فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۲۱ تا ۶٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش مدبرانه، که اصلی جداناپذیر در آموزش است، هنوز مفهومی غیر واقعی دارد، احتمالاً به خاطر این است که زمانی در دسترس است که معلم ها با فرصت هایی برای ساخت دانش حرفه ای و نشان دادن تمرینات آموزش مدبرانه آماده می شوند. هدف مطالعه حاضر این است تا میزان سطح ادراک معلم های زبان انگلیسی از آموزش مدبرانه و نحوه ارائه آنها از این ادراک آزموده شود. برای این مطالعه طرحی چند روشی در دو مرحله آورده شد. در مرحله اول، داده ها از 60 معلم زبان انگلیسی با استفاده از یک پرسش نامه (اکبری، بهزادپور و دادوند، 2010) گردآوری شدند. در مرحله دوم، 6 معلم به صورت تصادفی در بین معلم هایی که نظرسنجی شده بودند انتخاب شدند و تدریس شان به صورت عملی مشاهده شد. پس از آن، مشاهدات توسط تکنیک نمودار صندلی بررسی شد تا بتوان نشانه هایی ازاستفاده آموزش مدبرانه در تدریس شان تحلیل شود. نتایج نشان دادند که معلم های تحت مطالعه درجه نسبتاً پایینی از این روش را بکار می گیرند و بیشتر تمایل داشتند به تدریس شخصی خودشان اکتفا کنند. پیشنهاد می شود برای اینکه معلم ها سطح قابل قبولی از یکپارچگی آموزش را بدست آورند، از شیوه های یادگیری دانش آموزانشان آگاهی یابند تا آنها را در جنبه های مهم تدریس درگیر کنند.
The Effect of Explicit and Implicit Instruction through Plays on EFL Learners’ Speech Act Production(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the general findings that address the positive contribution of teaching pragmatic features to interlanguage pragmatic development, the question as to the most effective method is far from being resolved. Moreover, the potential of literature as a means of introducing learners into the social practices and norms of the target culture, which underlie the pragmatic competence, has not been fully explored. This study, then, set out to investigate the possible contribution of plays, as a medium of instruction, to the pragmatic development through either explicit or implicit mode of instruction. To this end, 80 English-major university students were assigned to four experimental groups: two literary and two nonliterary groups. One of the literary groups (Implicit Play) received typographically enhanced plays containing the speech acts of apology, request, and refusal and the other (Explicit Play) received the same treatment in addition to the metapragmatic instruction on the acts. The medium of instruction for the nonliterary groups were dialogs containing the given functions; they were also given either enhanced input (Implicit Dialog) or input plus metapragmatic information (Explicit Dialog). Analyses of the four groups’ performance on a Written Discourse Completion Test (WDCT) before and after the treatment did not show any advantage for the literary medium, i.e., there was no significant difference between literary and nonliterary groups. It was rather the mode of instruction that mattered most, where explicit groups outperformed their implicit counterparts. These findings indicate that even though implicit teaching, that is, exposure to enhanced input followed by some awareness-raising tasks, is effective in pragmatic development, it cannot contribute so much to learning as can the explicit instruction
مقایسه الگوهای خواندن متون با طرح واره های فرهنگی آشنا و ناآشنا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی در فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگوهای خواندن متون با طرح واره های فرهنگی آشنا و ناآشنا به روش کیفی انجام شده است. حرکات چشمی تعداد 16 نفر از دانشجویان فارسی زبان در دو گروه 8 نفره ، مبتدی و پیشرفته از لحاظ سطح توانایی مهارتهای زبان انگلیسی ، با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از دستگاه ردیاب چشمی و مصاحبه ی شفاهی نشان می دهد که الف) الگوی پردازش خواندن دو گروه در دو متن با طرح واره های فرهنگی آشنا متفاوت است بطوریکه گروه پیشرفته بر روی قسمتهای آغازین و پایانی جملات متون نسبت به گروه مبتدی حرکات چشمی (پرش، خیرگی و بازگشت) کمتری داشتند. ب) گروه پیشرفته نیز همانند گروه مبتدی هنگام پردازش متون با طرح واره های فرهنگی ناآشنا همه ی قسمتهای متن را مورد بررسی قرار دادند. بدین معنی که طرح واره های فرهنگی ناآشنا ، فارغ از سطح شرکت کنندگان ، موجب تغییر الگوی پردازش خواندن و درک مطلب شده است.
نگرش معلمان زبان انگلیسی نسبت به بازخورد اصلاحی شفاهی و بکارگیری آن در سطوح مختلف بسندگی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی نگرش معلمان زبان انگلیسی نسبت به بازخورد اصلاحی شفاهی، بکارگیری آنها در دو سطح مبتدی و متوسط، و میزان تناسب نگرشها و بکارگیری آنان در این زمینه پرداخته است. بدین منظور، با معلمان مصاحبه شد و 40 ساعت مشاهده کلاسی در دو سطح انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که معلم ها در به کارگیری راهبردهای بازخوردی شفاهی در دو سطح تفاوت قابل توجهی داشتند، به طوری که راهبردهای ""اصلاح صریح""، ""فراخوانی""، ""سرنخ فرا زبانی""، ""درخواست توضیح"" و ""تکرار"" در سطح مبتدی بسامد بیشتری داشتند. علاوه بر این، تفاوت چندانی در تصحیح اشکالات دستوری، تلفظی و لغوی در دو سطح مشاهده نشد. نتایج همچنین نشان داد که در برخی موارد، نگرش و بکارگیری معلمان با هم مغایرت داشت که از جمله آن میتوان به حساسیت معلمان نسبت به اشکالات زبان آموزان، به کارگیری روشهای مختلف بازخورد اصلاحی، استفاده از بازخورد اصلاحی صریح و غیر صریح، اصلاح سریع و یا با تاخیر اشکالات زبان آموزان، اصلاح اشکالات کلی و جزیی، تمرکز بر روی اهداف زبانی متفاوت و توجه به تصحیح اشکالات توسط خود فرد، همکلاس و معلم اشاره کرد. در پایان این مقاله، به برخی از مفاهیم آموزشی مرتبط با این موضوع اشاره شده است.
The Effect of Post-text Feedback vs. Recast on Written Grammatical Accuracy of Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۹, Spring ۲۰۱۵
27 - 35
حوزههای تخصصی:
This study examined the effect of two types of feedback, post-text as a written feedback and recast as an oral one on written grammatical accuracy of Iranian intermediate EFL learners. To this end, 45 intermediate students who were studying at Ideal Language Institute in Sari were selected based on their performance on the Nelson proficiency test, and then divided into three groups (two experimental and one control groups) randomly. As pretest, the participants were asked to write 150-200 words about the worst memory they had in their life. Then, they were exposed to 10 weeks of treatment. Each week, they received a topic to write. One of the experimental groups received post-text feedback and another one recast. Afterwards, the three groups sat for the posttest. The obtained results were compared using ANCOVA. The findings revealed that there was a significant difference between the post-test scores of the students in different groups. It was made clear that both treatments were effective on the reduction of students grammatical errors in writing, but post-text feedback was much more effective than recast.
The Washback Effects of High School Third Grade Exam on EFL Teachersâ Methodology, Evaluation and Attitude(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract: The widespread use of test scores for different educational and social decision making purposes has made the washback effect of tests a distinct educational phenomenon (Cheng, 1997).The high school third grade final exam in the general educational system of Iran has for long been a high stake test designed to assess the achievement of high school graduates in different school subjects. The present study aimed to investigate the washback effect of this nation-wide exam on EFL teachers’ teaching methodology, assessment procedures, and attitudes towards different aspects of the educational system. For this purpose, a researcher made, validated questionnaire was administered to 160 EFL teachers. The results indicated that the third grade nation-wide final exam adversely affects EFL teachers’ teaching methodology and increases teaching to the test effect quite noticeably as they try to teach according to the content and format of the test. The results further showed an even stronger negative effect of the exam on EFL teachers’ assessment procedures. However, the teachers’ attitude towards different aspects of the educational system was not found to be as strongly affected as the other two variables. The findings of the study are of importance for testing and assessment bureaus in charge of extensive high stake tests development. Moreover, raising teachers’ awareness of the drawback of teaching-to-the test effect of such a high stake test might help them improve their teaching and evaluation practices.
تحلیل ساختار فعل مرکب در گویش فارسی اردکان یزد
حوزههای تخصصی:
گویش اردکان یزد یکی از گویش های فارسی استان یزد است که وجود تعداد زیادی از افعال مرکب در این گویش، توجه هر زبانشناسی را به خود جلب می کند. هدف از مقاله حاضر بررسی ساختاری انواع فعل مرکب در این گویش است. این مقاله می کوشد تا به این سؤالات پاسخ دهد: آیا افعال مرکب در این گویش را می توان بر اساس دسته بندی فعل مرکب دبیرمقدم (1374) توجیه کرد؟ در ساخت فعل مرکب در این گویش، چه نوع ترکیب هایی بیشتر دیده می شود؟ علاوه بر دسته بندی های ارائه شده توسط دبیرمقدم، آیا دسته بندی دیگری نیز در این گویش دیده می شود؟ نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد می توان دسته بندی دبیرمقدم را بر افعال مرکب در این گویش اعمال کرد. تمامی انواع دسته بندی های ارائه شده در مقاله دبیرمقدم در این گویش نیز وجود دارد و ترکیب بیشتر از انضمام مشاهده می شود. همچنین دسته بندی دیگری، علاوه بر دسته بندی ارائه شده توسط دبیرمقدم، در این گویش وجود دارد.
تعلیم و تربیت انتقادی: اصول، برنامه ریزی، عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت انتقادی در انگلیسی به عنوان زبان خارجی: اصول، برنامه ریزی، عملکرد لیلا اکبرپور دانشگاه شیراز رحمان صحراگرد دانشگاه شیراز پژوهش حاضر که بخشی از رساله دکتری نویسنده اول می باشد شرح تدوین یک کورس خواندن و درک مفاهیم بر اساس اصول تعلیم و تربیت انتفادی و تاثیر آن کورس بر دانش خواندن فراگیران زبان انگلیسی، انگیزش آن ها برای خواندن متون انگلیسی، چگونگی نگرش دموکراتیک آن ها به کلاس های درس انگلیسی و نیز نگرش آن ها نسبت به کورس پیشنهادی می باشد. در واقع، تحقیق حاضر گامی به سوی بررسی نتایج بر گرفته از مراحل نخستین رساله دکتری ذکر شده است که هدفش تدوین الگویی برای آموزش زبان انگلیسی در ایران بر اساس تعلیم و تربیت انتقادی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش 61 تن از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز (در دو گروه) بودند. 31 نفر از شرکت کنندگان که گروه گواه را تشکیل می دادند بر اساس روش های معمول که در ایران برای آموزش خواندن به کار گرفته می شود و 30 تن دیگر که گروه آزمایشی را تشکیل می دادند بر اساس کورس انتقادی آموزش دیدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس پیش آزمون و پس آزمون خواندن و درک مفاهیم، پرسشنامه انگیزش، پرسشنامه نگرش دموکراتیک و نیزنتایج تحلیل کیفی مصاحبه ها نشان داد که علی رغم مشکلاتی که حین انجام پژوهش در گروه آزمایشی وجود داشت، کورس پیشنهادی بر دانش خواندن شرکت کنندگان، نگرش دموکراتیک آن ها به دروس زبان انگلیسی و ایجاد انگیزه درآنان برای خواندن متون انگلیسی تاثیری مثبت نشان داد. نگرش شرکت کنندگان نسبت به کورس پیشنهادی نیز در قالب چهار تم که از نتایج تحلیل داده های کیفی پدید آمد بررسی شده و گزارش گردید. پیام اصلی این پژوهش کار آمدی اصول تعلیم و تربیت انتقادی در ایران است که برخی پژوهشگران آن ها را در شرایط فعلی غیر کارآمد دانسته اند.
ابعاد شناختی تخصّص در آموزش زبان انگلیسی(Cognitive Aspects of Teacher Expertise in ELT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی توانش شناختی مدرسین متخصّص زبان انگلیسی می باشد که برای نخستین بار به عنوان بخشی از جدیدترین مدل تحت پژوهش راجع به تعریف تخصّص در آموزش زبان انگلیسی در حیطه زبان شناسی کاربردی مطرح است. بدین منظور، تحقیقات پیشین در این زمینه مطالعه گردید که ماحصل آن استخراج ده تم شناختی بود که سپس از طریق مصاحبه هایی که با صاحب نظرانِ این رشته انجام گرفت مورد بررسی بیشتر واقع شد. مصاحبه شونده ها شامل اساتید دانشگاه در رشته زبان انگلیسی، تعلیم دهندگان معلمین زبان و نیز مدرّسین برجسته زبان انگلیسی در ایران بودند. ده تم استخراج شده مورد تأیید ایشان واقع شد که در نهایت شامل موارد ذیل هستند: سرعت در شناخت الگوها، توجه گزینشی، دیدگاه کلی نگر، حافظه برتر، سرعت در کدگزاری اطلاعات، قدرت پیش بینی، نگرش به نقش معلم، آگاهی از موقعیت-محور بودن رویدادهای کلاسی، آگاهی از سطح دانش، و برقراری ارتباط بین دانش پیشین و دانش جدید. در این مقاله هر یک از تم ها به همراه گزیده ای از سابقه تحقیقات پیشین و توصیفاتی از نظرات مصاحبه شوندگان به تفصیل آمده است. هم چنین بر این نکته تاکید شده است که ویژگی های شناختی مدرسین متخصّص تنها یک بعد از چند بعد مدل توصیفی تخصّص در آموزش زبان انگلیسی می باشد که در یک رساله تکمیلی دوره دکتری تخصّصی این رشته در حال تدوین می باشد.
تأثیر افتراقی بازخورد اصلاحی بر یادگیری جملات شرطی و حروف تعریف زبان انگلیسی در زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به مقایسة تأثیر دو نوع بازخورد مکتوب صورت محور (بازخورد اصلاحی مستقیم و توضیحات فرازبانی که به کل کلاس داده می شود) بر صحت و درستی به کار بردن جملة شرطی نوع سوم و حروف تعریف نامعین توسط زبان آموزان ایرانی می پردازد. در هر دو نوع بازخورد، یک بار فرصت بازنویسی به زبان آموزان داده شد و در بار دیگر چنین فرصتی به آن ها داده نشد. صحت و درستی در نوشتارهای جدید زبان آموزان سنجیده شد. بازخورد، منجر به افرایش صحت و درستی نوشتار در خصوص جملات شرطی غیر واقعی گردید. در این پژوهش نشان داده شد که کارآیی و اثر بخشی بازخورد اصلاحی مستقیم، طولانی مدت تر از توضیحات فرازبانی می باشد. همچنین دادن فرصت برای باز نویسی، تأثیر بازخورد را افزایش داد. در کل، در این مطالعه نشان داده شد که بازخورد اصلاحی مستقیم همراه با دادن فرصت برای بازنویسی، مؤثرترین نوع بازخورد می باشد.
نتایج حاکی است چنانچه بازخورد مکتوب صورت محور، دربارة چند ویژگی باشد که پیچیدگی و برجستگی آن ها متفاوت باشد، به احتمال قوی، زبان آموزان بر ساختاری تمرکز خواهند نمود که کمک بیشتری به فهم معنای کلی متن می کند. نتایج همچنین نشان داد که اصلاح مستقیم خطا و اشتباهات زبان آموزان، در رابطه با ساختارهای نحوی پیچیده، سودمندتر از دادن توضیحات فرازبانی در آن خصوص است.
Nominalization in the Research Article Discussion Sections of Local and International Journals of Applied Linguistics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the tendency of research article (RA) authors for the application of nominalization in RA discussion sections from the perspective of two discourse communities. To this end, 150 RA discussion sections were selected from local and international Applied Linguistics journals. Following the rhetorical structure analysis of the corpus and the move tagging, the authors analyzed the vertical and horizontal distribution of the nominalization types within and between the journals. The results demonstrated that international RA authors show a greater preference to use nominalization in certain moves of the discussion sections, and this can be explained by considering the move function and nominalization types. It was also revealed that a large number of nominalizations are located in some moves than others. In other words, authors use nominalization in these moves to ameliorate the style and the language of the discussion sections to sound more persuasive. Finally, fine-grained qualitative analyses are presented
هوش روایی و کیفیت ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاوه بر مهارت های زبانی در ترجمه که در طول چند دهه گذشته همواره مورد توجه محققان این رشته بوده، بسیاری از مباحث و مطالعات جدید در حوزه کیفیت ترجمه، معطوف به تأثیر غیرقابل انکار جنبه ذهنی و شناختی مترجم در ترجمه شده است. در این تحقیق در پی این هستیم تا از این رویکرد روان شناسانه استفاده کنیم و به بررسی رابطه احتمالی بین مفهوم نوظهور هوش روایی (در حوزه مطالعات ترجمه) و کیفیت ترجمه بپردازیم. در این مطالعه رابطه محتمل بین هوش روایی و کیفیت ترجمه مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق 104 دانشجوی سال چهارم ترم آخر رشته مطالعات ترجمه در مقطع کارشناسی شرکت کردند. یافته های تحقیق نشان دادند که رابطه معناداری بین کیفیت ترجمه دانشجویان و هوش روایی آن ها وجود دارد. تمام زیرگروه های هوش روایی نیز با کیفیت ترجمه رابطه ای معنادار داشتند. به علاوه، در این تحقیق تفاوت معناداری بین کیفیت ترجمه دو گروه دانشجویان با هوش روایی بالا و دانشجویان با هوش روایی پایین وجود داشت. در پایان، یافته های تحقیق مورد بحث و بررسی قرارگرفته اند و به نتایج حاصل از آن اشاره شده است.
بررسی خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طبقه بندی، تحلیل و مقایسه انواع خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر تهران در مقطع ابتدایی (پایه های سوم، چهارم، پنجم) و مقطع پیش حرفه ای (اول، دوم و سوم) انجام شده است. این پژوهش را می توان در زمره پژوهش های اکتشافی قلمداد کرد. پس از کشف خطاهای دستوری، طبقه بندی خطاها با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی صورت می-گیرد. ابزار پژوهش چهار داستان مصور است که روایی شان مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است و داستان این تصاویر توسط تک تک دانش آموزان به صورت نوشتاری روایت می شود. نمونه آماری 125 دانش آموز در مقطع ابتدایی و 143 دانش آموز در مقطع پیش حرفه ای در چهار مدرسه ویژه این دانش آموزان است. انتخاب مدارس به روش تصادفی نظام مند و انتخاب دانش آموزان با هدف گردآوری حداکثر داده ممکن، از طریق نمونه گیری در دسترس متشکل از کلیه دانش آموزان داوطلب در مدارس مورد نظر بوده است. اخطاهای دستوری در نمونه های مورد بررسی به دو گروه خطاهای ساخت واژی-نحوی (کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود؛ عدم مطابقه فعل با فاعل و عدم مطابقه اسم با ضمیر ) و خطاهای نحوی (حذف، افزودن، قلب، جایگزینی، هم آمیزی) قابل تقسیم است. حذف با 25% و کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود با 23% فراوانی، پر رخدادترین خطاها هستند. پربسامدترین خطاهای دستوری در کاربرد حرف اضافه دیده می شود. خطاهای نحوی 51 درصد و ساخت واژی-نحوی 49 درصد خطاها را در بر می گیرند که با توجه به گسترده تر بودن مقولات طبقه بندی شده در حیطه خطاهای نحوی، این توزیع درصد خطاها می-تواند نشان دهنده ضعف بیشتر این دانش آموزان در مقوله تصریف باشد.
خوانش راهبرد های ترجمه با الگوی برخورد «من غالب» با «دیگری مغلوب» از منظر اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که از سوسور به بعد بر جای مانده است، معنای واحدها به شکل جوهره ای و ایجابی در خود واحدها نمی باشد، بلکه معنا اساساً جنبه ای افتراقی دارد. از این منظر همة بها به «ارتباط» داده می شود تا به تک تک واحدها یا واژه ها به شکلی مجزا. همین مسئله دربارة سوژه («من»/ «ما») و هویت او نیز صدق می کند: سوژه نیز با «تفاوت»، خود را تعریف می کند و برای نائل آمدن به هویتی مشخص به دیگری («او») نیاز دارد. بر همین اساس، لاندوفسکی الگوی کلی را مطرح می کند که شامل چهار استراتژی گوناگون دربارة وجوه متفاوت برخورد «خودِ» غالب ِمرجع (یک گروه غالب مرجع) با «دیگری» مغلوب است؛ الگویی که باید آن را به شکل ریشه ای برگرفته از «مربع معناشناسی» گرمَس دانست. این استراتژی ها عبارت اند از شبیه سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی. هدف اصلی این مقاله این است که نشان دهد می توان این الگو را در قلمرو ترجمه که فضای پر تنش برخورد زبان خود با زبان دیگری بیگانه است، پیاده کرد. اما پرسش اصلی این است که اساساً چگونه می توان الگوی هویتی لاندوفسکی را برای خوانش تازه ای از استراتژی های ترجمه به کار برد؟
بازترکیبی مخصصه های صوری در حروف تعریف انگلیسی توسط فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Training Language Teachers: An educational semiotic model(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۲, Winter ۲۰۱۵
53 - 71
حوزههای تخصصی:
The changing culture toward multimodality enforces acquiring visual literacy in every aspect of today’s modern life. One of the fields intermingled with using various modes in different variations is language teaching and learning, especially for and by young learners. Young language learners’ (5-12 years old) lack of world experience forces them to make the most use of non-verbal modes of communication to receive and send the intended message, enhanced in foreign language learning environment. As a result, the language teacher him/herself will be supposed to be armed with visual literacy of this new language and to have the ability to successfully transmit this knowledge to the students. The present study aims to investigate whether the three focused factors in educational semiotics; namely, Process of abduction, Principle of kinesics, and Proxemics- proposed by Sert (2006) exist in the curriculum of Iranian pre-service language teachers in one of the educational districts in Isfahan. By distributing two questionnaires among TTC course instructors and pre-service teachers, and obtaining the percentage of the analyzed data, the findings showed that the number of institutes which focus on the matter are rare. Also, it was revealed that the pre-service teachers, majoring in English Language, performed better in terms of realizing the meaning of body language units and comparing and contrasting them (principle of abduction). The results will be useful for future teachers and their educational curriculum in favor of enhancing the fifth language skill, foreign language visual literacy.
Compréhension de Texte en Langue Étrangère: Élaboration d’un Modèle de Facteurs en Jeu (درک متن نوشتاری در زبان خارجی : طراحی انگاره ای برای عوامل تاثیرگذار بر آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان مهارت های زبانی، درک متون نوشتاری با سرعت مناسب مهمترین مهارت است. یادگیرندگان یک زبان خارجی یا دوم می توانند با تاکید بر مهارت درک خوانداری، پیشرفت چشمگیری در زمینه های علمی دیگر به ویژه در محیطهای رسمیِ آموزشی به دست آورند. عوامل بیشماری ممکن است بر فهم متون نوشتاری به یک زبان خارجی تاثیر گذارد. به نظر می رسد که تاکنون پژوهشهای پراکنده و ناقصی برای مطالعه ی این متغیرهای تاثیرگذار انجام شده است. هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی جامع تر برای شناخت این تنوع متغیرهای گوناگون می باشد. بدین منظور، در مرحله نخست پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و انواع مختلفی از متغیرها و عوامل استخراج گردید. سپس، مراجع و منابع این متغیرها شناسایی و طبقه بندی شد. واکاویهای این پژوهش نشان می دهد سه گروه اصلی از متغیرهای را می توان بر اساس منابع تولید آنها تشخیص داد و دسته-بندی کرد: متغیرهای خاص خوانندگان، متغیرهای مربوط به متون و متغیرهای وابسته به متن. به کمک نتایج حاصل از این پژوهش، ما انگاره ای را به عنوان نمایشی طرحواره از متغیرهای موثر بر درک متن زبان خارجی طراحی کرده ایم. در آموزش کارامدِ درک متن که برای اثربخشی بر متغیرهای درگیر در درک متن نوشتاری، از تکنیک های گوناگون آموزشی استفاده می کند، از این انگاره می توان بهره گرفت.
بررسی ساخت واژه ای، دستوری و معنایی فرایند تکرار در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم فرایند تکرار در زبان فارسی، شناسایی و معرفی الگوهای متنوع آن است. در این مقاله با استخراج قریب به 1500 واژه مکرر از فرهنگ ها و بررسی ساخت واژه ای، دستوری و معنایی آن ها به دسته بندی آن ها پرداخته ایم. از نظر ساخت واژه ای، الگوهای مختلف تکرار کامل (اعم از افزوده و ناافزوده) و ناقص (اعم از پیشوندی و پسوندی) مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های دستوری الگوها نشان می دهد پایه هایی که متعلق به طبقه های مختلف دستوری هستند، در فرایند تکرار می توانند دچار تغییرات دستوری شوند. از لحاظ معنایی، بررسی معانی مرکزی کلمات مکرر مشخص می سازد که الگوها از یک تا چندین معنای مرکزی در پایه های مختلف ایجاد می کنند. اما کانونی ترین و مرکزی ترین معنای واژه های مکرر در بیشتر موارد نوعی معنی ناپسند و تقلیل گرایانه و یا افزاینده است که در پس زمینه معنای ظاهری و مجازی تداعی می شود. از لحاظ سبکی بسیاری از الگوهای تکرار کامل، هم در زبان رسمی و هم در زبان عامیانه کاربرد دارند امّا بیشتر الگوهای تکرار ناقص در زبان عامیانه رایج ترند.
مقایسه واژه های مشتق و مرکب زبان فارسی به لحاظ نوع فرآیند واجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی فرآیندهای رایج در دو نوع واژه های مشتق و مرکب است. بدین منظور، با مراجعه به یک فرهنگ 40,000 واژه ای (مشیری، 1388) داده های مورد نیاز برای این پژوهش، جمع آوری و پس از تفکیک حدود 4034 واژه مشتق و 1464 واژه مرکب، فرآیندهای واجی رایج، در این دو گروه بررسی شده است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار excel و به کمک رایانه، درصد و بسامد وقوع این فرآیندها محاسبه گردیده است. برخی دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1- معمول ترین فرآیندهای واجی در واژه های مشتق، درج همخوان است. 2- معمول ترین فرآیندهای واجی در واژه های مرکب، حذف همخوان است. 3- در واژه های مشتق، حذف همخوان در جهت کاهش وزن هجا و حذف واکه در جهت افزایش وزن هجا عمل می نماید. 4- درج واکه در هر دو گروه مشتق و مرکب قابل مشاهده است.
بررسی چندمعنایی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی: فعل دیداری/ görmǝk / (دیدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش استعاره در چندمعنایی فعل دیداری فعل دیداری/görmǝk / (تماشا کردن) در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی است. این تحقیق توصیفی – اسنادی است و سعی شده تا معانی گوناگون فعل براساس رویکرد معنی شناسی شناختی ارائه دهد. جهت نیل به این هدف پیکره ی زبانی مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از پایگاه داده های زبان ترکی آذربایجانی از جمله فرهنگ های لغت، کتاب ها، مجلات، روزنامه ها و شم زبانی نویسنده می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهند که برای فعل دیداری /görmǝk / (تماشا کردن) 24 معنا بعد از طبقه بندی و انتزاع گونه های بافتی استخراج گردید. همچنین آنها نشان میدهند که چندمعنایی پدیدهای نظاممند بوده و عواملی همچون استعاره و مجاز در شکلگیری و توصیف آن بسیاردخیلند. به این ترتیب شبکه گسترده معنایی فعل شکل میگیرد و از سوی دیگر میتوان گفت که استعاره نقش پر رنگتری نسبت به مجاز در شکلگیری چندمعنایی و کاربرد فعل در بافتهای گوناگون دارد.