principals, were the prerequisite for the establishment of all other professional interests. The findings were discussed with reference to the importance of fostering micropolitical literacy and the effect of information on school micropolitics on teachers’ ability to develop appropriate coping strategies.
An Investigation into the Individual Differences Correlates of Iranian Undergraduate EFL Learners’ Writing Competence: A Mixed Methods Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study adopted a mixed-methods research design and explored the role of a set of cognitive (i.e., aptitude and working memory) and motivational (i.e., self-regulatory capacity and self-efficacy beliefs) individual difference variables in the writing quality and composing behavior of 78 Iranian undergraduate EFL learners. The necessary data were collected through a series of instruments and both quantitative (e.g., multiple regression and t-tests) and qualitative (e.g., narrative construction and qualitative comparative analysis) techniques were used to analyze the data. The results of these analyses indicated that the construct of foreign language aptitude had the highest level of correlation and contributory potential to account for the writing competence of the learners. The composing process of learners with different individual characteristics was also compared and it was found that learners with high self-regulation capacity orchestrated and managed their composing behavior in more effective ways compared to their less self-regulated counterparts. Moreover, the narratives and qualitative comparative analysis provided some insights about how various individual characteristics might affect the composing behavior of the individual learners. Finally, it was suggested that consideration of individual differences in writing can reveal more subtle information about the causes of strengths and weaknesses of different learners and may enable the teachers to design and implement more effective instructions targeting their learners’ individual needs