آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

مقاله حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخ نگاریِ خُرد در حوزه ترجمه (ازجمله کار آدامو، ۲۰۰۶) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول مانده و پراهمیت سعدی انگشت می گذارد: پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره دست. بدین منظور، پس از مروری بر پیشینه مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالی رویکرد تاریخ نگاریِ خُرد، گونه های مختلف ترجمه را در گلستان طبقه بندی و با تحلیل نمونه هایی از هریک، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی را کندوکاو کرده ایم. یافته های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی تلفیقی در ترجمه بهره می گیرد که گاه توأم با پای بندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی آلایشی است و گاه، در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله می گیرد و به ویژگی های سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان مسجع و موزون و توسل به آرایه های ادبی نزدیک می شود. در عین حال، سعدی در هر دو شیوه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر می رسد که در همه حال نیاز مخاطب را مدّ نظر داشته است. به طور کلی، سبک ترجمه سعدی نیز همچون سایر وجوه هنری او خلاف آمد عادتِ معمول در زمانه اوست و این دقیقاً نکته ای است که بر نبوغ یکّه و یگانه وی مهر تأیید می زند: سعدی در همه حال بی همتاست، در تألیف و در ترجمه.

تبلیغات