فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
7 - 26
حوزه های تخصصی:
اختلال دوقطبی نوعی اختلال عاطفی است و افراد مبتلا به آن تغییرات شدید خلقی را تجربه می کنند. حدود یک درصد جمعیت جهان مبتلا به اختلال دوقطبی هستند که بیشتر آن ها خلاقیت بالایی دارند. از دیدگاه روان پزشکی توصیفی، هنرمندان بسیاری از جمله نویسندگانی مانند صادق هدایت مبتلا به اختلال دوقطبی هستند. هدف این پژوهش، بررسی ویژگی های زبانی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. به همین منظور، از نامه های صادق هدایت به شهید نورایی بهره گرفته شده است تا عامل مخاطب های متفاوت و تأثیر آن بر نوشته های صادق هدایت کنترل شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از حوزه های معنایی و همچنین از تغییرات موضوعی و گام متن نامه ها به منظور سنجش فشردگی و تنکی کلام استفاده شد. یافته ها نشان داد که با استفاده از معیارهای زبانی بیان شده می توان دوره های اختلال دوقطبی را تشخیص داد. همچنین، با توجه به دوره های اختلال دوقطبی به نظر می رسد که صادق هدایت مبتلا به اختلال دوقطبی تندچرخی بوده است. به علاوه، دستاوردهای این پژوهش هم راستا با دستاوردهای روان پزشکی است و البته معیارهای معنایی دیگری مانند تحقیر و تمسخر نیز به علم روان پزشکی معرفی شده است.
جامعه شناسی زبان وتوانش های زبانی فراگیرندگان زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی
حوزه های تخصصی:
فراگیری یک زبان در محیط خارجی که امکان بکارگیری زبان را بسیار کاهش میدهد با مشکلات زیادی مواجه است . به عنوان مدرس زبان های خارجی ملاحظه می نمائیم که دانشجویان این رشته بیشتر وقت خود را صرف حفظ کردن لغات و متون نوشتاری می کنند وکمتر مجالی برای به کارگیری این عناصر زبانی(آموخته های خود)در موقعیت های واقعی پیدا میکنند و این امر باعث می شود که دانشجویان اصل توانش ارتباطی را فراموش کنند و در این زمینه موفق نباشند‘بعبارتی دیگر در کلاس های درس قواعد و هنجارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر زبان کنار گذاشته می شود و صرفأ قواعد گرامری و واژگان و احیانأ تلفظی خاص تدریس می گردد. در این تحقیق سعی بر آن است که برآوردی از موفقیت و توانایی دانشجویان ایرانی را در حوزه توانش ارتباطی بعمل آوریم.
فرایند معنی یابی با رویکرد ریشه یابی واژگان؛ معنای واژة «رهوا» در قرآن کریم از دریچة زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژه نامه هایی چون لسان العرب، تاج العروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، از نخستین آن، یعنی تفسیر مقاتل بن سلیمان تا نمونه و المیزان مورد بررسی و استناد قرار گرفته است، امّا نگارندة این مقاله ابتدا این دیدگاه را مطرح کرده است که واژة مزبور در این سیاق قرآنی، معنایی دیگر دارد و آنگاه استدلال نموده است که این واژه، دخیل و از خانوادة زبان های سامی می باشد و از این رو، در واژه نامه های عبری، آرامی و سریانی به جستجوی معنای آن پرداخته است و معانی دیگری را ارائه داده که سازگاری بیشتری با سیاق آیة شریفه دارد.
توصیف ساختاری و دگرگونی های زبانی در گویش عربیِ مهاجران جنگ زده شهرستان کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان کَنگان )به لهجه محلی: کَنگون) یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران است. زبان عربی بعد از زبان فارسی رایج ترین زبان ساکنان این شهرستان می باشد. بسیاری از ساکنان کنگان در دوران جنگ تحمیلی عراق از شهرستان های خرمشهر و آبادان (در استان خوزستان) به بوشهر مهاجرت نموده اند، و با گذشت چندین سال از مهاجرت این قوم، هنوز بسیاری از واژگان و ساختارهای صرفی و نحوی عربی قدیم را حفظ کرده اند. دامنه این پژوهش، گویشورانِ جنگ زده مهاجر از استان خوزستان به بوشهر می باشد. هدف از این پژوهش زبان شناختی، شناسایی اصول و ویژگی های گویش عربی آنان و بررسی تغییرات زبانی در زمینه مخارج حروف و دگرگونی های حاصله و شناسایی ساختار صرفی و نحوی بر اساس روشی توصیفی- میدانی می باشد. یافته ها نشان می دهد که این گویش همانند گویش های دیگر عربی زائیده زبان عربی فصیح می باشد و بیشتر الفاظ و عبارت های آن ریشه در زبان فصیح دارد، که گاهی دچار ابدال، قلب، نحت و دگرگونی های دیگری می شوند. همچنین از لحاظ قواعد و ساختارهای آن، ارتباط عمیق و گسترده این گویش با زبان عربی فصیح و گویش های قدیم عربی به وضوح خودنمایی می کند.
بررسی بُعد زبانشناختی ترجمة ماشینی و معرفی اجمالی علوم مرتبط با آن?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام ترجمه ماشینی فعالیتی چند بعدی است، که در چند حیطه مبتنی بر ابتکار عمل و قدرت حل مساله است. در این مهارت از برخی دانش های بین رشته ای نیز استفاده فراوانی می شود. ترفندهای هوش مصنوعی با بکارگیری اصول ریاضی، آمار و منطق، قالب مناسبی از زبان را که مناسب برنامه نویسی و انتقال به ماشین است، فراهم می آورد. در کشور ما این فعالیت دیر شروع شد و اکنون نیز دارای حرکت منسجمی نیست، برای پیشرفت در حیطه ترجمه ماشینی نیازمند احاطه در سه زمینه مختلف است: 1- داده پردازی، توصیف و ساختن مدل های مناسب زبان برای کاربرد هوشمند 2- ساخت و استفاده از نرم افزارهای مربوط به این کار 3- به کارگرفتن فناوری مرتبط. در این مقاله با لحاظ قرار دادن تفکیک این سه زمینه، برخی ابعاد زبان شناختی نظام ترجمه ماشینی، براساس محور قراردادن روش های تجربه شده در روسیه تبیین می گردد. همچنین به واسطه ارتباط تنگاتنگ ترجمه ماشینی با هوش مصنوعی و برنامه نویسی، برخی اطلاعات کلی این علوم، در موارد مرتبط ارایه می شود.
بازی نشانه ها و ترجمه شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، از منظری نشانه شناختی و برمبنای مکتب پسا ساخت گرایی به ترجمه شعر نگریسته ایم. توجه به بازی و سیلان نشانه ها در فضای باز گفتمانِ شعر، روابط بینا نشانه ای و بینا متنی و وجود رمزگان های فرهنگی درون متن شعر، رابطه ترجمه و سپهر نشانه ای از مباحث مورد توجه ما در این مقاله است. ترجمه شعر همواره عرصه ای بحث برانگیز و قابل تأمل بوده و یکی از مسائلی که این کار را دشوار میکند، بازی نشانه ها و حضور رمزگان فرهنگی است. بهیقین، ترجمه های تحت اللفظی توان انتقال کیفیت شعری را ندارند و در بسیاری از ترجمه ها، روابط درون متنی و بینا نشانه ای و حتی ماهیت نشانه ها تغییر میکند. هدف ما از نگارش این مقاله آن است که نشان دهیم هنگام ترجمه شعر، برخی نشانه ها حفظ میشوند، برخی به نشانه های متناسب با رمزگان فرهنگی زبان مقصد تغییر میکنند و بعضی هم محو میگردند. بدین منظور، ترجمه های کریم امامی و احمد محیط را از شعر های شاعرانی چون سپهری، فروغ فرخ زاد، شاملو و نیما یوشیج بررسی کرده ایم تا نشان دهیم که بازی نشانه ها ترجمه شعر را دشوار می کند. از سویی دیگر، در روند ترجمه، مترجم پیوسته در فضایی بینا فرهنگی میان فرهنگ زبان مبدأ و مقصد قرار دارد. در این فضا، رمزگان های مشترکی وجود دارند که فضای نشانه ای گسترده ای را میسازند. این فضای بافتمند فرهنگی و تاریخی، همان سپهر نشانه ای است. در فرایند ترجمه، از یک سپهر نشانه ای به سپهر نشانه ای دیگر میرویم.
بررسی سوره « عَبَس » از دیدگاه سبک شناسی گفتمانی میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه سبک شناسی گفتمانی در پی بررسی زیبایی های منحصر به فرد چینش کلام در متون برجسته و هنری است. سبک شناسی گفتمانی، نگرشی است در باب رابطه محتوای متن با بیرون متن، که مستقیما تحت نفوذ اندیشه میشل فوکو به وجود آمد. این برخورد زبان شناختی، در متن های ادبی به مقولاتی فراتر از جمله، مانند: پیوستار معنایی، سبک نحوی جمله ها ، کنش گفتاری، بافت، نظم ساختارهای خودِ متن و بسامد کنش ها و جمله ها می پردازد. سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری سوره عبس، رابطه مستقیمی را با پیوستار معنایی و بافت موقعیتی برقرار کرده است؛ به گونه ای که با تغییر بافت موقعیتی، سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری آن نیز تغییر می یابد و نکته دیگر، اینکه با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جمله ها با بلاغت کلاسیک عربی در علم معانی که توجه به اقتضای حال را شرط اصلی بلاغت شمرده شده است، در یک راستا می باشد و کنش های کلامی کاملا درست و به جا با مقتضای حال به کار رفته اند. در این جستار، می توان به عوامل موثر محیطی در نازل شدن این سوره و تاثیر عوامل محیطی بر کنش های کلامی، پیوستار دستوری و معنایی به کار رفته در جملات را بهتر جویا شد و به درک صحیح تری از نازل شدن سوره عبس که به سبک و سیاق ادبی ویژه ای نازل شده است، دست یافت.
بررسی واژ- واجی ستاک گذشته در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، کوشیدیم با اتکا به اصول و قواعد واج آرایی زبان فارسی و در چارچوب نظریة بهینگی، ستاک گذشتة برخی از افعال به ظاهر بی قاعدة زبان فارسی را بررسی کنیم. پرسش های این تحقیق عبارت اند از:
1. چگونه می توانیم از قواعد واج آرایی حاکم بر زبان فارسی برای تحلیل توالی های به کاررفته در ستاک گذشته استفاده کنیم؟
2. برای حفظ نظام واج آرایی زبان فارسی هنگام افزودن تکواژ گذشته ساز، چه نوع فرآیندهای واجی عمل می کنند؟
به منظور پاسخگویی به سؤالات بالا، 36 صورت فعلی را که ستاک گذشتة آن ها ازنظر صوری با صورت های باقاعده متفاوت است و هجای پایانی آن ها را یک هجای سنگین ازنوع cv:cc تشکیل می دهد، ازنظر ساخت هجایی و واج آرایی بررسی کردیم. نتایج این پژوهش عبارت اند از:
این موارد کاملاً بر اصول و قواعد واج آرایی زبان فارسی منطبق هستند و کاملاً قاعده مند عمل می کنند.
در واج آرایی ساخت هجای cv:cc در زبان فارسی، یک رابطة همبستگی میان هسته و همخوان های خوشة پایانی وجود دارد.
همخوان های آغازه و پایانه نیز در واج آرایی ساخت هجای cv:cc نقش تعیین کننده دارند.
4. در تمامی این ستاک ها، اصل سلسله مراتب رسایی رعایت شده است.
زبان شناسی حقوقی
نماد پرنده در آثار شاعران فرانسوی قرن نوزدهم میلادی، با نگاهی به ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان اسطوره ای، جهانی است که نمادهای سازنده آن از بسیاری جهات مشترکند و همواره چهره ای متفاوت از جهان رئالیستی را به تصویر می کشند. البته همین نگرش شگفت انگیز به جهان پیرامون، موجب غنای ادبیات می گردد و اشتراکات جهان استعاری نمادها، سبب سهولت پژوهش در آثار نویسندگان و شاعران نامدار با رویکردی تطبیقی می شود. آنچه در این مقاله مورد توجه نگارنده قرار گرفته، پژوهش در اشعار برجسته نویسندگان شهیر فرانسوی در عصر طلایی رمانتیسم، یعنی در سده نوزدهم میلادی است، که در آن به بازسازی نماد پرنده پرداخته اند. در این زمینه، توجه نگارنده به اشعار ارزشمند ادب پارسی، در جهت غنابخشی به مفاهیم عمیق استعاری نماد پرنده، گامی برای شناخت اشتراکات و تفاوت های موجود در عرصه ادب فرانسه و فارسی است.
کمدی- تراژدی در نمایشنامهء فیزیکدان ها: راهکاری برای نیل به اهداف انسانی در جامعهء مدرن امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"فریدریش دورنمات براى نشان دادن وضعیت دردناک انسان در جهان مدرن و پرهرج ومرج امروزى، کمدى را توصیه مى کند، البته از نوعى کمدى که تلخ و گزنده باشد. دورنمات براى نیل به چنین هدفى کمدى- تراژدى را به عنوان مناسب ترین راهکار ارایه مى دهد. مظور وى از کمدى- تراژدى این است، که موضوع نمایشنامه کمیک باشد، در حالى که شخصیت هاى آن سرنوشتى غم بار و تراژیک یابند. دورنمات با کمک گروتسک، تماشاگر را به تعقل عمیق در باب سرنوشت خویش وا مى دارد. گروتسک ارایه شده در نمایشنامه فیزیکدان ها موقعیت شخصیت اصلى نمایشنامه، موبیوس است، که براى رسیدن به اهداف خود براى خدمت به جامعه بشرى و ایفاى تعهد انسانى خود، شیوه اى متناقض در پیش گرفته و از راهکارهایى که برخلاف عرف انسانى و اخلاقى در جوامع بشرى است، ابایى ندارد و در عین حال با اقدامى فردى، سرنوشت تراژیک خود را رقم مى زند. آنچه از دیدگاه دورنمات بر سرنوشت انسان امروزى در نظام هاى صنعتى سایه افکنده است، و نباید آن را نادیده گرفت، عنصر تصمادف است، که غیر قابل پیش بینى و اجتناب ناپذیر بوده و گریزى از آن متصور نیست و همین تصادف محض است، که در وضعیت شخصیت اصلى نمایشنامه بدترین حالت ممکن را ایجاد کرده است.
"
بررسی تلمیح اسامی خاص در ترجمه های انگلیسی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه تلمیح را می توان یکی از دشوارترین جنبه های ترجمه یک متن دانست زیرا در این عنصر فرهنگ محور با اشارات ضمنی در زبان و فرهنگ مبدا (و نه الزاما در زبان و فرهنگ مقصد) روبرو هستیم. تحقیق حاضر به بررسی تلمیح اسامی خاص در گلستان سعدی و پنج ترجمه انگلیسی آن به قلم اندرسون (1861)، برتن (1890)، ایستویک (1859)، راس (1879) و ریهاتسک (1956) پرداخته است تا کارایی راهکارهای متفاوت مترجمان در برخورد با چنین تلمیحاتی مشخص شود.
جهان من، زبان من
منبع:
کیان ۱۳۷۰ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
بررسی فرایندهای واژه سازی در شعر نو، شعر مدرن وشعر پست مدرن: مطالعه موردی نیما، شاملو و براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرایند های واژه سازی در نمونه هایی از اشعار نیما، شاملو و براهنی به عنوان پیشگامان شعر نو، مدرن و پست مدرن می پردازد. واژه های حاصل از انواع فرایندهای واژه سازی، و نیز واژه هایی که ویژه زبانِ این شاعران بودند شمارش شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که در شعر نیما فرایند ترکیب با 57.97%، در شعر شاملو فرایند اشتقاق با 46.92% و در شعر براهنی هر دو فرایند با 38.27% پرکاربردترین فرایندهای واژه سازی هستند. در شعر نیما 23.71%، در شعر شاملو 36.61% و در شعر براهنی 22.5% از مجموع واژه ها متعلق به زبانِ شعر آنان است و به این ترتیب واژه سازی در شعر مدرن شاملو بیشتر از شعر نوی نیما و شعر پست مدرن براهنی است. علاوه بر این، تنوع واژگانی در شعر شاملو بیشتر است، از مجموع واژه های ویژه شعرِ او 20% اسم، 53.07% صفت و 26.92% قیدند، در حالی که 76.81% از واژه های ویژه شعر نیما و 64.19% از واژه های ویژه شعر براهنی، یعنی بخش عمده ای از مجموع واژه ها، صفت اند و با توجه به ویژگی های سبکیِ شعر نو، شعر مدرن و شعر پست مدرن، می توان گفت که این تفاوت نتیجه تفاوت نگرش این سه شاعر است، یعنی در حالی که برای نیما و براهنی کنش گر کانون توجه است، شاملو به کنش و ویژگی های آن نیز توجه ویژه دارد.
گفتمان و سیاست
توصیف و تحلیل مقابله ای سازه مسند مفعولی در زبانهای فارسی و انگلیسی: شواهد از متون ترجمه شده به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توصیف و تحلیل مقابله ای رابطه و ساخت دستوری سازه مسند مفعولی در زبانهای فارسی و انگلیسی تاکنون تا میزان محدودی مورد توجه و بررسی پژوهشگران قرار گرفته است؛ با این حال بی شک به لحاظ پیچیدگی مقوله ای و ساختی، به بررسی و تحلیل بیشتری نیاز دارد. در هر دو زبان فارسی و انگلیسی، همانند بسیاری زبانهای دیگر، سازه مسند مفعولی کاربرد گسترده ای داراست؛ به همین لحاظ بررسی و تحلیل مقابله ای آن، هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ کاربردی، حایز اهمیت است. سازه مسند مفعولی، همان سازه دستوری مسند است که به نهاد ضمیر پنهان هم مرجع (ض هـ) با گروه اسمی مفعول صریح در جمله مرتبط می شود. در این مقاله توصیف و تحلیل مقابله ای سازه مسند مفعولی در دو زبان فارسی و انگلیسی بر پایه طرح کمینگی نظریه اصلها و عاملهای تفاوتی، به طور دقیق بررسی و توصیف می شود؛ سپس از برخی مثالهای ترجمه شده معتبر از انگلیسی به فارسی، شواهد مربوط تحلیل و ارایه می گردد.