فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی برخی فرایندهای واجی از قبیل همگونی، ناهمگونی، حذف و درج واکه در گونة شیرگاه از گویش مازندرانی است. بررسی فرایندهای واجی نتایج زیر را نشان می دهد:
1- در جایگاه مرز هجا با عملکرد فرایند همگونی خوشه های همخوانی nd و st به ترتیب به صورتnn وss تولید می شوند. 2- در حالت التقاء واکه ها (e+e) در مرز تکواژها به طوری که تکواژ اول به واکه /e/ ختم شود و دومی تکواژ سوم شخص این گونة زبانی یعنی/e/ به معنی""است"" باشد، با عملکرد فرایند ناهمگونی واکه /e/ در تکواژ اول به صورت واکة پسین و افراشته /u/ تولید می گردد. 3- حذف همخوان چاکنایی [h] در بافت بین دو واکه موجب فعال شدن فرایند ترخیم می شود بطوری که کاهش تعداد هجاها و کوتاه تر شدن کلمه را به دنبال دارد. 4- در خوشة همخوانی پایانی در ساخت هجای(C)V به گونه ای که یکی از همخوان های گرفته و یکی از همخوان های رسا ( lو r) باشد، واکه شوا [Ə] بین دو همخوان درج می شود.
زبان شناسی و زبان آموزی
نمود یا بی نشانی نویسنده؟ حضور محققان ایرانی در مقالات علمی (Stripped of Authorship or Projected Identity? Iranian Scholars’ Presence in Research Articles)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالات علمی قسمت قابل توجهی از نوشته های علمی در طول چند دهه گذشته بوده اند. با این حال، هویت نویسندگان مقالات، به ویژه در علوم انسانی مانند زبانشناسی کاربردی، توجه زیادی را به خود معطوف نکرده است. مطالعه ی حاضر تجزیه و تحلیلی از استفاده ی نویسندگان ایرانی از نشانگرهای حضور نویسنده در مقالات علمی در زمینه زبانشناسی کاربردی ارایه می دهد. در این پژوهش 30 مقاله ی علمی- پژوهشی از سه مجله منتشر شده در ایران بررسی شده است. مطالعه ی حاضر در دو مرحله انجام شده است. در مرحله ی اول، محتوای مجموعه مقالات برای یافتن نشانگرهای حضور نویسنده تجزیه و تحلیل و سپس فراوانی هر یک آنها محاسبه شده است. بررسی محتوا نشان داد که محققان ایرانی انواع مختلفی از نشانگرهای حضور نویسنده را بکار میبرند، به عنوان مثال، ضمایر شخصی، خوداستنادی، و دیگرکلماتی که به خودشخص اشاره دارند. نشانگرهای حضور نویسنده از نظر فراوانی در مقالات تک نویسنده و چند نویسنده باهم متفاوتند. برجسته ترین نشانگر حضور نویسنده ضمایر شخصی است. همچنین نویسندگان مقالات نشانگرهای حضور نویسنده را برای مقاصد مختلفی همانند نشان دادن منحصربه فرد بودن مطالعات خود و شناساندن خود به عنوان چهره ای برجسته در یک زمینه ی مطالعاتی بکار می برند. نتایج این مطالعه بر تحقیقات بیشتر در زمینه ی هویت های اتخاذ شده توسط نویسندگان در آثار خود و چرایی استفاده از نشانگرهای خاص تاکید دارد. این مطالعه برای نویسندگان و استادان دوره های نگارش علمی مفید است زیرا به آنها در تشخیص گزینه های زبانی قابل استفاده برای غیرانگلیسی زبانان کمک می کند. این گزینه های زبانی به آنها در شناساندن خود در نوشته هایشان و به دست آوردن پذیرش از سوی جامعه علمی کمک می کنند.
معنا در ترجمه
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر که به بررسی معنا در ترجمه می پردازد، ضمن تردید در کارآیی و اعتبار فنون تقلیل گرای تحلیل معنا، یعنی تحلیل مولفه ای و تحلیل گزاره ای در ترجمه، برای معنا دو بخش ثابت و پویا قائل می شود. این مقاله بر آن است که آنچه تمامی ترجمه های یک متن مبدا را به یکدیگر مربوط می کند، اشتراک آنها در بخش ثابت معناست، و آنچه آنها را از هم متمایز می کند، بخش پویای معناست که تغییرپذیر است، و موجب تنوع و تکثر ترجمه هایی است که از هر متن مبدا پدید می آید.
کارکرد مهار سازه ای در فراگیری زبان اوّل در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر در چارچوب نظریه اصل ها و عامل های تفاوتی، به بررسی مفهوم انتزاعی مهار سازه ای از طریق اصل اول نظریة مرجع گزینی در فراگیری زبان کودک پرداخته و تلاشی است برای توصیف بخشی از توانش زبانی و دستور ذهنی انسان، که بنا به ادعای چامسکی، دانشی ذاتی و زیستی می باشد. این پژوهش بر روی نمونه ای شامل40 کودک در محدوده سنی 3 سال و 6 ماه تا 5 سال انجام گرفته است که به صورت تصادفی برگزیده شده اند. تهیه آزمون با نگاهی به مطالعات مک دانیل(1990)، شین و وکسلر(1990) و معرفت(2004) صورت گرفته است. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی و در بخش آمار استنباطی از آزمون تی (t) مستقل استفاده گردید. بررسی نتایج آماری آزمون نشان داد کودکان 4 تا 5 ساله در تشخیص مرجع ضمیر ارجاعی، یعنی گروه اسمی مهارکنندة سازه ای آن بهتر از کودکان 5/3 تا 4 ساله عمل کردند. همچنین تأثیر متغیر جنس به عنوان عاملی زیستی بر مؤلفه های متغیر مهار سازه ای مورد تحلیل آماری قرار گرفت. بررسی نتایج آماری نشان دهندة عملکرد بهتر دختران نسبت به پسران در تشخیص مرجع ضمیر ارجاعی به عنوان عامل مهار کنندة سازه ای آن بود.
تحلیل زبان شناختی گفتمان های رقیب در پرونده بورسیه های تحصیلی: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر که با هدف ارتقای دانش انتقادی خوانندگان انجام می پذیرد برآنیم تا نگاه ایدئولوژیک گفتمان-های رقیب را با بکارگیری نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در متون رسانه ای رمزگشایی کرده و معانی بیش از صورت زبانی را با توصیف و تبیین ساخت های زبانی آشکار نماییم. بدین منظور، متونی را با محوریت موضوع اعطای بورسیه های تحصیلی توسط دولت دهم برمی گزینیم. داده های پژوهش حاضر از رسانه مطبوعاتی دو گفتمان رقیب (اصول گرا و اعتدال گرا) در یک بازه زمانی مشخص (آبان ماه سال 1393) جمع آوری می شوند. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که نماینده گفتمان اصول گرا (روزنامه کیهان) به مراتب بیش از نماینده گفتمان اعتدال گرا (روزنامه اعتماد) از ساخت های ایدئولوژیک در سطح توصیف اعم از روابط مفهومی واژه ها، علائم سجاوندی و ساخت های نحوی و گفتمانی (به کارگیری استعاره، ساخت های نحوی نشان دار و پیش فرض ها و ...) استفاده کرده اند و بدین وسیله سعی در تکذیب گفتمان مورد بحث (تخصیص بورسیه های تحصیلی در دولت دهم) را داشته اند در حالی که متون روزنامه اعتماد از بار ایدئولوژیکی کمتری برخوردار بوده و نگارندگان با استفاده از راهبرد کمیت زبانی و ارائه نمونه ها و شواهد در جهت تأیید گفتمان مد نظر عمل می نماید.
Foreign Language Education Policy (FLEP) in Iran: Unpacking State Mandates in Major National Policy Documents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۹, Issue ۳.۱, fall ۲۰۲۰
185 - 215
حوزه های تخصصی:
The worldwide spread of English as the dominant language of globalization has accelerated the development and implementation of Foreign Language Education Policy (FLEP) in many countries. However, Iranian macro policymakers seem to be reluctant to develop an overt FLEP due to ideologized agendas. This study employs document analysis to explore FLEP in eight major national policy documents in Iran including, inter alia, National Vision 2025, Comprehensive Scientific Roadmap, and National Document of Education. This analysis was based on Kaplan and Baldauf’s (1997, 2003) framework for language-in-education planning, which covers Access, Curriculum, Methods and Materials, Evaluation, Personnel, and Resourcing policy as its major components. The data, coded through MAXQDA Software, revealed that the documents relatively deal with almost all components of FLEP excluding the Resourcing policy. Curriculum policy and Methods and materials policy receive the highest attention. Further, some contradictions, conflicts of interest, and gaps are observed in the documents regarding FLEP. Although these documents deemed English necessary for the development of the country, there are worries that it may lead to Westernization. The findings also show that FLEP in Iran is top-down and hardly reflects the needs and attitudes of the community. This has resulted in the failure of ELT in public schools and, in turn, its boom in the private sectors.
نقشِ زبانِ علم در تشدید بحران های محیطی از منظر زبان شناسیِ زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر سرِ راهِ درکِ انسان از واقعیاتِ جهانِ خارج، فیلترهایی وجود دارد که بی شک زبان یکی از مهم ترینِ آن ها محسوب می شود. به عبارتی؛ زبان، ابزاری قدرتمند است که به درجاتی به تفکر، شناخت و درنهایت رفتار فرد در جامعه شکل می دهد. از آن رو است که چاولا (1991) ریشه بحران های محیطِ زیست را در زبان می یابد.
جستار حاضر ، برآن است تا ضمن معرفی زبان شناسیِ زیست محیطی به عنوانِ یکی از جدیدترین حوزه های مطالعاتی در عرصه مطالعاتِ نوینِ زبان شناختی، نارسایی های زبان علم را در نمودِ پدیده ها و وقایعِ زیست محیطی در دو سطحِ واژگانی و دستوری مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد.
از این رو، نمونه مقالاتِ روزنامه های فارسی زبان در حوزه موضوعیِ محیطِ زیست انتخاب و درقالبِ انگاره زبان شناسیِ زیست محیطی بررسی شدند. تحلیل کمّی و کیفی داده ها حاکی از بسامد بالای واژگانِ تخصصی و حُسن تعبیر درحوزه واژگانی و ساخت مجهول و شرطیِ غیرواقعی درحوزه دستوری داشتند مضاف براین که دو مقوله ضمایر شخصی و زمان، در پیرنگِ گفتمانِ علمیِ نمونه ها، نمودی پنهان نشان دادند.
تحلیل پوسته ای گروه فعلی در زبان فارسی بر پایة برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چامسکی[1] (1995) به پیروی از لارسن[2] (1988، 1990) تحلیل پوسته ای گروه فعلی[3] را در خصوص چگونگی اشتقاق نحوی ساخت های فعلی چند متممی مطرح کرده است. بر اساس این تحلیل، ترکیب سازه ای گروه فعلی از: (الف) گروه فعلی هسته ای درونی[4] با هستة فعل واژگانی[5] و (ب) گروه فعلی پوسته ای بیرونی[6] با هستة فعل سبک انتزاعی[7] و تعبیری سببی[8] یا عامل گری[9] تشکیل می شود. در این مقاله شیوة اشتقاق نحوی برخی از ساخت های فعلی زبان فارسی شامل گزاره های سببی، گزاره های دارای فعل متعدی دو مفعولی با متمم های گروهی و گزاره های دارای فعل متعدی دو مفعولی با بند متممی بر پایة تحلیل پوسته ای گروه فعلی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. تحلیل پوسته ای این دسته از گروه های فعلی نشان می دهد که اشتقاق این گونه ساخت های نحوی، ضمن تبعیت از فرضیة اعطای نقش معنایی یکسان[10]، تحت تأثیر دیگر اصول و عملیات نحوی مطرح در برنامة کمینه گرا از قبیل گزینش[11]، ادغام[12]، اصل هسته[13] و اصل ترکیب دوتایی[14] نیز قرار دارد و این ساخت های نحوی می توانند به عنوان فرافکنی های دو جزیی[15] متشکل از گروه فعلی هسته ای درونی و گروه فعلی پوسته ای بیرونی توجیه و بر اساس مبانی و اصول کمینه گرایی مشتق شوند.
چرا دیگر نمی اندیشیم؟
حوزه های تخصصی:
بررسی واژه بست های ضمیری گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به توصیف و تبیین ویژگی های واژنحوی واژه بست های ضمیری گویش مزینان، از توابع شهرستان سبزوار، می پردازد. طبق این بررسی، واژه بست های ضمیری گویش مزینانی در مجاورت بلافصل فعل ظاهر شده و برخلاف فارسی معیار به تکواژهای امر، نهی، و نفی و سازه های نحوی در نقش مفعول مستقیم و غیرمستقیم نیز می پیوندند. همچنین، این عناصر بدون استفاده از ادات نقش نما در نقش های نحوی غیرصریح مانند حالت های به ای، ازی، و برایی ظاهر می شوند. مضافاً، چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساخت های دومفعولی گویش مزینانی در چارچوب فرضیه انشقاق پوسته فعلی بررسی و این نتیجه حاصل شد که به لحاظ تاریخی، حوزه عملکرد واژه بست های ضمیری، به نفع ساخت های اضافی، از حوزه بند و جمله به حوزه گروه فعلی کاهش یافته است.
چگونگی استفاده از اینترنت به عنوان یک ابزار کمک درسی در FLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زبان شناختی گویش رودباری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستوری شدگی طبقه نمای «done / ne» در گونه تاکستانی زبان تاتی
حوزه های تخصصی:
یکی از فرایندهای مهم تغییر زبانی، دستوری شدگی است. طیّ این فرایند، واحد های واژگانی به تدریج نقش معن ایی خ ود را از دست می دهند و از یک واح د ق اموسی به واحد نقشی یا دستوری تبدیل می شوند و یا واحدهای دستوری، دستوری تر می شوند. طبقه نماها نشان دهنده سازمان دهی دانش سخنگوی ان یک زب ان هستند و براساس ج وانب ف رهنگی مشترک بی ن سخنگویان آن زبان برای طبقه بن دی مف اهیم به کارمی روند. س اخته شدن طبقه نماهای ع ددی در زب ان تاتی نمونه ای از دستوری شدگی است. بررسی طبقه نماهای عددی نشان می دهد که این کلمه ها حاصل دستوری شدگی یک اسم به طبقه نما هستند. این عناصر زبانی، ویژگی های کلمه های قاموسی را از دست داده اند و ویژگی های کلمه های نقشی را کسب کرده اند. این تحقیق به بررسی فرایند دستوری شدگی طبقه نمای عددی «done» یا «ne» در تاتی تاکستانی می پردازد. طبقه نمای عددی عام «done» در گونه تاکستانی زبان تاتی جایگزین سایر طبقه نماهای عددی در این گونه زبانی شده و در اثر کاربرد زیاد به صورت «ne» کاهش آوایی یافته است. براساس معیارهای مطرح شده در ای ن مق اله می توان گفت که دستوری شدگی تا حدّ زیادی در مورد طبقه نمای عددی عام «ne» در گونه تاتی تاکستانی رخ داده است.
Strategic teaching of writing at the tertiary level آموزش استراتژیک نگارش در سطح سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحهای زبانشناختی برجسته سازی عناوین در نشریّات ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نشریّات ورزشی، هر نویسنده ای (ورزشی نویس) برای جذب مخاطب، خود را در رقابت با سایر کسانی می بیند که در همان نشریة او قلم می زنند. اوّلین و بهترین راه جذب مخاطب، جذّاب ساختن هر گزارش یا خبر از طریق برجسته سازی عنوان است. یکی از راههای برجسته سازی عنوان، استفاده از قلمها و رنگهای مختلف است که عموماً خارج از اختیار ورزشی نویس است؛ امّا آنچه یقیناً در دسترس و به اختیار اوست، همانا برجسته سازی عنوان با استفاده از الگوهای زبانشناختی است. در مقالة حاضر، با بررسی دویست شماره از بیست عنوان نشریة ورزشی کشور که بین سالهای1376 تا 1386 منتشر شده بودند، 150 عنوان برجسته شده به صورت تصادفی انتخاب شد و پس از تحلیل، مشخص گردید که می توان انواع برجسته سازی را به ترتیب بسامد در چهار الگوی زبانشناختی گنجاند: 1- الگوهای معنایی؛ 2- الگوی نحوی؛ 3- الگوهای ساختواژی؛ 4- الگوی کاربرد شناختی. همچنین نتایج توصیفی مقالة حاضر نشان می دهد که نظریات ایفان تیدو (2009) دربارة عنوان در نشریات پذیرفته تر است تا نظرات دُر (2003).
ارزیابی آموزش زبان خارجی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: