فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، نخست صفات مرکبِ کردی هورامی پاوه، از فرهنگ فارسی-کردی (سه جلدی) (مردوخ روحانی و دیگران، 1385) گردآوری شده اند؛ همچنین، یکی از نگارندگان که گویشور هورامی پاوه است، 25 صفت مرکب دیگر را بدان ها افزوده است. سپس این داده ها، در چارچوب صرف شناختی و براساس مدل پیشنهادی هماوند (2011) بررسی و روابط معنایی بین هسته و توصیفگر در آن ها برپایه سه عملکرد شناختی مقوله سازی، پیکربندی و مفهوم سازی مشخص شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد نُه مقوله از یازده مقوله پیشنهادی هماوند (شامل صفاتی که در آن ها توصیفگر هدف یا مکان هسته را نشان می دهد یا فاقد ویژگی بیان شده توسط هسته است یا هسته نوع، ویژگی، اندازه، عملکرد، تمایل یا حرکت به سمتِ توصیفگر را نشان می دهد)، به علاوه چهار مقوله دیگر که در مدل پیشنهادی هماوند به آن ها اشاره ای نشده است (شامل صفاتی که در آن ها توصیفگر کمیت هسته، محدوده فعّالیت هسته، ویژگی هسته و تشابه هسته به چیزی رانشان می دهد) در صفات مرکب زبان کردی هورامی پاوه وجود دارند. درضمن، سه قلمرو درون طبقه ای و سه قلمرو برون طبقه ای و شش نوع تعبیر در این صفات قابل تشخیص است.
مقایسه میزان اضطراب و عملکرد نوشتاری در بازخورد حضوری و برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، با تمرکز بر بازخورد اصلاحی به تحلیل تعامل پیچیده میان بازخورد، اضطراب و عملکرد نوشتاری در یادگیری زبان دوم پرداخته می شود. گرچه همچنان بحث ها در خصوص کارایی بازخورد ادامه دارد، پژوهش های پیشین بر تاثیر مثبت این نوع بازخورد بر جنبه های زبانی در نوشتار تاکید می کند. ویژگی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازخورد حضوری و برخط بر کنش های عاطفی و نتایج یادگیری در زبان های کمتر تدریس شده مانند زبان ژاپنی است. این مطالعه مبتنی بر نظریه شناخت اجتماعی، چگونگی تعامل باورها و منابع بازخورد زبان آموزان با اضطراب را برای شکل دادن مهارت نوشتن بررسی و رابطه پیچیده بین بازخورد، اضطراب و عملکرد نوشتاری را در شرایط مختلف (بازخورد برخط و حضوری مدرس و هم کلاسی) را بررسی می کند. به این منظور، 84 زبان آموز زبان ژاپنی به نگارش انشای ژاپنی پرداخته و به پرسشنامه اضطراب پاسخ دادند که سطح اضطراب و عملکرد نوشتاری آنان در شرایط بازخورد برخط و حضوری از مدرس و هم کلاسی بررسی شد. نتایج نشان داد که ارتباط معنا داری بین کاهش اضطراب و بهبود انشا وجود دارد. این ارتباط در بازخورد همکلاسی قوی تر است. به علاوه، فارغ از شرایط بازخورد، زبان آموزانی که از هم کلاسی بازخورد دریافت می کنند، اضطراب کمتری را تجربه می کنند. هم چنین، بازخورد مدرس به صورت چشمگیری کیفیت انشا را افزایش داده و بر اضطراب غلبه می کند. این موضوع بر نقش کلیدی نگرش زبان آموزان در شکل دهی تجارب یادگیری تاکید می کند. پژوهش حاضر همچنین بر اهمیت راهبردهای آموزشی مناسب در بهینه سازی نتایج یادگیری زبان با در نظر گرفتن وضعیت عاطفی و ترجیحات زبان آموزان در طراحی بازخورد موثر تاکید می کند.
A Study of Saleh Hosseni’s Style in Three English Novels Translated into Persian through Universals of Translation
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۸, No. ۱, Winter ۲۰۲۳
87 - 100
حوزه های تخصصی:
This paper aimsto reveal how the universals of translation (henceforth, UsT) can beregarded as a manner to examine the translator'sstyle in the TL. In doing so, this paper examines how Saleh Hosseini, as an Iranian literary translator, made his style through the changes he completed at each micro-and macro-levels shift to result in his discursive presence and/or style in the novels he has translated into Persian. After having reviewed the main theories on shifts including Nida, Catford, Leuven-Zwart, and Baker, this paper takes Baker’s definition of style as the translator’s ‘thumbprint’ as a way to approach the UsT in Hosseini’s Persian translations. Having occurred with the translated texts than with the original, the UsT are: ‘explicitation’, ‘normalization’, ‘levelling out’, and ‘simplification’ (Baker, 1996). Having selected 44 sentences from the three translated novels into Persian by Hosseini as a corpus, this paper indicates that the ratio of ‘normalization’ is much higher than the other three universals, meaning that Hosseini, through adhering to the norms of the Persian language, came to this universal as one of the signposts of his discursive presence, voice, and style in his translations.
آموزش ضرب المثل فارسی به غیرفارسی زبانان درس «خواندن متون مطبوعاتی» به عنوان مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
497 - 508
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل، یکی از فرم های زبان است که هم از فرهنگ تأثیر می پذیرد و هم بر فرهنگ تأثیر می گذارد. به آسانی پیداست که ضرب المثل در متون مطبوعاتی، به ویژه در تیتر اخبار زبان فارسی و چینی زیاد به کار می رود، اما بعضی وقت ها با وجود ظاهر مشابه، کاربرد و پس زمینه آنها کاملاً متفاوت است. ازاین رو تمرکز این تحقیق، مبتنی بر این سؤال اصلی است که چطور در کلاس «خواندن متون مطبوعاتی» ضرب المثل های فارسی را به غیرفارسی زبانان تدریس می کنیم. بر اساس مطالعات صورت گرفته، شباهت و تفاوت کاربرد، پس زمینه ضرب المثل های دو زبان و روش تدریس تحلیل و بررسی خواهد شد. هنگام خواندن اخبار دو کشور، به دلیل تفاوت های فرهنگی ممکن است میان خوانندگان سوءتفاهم پیش آید. به عنوان یک زبان آموز و مترجم باید روش ترجمه مناسب تر را انتخاب کنیم تا درک متقابل میان مردم دو کشور تقویت شود. چکیده ضرب المثل، یکی از فرم های زبان است که هم از فرهنگ تأثیر می پذیرد، و هم در فرهنگ تأثیر می گذارد. به آسانی پیداست که ضرب المثل در متون مطبوعاتی، به ویژه در تیتر اخبار زبان فارسی و چینی زیاد به کار می روند، اما بعضی وقتها کاربرد و پس زمینه ی آنها یکسان نیست. از این رو تمرکز این تحقیق، مبتنی بر این سؤال اصلی است که چطور در کلاس «خواندن متون مطبوعاتی» ضرب المثل های فارسی را به غیر فارسی زبانان تدریس می کنیم. بر اساس مطالعات صورت گرفته، درباره ی کاربرد شباهت و پس زمینه های تفاوت دو زبان، روش تدریس ضرب المثل و فرهنگ مربوط به آنها و راه ترجمه ی مناسب تحلیل و بررسی خواهد شود.
Construction of Iranian TEFL Doctoral Candidates’ Scholarly Position during Writing for Publication(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study sought to investigate how doctoral candidates are positioned by journal editors and reviewers and how they establish their own position while attempting to get published, as well as the challenges and opportunities they confront throughout this process. Data were gathered from two doctoral candidates at a public university employing a mixed-methods conversion design whose qualitative phase was a multiple case study. In-depth interviews, metalinguistic commentary, and document analysis were used to track the positioning patterns. Data analysis utilizing the Appraisal model revealed that doctoral candidates were perceived as novice researchers by journal editors and reviewers. In addition, doctoral candidates’ own positioning gradually shifted from being novice and intolerant researchers to being independent and tolerant ones. Moreover, the findings revealed that doctoral candidates face different challenges during the process of writing for publication, which makes this process more difficult for them. Based on the interviews, different requirements from different journals, obligations, limited sources of help, and lack of experience were among the most important challenges the participants had to deal with. On the other hand, they mentioned that publication provided them with the chance of expressing themselves and having their own voice, which could be considered as an opportunity in this process.
تحلیل نمود ایستایی و فعّالیتی در کردی کلهری (بر اساس رویکرد فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برپایه رویکرد فازی کرافت (2012) به واکاوی نمودهای ایستایی و فعّالیتی در کردی کلهری پرداخته است. باتوجه به طبقه بندی کرافت (2012) از انواع نمود، می توان چنین مطرح کرد که چهار نمود ایستایی گذرا، ایستایی ناگذرای ذاتی، ایستایی ناگذرای اکتسابی و نمود ایستایی نقطه ای نیز در کردی کلهری وجود دارد. همچنین در این زبان نمودهای فعّالیتی به دو نوع نمود فعّالیتی مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شوند. تحلیل داده ها نشان داد که وجه مشترک چهار نمود ایستایی در کردی کلهری نقطه ای بودن فاز نمایه شده آن ها در بُعد کیفی است و تفاوت این نمودها در بسط فاز نمایه شده آن ها در بُعد زمان است. فازهای نمایه شده نمودهای فعّالیتی در دو بُعد زمان و بُعد کیفی گسترش می یابد که ازاین نظر، آن ها با نمودهای ایستایی تفاوت دارند. علاوه براین، تحلیل فازی، تفاوت بین نمودهای فعّالیتی مستقیم و غیرمستقیم را این گونه مشخص کرد که در نمود فعّالیتی مستقیم یک تغییر مستقیم و پیوسته در امتداد بُعد کیفی وجود دارد؛ اما در نمود فعّالیتی غیرمستقیم شاهد چنین وضعیتی نیستیم. باتوجه به تحلیل داده ها نتیجه گرفته می شود که تحلیل فازی می تواند تبیینی مناسب از تفاوت ها و ویژگی های مقوله نمود واژگانی به ویژه دو نوع نمود ایستا و فعّالیتی در کردی کلهری به دست دهد.
Representation of Feelings in Translation of Anti-racism Novels: A Case Study of Beloved by Toni Morrison
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۸, No. ۱, Winter ۲۰۲۳
117 - 127
حوزه های تخصصی:
Anti-racism novels, portraying racism in all areas of wealth and income, education, health care, civil rights, life in North America and apartheid in South Africa, can create awareness toward different kinds of oppression that people suffered during different periods. The purpose of this study is to present a thematic analysis of Persian translations of Morrison’s Beloved (1987) from English between 1978 and 2005/ 1357 and 1384 by Gulrukh Sa’īdnīyā, Sānāz Sihatī, and Shīrīndukht Daghīghīān applying the theory of the structure of feeling by Williams (1983). In order to do this study, sentimental scenes of Beloved, examining the destructive legacy of slavery, which were translated during the period under study were examined. Persian translations of these scenes were identified, and the representations of the feelings in the identified scenes were analyzed based on the theory of the structure of feeling by Williams (1983). Based on the findings, it can be concluded that the three translators seemed to be able to transfer the representations of the identified sentimental scenes, such as fury and resentment into Persian. Furthermore, the findings suggest that translation of anti-racism novels plays a significant role in transferring representation of feelings of oppressed people into other nations.
زبان شناسی زیست محیطی: زبان، محیط زیست، و داستان هایی که با آنها زندگی می کنیم (ویراست دوم). آرن استیبی؛ لندن: راتلج، 2021؛ 260 صفحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
303 - 318
حوزه های تخصصی:
کتاب زبان شناسی زیست محیطی: زبان، محیط زیست، و داستان هایی که با آن ها زندگی می کنیم، نوشته آرن استیبی، زبان شناس و بوم شناس بریتانیایی، ویراست دوم کتابی است که نخستین بار در سال 2015 توسط انتشارات راتلج به چاپ رسید و از برجسته ترین آثاری محسوب می شد که به طور متمرکز به این حوزه میان رشته ای نسبتاً نوظهور از زبان شناسی کاربردی پرداخته بود. ویراست دوم کتاب (استیبی، 2021) در قالب یازده فصل تنظیم شده است که به همراه پیوست منابع داده ها و واژه نامه اصطلاحات تخصصی انتهای کتاب مجموعاً شامل 260 صفحه می شود. این نوشتار ابتدا مرور کوتاهی خواهد داشت بر پیشینه اصطلاح «زبان شناسی زیست محیطی»، و مسیر شکل گیری این شاخه میان رشته ای جدید و گستره مطالعات آن؛ چرا که، همانطور که اغلب در مورد بسیاری از شاخه های علمی اتفاق می افتد، این اصطلاح پوششی و سایر اصطلاحات مرتبط با آن از آغاز شکل گیری این حوزه به معانی مختلفی کاربرد داشته اند. سپس در ادامه، به بررسی محتوای کتاب در ویراست دوم آن پرداخته خواهد شد.
متمم مفعول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متمم مفعول به عنوان یکی از مقولات مهم و چالش برانگیز دستوری از گذشته تاکنون مورد توجه زبان شناسان و دستورنویسان واقع شده است. پژوهش حاضر ساخت دارای مقوله متمم مفعول را بر اساس سه فرضیه اساسی تحت عنوان نظریه خرده جمله، نظریه محمول سازی و نظریه محمول مرکب مورد بررسی قرار می دهد. اغلب زبان شناسان و دستور نویسانی که تاکنون ساخت متمم مفعول را در زبان فارسی بررسی کرده اند، دیدگاهی مشابه نظریه محمولسازی ارائه نموده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحلیل ساخت حاوی متمم مفعول بر اساس نظریه محمول سازی با اصول نظریه حاکمیت و مرجع گزینی و برنامه کمینه گرا همچون معیار نقش معنایی، اصل فرافکن و فرضیه اعطای نقش تتای یکسان (یوتا) مغایرت دارد. همچنین تحلیل ساخت مذبور بر اساس نظریه محمول مرکب از یک سو، با افزایش تعداد افعال مرکب در زبان فارسی زایایی و اصل اقتصاد زبانی را نادیده می گیرد و از سوی دیگر رابطه گزاره ای بین متمم مفعول و گروه اسمی پیش از آن را از دست می دهد. در ادامه به پیروی از رویکرد خرده-جمله و با استناد به استدلال هایی نظیر تناوب موضوعی، محدودیت گزینشی، ابهام در جملات مرکب استفهامی، حضور در بافت های نحوی مختلف، اصطلاح پاره، رابطه تطابق، هم تعبیری، آزمون پاره جمله، قلب نحوی، خلأ نحوی، آزمون جایگزینی با ضمیر و توزیع انواع گروه اسمی به عنوان فاعل ساخت خرده جمله نشان داده می شود که ساخت دارای متمم مفعول را باید به همراه گروه اسمی پیش از آن به عنوان سازه ای مستقل تحت عنوان ساخت خرده جمله در نظر گرفت.
بررسی ساخت آغازگری در متون فارسی میانه از منظر فرانقش متنی رویکرد نقشگرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
9 - 40
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد تا به بررسی برخی ویژگی های متنی در متون دوره میانه زبان فارسی بپردازد. پژوهش حاضر می تواند زمینه ای را برای مقایسه متون دوره های پیشین زبان فارسی با فارسی امروز فراهم آورد. بر اساس چنین دستاوردهایی، می توان بررسی کرد که در سطح بازنمایی ساخت آغازگری و نحوه چینش پیام چه تغییراتی در روند تکوین زبان فارسی صورت گرفته است. بنا بر نظر هلیدی متیسون، آغازگر نقطه عزیمت پیام است و جایگاه بند را در درون متن تعیین می کند. به منظور انجام پژوهش حاضر، متن روایی کارنامه اردشیر بابکان و متن اندرزی دینکرد ششم انتخاب شدند. نتایج نشان می دهند که بیشترین بسامد وقوع آغازگر در هر دو متن، متعلق به آغازگرهای مرکب و بی نشان است و بسامد آن در هر متن تقریبا 65% است. در این میان، الگوی «آغازگر متنی (ساختاری) + آغازگر مبتدایی» بالاترین درصد وقوع را دارد. باتوجه به این امر می توان ادعا کرد که در این دوره برای آغاز پیام غالباً از این الگو استفاده می شده است. درصد وقوع آغازگرهای بینافردی (وجه) در کارنامه اردشیر بابکان بسیار پایین است، باوجوداین، درصد وقوع این آغازگر در دینکرد ششم قابل توجه است. نکته قابل تأمل دیگر در متن دینکرد ششم وجود آغازگرهای گسسته است، یعنی بخشی از آغازگر در ابتدای جمله می آید و پس از آن اجزای دیگر جمله قرار می گیرند؛ ادامه آغازگر بعد از اجزای دیگر جمله می آید. همچنین، بررسی ویژگی نشانداری و بی نشانی در فارسی میانه و مقایسه آن با فارسی امروز نشان دهنده تغییر در گروه های نشانداری و بی نشانی در زبان فارسی است. این امر می تواند زمینه را برای مطالعات شناختی بازکند.
نگرش دستور شناختی به پدیده حذف در ساخت های همپایه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
233 - 264
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی چگونگی مفهوم سازی حذف در ساخت های هم پایه فارسی، با رویکرد دستور شناختی پرداخته ایم. از دید لنگکر (Langacker, 2012, p. 585)، حذف به مواردی گفته می شود که در آن ها یک عبارت، جمله نیست، ولی در قیاس با عبارت دیگری که جمله است، تفسیری جمله گونه می یابد. بر مبنای پژوهش های انجام گرفته در زبان انگلیسی، انتظار بر آن بود که دستور شناختی با کمک مفاهیم متمایز و ضد متمایز از عهده تبیین حذف در ساخت های هم پایه فارسی برآید. برای آزمودن این امر، تعداد 405 داده دارای ساخت همپایه از دو روزنامه پرشمارگانِ شرق و اعتماد گرد آوری شده و ساخت های دارای حذف را از متن آن ها برگزیدیم. سپس، با کمک ابزار نظری پژوهش، به بررسی آن ها پرداختیم. یافته ها نشان دادند که حذف ساخت های همپایه در زبان فارسی به کمک پنجره های توجه و بر اساس مفاهیم متمایز و ضد متمایز قابل تبیین است، به گونه ای که متمایز و ضدمتمایز، همپایه های ساخت موردنظر را تشکیل می دهند. بنابراین، بدون در نظر گرفتن کلاسیک بودن یا نبودن سازه های همپایه ، حذف ساخت های همپایه در زبان فارسی بدون ایجاد چالش برای نظریه در چارچوب دستور شناختی تبیین می شود.
Modality- and Task-Specific Impairments in Speaking and Reading: A Case Report From Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
9 - 30
حوزه های تخصصی:
The question of whether specific patterns of impairment across different language modalities are isolated, associated, or doubly dissociated has been a major theoretical issue in aphasiology. In this paper, we describe modality- and task-specific language impairments in a Persian-speaking patient (AG) with ischemic stroke. AG’s overall language impairments were evaluated using the bedside version of Persian Western Aphasia Battery (P-WAB-1), which indicated an Aphasia Quotient (AQ) index of 86. Moreover, his performance on the Reading subtests of the Persian Diagnostic Aphasia Battery (P-DAB-3) indicated a Language Quotient (LQ) index of 60. We also evaluated his word reading, sentence reading, and sentence repetition using the subtests of the Persian version of the Bilingual Aphasia Test (BAT). Based on his performance on these assessment tools during the chronic post-onset time, AG was diagnosed with transcortical motor aphasia. Notably, he exhibited two striking characteristics, namely, (a) a modality-specific dissociation, with severely impaired reading comprehension in the face of relatively spared auditory comprehension; and (b) a set of task-specific agrammatic symptoms in verbal expression and out-loud sentence reading in the context of relatively well-preserved sentence repetition. The general characteristics of our patient’s grammatical violations also highlight certain universal and language-specific agrammatic impairments. The present clinical linguistic data argue against the existence of monolithic speech-related regions in the brain.
متغیرهای مؤثر در ظهور / عدم ظهور «را» در گفتار فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
225 - 252
حوزه های تخصصی:
در پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر این پرسش مطرح است که وجود چه متغیرهایی سبب ظهور یا عدم ظهور «را» در گفتار گویشوران زبان فارسیِ معیار است. بنابراین، جمله هایی تک مفعولی مطابقِ شم زبانی نگارندگان تولید شد تا براساس آن ها متغیرهایِ مشخصه های معناییِ مفعول، مشخصه های معناییِ فعل، و تأثیرپذیری مفعول از فعل با استفاده از رویکردهای آیسن (Aissen, 2003)، نَس (Nass, 2004)، روستین (Rothstein, 2008a; Rothstein, 2008b)، وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008)، و بیورز (Beavers, 2011) توصیف و تحلیل شوند. در زبان فارسی معیار، نه تنها جان داری گروه اسمی مفعول مستقیم، بلکه معرفگی و مشخص بودن آن نیز در ظهور و عدم ظهور «را» نقش دارد، به گونه ای که مفعول مستقیم جان دار و معرفه با «را» نمایان می شود. بنابراین، پیوستار معرفگی و جان داری همواره معنادار نیست و جمله هایی وجود دارد که آن را نقض می کند. بنابراین، یافته های نگارندگان کاملاً همسو با یافته های آیسن (Aissen, 2003) نیست. یافته های مقاله حاضر هم راستا با نَس (Nass, 2004) نشان داد با کاهش میزان تغییر در موجودیت، میزان تأثیرپذیری نیز کمتر می شود و «را» باید در ساختار جمله حضور داشته باشد، ولی حضور مفعول مؤثر و متأثر در جایگاه نحوی مفعول تاثیری در امکان ظهور و عدم ظهور «را» ندارد. طبقه بندی وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008) نیز نمی تواند دلیل ظهور و یا عدم ظهور «را» را تبیین کند، زیرا افعالی وجود دارند که مفعولشان هم با «را» و هم بدون آن نمایان می شود. طبقه بندی بیورز (Beavers, 2011) نیز ظهور و عدم ظهور «را» را نمی تواند تبیی ن کند، زیرا حتی افعال یک گروه نیز گاهی رفتار های متفاوتی در پذیرش «را» نشان می دهند. همچنین، هر چه تأثیرپذیری مفعول از فعل کمتر باشد، امکان تظاهر آشکار «را» بیشتر می شود.
رابطه بین عواطف معلّم، نوازه گری و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 107
حوزه های تخصصی:
بررسی حاضر، با به کارگیری طرح تحقیقاتی تلفیقی، به بررسی عوامل پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی در متغیرهای عواطف معلّم و نوازه گری برای یادگیرندگان زبان انگلیسی می پردازد. همچنین، این مطالعه نگرش دانشجویان درباره نقش عواطف معلّم و نوازه گری در پیشرفت تحصیلی شان را می کاود. در این راستا، 232 دانشجوی زبان انگلیسی بر اساس نمونه گیری در دسترس و شش دانشجو هم در مرحله کیفی بر اساس اشباع داده ها شرکت داشتند. برای سنجش عواطف معلّم و میزان نوازه ای که دانش آموزان در کلاس دریافت می کنند، از پرسشنامه های معتبر مربوطه استفاده شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری بین عواطف معلّم، نوازه گری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی وجود دارد. همچنین، نتایج به دست آمده از رگرسیون چندگانه نشان داد که عواطف معلّم پیش بینی کننده بهتری برای پیشرفت تحصیلی است. همچنین، نتایج کیفی این پژوهش، پس از مشخص کردن توافق و پایایی درون موضوعیِ داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، 11 مضمون مشترک به دست داد. نتایج نشان می دهد نوازه گری و نوازه شوندگی منجر به برقراری ارتباط مؤثرتر بین معلّم و زبان آموز می شود.
Formative Assessment Feedback to Enhance the Writing Performance of Iranian IELTS Candidates: Blending Teacher and Automated Writing Evaluation
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۱, Winter and Spring ۲۰۲۳
206 - 224
حوزه های تخصصی:
With the incremental integration of technology in writing assessment, technology-generated feedback has found its way to take further steps toward replacing human correcting and rating. Yet, further investigation is deemed necessary regarding its potential use either as a supplement to or replacement for human feedback. This embedded mixed-method research aims to investigate three groups of Iranian intermediate IELTS applicants who received automated, teacher, and blended (automated + teacher) feedback modes on different aspects of writing when practicing for the writing skill of IELTS. Furthermore, a structured written interview was conducted to explore learners’ perception (attitude, clarity, preference) of the mode of feedback they received. Findings revealed that students who received teacher-only and blended feedback performed better in writing. Also, the blended feedback group outperformed the others regarding task response, the teacher feedback group in cohesion and coherence, and the automated feedback group in lexical resource. The analysis of the interviews revealed that learners had high opinion regarding the clarity of all feedback modes and learners’ attitude about feedback modes were positive. However, they highly preferred the blended one. The findings suggest new ideas that can facilitate learning and assessing writing and recommend that teachers provide comprehensive, accurate, and continuous feedback as a means of formative assessment.
تمرین حساسیت دستور زبان و درک مطلب: شواهدی از زبان آموزان ایرانی ESP (زبان انگلیسی برای اهداف ویژه) در مقطع کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق پیش رو، بررسی این موضوع بود که آیا مداخله ی تمرین حساسیت دستور زبان می تواند باعث پیشرفت بیشتر در درک مطلب زبان آموزان ایرانی ESP (زبان انگلیسی برای اهداف خاص) در مقطع کارشناسی رشته حسابداری شود. بهمین منظور، 40 نفر از زبان آموزان ایرانی ESP در مقطع کارشناسی حسابداری از طریق اجرای OPT انتخاب شده و در آزمایش این مطالعه شرکت کردند. آنها به دو گروه آزمایشی و مقایسه ای تقسیم شده و تحت پیش آزمون درک مطلب قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش، 5 جلسه درمانی تمرین حساسیت دستورزبان (آزمونهایGJ ) و گروه کنترل، دارونما را دریافت کردند. در نهایت، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها توسط آزمون تی نمونه مستقل بین پس آزمونها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون تی زوجی برای نشان دادن پیشرفت احتمالی گروهها، استفاده شد. نتایج حاکی از عملکرد بهتر گروه آزمایش بود که نمرات بالاتری را در پس آزمون درک مطلب پس از 5 جلسه درمان دریافت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل عملکرد آزمون درک مطلب زبان آموزان که به صورت مقایسه ای بین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل به طور مستقل انجام شد، نشان می دهد که شرکت کنندگان با درجه حساسیت گرامری بالاتر، عملکرد موفقیت آمیزتری را در آزمون درک مطلب ESP خود منعکس کردند. این می تواند به این معنی باشد که درمان می تواند به آنها کمک کند تا نیازهای مرتبط با خواندن خود را در طول فرآیند یادگیری نشان دهند
Creating Lexical Phrases within Construction Grammar and their Application in Persian Dictionaries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
119 - 147
حوزه های تخصصی:
Idioms and collocations are part of lexical phrases which are of high importance in lexicography. One of the criteria for distinguishing these two types of phrases from each other is the inflexibility of their constituent elements. Idioms, unlike collocations, are not flexible in terms of word order and are always used in a fixed and specific form. The purpose of the present article was to show firstly whether all Persian idioms are inflexible against syntactic changes or some are flexible; secondly, to indicate how a new lexical phrase is created as a result of converting an idiom into a collocation. To illustrate this phenomenon, a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria not merely semantic, was provided. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: ‘passivization’, ‘clefting’, ‘dislocation’, and ‘interrogation’. Two hundred idioms were collected from two of the most up-to-date and comprehensive sources, namely Farsi Amiyaneh Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and the two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). Some idioms were flexible to syntactic changes, and behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to introducing a new definition of these phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. The result showed that converting an idiom into a collocation always creates a lexical phrase or lexeme with a new meaning. Finally, a plan was introduced to represent such idioms practically in Persian dictionaries.
Examining the Impact of Implementing Nicenet on Teaching Grammar Structures to Develop Writing skill among Iranian EFL Intermediate Learners
حوزه های تخصصی:
It is possible that technology possesses a unique place in language teaching and learning. Research on CALL in the Iranian L2 context is rather scarce. This research intends to explore the impact of administering Nicenet as one of the virtual learning environments (VLE)'s on linguistic use and grammar instruction in writing. The design of the research was quasi-experimental method having a pre-test and a post-test. The subjects were chosen through the convenience sampling strategy and were assigned randomly into experimental and control groups (female = 21, male = 21) and control (female = 21, male = 21). The independent variable in this research was the teaching linguistic use (grammar) through Nicenet. The dependent variable was the participants’ linguistic use (grammar) as reflected by the writing test. The participants were chosen concerning their performance on the Oxford Placement Test (OPT) and were homogenized accordingly. The outcome of inferential statistical tests, ran through Mann-Whitney, depicted that there was a statistically significant variation between the accomplishments mean scores of the learners of the experimental group who learned the grammar through computer and the control group who studied the same syntactic item utilizing the traditional strategy. The results also showed that the accomplishment in the post-test for both the experimental and control groups is related to the treatment. The results depicted that computer as an instrument and Nicenet as an application could assist learners to escalate their grammar acquisition.
Fairness in Classroom Language Assessment from EFL Teachers' Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The significance of fairness in assessment is not a subject of doubt for educationalists even with fundamentally contrastive perspectives, but the study of methodological means for safeguarding this concept in educational classroom contexts has only received the scant attention of the researchers and educationalists. On this basis, this study intended to conceptualize foreign language (FL) classroom assessment fairness from EFL teachers' perspective. For this purpose and as a part of a larger enterprise, the researchers first strived for the creation and validation of a Classroom Assessment Fairness Scale (CAFS). This process was informed by the related literature and applied a critical incident technique. To verify the scale's validity and reliability, it was first expert viewed and modified accordingly; next pilot-tested on a group of 250 teachers, and finally, the amassed data were subjected to exploratory and confirmatory factorial analyses and internal consistency measures. The validated scale was taken by 120 Iranian EFL teachers. Descriptive analyses indicated that the EFL teachers were familiar with fairness principles in classroom assessment practices. They were aware of the significance of the opportunity to learn, the opportunity to demonstrate learning, the no-harm principle, the constructive classroom environment, and transparency as the constructive elements of classroom assessment practices' fairness. However, the same familiarity and awareness were not guaranteed for the score pollution component. The results further demonstrated that the teachers' gender, educational degree, teaching experience, and teaching context led to statistically significant differences among EFL teachers' attitudes to classroom assessment fairness.
Gender Identity in Verb Type Occurrences: A Study of ‘Active’ Series(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present research was an attempt to investigate gender portrayal represented in EFL reading textbooks. Using Johnson and Young’s (2002) verb taxonomy , the reading passages of the four books of the Active Skills for Reading series were selected as the corpus. Qualitative content analysis was employed to identify the type and frequency of verb categories including, action , competition/destruction , agency/control , limited, state, feeling and nurturing , and negative verbs. Based on the results of statistical analysis, no significant difference was demonstrated in frequencies of verb types assigned to each gender other than in Action and Limited verb elements which were biased toward males. Moreover, it was revealed that males were assigned to some social roles which were traditionally attributed to female characters. In addition, the findings revealed that there was no significant difference between doer vs. receiver roles allocated to male and female characters. The results of the study can shed more light on micro and macro policymaking in the area of education, language teaching, curriculum development, and materials preparation for EFL courses.