فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ویژگیهای صوت شناختی و آواشناختی یی از همخوان هایِ روانِ زبان فارسیِ معیار -[l]- بر اساس تلفظ 19 سخنگوی زن و مرد مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور ایهای آواییِ آغازین، میانی و پایانی قرار گرفت و گوی81 نمونه آواییِ حاویِ این واج را تولی اند. ماهیت همخوانهای روان در زبان های مختلف به گونه ای های آواییِ متفاوت بسیار تغییرپذیرند و زیر تأثیر عوامل متعددیییر شوند. در خصوص همخوان روان [λ] تغییرات میه دوم بسیار حائز اهمیین تغییرات منجر به ایجاد دو شیوه تولیدِ متفاوت از این همخوان میشود، آنچه در سنت آواشناسی [λ] روشن و ]ɫ[ تیره نامیده میشود. در این پژوهش، علاوه بر بررسی جایگاه این همخوان در پیوستارِ روشنی و تیرگی، شیوه تولید آن در بافت های آواییِ متفاوت و همچنین ِ سازه هایِ اول، دوم و سومِ این همخوانِ روان نیز در جایگاههای آغازین و بیای اندازه گیری شده است.
rēž- و nam- دو فعل غیرشخصی در زبان سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل غیرشخصی فعلی است که به صورت سوّم شخص مفرد صرف می شود و فاعل منطقی آن حالت غیر فاعلی دارد. این گونه افعال غالباً در بر دارندة معانی تجارب فیزیکی، ذهنی و ادراکی هستند که بر فاعل منطقی حادث می شوند و خارج از کنترل و ارادة او هستند. این فاعل منطقی که همیشه جاندار است تجربه گر نامیده می شود. عنصر دیگری که در جملات غیرشخصی ظاهر می شود منشأ بروز واقعه یا تجربه است و حضور آن در جمله بستگی به معنای فعل دارد. در زبان سغدی در کنار برخی از افعال وجهیِ این زبان که با تعریف افعال غیرشخصی سازگارند دو فعل دیگر نیز صرف غیرشخصی دارند. این دو فعل rēž- و nam- هستند. rēž- ظاهراً در تمامی نمونه های موجود و nam- تنها یک بار به صورت غیرشخصی صرف شده است. بررسی و تحلیل این دو فعل موضوع این نوشتار است.
بررسی دو ساخت نحوی در زند اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دو نمونه از ساخت های نحوی زند اوستا بررسی شده است. نخست ساخت نحوی ایکه صفت مفعولی آینده مختوم به -iia- از اوستا به آن ترجمه شده و ظاهراً در آثار فارسی میانه زردشتی باقی نمانده و دربردارنده همان مفهوم صفت مفعولی آینده در اوستا است؛ سپس ساخت نحوی ای بررسی می گردد که افعال ساخته شده بر ماده تشدیدی بدان ترجمه می شوند و به آثار فارسی میانه زردشتی راه یافته است. مفهوم این ساخت نحوی مطابق با مفهوم مفعول مطلق تأکیدی در زبان عربی است.
فن روایت، فن یادگیری
جایگاه همزه در ساخت آوایی زبان فارسی بر اساس واجشناسی فرا زنجیری
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگویی عملکرد متفاوت سؤال برگروههای آزمودنی آشکار و پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که تصمیمگیریهای مهم براساس نمرات آزمون اتخاذ میشود میبایست به شدت از هرگونه جهتگیری اجتناب کرد، چرا که ممکن است نمرات آزموندهندگان به طرز ناعادلانهای تحت تاثیر قرار گیرد. جهتگیری عبارت استش از حضور ویژگیای در سؤال که به عملکرد متفاوت افراد میانجامد؛ افرادی که متعلق به گروههای توانش یکسان بوده ولی به گروههای متفاوت سنی، قومی، جنسیتی، تحصیلی، فرهنگی و یا مذهبی تعلق دارند. مطالعه و بررسی عملکرد متفاوت سؤال (DIF) از اهمیت بهسزایی در آزمونهای توانش زبانی برخوردار است که در آنها آزموندهندگان با زمینههای متفاوت حضور دارند، چرا که سؤالاتی که عملکردی متفاوت دارند روایی آزمون را مورد تهدید قرار میدهند. مطالعه حاضر عمدتاً به جستجو و بررسی دلایل چندگانه محتمل عملکرد متفاوت در قسمتهای مهارت خواندن (Reading) و شنیدن (Listening) آزمون IELTS میپردازد. هدف اصلی این پروژه آن است که اطلاعاتی تا حدامکان جزیی پیرامون دلایل عملکرد متفاوت در اختیار طراحان سؤال قرار دهد، تا به آنها در اجنناب از جهتگیری در گونههای بعدی آزمون یاری رساند. این مطالعه در سه مرحله صورت پذیرفته است. نخست، سؤالات عملکرد متفاوت با استفاده از نظریههای رویکرد نسبت احتمالاتی پاسخ (IRT) و رویکرد آماری منتل ـ هنزل مشخص گردیدند. مرحله دوم به بررسی دلایل چندگانه عملکرد متفاوت سؤالات در گروههای مختلف آزموندهندگان پرداخته است و نیز اینکه آیا عملکرد متفاوت سؤالات به نفع یا ضرر آنها میانجامد. و مرحله سوم به تصمیمگیری پیرامون این مساله پرداخته است که آیا دلایل احتمالی عملکرد متفاوت سؤالات با ساخت زیربنایی آزمون مرتبطاند یا خیر.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی راه کارهای مدیریت تولید گفتار در زبان دوم ازدیدگاه شناختی با تکیه بر فصاحت کلام (Exploring L2 Speech-Production Management from a Cognitive Perspective: A Focus on Fluency)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آموزش و ارزشیابی زبان دوم، بکارگیری یافته های پژوهشی مبتنی بر رویکردی تلفیقی و روانشناختی زبان به منظور بررسی جنبه های پردازش-اطلاعات و مدیریت تولید گفتار در فصاحت کلام لازم می باشد. این پژوهش با تکیه بر مدل روانشناختی زبان و تولید گفتار لولت (1989، 1999) و با استفاده از یک پرسشنامه و مجموعه ای از مصاحبه های بازنگرانه به مطالعه راه کارهای حل ناکارآمدی سخنگویان فصیح و غیر فصیح زبان انگلیسی پرداخته است. پس از ارزیابی صداهای ضبط شده به کمک یک مقیاس سنجش تحلیلی فصاحت کلام، سخنگویان فصیح و غیر فصیح از میان 200 نفر انتخاب شدند. نتایج حاکی از این بود که شرکت کنندگان فصیح در جهت جبران ناکارآمدی ها در گستره ی مفهومی خود، پوشش مشکلات ارتباطی، و مذاکره در مورد منظورشان با مخاطب به استفاده موثرتری از راه کارهای شناختی، زبانی، و تعاملی مبادرت ورزیدند. آنها به طور مؤثری طرح پیش گفتاری را به شکل جدیدی ارائه می کردند، ماهرانه از راهکارهای پیوستگی گفتاری استفاده می کردند، و هوشیارانه بر گفتمان نظارت داشتند. اما، سخنگویان غیر فصیح زمانیکه در تولید گفتار با مشکل مواجه می شدند طرح اولیه صحبتشان را یا بطور کامل رها می کردند یا کاملا تغییر می دادند که منجر به از هم گسستگی گفتار شان می شد. با این وجود، گاهی تلاش می کردند گفتار خود را اصلاح کنند، اما به دلیل محدودیت در توانش زبانی و تعاملی ناموفق بودند. نتایج گویای این بود که پژوهش بیشتر پیرامون فرآیندهای شناختی، زبانی، و تعاملی موثر در استفاده ی سخنگویان فصیح و غیر فصیح از راهکارها، برای تشریح ناکارآمدی های گفتاری و تفاوت فصاحت کلام در سخنگویان زبان دوم سودمند می باشد.
بررسی تقابلی افعال انعکاسی دو طرفه در زبان های فارسی و اسپانیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه افعال انعکاسی دو طرفه‘ از زبان اسپانیایی به فارسی و بالعکس به دلیل پیچیدگی معانی‘ از موارد مشکل ساز به شمار می روند. هدف از این بررسی مطالعه اجمالی ساختارهای افعال انعکاسی دو طرفه در زبان های فارسی و اسپانیایی‘ با در نظر گرفتن تشابهات و تمایزات زبانی بین آنها است. در مقاله فوق‘ چگونگی ایجاد ارتباط بین افعال دو جانبه ذاتی و ساختاری و همچنین شیوه استفاده از واژه های اضافی در زمینه افعالی که فاقد ویژگی دو جانبی اند‘ برای رساندن منظور از زبانی به زبان دیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این دو گونه فعل را به ترتیب افعال دوجانبی و افعال شبه دو جانبی می نامیم. در ادامه‘ برای یافتن راه حل مناسب‘ به منظور معادل یابی در زبان مقصد‘ تقسیم بندی درهر یک از این شاخه ها انجام شده و هر یک از آنها به چند زیر شاخه تقسیم شده اند.
گفتگویی پیرامون اهداف آموزش زبان عربی
حوزه های تخصصی:
بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
ریشه شناسی چند واژه از گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در ناحیه وسیعی از استان گیلان در حاشیه دریای خزر و نیز بخش هایی از استان مازندران رواج دارد. این جستار اختصاص دارد به بررسی ریشه شناختی چند واژه از گویش گیلکی شرق گیلان. در هر مدخل، ابتدا ریشه ایرانی باستان و هندواروپایی واژه یا فعل مورد نظر و برابرهای آن در دیگر زبان های ایرانی را آورده ایم، سپس به بررسی ساخت اشتقاقی آنها در گویش گیلکی، فرایندهای واجی و گاه رابطه نحوی واژه موردنظر پرداخته ایم. واج نوشت داده ها بر پایة گونة گویشی شرق گیلان انجام پذیرفته است.
ادبیات تطبیقی و نقش آن در گفتگوی تمدن ها
حوزه های تخصصی:
یونگ به وجدان ناخودآگاه فرو ید بعدى تازه افزودو آن را "ناخودآگاه همگانى " نامید. در "و جدان ناخودآگاه همگانى " همهء آرزو ها و امیال بشرى انبار شده، ادبیات که خاستگاهش همین امیال نهفته است،و سیله اى است براى گفتگوى تمدنها، چرا که بررسى جدى ادبیات نشان مى دهد که همهء نویسندگان، هنرمندان در همهء دوران هاى تاریخى سخن مشابه مى گفتند. به همین دلیل مى توان از مضامین مشترک در ادبیات سود جست، براى اثبات این نکته که انسان در همهء دو ران هاى تاریخى یک سخن را تکرار مى کرده است، چون این سخن در مورد ادیان، ادبیات همهء ملت ها صادق است، بنابراین، براى نزدیک کردن ملت ها و تمدن هاى جهان به یکدیگر، مى توان از ادبیات استفاده کرد. در این مقاله ضمن بحث دربارهء آراء منتقدانى چون کلود لوى استرو س،وو لاد یمیر پراپ ثابت شده که اساطیر و ادبیات ساخته و پرداختهء ذهن آدمى است، چون کارکرد ذهن آدمیان یکى است، بنابراین مضامین مشترک در ادبیات کلیهء ملت ها ظاهر مى شود.
بررسی کارکرد نظام کنشی و غیرکنشی در گفتمان های ورزشی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل کلامی نمونههایی از متنهای ورزشی روزنامههای ایران میپردازد و به نظام کنشی (روایی) و غیرکنشی (عاطفی و شناختی و تنشی) در رویکرد نشانهمعناشناختی نوین در تحلیل متن توجه میکند. هدف مقاله حاضر بررسی شرایط تولید معنا از نظر سازوکارهای کنشی و غیرکنشی در گفتمانهای ورزشی است. بر همین اساس، مشاهده میشود که معنا و فرایند تولید آن در همه گفتمانها دارای سازوکارهای یکسان نیستند. در گفتمان (ورزشی)، معنا میتواند از ویژگی های نظام روایی، عاطفی، شناختی و تنشی تبعیت کند.
با بررسی کارکرد نظام کنشی و غیرکنشی در گفتمان ورزشی و براساس متنهای منتخب از مطبوعات ورزشی، بسامد کارکرد هر یک از نظامهای گفتمانی مشخص شده است. گفتمان ورزشی همانند دیگر گفتمانها از تعامل نظام گفتمانی متنوعتری بهرهمند است تا بتواند وقایع و رویدادهای ورزشی را بهخوبی بازگو نماید؛ اما براساس تحلیلهای انجامشده درباره متنهای ورزشی در مقاله حاضر، این نتیجه حاصل میشود که نظام کنشی بیش از نظام غیرکنشی زیربنای متنهای ورزشی را تشکیل میدهد.
چندمعناییِ واژه «بیان» در قرآن کریم: نگرش چندمعنایی نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مناقشات اصلی در بحث های زبان گذر (cross-linguistic)، بحث قابلیتِ ترجمه از زبانی به زبان دیگر است. در این پژوهش به بررسیِ ترجمه های صورت گرفته از واژه «بیان» ازسوی مترجمان و مفسران قرآن پرداخته شده است. نگاهی به این ترجمه ها و تفاسیر مؤید چندمعناییِ واژه «بیان» نزد این افراد است. هدف از انجامِ این تحقیق، تعیینِ معنای مرکزیِ واژه «بیان» در قرآن کریم است؛ زیرا اعتقادِ نگارندگان بر این است که دانستنِ معنای مرکزیِ این واژه ما را در تعیینِ ترجمه ای دقیق تر از این واژه یاری خواهد کرد. به منظورِ پاسخگویی به پرسشِ پژوهش درزمینه معنای مرکزیِ واژه «بیان»، تمامی مواردِ کاربردِ واژه «بیان» در قرآن استخراج شد و سپس واژه مذکور به عنوانِ نمونه ای از واژه های چندمعنا، در چارچوبِ چندمعناییِ نظام مندِ معرفی شده توسط تایلر و ایوانز در چارچوب معنی شناسیِ شناختی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایجِ حاصل از تحلیل داده ها مؤید این واقعیت است که واژه «بیان» در قرآن به عنوانِ اصطلاحی پوششی برای اشاره به هرگونه آشکارساختنِ مافی الضمیر به کار رفته است. نگارندگان معتقدند اگرچه این آشکارساختن می تواند ازطریقِ زبان نیز صورت پذیرد، اما با توجه به این واقعیت که انسان از طرق دیگر نیز قادر به آشکارساختنِ مافی الضمیر است، برابردانستنِ «بیان» با زبان در ترجمه این واژه (آن گونه که در برخی از ترجمه ها و تفاسیر شاهد هستیم) ترجمه دقیقی نیست و بهترین برابرنهاد برای این واژه همانا پرده برداری از مافی الضمیر است.
بررسی تأثیر آموزش به کمک رایانه (Cai) در مقایسه با روش آموزش سنتی بر یادگیری زبان انگلیسی سال اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Transmission of Ideology through Translation: A Critical Discourse Analysis of Chomsky’s “Media Control” and its Persian Translations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Among factors that might manipulate translators’ mind while producing a text
is the notion of ideology transmission through text or talk. Adopting Critical
Discourse Analysis (CDA) with particular emphasis on the framework of Van
Dijk (1999)، the present investigation is an attempt to shed light on the
relationship between language and ideology involved in translation in general،
and more specifically، to uncover the underlying ideological assumptions
invisible in the texts، both source text (ST) and target text (TT)، and
consequently ascertain whether or not translators’ ideologies are imposed in
their translations.
The corpus consists of the full text of two different Persian translations of
the book Media Control by Noam Chomsky، written in English. In a qualitative
phase، a detailed contrastive/comparative study at the micro-level in terms of
fore/back-grounding mechanisms including explanation of lexical items and
dominant grammatical metaphors (passive vs. active، nominalization vs. denominalization،
addition vs. omission، and modalization) was conducted to
examine، describe and subsequently interpret the patterns in the English source
text and its Persian translated versions. In order to make the research data
interpretations as objective as possible، having computed frequencies of
ideologically significant instances، and percentages، Chi-square formula was
applied to find out any difference between proportions of information
extracted from the target text concerning their fore/back-grounding and their
positions against the source text as well as to test the research null hypothesis،
which was consequently rejected.
The findings reveal that there are significant changes made by the two
translators، either intentionally or unintentionally، in their selection of lexical
items and syntactic structures in comparison to those in the source text. The
findings of the study also show that many distortions or transformations
between the original and the two translated versions were not only arbitrary،
but also ideologically encoded in the texts، with specific purposes and functions