آشفتگی زناشویی و روابط ابژه در مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم: نقش واسطه ای انسجام روانی
زمینه و هدف : مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با احتمال بیشتری در خطر ابتلا به اختلالات اضطرابی از جمله اضطراب تعمیم یافته، هراس و فوبی و اختلالات خلقی و افسردگی، انسجام روانی، و روابط ابژه پایین و آشفتگی زناشویی در خانواده که عموماً پیش از تولد کودکشان شروع شده است قرار دارند؛ لذا این پژوهش با هدف، آشفتگی زناشویی و روابط ابژه در مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم با نقش واسطه ای انجسام روانی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال 1399 تشکل دادند دادند، که از میان آن ها، تعداد 457 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای آشفتگی زناشویی (اشنایدر، 1997)، روابط ابژه (بل، 1995) و انسجام روانی (کیمیایی و همکاران، 1392) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V7.8 استفاده گردید. به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: افته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد بین روابط ابژه با آشفتگی زناشویی در مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم رابطه وجود دارد. بین انسجام روانی با آشفتگی زناشویی در مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم رابطه وجود دارد. روابط ابژه از طریق نقش میانجی انسجام روانی با آشفتگی زناشویی در مادران کودکان مبتلا به طیف اوتیسم اثر غیرمستقیم وجود دارد (05/0> p ). نتیجه گیری: لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.