فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی الگوی فضایی شیوع ازدواج در بین زنان زیر 20 سال شهری و فرزندآوری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
سزارین انتخابی واکاوی تجربه ی زیسته ی نمونه ای از زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش زنان ایرانی به وضع حمل از طریق سزارین به اندازه ای عمومیت یافته که این پدیده از سطح یک رفتار شخصی فراتر رفته و توجه پژوهشگران حوزه ی علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. در این نوشتار، برخی زمینه های مرتبط با شکل گیری گرایش زنان باردار به انجام دادن سزارین غیردرمانی و تجربه ی زیسته ی آنها در این خصوص تحلیل شده است. بدین منظور در چارچوب پارادایم تفسیری و با بهره گیری از روش کیفی با 15 نفر از زنانی که در زمان تحقیق در بیمارستان لاله شهر تهران تحت عمل سزارین قرار گرفته بودند، مصاحبه شد. نتایج، بیانگر آن است که ترس از درد و عوارض زایمان طبیعی که در طول دوران بارداری توسط اطرافیان و پزشک معالج برساخته می شود، موجب می شود زنان باردار بدون ضرورت درمانی یا پزشکی خاصی سزارین غیردرمانی را انتخاب کنند. نکته ی مهم این است که پزشک معالج هیچ یک از مشارکت کنندگان در تحقیق نسبت به آموزش هایی که زنان باردار را از نظر جسمانی و روانی برای زمان طبیعی آماده سازد یا نسبت به آن مطلع سازد، راهنمایی نکرده اند. در مجموع به نظر می رسد، افزایش آگاهی درباره ی سودمندی و عوارض منفی هر دو نوع زایمان، بهبود کیفیت زایمان طبیعی، آشنایی با روش های جدید زایمان طبیعی مانند زایمان در آب و تحت پوشش بیمه های درمانی قرار گرفتن، توسعه ی فرهنگی طب سنتی و طب مکمل، ایجاد قواعدی برای نظارت بر سزاری نهای غیر درمانی و در نهایت توانمندشدن شناختی، شخصیتی و جسمانی زنان می تواند گرایش به سزارین را تعدیل کند.
مطالعة جامعه شناختی خشونت علیه زنان ازدواج کرده ایرانی و ارمنستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعة جامعه شناختی خشونت علیه زنان ازدواج کرده ایرانی و ارمنستانی در گروهی از زنان شهر تهران و ایروان انجام شد. بر این اساس 184 زن مورد خشونت قرار گرفتة ایرانی و 33 زن مورد خشونت قرار گرفتة ارمنی که به شیوة نمونه در دسترس به دادگاه ها، مراکز پزشکی قانونی، مشاوره و مراکز غیر دولتی حمایت از زنان مراجعه کرده بودند و 228 زن مورد خشونت قرار گرفتة ایرانی و 112 زن مورد خشونت قرار گرفتة ارمنی که به دلایلی به مراکز فوق مراجعه ای نداشته اند که از نظر سن و زمان ازدواج با گروه نخست همتا شدند، انتخاب شده است. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود و از پرسشنامه های خشونت علیه زنان، جامعه پذیری جنسیّتی، حمایت ها و سرمایه های اجتماعی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها نشان داد که زنان ارمنی خشونت دیده ای که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به گروه کنترل ارمنی از خشو نت های بیش تری رنج می بردند. سطح جامعه پذیری جنسیّتی، دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی شان نسبت به گروه کنترل بیش تر بوده است. سلامت روان زنان ارمنی که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به زنان ارمنی گروه کنترل کم تر بوده است و از افسر دگی شدید رنج می بردند. دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی باعث کاهش اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان علیه همسرانشان بوده است و پیروی بیش تر از الگو های جنسیّتی موجب افزایش اعمال خشونت از سوی مردان ارمنی علیه همسرانشان بوده است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که زنان ایرانی خشونت دیده ای که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به گروه کنترل بیش تر مورد اعمال انواع خشونت ها از سوی همسرانشان هستند. جامعه پذیری جنسیّتی دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی شان نسبت به گروه کنترل بیش تر بوده است. سلامت روان زنان ایرانی که به دادگاه ها مراجعه داشته اند نسبت به گروه کنترل کم تر بوده است. همچنین دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی باعث کاهش اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان علیه همسرانشان بوده است. و پیروی بیش تر از الگوهای جنسیّتی موجب افزایش اعمال خشونت از سوی مردان ایرانی بوده است. همچنین سرمایه ها، حمایت های اجتماعی ، جامعه پذیری جنسیّتی سهمی تعیین کننده در پیش بینی اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان ایرانی علیه همسرانشان داشته است.
خواستگاری؛ طبیعتی مردانه و عاملی برای حفظ حیثیت و احترام زن
حوزه های تخصصی:
بررسی برخی عوامل موثر بر سهم بری زنان در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه جهانی شدن فرهنگی و ارزش های ازدواج در بین ساکنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه میان جهانی شدن فرهنگی و ارزش های ازدواج است. این پژوهش با رویکردی کمی و با روش پیمایشی انجام گرفته است. پرسش نامه پژوهش از نوع محقق ساخته و برای سنجش اعتبار پایایی و اعتبار آن به ترتیب از آلفای کرونباخ و اعتبار محتوا استفاده شده است. داده های مورد مطالعه مربوط به 648 نفر از ساکنان شهر شیراز در سنین 18 تا 45 سال بوده که با شیوه نمونه گیری طبقه ای سهمیه ای انتخاب شده اند. این مطالعه دو مدل را مورد آزمون قرار داده است. یک مدل به بررسی مولفه های جهانی شدن فرهنگی بر ارزش های پرداخته است و مدل دوم، رابطه این مولفه ها را با عمل به ازدواج بررسی کرده است. یافته های پژوهش ضمن تأیید تاثیر جهانی شدن بر ارزش های ازدواج در بین پاسخگویان، بیانگر آن است که مولفه های جهانی شدن فرهنگی، مولفه های بازاندیشی و فناوری های نوین ارتباطی و داده ای بیش ترین تاثیر را بر ارزش های ازدواج و بویژه بُعد نگرش به ازدواج، داشته است، اما رسانه های جمعی داخلی تاثیری مستقیم در این ارتباط نداشته اند. افزون بر این، نتایج بررسی نشان می دهند که مولفه های جهانی شدن (بازاندیشی و فناوری های نوین ارتباطی و داده ای) بر ارزش های ازدواج تاثیر منفی داشته اند. در کل مدل نخست 19 درصد از تغییرات ارزش های ازدواج را تبیین کرده است. هم چنین، مدل دوم قادر به تبیین 14 درصد از تغییرات متغیر عمل به ازدواج بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر تقسیم کار در خانواده مطالعة موردی: زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تقسیم کار در خانواده بود. چارچوب نظری مقالة حاضر با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی تدوین شد. جامعة آماری 400 نفر از زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر مشهد بودند. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز با شیوة نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به دست آمده است، نتایج نشان داد که به ترتیب، متغیرهای ساخت قدرت، تعداد فرزندان، درآمد پاسخگو و سرمایة اجتماعی به طور کلی 5/21%تقسیم کار خانگی را تبیین می کنند.
سن ازدواج، طول مدت خانواده و درآمد فرد: تحلیلی اقتصادی از منافع ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل اقتصادی منافع ازدواج از لحاظ زمان تشکیل خانواده و مدت زندگی در قالب آن موضوع اصلی این مقاله است. با کمک نظریه اقتصادی می توان به این موضوع پی برد که تشکیل خانواده از منافعی برخوردار است که البته افزایش درآمد مهم ترین مصداق آن است. بر این اساس انتظار می رود زمان ازدواج و پس از آن مدت زمانی که فرد در قالب خانواده زندگی می کند نیز بر درآمد مؤثر باشند. نتایج این مطالعه که بر اساس دو نمونه از مردان (شامل 415 مشاهده) و زنان (شامل 409 مشاهده) متأهل ساکن شهر تهران به دست آمده است، حکایت از این دارد که سن ازدواج اثر مثبت و مدت ازدواج اثر منفی بر درآمد افراد متأهل دارد. این یافته به طور ضمنی مؤید آن است که آموزش می تواند عامل مهم بروز چنین واقعیتی باشد زیرا از یک سو موجب تأخیر در ازدواج می شود و از سوی دیگر درآمد فرد را افزایش می دهد.
نقش متغیرهای زمینه ای در تهدیدِ ثبات ازدواجِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی برخی متغیرهای زمینه ای تهدیدکننده ثبات ازدواج زنان و مردان متأهل شهر قزوین صورت گرفت. روش پژوهش پیمایشی و از نوع علّی مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 384 متأهل (192 زن و 192 مرد) به شیوه تصادفی از پنج ناحیه شهر قزوین انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه بی ثباتی زناشویی ادواردز و همکاران و پرسشنامه حاوی اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شد. نتایج نشان داد احتمال وقوع طلاق در سه سال آینده زندگی زناشویی زنان و مردان متأهل شهر قزوین 22 درصد است و بین گروه ها از حیث جنسیّت، تحصیلات، تعداد فرزندان، طول مدت ازدواج تفاوت معناداری در نمره های بی ثباتی ازدواج مشاهده نشد. نتایج هم چنین نشان داد که بین زوجین با قومیّت متفاوت در مقایسه با همسران با قومیّت مشابه و نیز زوجین با تفاوتِ در طبقه اقتصادی اجتماعی در مقایسه با زوجینِ مشابه از حیث طبقه اقتصادی اجتماعی در میانگین بی ثباتی ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد. هم چنین بین گروه ها از حیث نوع ازدواج (اعم از سنتی یا دوستی پیش از ازدواج) تفاوت معناداری مشاهده شد. آگاهی از نقش عوامل تهدیدکننده ثبات ازدواج زوجین می تواند ضمانتی نسبی برای ثبات روابط زناشوییِ همسران فراهم سازد.
فراتحلیل پژوهشها در مورد میزان رابطه هوش هیجانی و کیفیت روابط زناشویی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش فرا تحلیل پژوهشها درباره میزان رابطه هوش هیجانی و کیفیت روابط زناشویی در ایران بود. برای دستیابی به این هدف، این سؤال مطرح شد که، میزان رابطه هوش هیجانی و کیفیت روابط زناشویی در ایران چگونه است؟ به منظور پاسخگویی به سؤال فراتحلیل از مجموعه پژوهشها درباره رابطه هوش هیجانی و کیفیت روابط زناشویی در سطح کشور در فاصله سالهای 1390-1381، هفت پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود و ملاکهای درون گُنجی را داشت برای فراتحلیل انتخاب شد. این هفت پژوهش حاوی یازده اندازه اثر در مورد رابطه هوش هیجانی و عوامل مختلف کیفیت روابط زناشویی بود. براساس نتایج این فراتحلیل، اندازه اثر مربوط به میزان رابطه هوش هیجانی و کیفیت روابط زناشویی در ایران 541/0 است. نتایج این فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر میزان رابطه هوش هیجانی و کیفیت روابط زناشویی در ایران بر اساس معیار تفسیر کوهن از حد متوسط بیشتر است؛ این امر اهمیت فراهم کردن زمینه تقویت هوش هیجانی را در زوجین ایرانی خاطرنشان می سازد.
بررسی بدعملکردی جنسی و سلامت روان افسردگی، اضطراب و استرس در زنان یائسه، نابارور و معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارجنسی یک موضوع کاملا مشخص و خصوصی است که بخش مهمی از زندگی انسان ها را دربرمیگیرد و با سلامت روان و روابط اجتماعی رابطه مستقیمی دارد لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی بدعملکردی جنسی و سلامت روان در زنان یائسه، نابارور و معتاد انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان یائسه، نابارور و معتاد همدان و کرمانشاه بودند که از میان افراد جامعه 34 زن یائسه، 34 زن نابارور و 34 زن مبتلا به مصرف مواد انتخاب شدند. ابزار نمونه گیری شامل پرسشنامه بدعملکردی جنسی زنان (2001) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند (1995) بود. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد تفاوت معنیداری بین سه گروه نمونه در بدعملکردی جنسی، اختلال میل جنسی، اختلال انگیختگی جنسی، اختلال ارگاسمی، اختلال درد جنسی و در خرده مقیاس های سلامت روان وجود دارد و میتوان گفت، زنانی که احساس حمله به طرف خود دارند، احساس لذت را از خود به صورت ناخواسته میگیرند و سلامت روان پایینتری دارند. به این معنا که در متغییر بدعملکردی جنسی به ترتیب گروه زنان یائسه، زنان معتاد و زنان نابارور از بیشترین تا کمترین درصد را به خود اختصاص دادند.
شرط تنصیف دارایی های زوج، راهکاری جهت حفظ حقوق مالی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالغ بر سه دهه است که حسب بخشنامه اداره ثبت احوال شروطی منجمله شرط دائر بر تنصیف اموا ل زوج در صورت طلاق بنابه شرایطی در متن عقد نامه درج شده است که با امضاء شرط مزبور توسط طرفین در زمره یکی از شروط ضمن عقد نکاح در می آید. شرطی که به بسیاری از ازدواج های صورت گرفته در جامعه ما با علم و یا بدون علم متعاملین آن ملحق می شود ولیکن شاید در وادی عمل چندان مورد اعتنای دستگاه قضا قرار نگیرد. حال آنکه دست یازیدن به این شرط می تواند راهکار حقوقی مناسبی برای پیشگیری و همچنین مرمت آسیب هایی باشد که از این رهگذر به زن وارد می گردد.
بازسازی معنایی تجربه فرآیند منتهی به طلاق در میان زنان مطلقه شهر مشهد با استفاده از رویکرد نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازسازی معنایی تجربه طلاق از نگاه زنان مطلقه و به روش نظریه مبنایی انجام شده است و می کوشد تا با به کارگیری یک سلسله رویه های سیستماتیک، نظریه ای مبتنی بر استقراء درباره پدیده طلاق ایجاد کند. یافته های آن، شامل یک تنظیم نظری از واقعیت تحت بررسی است. در این روش نه تنها مفاهیم و رابطه بین آن ها ایجاد می شوند؛ بلکه به طور موقتی نیز مورد آزمایش قرار می گیرند. پژوهش حاضر سعی می کند از منظری جدید به درک اشخاص نزدیک شود و درک آن ها درباره عوامل تأثیرگذار بر طلاق را بکاود و شناخت درستی از آن به دست آورد. از این رو، درصدد یافتن شرایط علّی و میانجی طلاق، راهبردهای کنش و کنش متقابل و پیامدهای طلاق از این دیدگاه هستیم. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با 22 زن مطلقه در شهر مشهد، به دست آمده است. برای گرد آوری داده ها، از شیوه نمونه گیری نظری و هدف مند استفاده شده است. داده ها با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده اند. نتیجه پژوهش، دست یابی به پنج مقوله عمده است. مقوله محوری که تمام مقولات را پوشش می دهد، «ارتباطات از درون تهی شده» می باشد. نظریه مبنایی و به تبع آن، مدل پارادایمی در قالب شرایط علّی و میانجی، استراتژی ها و پیامدها ارایه شده است. در این پژوهش با دو مقوله اصلی یا به عبارتی، پدیده مواجه شدیم؛ پدیده اول «ارتباطات از درون تهی شده» است که مفهومی است که تقریباً تمام مشارکت کنندگان در مورد آن صحبت کردند. پدیده دوم «اداره و کنترل پدیده طلاق» می باشد که در واقع به نوعی، پیامد پدیده اول است؛ اما از آن جا که برای زنان از اهمیت زیادی برخوردار است، به عنوان پدیده مستقلی معرفی می شود.
راهکار های کاهش ضایعات نان در بین زنان خانه دار شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه ی توصیفی- پیمایشی، بررسی راهکارهای کاهش تلفات و ضایعات نان در بین زنان شهر کرمانشاه بود. جامعه ی آماری این پژوهش زنان خانه دار شهر کرمانشاه بودند (198270= N) که تعداد 326 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای، به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و روش تحلیل عاملی استفاده شد. بر اساس یافته ها، نان قوت غالب خانواده های کرمانشاهی را تشکیل می دهد. به گونه ای که تمامی زنان شرکت کننده در این پژوهش دست کم روزی یک بار غذای نانی مصرف می کنند. هم چنین، نتایج نشان دادند که در بین گروههای درآمدی گوناگون، زنان خانواده های پر درآمد و متوسط شهر کرمانشاه به ترتیب کم ترین و بیش ترین توجه را به مصرف صحیح نان داشتند. بیش ترین ضایعات نان مربوط به اطراف آن بود و در بین انواع نان به ترتیب نان لواش سنتی دارای کم ترین ضایعات و نان-های سنگک ماشینی، سنگک سنتی، لواش ماشینی و تافتون در رتبه های بعدی از لحاظ ضایعات نان قرار دارند. بر این اساس، باید سعی در ترویج نان هایی با ضایعات کم تر داشت. از دیدگاه زنان، برخورد قاطع دولت با نانوایی های با نان بی کیفیت، خرید نان به اندازه ی مصرف، نظارت مستمر دولت بر کار نانوایی ها و برگزاری برنامه های آموزشی می تواند نقشی چشم گیر در کاهش ضایعات و تلفات نان داشته باشد. لذا، توصیه می شود که مسئولان و برنامه ریزان در جهت تدوین برنامه های کاهش ضایعات نان، از راهکارهای بدست آمده، استفاده کنند.
بررسی تغییرات باروری زنان بر حسب موقعیت های اجتماعی- اقتصادی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش باروری در ایران مباحث زیادی پیرامون وضعیت جمعیت مطرح کرده است.در این مقاله تغییرات رفتار باروری زنان برحسب وضعیت اجتماعی- اقتصادی زوجین بررسی شده است. با روش تحقیق پیمایش، اطلاعات مورد نیاز از 410 زن همسردار 15 الی 50 سال هی شهر تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. تحلیل های دو متغیره و چند متغیره نشان می دهد سطح تحصیلات زنان مه مترین عامل مؤثر در تعداد فرزند، تعداد فرزند ایده آل، سن ازدواج، به کارگیری نوع وسیله ی پیشگیری از بارداری و داشتن ترجیح جنسی فرزند است. بی سواد بودن زنان و نیز داشتن تحصیلات ابتدایی که بیشتر آنها را در پایگاه اجتماعی پایین قرار می دهد، زمینه های سن ازدواج پایین و در نتیجه باروری بالا را برای آنها فراهم نموده است. در کنار تحصیلات زنان، مرتبه ی شغلی زن و همسرش، میزان درآمد و هزینه ی خانواده و نیز میزان پایگاه اجتماعی- اقتصادی محاسبه شده برای زوجین، در تغییر نگرش به نوگرایی و در نتیجه در رفتار باروری زنان از جمله سن ازدواج آنان مؤثرند. همه ی زنان بررسی شده با سطوح اجتماعی و اقتصادی مختلف، تمایلی برای بالا بردن فرزندآوری از طریق سیاست های تشویقی افزایش موالید ندارند. عقیده ی آنها به ویژه زنان برخوردار از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا این است که بسته های تشویقی بلندمدت نبوده و نمی تواند تضمینی برای بهتر شدن وضعیت زندگی فرزندانشان در آینده باشد.
مقایسه منزلت های هویتی و رضامندی زناشویی بین متأهلین شاهد و غیرشاهد دانشجو در سطح شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای رابطه بین منزلت های هویتی با رضامندی زناشویی زوج های شاهد و غیرشاهد دانشجو می پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کل دانشجویان متأهل اعم از شاهد و غیرشاهد دانشگاه های شهر کرج است و تعداد نمونه آماری، با توجه به ماهیت پژوهش، 400 نفر (200 نفر دانشجوی متأهل مرد و 200 نفر دانشجوی متأهل زن) تعیین شد. سپس از بین این دانشگاه ها، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، گروه نمونه انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای این پژوهش، از اجرای دو آزمون پرسش نامه منزلت هویت فرد (Eom-Eis-2) و پرسش نامه رضامندی زناشویی انریچ هم زمان به دست آمده اند. برای پاسخ به فرضیه ها و سؤال های پژوهش، با توجه به ماهیت متغیرها، از روش های استنباطی شامل آزمون های Z و t برای معنی داربودن ضریب همبستگی r و آزمون Zr فیشر برای مقایسه همبستگی های دو گروهی و هم چنین آزمون t و U من ویتنی برای مقایسه میانگین ها و مجموع رتبه های دو گروه استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هویت یافتگی با رضامندی زناشویی ارتباط مثبت و معنی داری دارد. به عبارتی، میزان رضامندی زناشویی در افرادی که از منزلت هویت یافتگی بالایی برخوردارند بیشتر است. هم چنین یافته حاکی از آن است که اختلاف همبستگی دو متغیر (رضامندی و ابعاد هویت) بین دو گروه متأهلین شاهد و غیرشاهد در بعد هویت یافتگی، به طور مثبت، معنی دار است، ولی در سایر ابعادِ هویت این اختلاف معنی دار نیست.