فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نیروی انسانی، امکانات و تجهیزات از عناصر اصلی مراقبت های بهداشتی و درمانی می باشند. هدف پژوهش مقایسه منابع مذکور با استانداردهای وزارت بهداشت، جهت پیدا کردن نواقص و ارایه راه حل های لازم بوده است.
روش بررسی: پژوهش کاربردی -توصیفی بوده است. جامعه پژوهش 31 عدد مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی و خانه های بهداشت شبکه بهداشت و درمان دره شهر در سال 1391 خورشیدی بوده اند. حجم نمونه پژوهش منطبق با جامعه پژوهش بوده است. از چک لیست برای گردآوری داده ها استفاده شده است. چک لیست با توجه به استانداردهای وزارت بهداشت تدوین و پس از تعیین روایی محتوایی و صوری مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مثل میانگین، میانه و با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 ارایه شده اند.
یافته ها: نیروی انسانی در مقایسه با استانداردها 4/26 درصد کمبود داشت که در این بین بدترین وضعیت را مراکز بهداشتی درمانی روستایی با 55 درصد کمبود و بهترین وضعیت را خانه های بهداشت با 7 درصد کمبود داشته اند. شبکه بهداشت و درمان از نظر تجهیزات 6/31 درصد با استانداردها فاصله داشته که سهم تجهیزات مراکز شهری، روستایی و خانه های بهداشت به ترتیب 2/81 درصد، 7/62 درصد و 2/47 درصد بوده است.
نتیجه گیری: اکثریت مراکز فاصله زیادی با استانداردهای نیروی انسانی- تجهیزاتی داشتند که با آرمان های وزارت بهداشت و درمان مغایرت داشت. بنابراین لازم است مسؤولین دانشگاه در جهت رفع نواقص و بهبود استانداردها کوشا باشند تا رشد و توسعه متوازنی را در شبکه بهداشت و درمان شهرستان برقرار نمایند.
بررسی عوامل موثر بر زمان انتظار بیماران در فرآیند خدمات ارتوپدی بخش اورژانس بیمارستان با رویکرد مدیریت ناب: مطالعه موردی دربخش اورژانس بیمارستان آیت آلله کاشانی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر جدید سلامت انسان ها بیش از هر زمان دیگری در معرض خطرات و حوادث گوناگون قرار دارد و این بیمارستان ها هستند که نقش بازگرداندن سلامت به افراد جامعه را ایفا می کنند. بخش اورژانس، مراقبت های تشخیصی- درمانی اضطراری و فوری را برای بیمارانی فراهم می کند که یا در اثر بروز سوانح و حوادث آسیب دیده اند و یا به طور ناگهانی بیماری آنها تشدید شده است در بخش اورژانس دقیقه ها و ثانیه ها برای بیمار مهم است. مدیریت صحیح زمان انتظار بیماران، نیازمند شناسایی عوامل موثر بر افزایش این زمان ها می باشد. مدیریت ناب یکی از ابزارهای شناسایی عوامل موثر بر افزایش زمان انتظار بیماران و بهبود فرآیند ارایه خدمات می باشد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل موثر بر زمان انتظار بیماران در فرآیند خدمات ارتوپدی دربخش اورژانس بیمارستان آیت اله کاشانی با رویکرد مدیریت ناب انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی و مورد کاوی است. جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان آیت اله کاشانی جهت دریافت خدمات ارتوپدی در فصل تابستان سال 1390خورشیدی بود. به منظور ایجاد مدل شبیه سازی داده های مورد نیاز در زمینه ورود بیماران و ارایه خدمت ارتوپدی برای 60 نفر (بر طبق فرمول تعیین حجم نمونه) از بیماران درهفته آخر تیر و هفته اول مرداد جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها، فرم هایی بود که توسط پژوهشگر طراحی شد و روایی آن توسط استادان و صاحبنظران مربوط مورد تایید قرار گرفت. محتوی این فرم ها شامل زمان ورود بیمار، زمان شروع و پایان دریافت خدمات ارتوپدی بود. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار easy fit استفاده شد. در ادامه نمودار جریان ارزش مبتنی بر اصول مدیریت ناب از منظر بیماران شناسایی گردید. در گام بعد اتلاف های موجود در فرآیند شناسایی شد و راهکارهایی برای رفع آنها پیشنهاد شد در پایان به کمک نرم افزار simul8 مدل شبیه سازی ایجاد شد و تاثیر برخی از این راهکارها بر متوسط زمان حضور بیمار مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در خصوص اتلاف های 7 گانه مرتبط با فرآیند ارائه خدمات ارتوپدی در مجموع تعداد 30 اتلاف شناسایی شد. برای رفع این اتلاف ها در مجموع 16 راهکار پیشنهاد شد. نتایج بررسی تاثیر برخی از این راهکارها بر متوسط زمان حضور بیمار جهت دریافت خدمات ارتوپدی نشان داد که در راهکارهای 4( قراردادن یک بسته اتاق عمل (stock))، 5 (اجرای نظام آراستگی (5s)) و 14 (استفاده از تکنیک تعویض قالب در تک دقیقه در قسمت پاراکلینیک) به ترتیب متوسط زمان حضور بیمار جهت دریافت خدمات ارتوپدی از از 139 دقیقه به 118 ،121 و 131 کاهش یافت.نتایج حاصل از اجرای همزمان اجرای این سه راهکار نشان داد که متوسط زمان حضور بیمار در اورژانس از 139 دقیقه به 95 دقیقه کاهش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که می توان بسیاری از اتلاف های موجود در فرآیند ارایه خدمات ارتوپدی را با صرف هزینه های اندک حذف نمود لازمه این امر استفاده از ابزارهای علمی در زمینه بهبود فرایندها از جمله تکنیک های مدیریت ناب می باشد. به منظور نیل به هدف فوق لازم است مدیران و سیاست گذاران حوزه سلامت با این تکنیک ها آشنا شده و زمینه استفاده عملی این روش ها در بخش های بهداشتی و درمانی فراهم شود.
طراحی مدل خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت ایران (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه حکومت ها برای حل مسائل فراروی جامعه خود، بهبود شرایط و بهره گیری از فرصت ها، به سازوکارهایی به نام خط مشی های عمومی متوسل می شوند. برای ارتقا کیفیت چنین خط مشی هایی مدل های متعددی پیشنهاد شده است، یکی از جدیدترین این مدلها، خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد است. خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشورهای مختلف مورد استقبال واقع شده است. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در بخش سلامت کشور است. با توسل به پژوهش کیفی (مصاحبه با خط مشی گذاران و کارشناسان ارشد خط مشی گذاری نظام سلامت کشور و تحلیل داده بنیاد متن مصاحبه ها) و احصا مضامین کلیدی، مدل نهادی شدن خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد طراحی شده است. در نهایت راهکارهای پیشنهادی برای رفع موانع موجود در راه بکارگیری خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد در نظام سلامت کشور ارائه شده است.
فاکتور های اساسی اثرگذار بر عدم موفقیت مدیریت ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت مناسب ارتباط با ارباب رجوع (مشتریان) در سازمان ها از اهمیت خاصی برخوردار است. در روندهای سازمانی جدید، به دست آوردن رضایت ارباب رجوع جایگاهی حیاتی در اهداف سازمان ها دارد و سازمان ها برای رسیدن به اهداف خود، راهی جز ایجاد ارتباط مناسب با ارباب رجوعان خود از طریق اجرای مناسب پروژه های مدیریت ارتباط با مشتریان ندارند. تحقیقات نشان می دهد، درصد بسیار بالایی از این پروژه ها با عدم موفقیت روبرو می شوند که عوامل مختلفی بر این عدم موفقیت ها اثرگذار می باشد.
روش بررسی : با بررسی پروژه سامانه مدیریت نظارت و ارتباطات مردمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فاکتور های اساسی موثر بر عدم موفقیت این پروژه به عنوان یکی از جامع ترین پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت تعیین شد. در این پژوهش از روش توصیفی و در بخش پیمایشی آن از پرسشنامه و مصاحبه بهره گیری شده است. همچنین به کمک روش ناپارامتریک و تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون تی استیودنت (T student)، صحت اثرگذاری فاکتورها مورد تایید قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که فاکتور های فرایند های سازمانی، تکنولوژی و فناوری، فرهنگ سازمانی، مدیریتی و هزینه ای به عنوان فاکتور های اساسی بر عدم موفقیت اجرای این پروژه ها در نظام سلامت، موثر می باشند.
نتیجه گیری: هر چند فاکتورهای مختلفی می تواند بر عدم موفقیت پروژه های مدیریت ارتباط با ارباب رجوع در نظام سلامت اثرگذار باشد، اما فاکتورهای پنج گانه تعیین شده به عنوان فاکتورهای اساسی تاثرگذار بر عدم موفقیت این پروژه ها در نظام سلامت معرفی می شوند.
مدلسازی زمانبندی نوبت کاری پرستاران در شیفتهای کاری مختلف بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برای بسیاری از سازمان ها توانایی داشتن شمار کافی کارکنان در زمان مناسب عامل بسیار مهمی در برآوردن نیازمندی های مشتریان است. هدف پژوهش حاضر مدلسازی بیمارستان برای تنظیم نوبت کاری و تعداد بهینه ی کارکنان به منظور افزایش کارایی بیمارستان و حداقل نمودن هزینه ها بود.
روش بررسی: این پژوهش گاربردی و از دسته مطالعات اجرایی مداخله ای بود که که با کمک مدل برنامه ریزی آرمانی صفر و یک و حل آن اقدام به محاسبه تعداد بهینه پرستار در هر شیفت، از شیفت های متوالی هر پرستار جلوگیری کرده و در نهایت به ارائه مدلی مناسب جهت زمانبندی پرستاران با کمترین خطا پرداخته که این امر منتج به افزایش کارائی و بهره وری هر پرستار در شیفت مورد نظر شده است. جامعه آماری در این مطالعه میدانی که در زمستان 1391 خورشیدی انجام شده است، بیمارستان شفا بابلسر بوده که در آن 13 پرستار از بخش آی سی یو بیمارستان به طور تصادفی انتخاب شده است. ، لذا در این مطالعه نیز با کمک برنامه ریزی آرمانی و حل آن از طریق نرم افزار GAMS (Guide to Available Mathematical Software ) با محاسبه تعداد بهینه پرستار در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شفا بابلسر در هر شیفت، از اضافه کاری های غیر ضروری کاسته و به کارایی هر پرستار اضافه شود که این امر نهایتاً منجر به ایجاد انگیزه در پرستاران جهت انجام وظایف محوله شده است.
یافته ها: ارزیابی عملکرد بیمارستان با استفاده از مدلسازی، شبیه سازی و برنامه ریزی دقیق نوبت کاری می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای برنامه ریزی ظرفیت و بهبود کارایی در قلمرو ارائه خدمات درمانی کارا و سریع مطرح می شود. برآوردها حاکی از آن است که در بسیاری از جوامع حدود یک چهارم نیروی کار بصورت نوبت کار بوده و اختصاصاً در حرفه پرستاری بیش از نیم تا دو سوم آنها نوبت کار هستند. در این تحقیق هم به کمک مدلسازی به تعیین تعداد بهینه پرستار پرداخته شده که نهایتاً تمامی پرستاران بین 8 الی 10 روز از 14روز را سر کار بوده و هیچ پرستاری بیش از 6 روز متوالی در بیمارستان حضور نداشته باشد.
نتیجه گیری: بیمارستان ها می توانند با برنامه ریزی منابع انسانی و استفاده بهینه از نیروی کار، زمان، هزینه، ضمن افزایش کارایی، مشکل برنامه ریزی را کاهش دهند. سیستم های خدمات درمانی مسائل پیچیده ی بسیاری را در بر می گیرد که می توان برای حل آنها از تحلیل و کاربردهای تحقیق در عملیات بهره برد. در این تحقیق هم به ارائه مدلی جهت زمانبندی مناسب پرستاران پرداختیم به طوری که هم رضایت پرسنل جلب گردید و هم دستورالعمل ها و قوانین مربوط به بیمارستان مورد نظر رعایت شده است.
بهبود فرایندهای بخش اورژانس بیمارستان با استفاده از شبیه سازی رایانه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵۵
۷۲-۶۲
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بخش اورژانس با مسائل گوناگونی مانند کمبود تخت، ناتوانی بیماران در دسترسی منظم به مراقبت سرپایی، و شلوغی و ازدحام روبرو است، که در نتیجه افزایش زمان انتظار بیماران، افزایش مدت اقامت بیماران برای دریافت خدمت و کیفیت پایین خدمات را در پی دارد. هدف اصلی این پژوهش بهبود فرایندهای جریان بیمار در بخش اورژانس است. روش کار: این پژوهش از دیدگاه شیوه، توصیفی و از دیدگاه هدف، یک پژوهش کاربردی است. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان مورد بررسی بودند که به صورت نامحدود در نظر گرفته شدند. برای مدل سازی فرآیندهای جریان بیمار، از شبکه های پتری رنگین، و برای شبیه سازی و بررسی سناریوهای بهبود، از ابزار CPN Tools استفاده شد. داده های ورودی مدل شبیه سازی از طریق زمان سنجی در طول زمان جمع آوری داده ها به دست آمده اند. زمانهای انتظار بیماران، طول مدت اقامت و میزان استفاده از منابع به عنوان معیارهای عملکردی تعریف شده است. برای بهبود در فرایندها چهار سناریوی بهبود دهنده (B,C,D,E) تعریف و اثر این سناریوها بر معیارهای عملکردی بررسی شد. یافته ها: خروجی شبیه سازی نشان داد که سناریو B، مدت زمان انتظار برای پزشک متخصص را 45 درصد کاهش می دهد و سناریوهای دیگر اثر مثبتی بر کاهش زمانهای انتظار نداشته اند. سناریو E بیشترین کاهش در طول مدت اقامت بیماران سطوح مختلف ESI داشته است. دو سناریو E و D بهبودهای بیشتری در استفاده از منابع داشته اند. نتیجه گیری: در انتخاب سناریوی برتر به مأموریت و رسالت اصلی بخش اورژانس، یعنی نجات جان بیماران بد حال توجه می شود. از اینرو سناریویی که این مهم را برآورده کند، حتی اگر هزینه ی زیادتری نیز داشته باشد، نسبت به دیگر سناریوها برتری دارد. با توجه به بهبودهای ناشی از سناریو E، این سناریو علی رغم هزینه بیشتر، به علت اهمیت آن، نسبت به D ترجیح داده می شود. سناریو D نیز با توجه به هزینه کمتر نسبت به دو سناریوی دیگر به عنوان سناریوی دوم بهبود تعیین می شود.
پژوهشی کیفی در تحلیل الگوی بهره گیری خبرگان حوزه ی سلامت از تصاویر پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۱۶-۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تصویر به عنوان شکلی از مدارک که می تواند حجم قابل توجهی از اطلاعات را منتقل کند در حوزه سلامت از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا به کارگیری این نوع اطلاعات در بهبود عملکرد متخصصان پزشکی بسیار مؤثر است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی بهره مندی متخصصان حوزه سلامت از تصاویر انجام شده است. روش کار: این مطالعه کاربردی در سال 1392 به روش کیفی انجام شده است. جامعه پژوهش 25 نفر از متخصصان علوم پایه و علوم-بالینی دانشگاه علوم پزشکی همدان در 17 رشته تخصصی بودند. داده ها به وسیله مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با متخصصان پزشکی، جمع آوری و به روش گراندد تئوری تحلیل و تفسیر شدند. یافته ها: به عقیده متخصصان، کاربردهای آموزشی، پژوهشی و درمانی تصاویر در بهره مندی از این نوع اطلاعات حائز اهمیت است. همچنین نقش ابزاری و آموزشی تصاویر در امور بالینی و آموزشی از یافته های این پژوهش است. کاربران پژوهش مزایای بی شماری برای تصاویر برشمردند، آنها تصویر را نوعی از اطلاعات می دانند که در کمترین زمان، بیشترین اطلاعات را منتقل می کند. این متخصصان اهمیت تصاویر را به عنوان جزئی از نظام آموزش پزشکی در قدرت عینیت بخشی به مفاهیم می دانند. از ویژگی های ساختاری و محتوائی تصاویر، جذابیت رنگی، قابلیت سه بعدی و افزودن عنصر جذابیت به متون، در بهره مندی متخصصان سلامت از تصاویر پزشکی مؤثر است. نتیجه گیری: تصویر بهترین نوع اطلاعات در حوزه ی سلامت محسوب می شود. متخصصان اهمیت تصویر را به عنوان جزئی از نظام آموزش پزشکی درک نموده اند و به همین سبب در انجام وظایف آموزشی، پژوهشی و درمانی خود بر استفاده از تصویر تأکید دارند.
بررسی کارایی، منافع و پیچیدگی های ناشی از کاربرد سیستم های اطلاعات بیمارستانی از دیدگاه پزشکان مراکز آموزشی درمانی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۲۳-۱۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیآمد بسیاری از پیاده سازی های سیستم های اطلاعاتی بیمارستانی (HIS) همه انتظارات پیش بینی شده تصمیم گیرندگان وکاربران را بر آورده ننموده و یا در اجرای آنها به شکست انجامیده است. این مطالعه با هدف سنجش دیدگاه پزشکان نسبت به سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بیمارستانهای دولتی شهرستان ارومیه انجام یافته است. روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی تحلیلی و مقطعی انجام شده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده استفاده شد و گرد آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. و برای تحلیل فرضیات و اهداف از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، و آزمون کای دو استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که براساس نظر پزشکان، بین کارایی مورد انتظار از سیستمHIS و میزان آشنایی با فناوری اطلاعات رابطه معنی دار (p<0.05) وجود دارد و همچنین با سن نیز رابطه معنی دار (p=0.008<0.05) وجود دارد. رابطه بین پیچیدگی های ناشی از استفاده HIS و آشنایی با فناوری اطلاعات (p=0.000<0.05) معنی دار است. همچنین بین پیچیدگی های ناشی از استفاده سیستم های اطلاعات بیمارستانی با سن نیز رابطه معنی دار (p=0.049<0.05) وجود دارد. بحث ونتیجه گیری: با توجه به نقش کلیدی پزشکان و اهمیت استفاده ازسیستم های اطلاعات، ضرورت آشنایی با فناوری اطلاعات احساس می شود. لذا پیشنهاد می گردد جهت بستر سازی در بیمارستانها به منظور به کارگیری بهینه فناوری اطلاعات، مشوق های لازم و به منظور استفاده درست دوره های آموزشی برای پزشکان برگزار گردد.
ارائه یک مدل شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۳۳-۲۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه : کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی معمولاً با استفاده از ابزار لیب کوآل به بررسی کیفیت خدمات می پردازند. در تجزیه و تحلیل لیب کوآل می توان از شبکه عصبی مصنوعی استفاده نمودکه با درجه خطای پایین به بررسی سطح خدمات می پردازد. پژوهش حاضر در پی آن است که به معرفی شبکه عصبی مصنوعی بپردازد تا در پیش بینی کیفیت خدمات سایر کتابخانه های دانشگاهی مثمر ثمر واقع شود. روش کار: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و از نوع کاربردی مقطعی می باشد . جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز است. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه لیب کوآل می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه شبکه عصبی مناسب از نرم افزار MATLAB استفاده شده است. همچنین جهت دستیابی به مناسب ترین شبکه عصبی مصنوعی که قادر به پیش بینی کیفیت خدمات با کمترین خطا و بیشترین میزان تطابق باشد الگوریتمی در نرم افزار MATLAB نوشته شد که به صورت خودکار با گرفتن داده های ورودی و داده های هدف به محاسبه چنین شبکه ای بپردازد. یافته ها: به ازای پنج دسته داده ورودی و اجرای الگوریتم نوشته شده، پنج شبکه عصبی مصنوعی ایجاد گردید که به ترتیب دارای ضریب تعیین 77059/0، 68280/0، 81089/0، 79161/0 و 83273/0 می باشد. نتیجه گیری: با مقایسه شبکه های عصبی مصنوعی مشخص گردید شبکه عصبی مصنوعی که دارای 20 لایه پنهان،80 درصد داده آموزشی، 667/16 درصد داده آزمایشی، 3333/3 درصد داده اعتبارسنجی باشد و به وسیله داده های پنج ورودی تغذیه شود، مناسب ترین شبکه در ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاهی می باشد.
بررسی مکانیسم های امنیتی در سیستم های اطلاعات بیمارستانی بر اساس استاندارد امنیتی هیپا (Health Insurance Portability and Accountability Act) در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های اساسی سیستم اطلاعات بیمارستانی، حفظ محرمانگی می باشد. تحقیقات نشان می دهد که در کشور ما الزامات امنیتی پرونده ی الکترونیک سلامت به طور کامل و دقیق به کار گرفته نمی شود. این پژوهش با هدف تعیین درصد اعمال مکانیسم های حفاظتی استاندارد های امنیتی
(Health insurance portability and accountability act یا HIPAA) در بیمارستان های منتخب آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1389 انجام پذیرفت.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی پژوهش، بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مجهز به سیستم اطلاعات بیمارستانی بود. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیستی بر اساس قانون استاندارد امنیتی HIPAA بود. روایی ابزار با روش روایی محتوی سنجیده شد. نحوه ی جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه با مسؤولین فن آوری اطلاعات بیمارستان های مورد مطالعه بود. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی انجام شد.
یافته ها: از هفت مورد مکانیسم حفاظتی مدیریتی الزامی (تحلیل خطر، مدیریت خطر، خط مشی مجازات، بررسی فعالیت های سیستم اطلاعات، طرح پشتیبان داده ها، طرح بهبودی سانحه، طرح عملیات شیوه ی اورژانسی)، دو مورد مدیریت خطر و طرح پشتیبان داده ها، به طور کامل در همه ی بیمارستان ها و دو مورد مکانیسم حفاظتی فیزیکی الزامی (منهدم کردن و استفاده ی مجدد از رسانه ها) در اکثر بیمارستان ها اعمال می شد. از دو مورد مکانیسم فنی الزامی، شناسایی کاربر واحد، به طور کامل و رویه ی دسترسی اورژانسی، تنها در یک بیمارستان اعمال می شد.
نتیجه گیری: در جهت افزایش میزان اعمال مکانیسم حفاظتی مدیریتی الزامی، می بایست برنامه ریزی اجرایی انجام گیرد. اعمال کامل مکانیسم های حفاظتی فیزیکی الزامی که فاصله ی چندانی تا اجرای کامل آن در همه ی بیمارستان های تحت مطالعه وجود نداشت و مکانیسم حفاظتی فنی الزامی، گام های مهمی در جهت ارتقای سیستم امنیتی در نظام اطلاعات بیمارستان ها خواهد بود.
پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در کاربران مدارک پزشکی برمبنای مدل پذیرش فن آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدل پذیرش فن آوری برای توصیف رفتار افراد در ارتباط با سیستم های اطلاعاتی به کار برده می شود. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده از این مدل عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران شناسایی شوند.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1390 انجام گردید. جامعه ی آماری آن را 185 نفر از پرسنل شاغل در ادارات مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل می دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته براساس مطالعات مشابه بودکه روایی آن توسط کمیته ی خبرگان و پایایی آن قبل از انجام مطالعه در یک نمونه ی 50 نفری با استفاده از روش آلفای کرونباخ (93/0=a) بررسی و تأیید گردید. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی) و ضریب همبستگیSpearman در محیط نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 18 استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین برداشت ذهنی از مفید بودن و تصمیم به استفاده (521/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین برداشت ذهنی از سهولت استفاده و تصمیم به استفاده (469/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین خودکارآمدی و تصمیم به استفاده (548/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین حمایت کاربر نهایی و تصمیم به استفاده (399/0= r، 01/0Pvalue<)، بین هنجار اجتماعی و تصمیم به استفاده (383/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اعتماد و تصمیم به استفاده (501/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین ارتباط شغلی و تصمیم به استفاده (587/0=r ، 01/0Pvalue<) و بین آموزش و تصمیم به استفاده (263/0= r، 05/0Pvalue<) همبستگی مثبت وجود داشت، اما بین نگرانی و تصمیم به استفاده (150/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اختیاری بودن و تصمیم به استفاده (147/0-= r، 01/0Pvalue<) و بین شرایط تسهیل کننده و تصمیم به استفاده (046/0= r، 01/0Pvalue<) همبستگی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که توجه به عوامل مؤثر بر پذیرش کاربران می تواند منجر به استفاده بیش تر از فن آوری های جدید در بخش مدارک پزشکی بیمارستان ها گردد. هم چنین از نتایج این پژوهش می توان در راستای بهبود سیستم های جدید استفاده کرد، به طوری که با نیازهای کاربران تناسب بیشتری داشته باشند.
بررسی شاخص های زمان سنجی در بخش اورژانس بیمارستان فیروزگر تهران: 1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۱۰۲-۹۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرعت ارائه خدمات در مراکز درمانی به خصوص اورژانس، در جهت کاستن از مرگ و میر و معلولیت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از مهمترین شاخص هایی که در ارزیابی مراکز اورژانس به کار گرفته می شود مدت زمان انتظار بیماران برای دریافت خدمات تشخیصی درمانی می باشد. این مطالعه به منظور بررسی شاخص های زمان سنجی شش ماهه اول سال 1391 در بخش اورژانس بیمارستان فیروزگر تهران انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مشاهده ای به روش مقطعی در نیمه اول سال 1391 انجام گرفت. جامعه مورد بررسی تمام بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان فیروزگر تهران در نیمه اول سال 1391 بود. جهت جمع آوری داده ها از فرم زمان سنجی گردش کار اورژانس با پنج گروه استفاده گردید. داده های حاصل توسط نرم افزار Excel تحلیل گردید. یافته ها: متوسط زمان دسترسی به اولین ویزیت بالینی در اورژانس در شش ماهه اول سال 1391 حدود سه دقیقه و متوسط زمان انجام اولین خدمات پرستاری در اورژانس حدود سه دقیقه، متوسط زمان دریافت پاسخ آزمایش در اورژانس حدود 170 دقیقه و متوسط زمان انجام رادیوگرافی تا حاضر شدن کلیشه رادیولوژی حدود 125 دقیقه و متوسط زمان انتظار در اورژانس جهت تعیین تکلیف بیماران حدود 305 دقیقه بوده است. نتیجه گیری: شاخص های زمان سنجی اورژانس در بیمارستان فیروزگر در شش ماهه اول سال 1391 در حد استاندارد است که از دلایل آن وجود پزشک مقیم طب اورژانس و کمیته تعیین تکلیف بیماران در بیمارستان است.
بررسی تأثیر آموزش خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۳۶-۲۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در بین بیماری های مزمن که یک مشکل اساسی بهداشت است، دیابت به عنوان بیماری خاموش از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آنجایی که ارتقای کیفیت زندگی عموما" از اهداف عمده درمان است.،اقدامات خود مراقبتی الزامی می باشد.هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر آموزش خود مراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی بوده است. روش کار:این پژوهش به صورت نیمه تجربی طی دو مرحله قبل و بعد از آموزش بر روی60بیمار دیابتی،به صورت تصادفی ساده انجام شد. شرکت کنندگان به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت زندگی بود.که قبل از مداخله، به صورت مصاحبه حضوری تکمیل گردید و بعد از تعیین نیازهای آموزشی،یک برنامه آموزشی برای گروه مداخله انجام شد. داده ها،توسط نرم افزار 17SPSS با استفاده از آمار توصیفی و آزمون زوجی، و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از 60 بیمار مورد مطالعه در هر دو گروه شاهد و مداخله ،45زن با میانگین سنی 2.3±40 سال بودند. در گروه مداخله میانگین تغییرات کیفیت زندگی 8.5± 65و در گروه شاهد 5.3± 41 بود که تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد(001.0 p=). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به عمل آمده ،ارائه آموزش های مناسب در زمینه پیشگیری و بهبود و درمان بیماری دیابت از طریق بالاتر بردن سطح آگاهی می تواند سبب ارتقای سلامت عمومی و افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی گردد. کلیدواژه ها: بیماران دیابتی، خود مراقبتی، کیفیت زندگی
استخراج دانش از داده های بیماران دیابتی با استفاده از روش درخت تصمیم C5.0(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۷۲-۵۸
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بروز دیابت در ده سال اخیر در سطح جهان دو برابر شده است . حدود 200 میلیون نفر به این بیماری مبتلا هستند و سالانه شیوع دیابت در جهان حدود شش درصد افزایش می یابد. بیش از دو میلیون نفر در ایران به این بیماری مبتلا هستند. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین عوارض مشاهده شده در بیماران دیابتی نوع دو و برخی ویژگی های آن ها از قبیل میزان قند خون، فشار خون، سن و سابقه خانوادگی بیماران می پردازیم. هدف این مطالعه، پیش بینی عوارض بیماران بر اساس علائم مشاهده شده در آن ها است. روش کار: داده های مورد نیاز برای این تحقیق از پرونده های سال 1388 مرکز دیابت استان گلستان جمع آوری شده است. تعداد پرونده های اولیه بیماران 856 رکورد بود. در این مقاله مدل جدیدی بر اساس متدولوژی استاندارد CRISP ارائه شده است. در بخش مدل سازی از دو روش شناخته شده در داده کاوی به نام های درخت تصمیم C5.0 و شبکه عصبی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار Celementine 12.0 استفاده شده است. یافته ها: در این تحقیق برای اولین بار احتمال بروز عوارض میکروواسکولار، ماکروواسکولار و یا هر دو نوع عارضه در بیماران و ویژگی های تأثیرگذار بر آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از داده کاوی و روش های آن تعیین شده است که متغیر های فشار خون بالا، سن و سابقه خانوادگی در عوارض مشاهده شده بیشترین تأثیر را داشته اند. به کمک درخت تصمیم ایجاد شده، قوانینی استخراج شده اند که می تواند به عنوان الگویی برای پیش بینی وضعیت بیماران و احتمال بروز عوارض در آن ها استفاده شود. صحت مدل ایجاد شده بر روی داده های مورد استفاده در درخت تصمیم C5.0، 89.74 درصد و در شبکه عصبی مصنوعی 51.28 درصد می باشد. نتیجه گیری: با توجه به روش های استفاده شده، بالاترین دقت با استفاده از الگوریتم C5.0 به دست آمده است. بیشترین عوامل تأثیرگذار بر بروز عوارض شناسایی شدند. با توجه به قوانین ایجاد شده برای یک نمونه جدید با ویژگی های مشخص، می توان پیش بینی کرد بیمار احتمالاً دچار چه نوع عارضه ای خواهد شد.
استفاده از تکنیک داده کاوی در بررسی فاکتورهای تاثیرگذار در عدم موفقیت روش انتقال داخل رحمی در درمان ناباروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۵۵-۴۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه : ناباروری یکی از مسائلی است که امروزه هزینه های مادی و معنوی زیادی را بر روی دوش زوجین نابارور قرار داده است. روش انتقال داخل رحمی اسپرم ( IUI ) یکی از روش های درمانی برای این گروه از زوجین می باشد. غیرقابل پیش بینی بودن نتیجه این روش ضرورت بررسی و شناسایی عواملی را که بر روی میزان اثربخشی آن تاثیرگذار هستند، دوچندان کرده است. لذا هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر در عدم موفقیت این روش با بکارگیری تکنیک های داده کاوی روی داده های مربوط به زوجین نابارور بیمارستان صارم می باشد که از روش IUI استفاده کرده و نتیجه این روش بر روی آنها ناموفق بوده است. روش کار : با استفاده از یکی از تکنیک های توصیفی داده کاوی یعنی الگوریتم Kmeans و شاخص Davis - Buldian بیماران به 7 گروه تقسیم شدند و ویژگی های هر گروه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. یافته ها : بررسی و تحلیل ویژگی های هریک از 7 گروه بدست آمده، این نتایج را به همراه داشت: بر اساس نتایج خوشه بندی به ترتیب اهمیت عواملی هم چون افزایش سن زن، اضافه وزن و یا چاقی، نوع ناباروری که در این مطالعه اکثریت گروه بیماران نوع اولیه را تجربه کرده، عامل ناباروری که در اینجا اکثریت گروه بیماران به دلیل مردانه نابارور بوده، طول مدت ناباروری و نیز وضعیت اسپرم از لحاظ نرمال یا غیرنرمال بودن آن روی عدم موفقیت روش IUI در زوجین نابارور بیمارستان صارم تاثیر داشته است. نتیجه گیری : با تحلیل نتایج خوشه بندی، عوامل تاثیرگذار در عدم موفقیت روش IUI بر روی زوجین نابارور شناسایی شد . این نتایج با مشورت با خبرگان می تواند برای پیش بینی نتیجه روش IUI و انتخاب روش درمانی مناسب به محققین، پزشکان و زوجین نابارور کمک کند.
سواد سلامت، وضعیت سلامت عمومی، بهره مندی از خدمات سلامت و رابطه ی بین آن ها در بزرگسالان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درجه ای که افراد اطلاعات بهداشتی درمانی را درک می کنند و می توانند در سیستم بهداشتی درمانی به کار گیرند تحت عنوان سواد سلامت مطرح می شود. عواقب ناشی از سواد کم سلامت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم بروز می کند. از این رو هدف از این مطالعه، تعیین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت و ارتباط بین آنها در بزرگسالان شهر اصفهان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بوده که بر روی300 نفر از افراد 18-64 ساله ی شهر اصفهان با روش نمونه گیری خوشه ای که متناسب با حجم نمونه ی انتخاب شده بودند در سال1390 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته، اقتباس شده از پرسش نامه استاندارد سواد سلامت CAHP (Consumer Assessment of Healthcare Providers and Systems ) بود و روایی و پایایی آن سنجیده شد. وضعیت سلامت فرد براساس خودارزیابی فیزیکی و روانی سلامت در طول 6 ماه گذشته اندازه گیری شد. میزان بهره مندی از خدمات سلامت هم درشش حیطه از افراد سوال شد که شامل تعداد مراجعه به پزشک عمومی، تعداد مراجعه به پزشک متخصص، تعداد مراجعه به درمانگاه یا مطب، تعداد مراجعه به اورژانس، میزان استفاده از خدمات تشخیصی در 3 ماه گذشته و میزان بستری شدن در بیمارستان در یک سال گذشته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره ی سواد سلامت 4/2 و در حد متوسط، میانگین نمره ی وضعیت سلامت 1/3 و در حد خوب و میانگین نمره ی بهره مندی از خدمات سلامت 1/2 و در حد ضعیف ارزیابی شد. بین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد. بعد خانوار در خودارزیابی وضعیت سلامت افراد مؤثر است. میزان تحصیلات افراد و منطقه ی محل سکونت هم در بهره مندی افراد از خدمات سلامت مؤثر است.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع سواد سلامت متوسط در بزرگسالان شهر اصفهان و نیز پایین بودن میزان بهره مندی از خدمات سلامت لزوم توجه بیش تر به امر سواد سلامت و بهبود ارتباط پزشک و بیمار و آگاه سازی افراد جامعه از طریق برنامه های ارتقای سلامت و یا رسانه ها توصیه می شود.
امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دورا پزشکی، دستاورد تعامل بین عرصه ی بهداشت، درمان و فناوری اطلاعات است. در فناوری دورا پزشکی، دورا آسیب شناسی به عنوان یک پشتیبان علمی برای آسیب شناس محسوب می شود و می تواند به تشخیص و درمان دقیق بیماری کمک نماید. در این پژوهش به شناسایی امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی پرداخته شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی بود که به روش توصیفی و به صورت مقطعی در سال 1391 انجام گرفت. در این پژوهش از بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، چهار بیمارستان به صورت هدفمند انتخاب و پژوهش در این مراکز انجام شد. به دلیل مشخص و محدود بودن جامعه ی مورد مطالعه از نمونه گیری استفاده نشد و نمونه ی پژوهش همان جامعه ی پژوهش و شامل 8 نفر رؤسا و مدیران بیمارستان ها، 20 نفر آسیب شناس و 8 نفر پرسنل انفورماتیک بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته ای بود که برای هر گروه از جامعه ی پژوهش به صورت مجزا تهیه شد. روایی پرسشنامه ها ارزیابی و میانگین ضریب پایایی همبستگی برای سه پرسشنامه 98/0 حاصل گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در محیط نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل شد.
یافته ها: طبق نتایج، میانگین امتیاز آگاهی آسیب شناس ها از دورا آسیب شناسی 98/2 با انحراف معیار 17/1 به دست آمد. میزان آگاهی مدیران و رؤسا 5/57 درصد و میزان آگاهی پرسنل انفورماتیک 5/27 درصد محاسبه شد. مدیران و رؤسا وجود نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی را تنها 5/37 درصد اعلام نمودند. همچنین، میانگین امتیاز امکان اجرای دورا آسیب شناسی از لحاظ نیروی انسانی آسیب شناس 9/2 با انحراف معیار 86/0 به دست آمد.
نتیجه گیری : با توجه به اهمیت فراوان دورا آسیب شناسی و وجود نیروی انسانی به عنوان یک عامل مؤثر در پیاده سازی موفق آن و همچنین با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر نامطلوب بودن وضعیت نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی پیشنهاد می گردد، بیمارستان ها جهت اجرای این فناوری، نیروی انسانی متخصص مورد نیاز را تأمین نمایند.
بررسی ضریب مشارکت پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تهران در انتشارات بین المللی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۲۹-۱۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: همکاری پژوهشگران در سطح داخلی و بین المللی، شکل گسترده ای از مشارکت علمی است که نتایج مطالعات در این حیطه، بر اهمیت و مزایای آن تأکید دارد. این پژوهش با هدف بررسی همکاری پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تهران با همکارانشان در سایر کشورها و سازمان ها در انتشارات پایگاه وب علوم صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک پژوهش کمی است که با استفاده از شاخص های علم سنجی انجام گرفته است. برای تعیین مشارکت پذیری در انتشارات از فرمول ضریب مشارکت استفاده شده است. ابزار این پژوهش را پایگاه وب علوم تشکیل می دهد که تولیدات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال های 2006 تا 2010، شامل 5781 عنوان مدرک، در این پایگاه بررسی شده است. یافته ها: متوسط ضریب مشارکت کلی نویسندگان دانشگاه علوم پزشکی تهران در این پایگاه، 0.64 بوده است که تمایل نسبتاً بالای نویسندگان را به تولید مدارک مشارکتی نشان می دهد. بررسی وضعیت مشارکت بین المللی نویسندگان در سال های مختلف نشان داد میزان تولیدات حاصل از مشارکت بین المللی (22 درصد) پایین تر ازمیزان تولیدات مشارکت داخلی بود. دانشگاه علوم پزشکی تهران با 69 کشور جهان همکاری علمی داشت، همچنین کمترین میزان نرخ رشد سالیانه (3.7) مربوط به انتشارات همکاری بین المللی این دانشگاه بود . همکاران اصلی دانشگاه به ترتیب آمریکا، انگلستان و کانادا بودند . به لحاظ تعداد نویسنگان هم تألیف، مدارک پنج تا هشت نویسنده ای از 33 درصد در سال 2006 به 45 درصد در سال 2010 رسیده و بالاترین میزان رشد به لحاظ تعداد نویسندگان مربوط به این دسته از مدارک بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت که همکاری های گروهی در امر پژوهش، در دانشگاه علوم پزشکی تهران، در حال توسعه و رشد است و تمایل پژوهشگران به انجام پژوهش های مشارکتی در حال افزایش است.
کاهش زمان انتظار بیماران در فرآیند اورژانس بیمارستان آیت الله کاشانی اصفهان با استفاده از مدل شبیه سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۹۴-۸۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در بخش اورژانس دقیقه ها و ثانیه ها برای بیمار مهم است. مدیریت صحیح زمان انتظار بیماران، نیازمند بهره گیری از یک منطق تصمیم گیری مناسب است. شبیه سازی یکی از تکنیک های پشتیبانی از تصمیمات مدیریت و کاهش ریسک فرآیند تصمیم گیری به وسیله ارزیابی و تحلیل استراتژی های مختلف می باشد. بنابراین هدف از نجام این مطالعه کاهش زمان انتظار بیماران در بخش اورژانس با استفاده از مدل شبیه سازی بود. روش کار: پژوهش حاضرکاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان کاشانی اصفهان در خرداد ماه 1387 بود. پس از شناسایی مسیر حرکت بیماران، داده های مورد نیاز در زمینه زمان ورود و زمان ارائه خدمت به بیماران در ایستگاه های مختلف طی دو هفته و برای 663 بیمار جمع آوری شد. با بهره گیری از این اطلاعات مدل شبیه سازی به کمک نرم افزار Simul 8 از بخش اورژانس طراحی شد. با مقایسه نتایج خروجی حاصل از اجرای مدل و نتایج به دست آمده از سیستم دستی اعتبار مدل تأیید شد و مدل به صورت نهایی درآمد. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای راه حل های پیشنهادی و مقایسه آن با نتایج مدل مبنا در قالب میانگین کاهش زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس نشان داد که در راه حل های 2 ، 9 ، 10 و 12 این زمان افزایش و در سایر راه حل ها این زمان کاهش یافته است. در راه حل های 6 و 17- 13 زمان انتظار کل بیش از راه حل های دیگر کاهش یافت. بیشترین کاهش در راه حل 15 مشاهده شد به گونه ای که زمان انتظار بیمار در فرآیند دریافت خدمات اورژانس از 19. 112 دقیقه در مدل مبنا به 24. 99 دقیقه کاهش یافت. در راه حل15 علاوه بر اضافه نمودن یک اینترن به سرویس تخصصی گوش، حلق و بینی، میانگین زمان ارائه خدمت توسط اینترن گوش، حلق و بینی از 89. 38 دقیقه به 54. 26 دقیقه، اینترن مغز و اعصاب از 31. 13 دقیقه به 58. 6 دقیقه و اینترن ارتوپدی از 13. 12 دقیقه به 98. 5 دقیقه کاهش یافت. نتیجه گیری: از آنجایی که مدیران در مراقبت بهداشتی بخصوص در بخش اورژانس، پزشکانی هستند که متخصص تجزیه و تحلیل امور نیستند، به نظر می رسد آن ها به ابزاری نیاز دارند که بتوانند از آن به سادگی استفاده کنند و به کمک این ابزار روش های علمی را جهت کاهش هزینه ها و زمان انتظار بیماران به دست آورند. استفاده از تکنیک های مختلف تحقیق در عملیات به ویژه شبیه سازی می تواند اهداف فوق را برآورده سازد. 2. . مدرس گروه مدیریت و فنآوری اطلاعات سلامت، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
تبیین سیستم مطلوب مدیریت ایمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: