فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۲۱ تا ۵٬۸۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
Among the linguistic resources for creating grammatical metaphor, nominalization rewords processes and properties metaphorically as nouns within the experiential metafunction of language. Following Halliday's (1998a) classification of grammatical metaphor, the current study investigated nominalization exploited in an English applied linguistics textbook and its corresponding Persian translation. Selection of these textbooks was motivated by consulting 10 ELT professors. Analysis started by identifying nominalization instances and recurrent patterns of nominalization in the books through adopting a mixed approach. The frequency of nominal expressions was counted, and eventually chi-square was run to find out the probable significance of nominalization use in English and Persian academic text samples. The quantitative differences in using nominalization turned out to be significant, and results revealed variations in the ranking patterns of nominalization in both texts. Qualities as entities tended to recur more in English than in Persian. However, the noun to noun modifier was frequently exploited in the Persian translation. The similarities in the employment of nominalization patterns might reflect the awareness of both the author and the translator of the role of metadiscourse markers in scientific texts. The main reason for the differences lies in the matter that knowledge is realized in different languages. The findings of this study have implications for textbook writers, English for Academic Purposes students, and translators.
مقاله به زبان انگلیسی: هوش چندگانه , ارزیابی نمونه کارها مبتنی بر گفتگو ,افزایش مهارت های تفکر مرتبه بالاتر (Multiple Intelligences, Dialogic-Based Portfolio Assessment, and the Enhancement of Higher Order Thinking)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیرا در پاسخ به نیاز رو به رشد برای پرورش مهارت های تفکر، بسیاری از مدرسان زبان های خارجی اقدام به بررسی تاثیر روش های گوناگون تدریس بر افزایش مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر کردند. با این حال، مطالعات کمی اثر ترکیب نظریه هوش چند گانه گاردنر با ارزیابی گفتوگومحور نمونه کارها را در بهبود مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر بررسی کرده است. بنابراین،در پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ادغام هوش چندگانه با ارزیابی گفتگو محور نمونه کارها در تسریع یادگیری مهارت های تفکر مرتبه بالاتر ، زبان آموزان دو کلاس شامل چهل دانشجوی مشغول به تدریس در موسسه جهاد دانشگاهی کرج به طور نصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند که درگروه کنترل، روش تدریس بر اساس بررسی مستمرمبتنی بر گفتگو در فعالیت های نوشتاری و در گروه آزمایش بر اساس ادغام هوش چندگانه با ارزیابی گفتگو محور نمونه کارها بود. نتایج MANOVA نشان داد فراگیران در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پیشرفت بیشتری در یادگیری مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر داشتند.. این یافته ها بر لزوم در نظر گرفتن هوش غالب زبان آموزان به عنوان یک معیار برای انتخاب تکالیف برای ارتقاء مهارت های تفکر مرتبه بالاتر تاکید می کنند
فرایند «میان هشت» در زبان فارسی: بافت آوایی یا شرایط ساخت واژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی فرایند میان هشت در زبان فارسی می پردازد. میان هشت نوعی فرایند افزون است که طی آن یک واج به یک واژه اضافه می شود. میان هشت در زبان فارسی به دو گونة میان هشت همخوان و میان هشت واکه بروز می یابد که در این مقاله در مورد هر دو گونة میان هشت بحث شده است. ضمن بررسی داده ها و ارائة دو فرضیة متفاوت و بررسی آن ها، این نتیجه به دست می آید که در زبان فارسی فرایند میان هشت همخوان، فرایندی اجباری برای تبدیل ساخت هجایی نامطلوب به ساخت مطلوب است و با کاربرد ده همخوان بنا بر شرایط ساخت واژی، نحوی و آوایی میان دو واکه صورت می گیرد. اما میان هشت واکه در واژه های فارسی اصیل فرایندی اختیاری و سبکی است که برای آسانی تلفظ و خوش آهنگی به کار می رود. این فرایند در واژه های قرضی برای شکستن خوشة همخوانی آغاز واژه به کار می رود تا ساخت واژه منطبق بر قواعد هجاآرایی زبان فارسی شود.
بررسی طرحواره های وجهیت در زبان فارسی با رویکرد شناختی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در پی بررسی چگونگی تبیین وجهیت در زبان فارسی، در قالب انگاره شناختی و رابطه وجه و وجهیت در زبان فارسی هستیم. هدف اصلی از انجام این پژوهش، مطالعه نظام وجهیت بر اساس نظریه های زبان شناسی شناختی و آزمودن نظریه های موجود با داده های فارسی است. بدین منظور، ابتدا پاره ای ملاحظات نظری این حوزه را مطرح کرده و سپس، بر اساس آنها، داده های زبان فارسی را تحلیل می نماییم؛ همچنین تعامل وجهیت با مقولات دستوری «گواه نمایی»، «عامل نفی» و «زمان دستوری» را نشان می دهیم. داده های این مقاله مبتنی بر شمّ زبانی گردآورنده جمع آوری شده اند. با مطالعه چهار فعل وجهی «باید، شاید، توانستن و خواستن» می توان چنین عنوان کرد که مفاهیم وجهیت این افعال بسیار تحت تأثیر «عامل نفی، زمان دستوری و وجه» در پاره گفتارها است و بر اساس ملاک های معنایی شناختی چون جایگاه قدرت، جهت جبر و ذهنیت قابل تببین هستند. در این راستا با توجه به مفاهیم شناختی ذهنیت، مقوله جبر و پویایی، اسنادسازهای زمینه و واقعیت تحولی می توانیم «باید و شاید» را افعال وجهی و «توانستن و خواستن» را افعال نیمه وجهی قلمداد نماییم؛ و دیگر اینکه برخلاف زبان انگلیسی این افعال جزو اسنادسازهای زمینه محسوب نمی شوند بلکه وجه در زبان فاسی نقش اسنادساز زمینه را بر عهده دارد.
نقد و بررسی آبان یشت (سرود اوستایی در ستایش اردوی سور اناهید، تألیف چنگیز مولایی، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، 1392)
حوزه های تخصصی:
«آبان یشت» پژوهش و تحقیق دکتر چنگیز مولایی است که در سال 1392 در مجموعة «ایران باستان» از انتشارات دایرة المعارف بزرگ اسلامی چاپ شده و موضوع آن شرح و بررسی آبان یشت است. آبان یشت نام سرود پنجم از یشت های اوستاست که به ستایش آناهیتا، ایزدبانوی آب ها و نعمت و فراوانی در معتقدات ایرانیان باستان اختصاص دارد. این سرود با 133 بند، در شمار مفصل ترین یشت ها به شمار می رود و از نظر زبانی و درون مایه، در شمار چند یشت کهن اوستاست. مضمون آبان یشت توصیف و ستایش آناهیتا و درخواست یاری از اوست. در این سرود، از شاهان اساطیری و پهلوانان داستان های کهن ایرانیان که با انگیزه های متفاوت آناهیتا را ستوده اند و از لطف او برخوردار شده اند یا از لطف او بی نصیب مانده اند، سخن رفته است.
کتاب «آبان یشت» با پیشگفتاری آغاز می شود که محقق در آن، اهمیت این یشت و لزوم پرداختن به آن و شیوة کار خود را بیان کرده است (مولایی، 1392: 1 6) و پس از آن، مقدمه ای دربارة محتوا و ساختار آبان یشت تدوین کرده (همان: 9 14) و به معرفی دست نویس های آبان یشت (همان: 14 20) و ترجمه های پیشین آن (همان: 20 21) پرداخته است. در ادامه، محقق به تفصیل، نام و صفات این ایزدبانو را شرح داده، به بررسی ریشه شناختی آن ها پرداخته و نکاتی دربارة اهمیت این ایزد بانو در اساطیر ایرانی و نقش و کارکرد آن بیان کرده است (همان: 21 38).
بخش اصلی کتاب به متن، ترجمه و یادداشت ها اختصاص دارد. هر بند از متن اوستایی واج نویسی شده و در زیر هر بند، ترجمة آن به فارسی ذکر شده است (همان: 39 148). یادداشت های مفصل کتاب دربارة حالت برخی اسم ها و صفات، برخی نکات دستوری، معانی واژه ها و مسائل ریشه شناختی، اسطوره ای و فرهنگی است و البته در بررسی موارد مذکور، به نظرات محققان و ایران شناسانی که به مطالعة «آبان یشت» پرداخته اند، استناد شده است (همان: 149 318). پس از یادداشت ها، منابع ذکر شده و در پایان کتاب، برای نام متون و نیز واژه هایی که در متن کتاب ذکر شده اند، نمایه هایی تنظیم شده است.
مولایی در این پژوهش، کتاب ها و مقالات بسیاری را که به نکات مختلف آبان یشت پرداخته اند، مطالعه و مطالب آن ها را در پژوهش خویش ذکر کرده است و در مواردی که بین نظرات محققان، اختلافی وجود داشته، یکی از نظرات را برگزیده و نتیجه گیری کرده است. این کتب و مقالات به زبان های انگلیسی، فرانسه و آلمانی بوده اند و پیداست که محقق برای تدوین چنین اثری وقت بسیاری صرف کرده است تا بتواند حاصل مطالعات انجام گرفته دربارة آبان یشت را در قالب چنین اثری ارائه دهد.
در این مقاله، برخی نکات این کتاب شرح و نقد می شود. غالب این نکات تنها دربارة کتاب «آبان یشت» صادق نیست، بلکه پیشنهاد هایی است که در کار بررسی زبان های کهن ایرانی لازم به نظر می رسد و بهتر است به آن ها توجه بیشتری شود.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر موضوع و نوع فعالیت نوشتاری بر عملکرد آزمون شوندگان: بررسی فعالیتهای نوشتاری آیلس (Task Type and Prompt Effect on Test Performance: A Focus on IELTS Academic Writing Tasks)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزمونهای استاندارد نظیر تافل وآیلس تاثیر بسزایی در سرنوشت آموزشی افراد دارند. اخیرا چنین آزمونهایی، علاوه بر فعالیت های نوشتاری مستقل از فعالیت های ترکیبی در جهت سنجش واقعی تر مهارت نوشتاری بهره می برند. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد آزمون شوندگان در فعالیت های نوشتاری مستقل و ترکیبی آیلس و تاثیر موضوع نوشتاری بر این عملکرد بود. به این منظور، 56 نفر از دانشجویان سال آخر رشتة زبان و ادبیات انگلیسی در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان همگی در کلاس مقاله نویسی ثبت نام کرده بودند. پس از آموزش و تمرین کافی، شرکت کنندگان در 4 آزمون نوشتاری آیلس ( دو فعالیت مستقل و دو فعالیت ترکیبی) شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که نوع فعالیت نوشتاری تاثیر معنا داری بر عملکرد نوشتاری نداشت چرا که عملکرد آزمون شوندگان در فعالیت های نوشتاری مستقل و ترکیبی تفاوت معنی داری را نشان نداد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که عملکرد آزمون شوندگان در فعالیت های نوشتاری مستقل آیلس بر اساس موضوع فعالیت نوشتاری به طور معنی داری متفاوت بود. نتایج به طور کلی بیانگر پایایی بالای نمرات حاصل از فعالیت نوشتاری ترکیبی آیلس بود.
وراثت و انگیختگی رابطه صورت و معنی در واژگان: نمونه هایی از واژه سازی زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
مفهوم وراثتِ پیش فرض از مفاهیم اساسی مورد استفاده در رویکردهای شبکه ای است که دانش زبانی را متشکل از گره های ساختی در سطوح مختلف انتزاع و روابط سلسله مراتبی بین آن ها در نظر می گیرد. بر اساس این سازوکار، مشخصات مربوط به هر ویژگی از گره بالاتر به گره پایین تر به ارث می رسد، مگر آنکه گره پایین تر خود دارای مشخصات دیگری برای آن ویژگی باشد. اهمیت چنین سازوکاری به هنگام توصیف آن دسته از ساخت های زبانی مشخص می شود که با وجود داشتن نقاط مشترک، دارای ویژگی های متفاوتی نیز هستند. به کمک وراثت پیش فرض می توان بدون از دست دادن تعمیم های کلی ناظر بر ساخت های مشابه، تمایزهای آن ها را نیز توجیه کرد و بدون نیاز به قائل شدن به موارد استثنا، مرتبط بودن چنین ساخت هایی را در شبکه زبانی نشان داد. نوشته حاضر با اتخاذ رویکرد صرف ساخت محور و تمرکز بر شیوه تعبیر مفهوم وراثت در این رویکرد تحت عنوان انگیختگی، درصدد تشریح نقش الگوهای واژه سازی در تولید و درک واژه های پیچیده ای برمی آید که لزوماً و در تمامی ویژگی های صوری و معنایی، با الگوی مربوط به خود مطابقت ندارند. به این منظور، نمونه هایی از سه الگوی واژه سازی « زار»، « ش» و «آمیز» در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرند و با استفاده از سه مفهوم طرح واره ساختی، وراثت پیش فرض و انگیختگی مدرج، چگونگی امکان تولید نمونه های ظاهراً استثنا که مرتبط با این الگوها هستند، توجیه می شود.
از «توان داشتن» تا «توانستن»، بحثی در نحوه ایجاد فعل غیرشخصی «توان» در زبان فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
vساخت افعال غیرشخصی زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی میانه و باستان دارد و بررسی این افعال بدون انجام پژوهشی دقیق در صورت های پیشین آنها غیرممکن است. یکی از این افعال توان است که ساخت آن در زبان فارسی میانه، به رغم کاربرد پربسامد آن در متون بازمانده از این زبان که در نتیجه باعث غنای اطلاعاتی ما در مورد این ساخت شده است، مورد اختلاف پژوهندگان مسائل دستوری زبان فارسی میانه است. این اختلاف و تشویش آراء در مورد واژه tuwān و ساخت غیرشخصی ایجادشده با آن حاصل عدم توجّه پژوهندگان به یکی از ساختارهای جملات اسمی در زبان فارسی میانه است. این ساختار در زبان فارسی میانه برای بیان معنای «داشتن» استفاده می شود و شامل مفعول غیرصریح، مسندالیه و فعل ربطی اختیاری است. هدف این مقاله نخست تعیین مقوله صرفی و معنای واژه tuwān است و سپس اثبات این مسئله که جملات اسمی با معنای «داشتن» ژرف ساخت فعل غیر شخصی توان را تشکیل می دهند.
تحلیل زمان و شاخص های زمانی در ضرب المثل ها با رویکرد نشانه-معناشناسی، مورد مطالعه: زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها گونة خاصی از گفتمان هستند که مانند اصطلاحات عمل می کنند و با وجود فراوانی لغات، در آن ها یک واحد ثابت معنایی به وجود آمده که حتی مفهوم آن از نظر معناشناسی غیر قابل تغییر و از پیش تعیین شده است.
اما مسئله ای که قابل توجه و تأمل به نظر می رسد این است که با شنیدن ضرب المثل و یا خواندن آن، مخاطب در چه زمانی در گفته پردازی قرار می گیرد؟ چگونه ضرب المثل ها قادرند زمان متفاوتی مانند زمان حالتی را خلق کنند؟ با توجه به اینکه عمل گفته پردازی پویا است و هر پویایی ای باید دارای بعد زمانی باشد، چگونه مخاطب ضرب المثل، در این تعامل گفتمانی می تواند در وضعیت جدیدی قرار بگیرد؟
روشی که ما برای پاسخ به این سؤالات برگزیده ایم، روش نشانه- معنا شناسی است که فونتنی، برتراند، بوردرن و دیگر نشانه شناسان مکتب پاریس، در چند سال اخیر تحت عنوان «نظام زمانیت در گفتمان ها» مطرح کرده اند. با تکیه بر این روش و همچنین با استفاده از فلسفة پدیدار شناسی، نظام زمانی ضرب المثل ها را تحلیل خواهیم کرد.
هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهیم چگونه مخاطب ضرب المثل می تواند از وضعیت انفصال وجودی به وضعیت اتصال حالتی که عامل تجربه آن را ایجاد می کند، انتقال یافته و در سطحی از آگاهی و شناخت قرار بگیرد که بتواند «اکنون» را درک کند و همچنین تبیین این مسئله که چگونه زمان دستوری می تواند در این نوع گفته ها که اغلب «زمان حال» است، دخالت داشته باشد.
نگاهی به فرایند تبدیل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر به مطالعه فرایند تبدیل در زبان فارسی در چارچوب کی فر(2005) می پردازد. هدف از این پژوهش توصیف انواع فرایند تبدیل در زبان فارسی است. بدین منظور ابتدا فهرستی از واژه هایی که به بیش از یک مقوله تحوی تعلق دارند از فرهنگ لغت صدری افشار و همکاران (1381) استخراج شده و بر اساس نوع مقوله نحوی شان گروه بندی می شوند. پس از قرار دادن واژه ها در 6 گروه، هر گروه به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد تا مشخص شود آیا حضور این واژه ها در بیش از یک مقوله نحوی حاصل فرایند تبدیل است یا خیر؟ برای این منظور از معیارهای سه گانه کی فر(2005) با نام های طبقه، واژگانی شدگی، و جهت استفاده می کنیم. بررسی شش گروه واژه های استخراج شده نشان می دهد که در زبان فارسی می توان به وجود سه نوع تبدیل قائل شد: 1) تبدیل صفت به اسم 2) تبدیل صفت به قید 3) تبدیل فعل به اسم. واژه های کلیدی: فرایند تبدیل، طبقه، واژگانی شدگی، جهت
تعادل زیباشناختی در ترجمه متون ادبی از منظر زیباشناسی دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعادل زیباشناختی نوعی از تعادل میان متن ترجمه شده و متن اصلی تعریف می شود که براساس آن دو متن از درجه تفسیرپذیری یا صراحت معنایی نسبتا یکسانی برخوردارند و این مستلزم آن است که موارد عدم قطعیت معنی در هر دو متن کم و بیش یکسان باشد. مفهوم عدم قطعیت معنی را نخستین بار پدیدار شناس لهستانی رومن اینگاردن به عنوان یکی از ویژگیهای متون ادبی بکار برد و پس از آن دو نظریه پرداز زیباشناسی، آیزر و یاس، آن را در نظریه های متفاوت خود به کار گرفتند. در این مقاله پس از تعریف مفهوم تعادل زیباشناختی بر اساس مفهوم عدم قطعیت معنی، اهمیت این مفهوم را در ترجمه های مختلف کتاب پبامبر نوشته جبران خلیل جبران نشان می دهیم. تحلیلی که بر چهارده ترجمه از سه جمله انتخابی کتاب فوق صورت گرفته نشان می دهد که مترجمان بیش از آن که در پی ایجاد تعادل زیباشناختی باشند در پی ایجاد تصریح بیشتر و در نتیجه دور شدن از تعادل زیباشناختی بوده اند.
جایگاه ساختاری «چرا» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به توصیف و تبیین جایگاه پرسشواژه «چرا» در زبان فارسی می پردازد. در مورد جایگاه پرسشواژه افزوده «چرا» ، دو نظر متفاوت وجود دارد، یکی آن است که «چرا» بعد از فعل یعنی در سمت راست آن تولید شده و به اجبار به سمت چپ فعل حرکت می کند و دیگری که در این مقاله برای اول بار آن را پیشنهاد می کنیم، آن که «چرا» از همان ابتدا در سمت چپ فعل تولید شده و به جایگاهی بالاتر در همان سمت جا به جا می شود. در این مقاله با بهره جویی از ترتیب خطی عناصر در ساختار نحوی جمله و همچنین با استفاده از دسته ای شواهد از دیدگاه دوم حمایت می کنیم و «چرا» را به عنوان پرسشواژه گروه علت در گروه فعلی کوچک قرار می دهیم و به پیروی از رویکرد شلانسکی وسوئر(2011) آن را به مشخص گر گروه استفهام جا به جا می کنیم.
بررسی تأثیر موقعیت ارتباطی بر انتخاب راه بردهای ادب در مکالمه های دانش آموزان دختر دبیرستانی در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکالمه های دختران دبیرستانی در شهرستان بیرجند، تفاوت هایی در شیوه استفاده از راه بردهای ادب در موقعیت های ارتباطی مختلف دیده می شود. در پژوهش حاضر، راه بردهای ادب مورد استفاده در پیکره ای از مکالمه های تعدادی از دختران نوجوان بیرجندی را در موقعیت های ارتباط با همسالان، خانواده (خواهر بزرگ تر) و دبیران توصیف، تحلیل و مقایسه کرده و میزان تأثیر موقعیت ارتباطی (رابطه بین گوینده و شنونده) را بر انتخاب انواع راه بردهای ادب نشان داده ایم. برای انجام دادن این پژوهش، نخست، داده های پژوهش را از طریق مشاهده مستقیم و ضبط مکالمه های دانش آموزان در موقعیت های یاد شده گرد آورده و سپس آن ها را طبقه بندی و تحلیل کرده ایم. نتایج تحقیق، بیانگر آن است که میزان استفاده از انواع مختلف راه بردهای ادب در موقعیت های مختلف، با یکدیگر متفاوت و ادب سلبی [3] در همه موقعیت ها، از ادب ایجابی [4] ، رایج تر است. در میان راه بردهای ادب سلبی، استفاده از پرسش، هنگام ارتباط با همسالان و خانواده، از همه موارد، بیشتر و معذرت خواهی، از همه کمتراست. هنگام ارتباط با دبیران، برخلاف زمان ارتباط با همسالان و خانواده، راه بردهای غیر مستقیم، از دیگر راه بردها کمتر و احترام، بیشتر از دیگر راه برد ها به کار می رود. استفاده از راه برد بیان مستقیم [5] در قالب صورت امری، هنگام ارتباط با همسالان، از دیگر راه بردها و موقعیت ها بیشتر و هنگام ارتباط با دبیران، کمتر است. استفاده از ادب سلبی نیز در مقایسه با دیگر راه بردها، هنگام ارتباط با دبیران، رایج تر است.
Promoting EFL Learners' Reading Comprehension Skills through Dynamic Assessment Using Guthke's Lerntest Approach
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۲, Issue ۵, Spring ۲۰۱۴
35 - 42
حوزه های تخصصی:
The current study was intended to investigate the impact of Dynamic Assessment (DA) on promoting reading comprehension ability of Iranian male and female EFL learners, focusing on Guthke's Lerntest approach. In this study, the researcher used DA which unifies instruction with assessment to provide learners with mediation to promote their hidden potential during assessment. In this action research project, Guthke's Lerntest approach was used to develop the reading comprehension skill classes that integrated mediation with assessment to support 60 Iranian EFL learners' reading skill. The Guthke's lerntest approach and the mediation design are presented in detail in this article. The participants' reading scores are presented to show the effect of Guthke's Lerntest approach on promoting Iranian EFL learners' reading performance. In addition, the participants' pre and post-test scores were compared to determine whether the participants revealed significant progress after receiving Guthke's Lerntest approach in reading comprehension setting. The findings showed that participants of experimental group significantly outperformed the one in the static way. In conclusion, the results of the study revealed that employing the Guthke's Lerntest approach can offer a new condition to enhance the EFL learners' reading comprehension ability and that doing research in this field can be beneficial for EFL learners, English instructors and other researchers in other fields.
بررسی نشانه شناختی شعر(( مسافر)) سپهری برمبنای نشانه شناسی ساختارگرا ؛ الگوی ریفاتر ویاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی ساختارگرا درپی کشف نشانه های درون متن است وساختارگرایان، معنارادر روابط میان اجزای متن می جوین د؛آنها با خوانش خلاق در پی یافتن نشانه ها هستند،تا به مفهوم متن دست یابند. ساختارگرایی بانظریه ((دریافت)) همسویی دارد؛ قبل ازطرح مبحث ساختارگرایی متن درسایه مؤلف قرارداشت اماپس ازاین که رولان بارت نظریه ی((مرگ مؤلف)) رامطرح کرد،خواننده،خ وانش خلاق واکتشافی متن، اهمیت یافت. پس ازبارت نظریه پردازان مختلف ازمنظرهای گوناگون به خوانش متون روی آوردند،ازجمله ریفاتر که معنای متن راحاصل دریافت هاوانتظارات خواننده می داند و یاکوبسن ،عوامل سازنده پیام راکه دربردارنده متن هم هست شامل:گوینده،مخاطب،موضوع ،پیام،مجرای ارتباط ورمز می داند،وی این اجزا را پردازنده نقش های شش گانه زبان (عاطفی،ترغیبی ،ارجاعی، فرازبانی، همدلی وادبی) می شمارد هدف مقاله آن است که نشان دهد الگوی ساختارگرای ریفاترو یاکوبسن درتحلیل شعر((مسافر)) تاچه اندازه به خوانش خلاق شعرمنتهی می گردد. بخش اول این مقاله، به معرفی رویکرد نظری ریفاتر وسپس برمبنای آن به خوانش شعر((مسافر)) می پردازد. ودربخش دوم نیز،الگوی ارتباط یاکوبسن را طرح وبرمبنای آن پیام های متن را مشخص می کند. نتیجه پژوهش بیانگراین نکته است که اگرچه هردوالگو به دریافت ها وبرداشت های مشابهی منتهی می شوند، الگوی ریفاترکارآمدتروگسترش پذیرتر به نظرمی رسد
نقد و بررسی سرفصل درس متون نظم و نثر رشتة زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی و ضرورت بازنگری در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرفصل درسی به منزلة یکی از ارکان اصلی آموزش، در کنار راه بردهای تدریس و کتاب های مناسب، می تواند نقش به سزایی در تحقق و پیش برد اهداف هر درس داشته باشد. یکی از دروس پایة رشتة زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی، که نقش کارامدی در تقویت مهارت های ترجمه، خواندن، ذوق ادبی، و سبک شناسی دارد، درس «متون نظم و نثر عربی» است. برای این درس هر چند سال یک بار از سوی شورای برنامه ریزی درسی وزارت علوم سرفصلی پیش نهاد می گردد، ولی با توجه به نارضایتی برخی از استادان این رشته، به نظر می رسد سرفصل موجود با اهداف مورد انتظار این درس هم خوانی کامل را ندارد. از این رو نویسندگان در پژوهش حاضر می کوشند با استفاده از نظر استادان، به نقد و آسیب شناسی سرفصل این درس بپردازند و در نهایت سرفصلی متناسب با این درس پیش نهاد دهند. برخی از یافته های پژوهش نشان داد که سرفصل موجود بسیار کلی است و شایسته است در دو بخش نظم و نثر به طور جداگانه طراحی گردد.
بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی معیارهای نمره دهی تولیدات کنش های کلامی تحسین در میان معلمان غیر بومی زبان انگلیسی (Iranian Non-native English Speaking Teachers’ Rating Criteria Regarding the Speech Act of Compliment: An Investigation of Teachers’ Variables)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی معیارهایی است که معلمان غیر بومی زبان انگلیسی (ایرانی) در نمره دهی تولیدات کنش های کلامی تحسین مورد ملاحظه قرار داده اند. به علاوه تاثیر جنسیت و سابقه تدریس نیز مورد توجه قرار گرفته است. داده مورد استفاده در این تحقیق از طریق پرسشنامه WDCT از میان شصت معلم ایرانی جمع آوری شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نمره دهندگان در مجموع هفت معیار کلی را در فرایند نمره دهی به پاسخ های زبان آموزان انگلیسی ایرانی مورد ملاحظه قرار دادند. به علاوه، نتایج آزمون t و chi-squares نشان داد در حالیکه تفاوت معنا داری میان نمره دهی معلمان وجود نداشت، تفاوت در معیارهای نمره دهی معنی دار بود. در نهایت، نتایج این مطالعه اهمیت آموزش جنبه های pragmalinguistic و sociopragmatics منظور شناختی معلمان را به ما متذکر می شود.
رابطة بین سبک های تفکر و آگاهی فراشناختی دربین زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطة بین سبک های تفکر و آگاهی فراشناختی دانشجویان رشته های مترجمی، ادبیات و آموزش زبان انگلیسی را بررسی کردیم. همچنین، در تلاش برای دریافت این بودیم که آیا سبک های تفکر می توانند آگاهی فراشناختی را پیش بینی کنند یا خیر. پرسشنامة سبک های تفکر و آگاهی فراشناختی بین 100 زبان آموزی که دانشجوی سال آخر مقطع کارشناسی در رشته های مترجمی، ادبیات و آموزش زبان انگلیسی دانشگاه سیستان وبلوچستان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان بودند، توزیع شد. پایایی پرسشنامه ها تأیید شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که کارکردها و سطوح سبک های تفکر، همبستگی مثبت معنی داری با آگاهی فراشناختی دارند. به علاوه، ارتباط مثبت معنی داری بین سبک های سلسله مراتبی، نظام گریز و آگاهی فراشناختی مشاهده شد. طبق نتایج به دست آمده، هیچ گونه ارتباط معنی داری بین سبک های تک سالار، الیگارشی و محافظه کار با آگاهی فراشناختی گزارش نشد. افزون براین، تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنی داری بین دو دامنة سبک های تفکر؛ یعنی، درون گرا و برون گرا و دانش شناخت به عنوان یکی از اجزای فراشناخت بود.
نمود جنسیت در کتاب American English File(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنوز جنسیت مشخصة متمایز کننده ای در جوامع کنونی و نیز در کتاب های درسی که بخش عمدة مواد درسی را در تدریس و یادگیری زبان دوم تشکیل می دهد، قلمداد می-گردد. تبعیض جنسیتی و نابرابری باعث ایجاد ایدئولوژی های خاصی در زبان آموزان می شود و حتی می تواند نگرش آن ها را نسبت به یادگیری زبان تحت تأثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تبعیض جنسیتی در کتاب آموزشی American English File (Book 4) بوده است که اخیراً در کلاس های انگلیسی سطح پیشرفته در برخی از آموزشگاه ها و آزمایشگاه های زبان در ایران تدریس می شود. تحلیل متون و تصاویر این کتاب براساس سه معیار اولویت نام بردن جنس مذکر و مؤنث در یک عبارت، نوع مشاغل برای هر یک از دو جنس مذکر و مؤنث و تعداد شخصیت های معروف ذکرشده برای هرکدام صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کمی (آمار توصیفی) و کیفی (تحلیل متون) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کمی و کیفی نشان داد که حضور زنان در متون خواندنی و نیز در تصاویر این کتاب که در یک کشورغربی که مدعی تساوی حقوق مردان و زنان است- نوشته و چاپ شده اند، برپایة برخی از پیش داروی ها و قالب-های ذهنی مبتنی بر تبعیض جنسیتی بوده است.