ادبیات عرفانی (ادب صوفیه) از حیث تنوع و غنا در فارسی و عربی اهمیت خاص دارد و همواره ترجمه آن مورد توجه بسیاری از مترجمان غربی بوده است. این نوع ادبی وجوه متعدد و مهمی دارد که شامل نظم، نثر، فلسفه، اخلاق، تاریخ، تفسیر، دعا، مناجات، حدیث و موسیقی است. لذا ترجمه آن نسبت به سایر متون سخت تر و دارای ریزش های بیشتری است. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، مشکلات پدید آمده به هنگام ترجمه متون عرفانی در بررسی کتاب «عبهرالعاشقین» اثر روزبهان بقلی شیرازی است. درست است که تعریف ترجمه برگردان متنی از زبان مبدأ به زبان مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهشی در صورت و معنی آن متن می باشد، لیکن این تعریف فقط جنبه نظری دارد؛ زیرا هیچ پیامی را بدون تغییر در صورت و معنی آن نمی توان از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد به خصوص آثار عرفانی روزبهان بقلی که دربردارنده جهانی پر رمز و راز است و خیال انگیز. آنچه تأثیر بسیار عمیقی بر خواننده آثار روزبهان می گذارد، سبک اوست که برخی مواقع ترجمه آن به اندازه ترجمه آثار امام محمد غزالی دشوار است، از آن روی که آرایش و جمله بندیِ قوی تر و ژرف تری دارد.