فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۲۱ تا ۶٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
علاوه بر مهارت های زبانی در ترجمه که در طول چند دهه گذشته همواره مورد توجه محققان این رشته بوده، بسیاری از مباحث و مطالعات جدید در حوزه کیفیت ترجمه، معطوف به تأثیر غیرقابل انکار جنبه ذهنی و شناختی مترجم در ترجمه شده است. در این تحقیق در پی این هستیم تا از این رویکرد روان شناسانه استفاده کنیم و به بررسی رابطه احتمالی بین مفهوم نوظهور هوش روایی (در حوزه مطالعات ترجمه) و کیفیت ترجمه بپردازیم. در این مطالعه رابطه محتمل بین هوش روایی و کیفیت ترجمه مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق 104 دانشجوی سال چهارم ترم آخر رشته مطالعات ترجمه در مقطع کارشناسی شرکت کردند. یافته های تحقیق نشان دادند که رابطه معناداری بین کیفیت ترجمه دانشجویان و هوش روایی آن ها وجود دارد. تمام زیرگروه های هوش روایی نیز با کیفیت ترجمه رابطه ای معنادار داشتند. به علاوه، در این تحقیق تفاوت معناداری بین کیفیت ترجمه دو گروه دانشجویان با هوش روایی بالا و دانشجویان با هوش روایی پایین وجود داشت. در پایان، یافته های تحقیق مورد بحث و بررسی قرارگرفته اند و به نتایج حاصل از آن اشاره شده است.
مقاله به زبان انگلیسی: تأ ثیر سه شیوه آموزشی واژ گان :اجزا ء سازنده واژ گان ، فلش کارت و سر نخ های با فتی بر یاد سپاری فوری و با تأ خیر واژگان دانش آ موزان پایه سوم دبیر ستان (The Effect of Three Vocabulary Learning Strategies of Word-part, Word-card and Context-clue on Iranian High School Students’ Immediate and Delayed English Vocabulary Learning and Retention)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژ وهش حا ضر مقایسه ی تا ثیر سه شیوه آ موزشی واژگان :شیوه تدریس اجزا ء سا زنده واژ ها ، فلش کارت و استفاده از شیوه سر نخ های متنی بر یاد سپاری بلا فا صله و با تأ خیر واژگان دانش آ موزان پا یه سوم دبیر ستان های ایران است.به همین دلیل نود دانش آ موز در این پژ وهش شر کت نمو دند که مشغول تحصیل در مدارس تبریز بودند.برای اطمینان از همگن بودن آن ها ، آزمون پت به آ ن ها داده شد ، بر پایه نتا یج بدست آ مده بیست نفر از هر کلاس انتخاب شدند و این سه کلاس دست نخورده به صورت تصا د فی در سه گروه آ موزشی قرار گر فته اند. ابتدا به عنوان پیش آزمون شصد واژه به عنوان پیش آ زمون به آن ها داده شد که چهل تا از آ ن ها نا شنا خته برای دانش آ موزان بودند، هر کلاس تحت تدریس یک شیوه قرار گر فت ، و آ موزش های لازم داده شد .برای فهمیدن تأثیر هر شیوه تدریس در آ خرین جلسه پس آ زمون متشکل از چهل واژه داده شد و بعد از چهار هفته پس آ مون با تا خیر داده شد و نمرات بدست آمده با استفاده از آ مون انو وا مقایسه شد .نتا یج بدست آ مده نشان داد که تا ثیر سر نخ های با فتی بر یادگیری واژ ها بیشتر از شیو های دیگر است .نتا یج بدست آمده مفید برای اساتید زبان ،دانش آ موزان ، مدارس و دانشگا ها است
Compréhension de Texte en Langue Étrangère: Élaboration d’un Modèle de Facteurs en Jeu (درک متن نوشتاری در زبان خارجی : طراحی انگاره ای برای عوامل تاثیرگذار بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مهارت های زبانی، درک متون نوشتاری با سرعت مناسب مهمترین مهارت است. یادگیرندگان یک زبان خارجی یا دوم می توانند با تاکید بر مهارت درک خوانداری، پیشرفت چشمگیری در زمینه های علمی دیگر به ویژه در محیطهای رسمیِ آموزشی به دست آورند. عوامل بیشماری ممکن است بر فهم متون نوشتاری به یک زبان خارجی تاثیر گذارد. به نظر می رسد که تاکنون پژوهشهای پراکنده و ناقصی برای مطالعه ی این متغیرهای تاثیرگذار انجام شده است. هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی جامع تر برای شناخت این تنوع متغیرهای گوناگون می باشد. بدین منظور، در مرحله نخست پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و انواع مختلفی از متغیرها و عوامل استخراج گردید. سپس، مراجع و منابع این متغیرها شناسایی و طبقه بندی شد. واکاویهای این پژوهش نشان می دهد سه گروه اصلی از متغیرهای را می توان بر اساس منابع تولید آنها تشخیص داد و دسته-بندی کرد: متغیرهای خاص خوانندگان، متغیرهای مربوط به متون و متغیرهای وابسته به متن. به کمک نتایج حاصل از این پژوهش، ما انگاره ای را به عنوان نمایشی طرحواره از متغیرهای موثر بر درک متن زبان خارجی طراحی کرده ایم. در آموزش کارامدِ درک متن که برای اثربخشی بر متغیرهای درگیر در درک متن نوشتاری، از تکنیک های گوناگون آموزشی استفاده می کند، از این انگاره می توان بهره گرفت.
بررسی موفقیت آموزشی معلمان زبان خارجی: نقش هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان می توانند فرآیند پیچیده یادگیری را در آموزش بطور اعم و در آموزش زبان خارجی بطور اخص تحت تاثیر قرار دهند. به تبع آن، درک عواملی که موفقیت آموزشی معلمان زبان خارجی را تحت تاثیر قرار می دهد به آموزش موثر معلمان کمک شایان می نماید. هدف این تحقیق بررسی نقش هوش معنوی در موفقیت آموزشی معلمان می باشد. در این راستا، این تحقیق رابطه بین هوش معنوی و موفقیت آموزشی معلمان را از منظر زبان آموزان بررسی کرد. همچنین، حدی که هوش معنوی معلمان زبان خارجی می تواند به موفقیت آموزشی آنها کمک نماید، مورد کنکاش قرار گرفت. به همین منظور، با روش کمی-کیفی، داده های کمی از پرسشنامه هایی که به 130 معلم زبان انگلیسی و 780 زبان آموز زبان انگلیسی داده شد، جمع آوری گردید. همچنین از داده های مصاحبه با 45 معلم زبان انگلیسی و مشاهدات کلاسی و تجزیه و تحلیل برنامه درسی برای سه سویه سازی داده ها استفاده گردید. نتایج ضریب همبستگی حاکی از وجود رابطه مثبت معناداری بین هوش معنوی معلمان و موفقیت آموزشی آنها داشت. همچنین، تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از تاثیر معنادار و نسبتاً بالای سه مولفه هوش معنوی (خود درکی متعالی، تجربه معنوی و شکیبایی) در موفقیت معلمان بود. تحلیل متعاقب کیفی نشان داد که معلمان با هوش معنوی بالاتر مسوولیت پذیرتر، با شهامت تر، خلاق تر، با اعتماد به نفس تر و آگاه تر و در رابطه بین- فردی موفق تر و کم اضطراب تر در کسب اهداف آموزشی خود بودند. نتایج تحقیق حاکی از این است که هوش معنوی بالا به معلمان در افزایش موفقیت آموزشی آنها و به تبع آن به موفقیت زبان آموزان کمک می نماید.
نظام تقابل های زبانی مهم ترین عامل شکل گیری معنا در روایت ضحاک و فریدونِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل های زبانی یکی از مهم ترین شاخص های آفرینش معنا در هر نظام گفتمانی بشمار می رود. نگارندگان در این پژوهش، تقابل های زبانی را مهم ترین عامل آفرینش معنا در «روایت فریدون و ضحاکِ شاهنامه» می دانند و به این منظور، در این داستان، در تحلیلی نشانه- معناشناختی چگونگی شکل گیری معنا بر اساس تقابل ها را بررسی می کنند. در این پژوهش، نشان خواهیم داد که تقابل ها در چه سطحی و با چه کیفیتی، در شکل گیری نظام معنایی داستان ضحاک و فریدون مؤثر است. پس از بررسی ابعاد مختلف تقابل ها در روایت، خواهیم دید که تقابل های زبانی را که گفته پرداز بکار می برد، در حقیقت رمزی است بر بنیان فرهنگ و تاریخ و ارتباط مخاطب با ساختار روایی متن که مستلزم آگاهی او از بستر فرهنگی و تاریخی روایت است. دستاورد دیگر این پژوهش، نمایان ساختن چگونگی کارکرد تقابل شخصیت های مهم روایت در روند شکل گیری آن است. کارکرد تقابلی شخصیت های تأثیر گذار در روند داستان، به دو شکل نمود یافته است: در ارتباط با خود و در ارتباط با دیگر شخصیت ها.
مقایسة تلفظ شناسة سوم شخص مفرد در لهجه های محاوره ای معیار و اصفهانی در چارچوب نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسة سوم شخص مفرد، یعنی /-ad/ در لهجة محاوره ای معیار به صورت [e] و در لهجة اصفهانی به صورت [ed] تلفظ می شود. تلفظ معیار نتیجة حذف همخوان /d/ و تبدیل واکة /a/ به [e]است. ولی در لهجة اصفهانی همخوان /d/ حذف نمی شود، بلکه فقط واکة /a/ به [e] تبدیل می شود. همچنین، در هر دو لهجة محاوره ای معیار و اصفهانی اگرآخرین واج فعل واکة /A/ باشد همخوان /d/ حذف نمی شود، واکة/a/ نیز به واکة [e] تبدیل نمی شود، بلکه حذف می شود. در نتیجه، شناسة سوم شخص مفرد به صورت [d] تلفظ می شود. هدف این مقاله این است که دلایل تلفظ شناسة سوم شخص مفرد به این سه صورت مختلف، در چارچوب نظریه بهینگی (Vide. Prince & Smolensky, 1993/ 2004) از طریق دست یابی به رتبه بندهای در برگیرنده از محدودیت های مختلف مورد تحلیل و تبیین قرار بگیرد. در این پژوهش پیش از ورود به مباحث نظریة بهینگی استدلال می شود که حذف همخوان /d/ زمینه چین تبدیل واکة /a/ به [e]در لهجة محاوره ای معیار است. همچنین، استدلال می شود که اگر چه تبدیل واکة /a/ به [e]در هر دو لهجة محاوره ای معیار و اصفهانی رخ می دهد، دو محدودیت نشانداری مختلف عامل رخداد این فرآیند در هر یک از این دو لهجه هستند. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
نقش تغییر موضوع و نقض اصول گرایس توسط متهم در بازجویی هامطالعة موردی در آگاهی تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Effect of Explicit and Implicit Instruction through Plays on EFL Learners’ Speech Act Production(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the general findings that address the positive contribution of teaching pragmatic features to interlanguage pragmatic development, the question as to the most effective method is far from being resolved. Moreover, the potential of literature as a means of introducing learners into the social practices and norms of the target culture, which underlie the pragmatic competence, has not been fully explored. This study, then, set out to investigate the possible contribution of plays, as a medium of instruction, to the pragmatic development through either explicit or implicit mode of instruction. To this end, 80 English-major university students were assigned to four experimental groups: two literary and two nonliterary groups. One of the literary groups (Implicit Play) received typographically enhanced plays containing the speech acts of apology, request, and refusal and the other (Explicit Play) received the same treatment in addition to the metapragmatic instruction on the acts. The medium of instruction for the nonliterary groups were dialogs containing the given functions; they were also given either enhanced input (Implicit Dialog) or input plus metapragmatic information (Explicit Dialog). Analyses of the four groups’ performance on a Written Discourse Completion Test (WDCT) before and after the treatment did not show any advantage for the literary medium, i.e., there was no significant difference between literary and nonliterary groups. It was rather the mode of instruction that mattered most, where explicit groups outperformed their implicit counterparts. These findings indicate that even though implicit teaching, that is, exposure to enhanced input followed by some awareness-raising tasks, is effective in pragmatic development, it cannot contribute so much to learning as can the explicit instruction
بررسی مشخصه های کنش گفتاری معذرت خواهی با مخاطبِ خداوند («توبه») در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک کلامی «توبه» در کنش گفتاری معذرت خواهی جای می گیرد. معذرت خواهی در مقابل بالاترین مقام در سلسله مراتب مذهبی را توبه می خوانند. هدف از پژوهش حاضر، شناخت ابزار زبانی است که در دو زبان فارسی و روسی برای بیان توبه به کار می رود. در این راه کوشیده ایم شباهت ها و تفاوت های زبانی در توبه را که موجب تفاوت در این سبک کلامی در دو زبان مورد بررسی می شود، دریابیم. روش تحقیق بر پایة زبان شناسی مقابله ای استوار است. در ما حصل پژوهش مشخص گردید در هر دو محیط کلامی، گویشوران برای خطاب خداوند از ضمیر «تو» استفاده می کنند. همچنین معنای ساختار امری در فرمول های توبه، نه «دستور»، بلکه «درخواست» است و دربردارنده خواهش و تمنا از مخاطب می باشد. در هر دو زبان برای بیان توبه از صورت امری مفرد استفاده می شود؛ مانند Прости! (ببخش) در زبان روسی و درگذر در زبان فارسی. ویژگی این سبک کلامی در زبان فارسی آن است که برخی از این صورت ها از زبان عربی عاریه گرفته شده اند: استغفرالله و العفو. علاوه بر صورت امری مفرد در زبان فارسی از این صورت های قرضی نیز که صورت های صرفی فعل هستند و نیز صورت شبه جمله خدایا توبه توبه! برای بیان توبه استفاده می شود؛ در حالی که هیچ یک از این ساختارهای دستوری در زبان روسی به کار نمی روند.
INVESTIGATING THE ROLE OF CAUSATIVIZATION IN OVERPASSIVIZATION OF UN-ACCUSATIVE VERBS BY IRANIAN ENGLISH MAJORS (بررسی نقش سببی سازی در مجهول کردن مفرط افعال غیر سببی توسط دانشجویان ایرانی رشته زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش سببی سازی در مجهول سازی مفرط افعال غیر سببی بود. در متون مربوطه از سببی سازی به عنوان یکی از دلایل مجهول سازی مفرط نام برده می شود. در این پژوهش از سه ابزار جمع آوری اطلاعات بهره جسته شد: تست تعیین سطح آکسفورد، تست قضاوت گرامر و تست تولید. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که خطاهای سببی سازی در مورد افعال غیر سببی تک وجهی در میان دانشجویان ایرانی رشته زبان انگلیسی به صورت قابل توجهی رایج تر می باشند. سطح مهارت زبانی درهر دو قسمت درک و تولید عامل مهمی به شمار می رفت. در افعال غیر سببی تک وجهی درک و تولید سببی سازی به صورت قابل توجهی دارای رابطه ای مستقیم با یک دیگر بودند. اما این رابطه در مورد افعال غیرسببی دو وجهی صدق نمی کرد. دسته ی معنایی افعال نیز نقش مهمی در یادگیری آنها ایفا می کرد. نتایج حاصل محرز ساخت که فراگیران زبان انگلیسی با مشکلاتی جدی در فراگیری افعال انگلیسی مواجه می باشند و قرار گرفتن بیشتر در معرض داده های زبانی، تدریس صریح ساختار افعال و تمرین افعال در متن های متفاوت می تواند در بهبود شرایط موثر واقع شود.
مقایسه واژه های مشتق و مرکب زبان فارسی به لحاظ نوع فرآیند واجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی فرآیندهای رایج در دو نوع واژه های مشتق و مرکب است. بدین منظور، با مراجعه به یک فرهنگ 40,000 واژه ای (مشیری، 1388) داده های مورد نیاز برای این پژوهش، جمع آوری و پس از تفکیک حدود 4034 واژه مشتق و 1464 واژه مرکب، فرآیندهای واجی رایج، در این دو گروه بررسی شده است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار excel و به کمک رایانه، درصد و بسامد وقوع این فرآیندها محاسبه گردیده است. برخی دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1- معمول ترین فرآیندهای واجی در واژه های مشتق، درج همخوان است. 2- معمول ترین فرآیندهای واجی در واژه های مرکب، حذف همخوان است. 3- در واژه های مشتق، حذف همخوان در جهت کاهش وزن هجا و حذف واکه در جهت افزایش وزن هجا عمل می نماید. 4- درج واکه در هر دو گروه مشتق و مرکب قابل مشاهده است.
دستور زبان ایلامی هخامنشی؛ بخش دوم: درآمد؛ قید؛ عدد؛ حرف ندا؛ نحو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ایلامی هخامنشی چندان متفاوت با دوره های پیشین این زبان است که می توان و به جاست دستور زبانی مستقل بر آن نوشته شود، چنان که پیپر (1955) نزدیک به شصت سال پیش چنین کرده است. نوشته حاضر دستور مستقلی است بر این زبان بنابر متن های ایلامی هخامنشی در کتیبه های شاهی هخامنشی و گل نوشته های دیوانی ایشان که بخش های قید، عدد، حرف ندا و نحو را شامل می شود. بخش های دیگر این دستور، در مقاله ای مستقل در شماره پیشین همین نشریه، منتشر شده است.
نمود واژگانی افعال مرکب در گویش بیرجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود از ویژگی های ساختاری و معنا شناختی فعل است که در زبان های مختلف به شیوه های متفاوت بازنمایی می شود و زمان دستوری را از زمان غیر دستوری متمایزمی کند. تاکنون دسته بندی ها ی متفاوتی از انواع نمود فعل ارائه شده است. با توجه به اهمیت مطالعه گویش های فارسی برای حفظ آنها و نیز دستیابی به قواعد متقن دستوری در گویش های مختلف فارسیدر این مقاله نمود واژگانی تداومی در افعال مرکب متناظر دارای همکرد ""کردن"" و ""داشتن"" در گویش بیرجندی بررسی شده است. داده های پژوهش نشان می دهد این افعال متناظر دارای نمودهای واژگانی متفاوتند و همکرد ""داشتن"" مفاهیم ""نهایت ناپذیری"" و ""تداوم عمل"" را به معنی فعل می افزاید. همچنین به تردید استاجی در خصوص وجود نمود مستمر در افعال مرکب دارای همکرد ""داشتن"" در زبان فارسی پاسخ داده شده است.
The Effects of Computerized Dynamic Assessment on Promoting At-Risk Advanced Iranian EFL Students’ Reading Skills(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dynamic Assessment (DA) is theoretically framed within Vygotsky’s Socio-Cultural Theory (SCT) and relies on reunification of assessment and instruction. This process-oriented study of reading comprehension aims at investigating the impacts of applying computerized dynamic assessment (C-DA) which is an ongoing strand of DA on promoting at-risk advanced Iranian EFL students’ reading skills. The sample of this study comprised of 32 advanced BA students selected based on convenience sampling from Teaching English as a Foreign Language (TEFL) undergraduates from a university in Iran. In this study, the DIALANG software and the Computerized Dynamic Reading Test (CDRT) were utilized to identify the individuals’ proficiency level and to examine the effectiveness of the enrichment program (EP) in DA respectively. Upon completion of the CDRT, the learners were presented with two mediated and unmediated scores. The formula called Learning Potential Score (LPS) was also utilized in order to measure the students’ potential for learning. Analysis of the results showed that a pretest (unmediated) score was a sufficient indication neither for measuring individuals’ ability nor for preparing an effective lesson plan for them. The findings of this investigation may prove to be significantly useful for those who are concerned about individuals requiring a lot of attention, that is, at-risk or retarded learners within the realm of DA.
Critical Pedagogy in the Context of Iran: Exploring English Teachers’ Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Three decades ago, the theory of education took a critical turn. From this perspective, classroom is no longer a public sphere of cultural assimilation but a site for identity struggle. The basic argument underlying such an approach is that education cannot be studied in isolation from an analysis of wider social and cultural influences. In such a context, this study investigated Iranian EFL teachers’ perceptions of the basic tenets of critical pedagogy. To this end, a mixed method approach was adopted and the data were gathered through in–depth interviews and questionnaires developed by the researchers. The participants of this study included 21 Iranian EFL teachers at the qualitative phase and 127 teachers at the quantitative phase. Qualitative data analysis included in-depth content analysis of oral data obtained from semi-structured interviews. Quantitative data analysis involved descriptive statistics and independent sample t-tests. The results indicated that Iranian EFL teachers were supportive of the basic tenets of critical pedagogy altogether. Also, mixed findings were obtained concerning their views according to their level of education and field of expertise. Based on the findings, several suggestions are made for classroom management, materials development, and teacher training programs.
Factors Influencing Iranian Untrained EFL Raters' Rating Group Oral Discussion Tasks: A Mixed Methods Design(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Using a mixed methods design, the present study attempted to identify the factors influencing Iranian untrained EFL raters in rating group oral discussion tasks. To fulfil this aim, 16 language learners of varying proficiency levels were selected and randomly assigned to groups of four and performed a group discussion task. Thirty two untrained raters were also selected based on their volunteer participations. They listened to the audio files of the group discussions and assigned a score of one to six to each language learners based on their own judgments. They also provided comments on each language learners’ performance pointing to why they assigned such scores. The researchers had an interview with the raters after the rating session as well. The quantitative phase investigated whether linguistic features of accuracy, fluency, complexity and amount of talk were attended to by the raters in terms of having any relationship to the scores the raters assigned. Speech rate as an index of fluency and amount of talk turned out to be significantly correlated with the scores. Of more importance was the qualitative phase with the aim of identifying other factors that may account for the scores. The comments provided by the raters on each score and the interviews were codified based on Content Analysis (CA) approach. It was found that the raters attend not only to the linguistic features in rating oral group discussions, but they are also sensitive to the interactional features like the roles the participants take in groups tasks and the overall interaction patterns of the groups. The findings of this study may shed light on group oral assessment in terms of training the raters rating group oral tests and developing rating scales specific for group oral assessment.