فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
باوری در جامعه ی ما وجود دارد که اگر دختران زود ازدواج کنند، چون تحصیلات خود را به پایان نرسانده اند، شغل خوبی به دست نخواهند آورد. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که این باور تا چه اندازه واقعی است؟ آیا واقعاً دختران با به تأخیر انداختن ازدواج خود آینده ی شغلی خوبی خواهند داشت؟ آیا قطعیت این باور تا آن اندازه است که بتوان گفت این یک گزاره ی عام و جهان شمول است که در همه ی شرایط و حالت ها مصداق دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، تحقیقات تجربی انجام شده در کشورهای مختلف درباره ی تأثیر سن ازدواج در موفقیت شغلی زنان (درآمد، امکان اشتغال و موقعیت شغلی) با استفاده از روش «شمارش قاعده مند» بررسی شدند. نتایج نشان داد، علیرغم آنکه برخی تحقیقات میان سن ازدواج و موفقیت شغلی زنان رابطه ی مثبت را گزارش داده اند، اما بسیاری تحقیقات دیگر چگونگی رابطه میان این دو متغیر را به ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه و نیز دوره ی زندگی خانوادگی زن منوط دانسته اند. از سوی دیگر تحقیقاتی که افزایش سن ازدواج را با موفقیت شغلی زنان همراه دانسته اند، عوامل واسطی برای این رابطه برشمرده اند که تغییر این عوامل از طریق سیاست گذاری کلان اقتصادی- اجتماعی ممکن است؛ لذا اصل رابطه ی میان سن ازدواج و موفقیت شغلی تغییرپذیر است.
اثربخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی مدرسه شاهد ناحیه 3 شیراز در سال تحصیلی 93- 92 بودند. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد. به این صورت که پس از اجرای پرسش نامه مهارت های کارآفرینی فکری، شفیع آبادی، نورانی پور و احقر (1391) و پرسش نامه مهارت های اجتماعی TISS از بین دانش آموزانی که نمره ای کم تر در پرسش نامه گرفته بودند، 40 نفر به تصادف انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفری جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش بر اساس الگوی چند محوری به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته آموزش مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دریافت کردند و در گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نگرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین مهارت های کارآفرینی (خرده مقیاس های مهارت های فردی، مهارت های بین فردی، مهارت های کاربردی، مهارت های تفکر انتقادی و خلاقانه) و مهارت های اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار وجود دارد، یعنی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی موجب افزایش مهارت های کارآفرینی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان شده است.
بررسی عوامل موثر بر توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزه های تخصصی:
فعالیت در حیطه ی صنایع دستی از مصادیق حفظ فرهنگ بومی است که نقش مؤثری در توانمندسازی اقتصادی- اجتماعی زنان روستایی دارد. این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی فعال بالقوه ی اقتصادی شهرستان بانه پرداخته است. نمونه ی آماری مشتمل بر 205 زن روستایی در بخش آرمرده ی این شهرستان و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه ای ساختارمند بود که روایی آن توسط پانل متخصصان تأیید گردید. برای سنجش پایایی آن مطالعه ای راهنما خارج از منطقه ی آماری ترتیب داده شد. ضریب آلفای کرونباخ سنجه های مختلف پرسشنامه بین 5/0تا 9/0 نشان از پایایی قابل قبول ابزار سنجش داشت. یافته های پژوهش نشان داد، دروندادهای فردی و زمینه های محیطی در توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی اثر دارند. یافته های حاصل از تحلیل مسیر حاکی از تأثیر مستقیم مثبت و معنی دار عوامل حمایتی، علاقمندی نسبت به کار، اعتماد بنفس، انگیزه ی پیشرفت طلبی، درک از خود مدیریتی، درک نسبت به خودکارآمدی و اهداف با توسعه ی فعالیت شالبافی می باشد. در این پژوهش، پیشنهادهای کاربردی برای توسعه ی فعالیت شالبافی زنان روستایی ارائه شده است.
بررسی رابطه بین مشارکت زنان در نیروی کار و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزه های تخصصی:
زنان به عنوان یکی از انواع سرمایه های انسانی، تقریبا نیمی از جمعیت در سنین کار هر کشور را تشکیل می دهند. مشارکت بالای زنان در نیروی کار می تواند با افزایش دادن عرضه کار باعث افزایش رشد اقتصادی کشورها شود. افزایش سهم زنان در نیروی کار به یکی از مسائل کلیدی در اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تبدیل شده است. لذا در این مطالعه سعی می شود تا به بررسی رابطه بین مشارکت زنان در نیروی کار و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی پرداخته شود. برای این منظور در این مقاله از داده های مربوط به سالهای 2013-1990 استفاده شد. لذا پس از بررسی پایایی متغیرها و تعیین مدل مناسب از روش پنل دیتا برای تخمین مدل استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که متغیرهای لگاریتم تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری و نرخ باروری تاثیر منفی و متغیرهای لگاریتم مربع تولید ناخالص داخلی، نرخ شهرنشینی، نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس ابتدایی، نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس متوسطه و نرخ ثبت نام ناخالص زنان در مدارس عالی تاثیر مثبت بر نرخ مشارکت زنان در نیروی کار کشورهای اسلامی دارند. همچنین نتایج نشان داد که بین نرخ مشارکت زنان در نیروی کار زنان و توسعه اقتصادی کشورهای اسلامی یک رابطه غیر خطی و U شکل وجود دارد.
بررسی تاثیر ادراک از بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد: تاکید بر نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه و با ورود هر چه بیش تر زنان به محیط های کاری و بویژه محیط های دانشگاهی نیاز به انجام پژوهش هایی با هدف بررسی واکنش های شغلی این گروه بیش تر احساس می گردد، افزون بر این، به نظر می رسد که زنان از حساسیت بیش تری نسبت به مسایل حمایتی و اخلاقی در سازمان برخوردار باشند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد، هم چنین بررسی نقش میانجی متغیر حمایت سازمانی ادراک شده می باشد. روش نمونه گیری، طبقه بندی دو مرحله ای می باشد و پرسش نامه در میان 210 تن از کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد توزیع شده است. برای تامین اعتبار محتوایی پرسش نامه از نظر کارشناسان و اساتید مدیریت استفاده شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و برای کل پرسش نامه 798/0 برآورد شد که نشان از پایایی مناسب پرسش نامه دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون میانگین، تحلیل عاملی تاییدی و معادله های ساختاری با استفاده از نرم افزار WARPPLS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که وجود بافت اخلاقی از راه وجود حمایت سازمانی بر رضایت مندی کارکنان خانم دانشگاه فردوسی موثر است. هم چنین، اثر منفی مستقیم و غیرمستقیم بافت اخلاقی بر قصد ترک سازمان تایید شده است.
موانع ارتقای زنان شاغل در بانک های دولتی کشور به سطوح عالی مدیریت از دیدگاه کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی موانع ارتقای زنان شاغل در بانک های دولتی کشور به سطوح عالی مدیریت و شناخت تفاوتدیدگاه زنان و مردان به این موانع انجام شده است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. جامعة آماری مطالعه را همة کارکنان زن و مردی تشکیل می دهند که مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر با حداقل پنج سال سابقة خدمت دارند و در بانک های دولتی شاغل اند؛ تعداد 400 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات با استفاده از دو آزمون آماری t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در همة فرضیه ها، تفاوت معنی داری بین نظرهای زنان و مردان شاغل در بانک های دولتی کشور دربارة موانع ارتقای زنان به سطوح عالی مدیریت وجود دارد. هم چنین نتایج مطالعه بیان گر آن است که متغیرهای فرهنگ سازمانی حاکم، تمایل نداشتن زنان به ارتقا و کلیشه های جنسیتی در جامعه، مهم ترین موانع و ویژگی های جسمی و روانی زنان، کم اهمیت ترین موانع تلقی شده است.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر موفقیت زنان کارآفرین قالی باف استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی مؤلفه های مؤثر بر موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی و ابزار تحقیق پرسشنامه بود. جامعه آماری تحقیق شامل دویست نفر از زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی استان مازندران بود که 127 نفر به عنوان نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در نهایت، 120 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که اکثر پاسخ گویان میزان موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی را در سطح متوسط ارزیابی کردند. همچنین، نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده مثبت و معنی دار بودن رابطه درآمد سالانه، سابقه فعالیت قالی بافی ، عوامل شخصیتی، مشارکت اجتماعی، عوامل قانون گذاری، منابع اطلاعاتی، مدت زمان آموزش بازاریابی و سن با موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی بود؛ همچنین، میزان تأثیر تسهیلات بانکی در کارآفرینی، میزان ساعات دوره آموزشی مدیریت مالی، میزان ساعات دوره آموزشی کسب وکار و میزان ساعات دوره آموزشی مدیریت راهبردی با موفقیت زنان کارآفرین رابطه منفی و معنی دار داشتند. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مشارکت اجتماعی، عوامل شخصیتی، درآمد سالانه، عوامل قانون گذاری، منابع اطلاعاتی و ساعات دوره آموزشی کسب وکار 90/98 درصد از تغییرات میزان موفقیت زنان کارآفرین قالی باف را تبیین می کنند.
تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی شهرستان نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی شهرستان نجف آباد انجام شد. روش پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل زنان روستایی بین 15-64 سال شهرستان نجف آباد بود (7354=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد گردید و180نفر بصورت نمونه گیری با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده که اعتبار (روایی) آن با نظر متخصصین و اساتید مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران مورد تأیید قرار گرفت. اعتماد (پایایی) ابزار تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 9/0) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی مربوط به عوامل بازدارنده نشان داد که متغیرها در هفت عامل زیرساختی- حمایتی، فرهنگی- روانشناختی، مهارتی، اعتماد اجتماعی، ساختاری، انگیزشی-شناختی و تسهیلات بانکی قرار گرفتند که این هفت عامل 50/66 درصد کل واریانس را تبیین می کند. در تحلیل عاملی عوامل پیش برنده 5 عامل آموزشی- حمایتی، فرهنگی- زیرساختی، خانوادگی، مشارکت اقتصادی و نهادی شناسایی شد که این پنج عامل68/60 درصد کل واریانس را تبیین می کند. به علاوه یافته ها نشان داد سهم عوامل بازدارنده بیشتر از عوامل پیش برنده می باشد
بررسی رابطه بین باور به سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی کارکنان زن در شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین باور به سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی کارکنان زن در شهرداری شیراز است. روش این تحقیق، از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و طرح تحقیق به صورت توصیفی- همبستگی به شیوه پیمایشی است، جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان زن در شهرداری شیراز با تعداد 600 نفر کارمند می باشد که جهت برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد، که 229 نفر مناسب این تحقیق بودند. از نرم افزار Spss استفاده گردید که ابتدا مشخصات توصیفی متغیرهای تحقیق نظیر درصد فراوانی کمینه- بیشینه بدست آمد. پس از ارائه ماتریس همبستگی از روش رگرسیون چند متغیره جهت تعیین سهم متغیرهای پیش بین در متغییر ملاک استفاده گردید.
کلیدی ترین نتایج این پژوهش این است که: بین باور به سقف شیشه ای زنان و موفقیت ذهنی و هم چنین ابعاد آن ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. هم چنین بین بعد تاب آوری از سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و بین بعد انکار کردن سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. بین بعد کناره گیری سقف شیشه ای و موفقیت ذهنی و ابعاد آن رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بعد پذیرش با موفقیت ذهنی و ابعاد آن شامل رضایت شغلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین بعد تاب آوری از سقف شیشه ای بیش ترین نقش را در تبیین موفقیت ذهنی دارد.
تأثیر سبک رهبری بر باورهای سقف شیشه ای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود افزایش حضور زنان در محیط های کار، میزان ارتقاء زنان به سطوح عالی مدیریت با پیشرفت تحصیلی و تجربیات حرفه ای آن ها همخوانی ندارند. بنابراین، وجود نوعی مانع نامرئی به نام سقف شیشه ای بارز است. زنان در مواجه با این مانع باورهای مختلفی دارند که می تواند ارتقاء شغلی آن ها را افزایش یا کاهش دهند. این باورها شامل انکار، انعطاف پذیری، پذیرش ، استعفا است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر سبک رهبری بر باور سقف شیشه ای در بانوان شاغل در بخش ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بود. تحقیق با اتخاذ ماهیت توصیفی پیمایشی از طریق تحلیل همبستگی، سبک های رهبری باس و آوولیو و باورهای زنان ا در مواجه با سقف شیشه ای بررسی کرد. جامعه آماری از میان بانوان شاغل در بخش ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی با تحصیلات دیپلم به بالا، در نظر گرفته شده است. سپس بر حسب تحلیل های آماری نمونه مناسبی از آن ها انتخاب شد و در نهایت با استفاده از پرسشنامه های ساختارمند نسبت به اخذ دیدگاه افراد اقدام شد. نتایج حاصل نشان می دهد، سبک رهبری تأثیر معنادار و مثبتی بر باور سقف شیشه ای بانوان دارد.
تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی: شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی و تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی، سکونتگاه های روستایی شهرستان رستم انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، محدوده روستایی (شامل؛ روستاهای شوسنی، ضامنی و میرخیرالله) از بخش مرکزی شهرستان رستم می باشد که دارای 2813 نفر جمعیت و 773 خانوار است که 966 نفر از جمعیت را زنان بین 18 تا 59 سال تشکیل می دهند که 275 نفر از زنان بین 59-18سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. یافته ها حاکی از آن است که پاسخ دهند ه گان باورهای بازدارنده اجتماعی مشارکت زنان را با میانگین 54.37 نسبت به باورهای بازدارنده فرهنگی مشارکت زنان با میانگین 49.67 در فرایند برنامه ریزی و توسعه روستایی مناطق روستایی شهرستان رستم مشهود تر دانسته اند و با قاطعیت بیش تری پاسخ دادند. هم چنین، نتایج آزمون نیز تفاوت معناداری را به خوبی نشان می دهد. از آنجائی که مقدار p.value کوچکتر از(05/0=α) است فرض H0 را در تمامی موارد ذکر شده نمی توانیم بپذیریم.
تأثیر سرمایه انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
امروزه شواهد و تحقیقات در کشور ما نشان می دهد که با وجود افزایش سطح تحصیلات خانم ها و تمایل آن ها به کار در سازمان های دولتی، پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. تحقیقات مختلفی نشان داده اند که سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی از عوامل تأثیر گذار در موفقیت و ارتقاء شغلی محسوب می شوند. در این پژوهش تأثیر سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی زنان بر کسب پست های سازمانی بررسی شده است. داده های میدانی از طریق پرسشنامه ای استاندارد از نمونه ای از زنان کارمند در بانک سپه خراسان رضوی به تعداد 115 نفر جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که سرمایه انسانی در کلیه سطوح سازمانی می تواند خانم ها را در کسب پست های سازمانی کمک کند و سرمایه اجتماعی بر کلیه سطوح سازمانی تأثیر یکسانی دارد و خانم ها، پست های بالاتر را به دلیل داشتن سرمایه انسانی بیش تر به دست آورده اند.
بررسی تأثیر نوع و میزان فعالیت زنان روستایی بر سطح حقوق اقتصادی - اجتماعی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی بررسی رابطه بین نوع و میزان فعالیت های زنان روستایی و بهره مندی آن ها از حقوق اقتصادی- اجتماعی بود. به عبارت دیگر این مقاله به دنبال یافتن تأثیر تقسیم کار جنسی میان زنان و مردان بر میزان نابرابری بین آن ها بود. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه های فمینیسم درباره تقسیم کار جنسیّتی است. به این شکل که تقسیم کار جنسی به نوع و میزان فعالیت و نابرابری جنسیّتی به میزان بهره مندی از حقوق اجتماعی-اقتصادی برگردانده شده است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه گردآوری شد. یافته های پژوهش حاکی از مشارکت قابل توجه زنان روستایی در امور زراعت و باغداری، دامپروری و صنایع دستی است. همچنین، بین میزان فعالیت زنان کشاورز روستایی و میزان بهره مندی از حقوق اجتماعی-اقتصادی شان رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین تحصیلات و پایگاه اجتماعی- اقتصادی زنان کشاورز روستایی با میزان بهره مندی از حقوق اجتماعی-اقتصادی شان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از طرف دیگر، رابطه معنا داری بین نوع فعالیت های زنان روستایی و سن آن ها با میزان بهره مندی آن ها از حقوق اقتصادی-اجتماعی وجود ندارد. به طور کلی می توان گفت بین تقسیم کار جنسی و میزان بهره مندی از حقوق رابطه معناداری وجود دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ارتقای شغلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای شغلی زنان، در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان اجرا شد. بر اساس مطالعات انجام شده، معیارهای مؤثر بر ارتقای شغلی زنان در سطح فرد، خانواده، سازمان و جامعه قابل بررسی است. برای شناسایی شاخص های سنجش، از تکنیک دلفی و برای دستیابی به توافق از ضریب هماهنگی کندال و در مرحله بعد، برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه با طیف لیکرت و همچنین از پرسشنامه خبره با طیف ساعتی مبتنی بر مقایسه های زوجی برای تعیین اولویت معیارها و شاخص های شناسایی شده با دیدگاه کارشناسان استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارکنان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان بود و پرسشنامه ها در نمونه ای به حجم 72 نفر توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با تکنیک AHP نشان داد که معیارهای فرهنگی بیش ترین اولویت را دارند و تعدیل فرهنگ مرد سالاری، بهبود نگرش جامعه به وظایف زنان و تحدید نگرش های قالبی به زنان، سه اولویت اول را به خود اختصاص داده اند. شاخص سطح تحصیلات، علاقه مندی به پیشرفت و افزایش اعتماد به نفس نیز، بیش ترین اولویت را در پیشرفت شغلی زنان دارند.
بررسی سطح توسعة بازار کار به تفکیک جنسیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سند چشم انداز ج.ا.ا در حکم بالاترین سند پس از قانون اساسی، ایجاد فرصت های برابر و توزیع مناسب درآمد را یکی از اهداف چشم انداز در افق 1404 قلمداد کرده است که این مهم نیز در گرو توسعة موزون بازار کار است و از این رو، بررسی سطح توسعة این بازار به تفکیک جنسیت هدف اصلی این مقاله است. برای تعیین سطح توسعة بازار کار از میان شاخص های متعدد این بازار، چهار شاخص نرخ بیکاری، سهم جمعیت دارای اشتغال ناقص، سهم شاغلان بخش صنعت و سهم شاغلان بخش خصوصی در سال های 1384 تا 1390 انتخاب و برای تلفیقشان از روش برترین پیشنهاد از راه حل ایدئال استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که در دورة مذکور سطح توسعة بازار کار به تفکیک جنسیت دچار دوگانگی و به نفع بازار کار مردان بوده است. در مقایسة سال های آغازین و پایانی این دوره نیز این تفاوت نه فقط در راستای اهداف برنامه های کلان کشور کاهش نیافته، بلکه روندی صعودی را طی کرده است.
انگیزه های زنان کارآفرین در راه اندازی کسب وکار و تأثیر آن در رشد کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی تأثیر انواع انگیزه های راه اندازی کسب و کار بر رشد کسب و کارهای زنان بود. لذا با استفاده از روش توصیفی پیمایشی در جامعه آماری زنان کارآفرین، داده های حاصل از 62 پرسشنامه تحلیل شد. ابتدا انگیزه های راه اندازی کسب و کار در پنج گروه انگیزه اصلی دسته بندی شدند و با توجه به مبانی نظری پژوهش و ماهیت انگیزه ها در هر دسته، به صورت کارآفرینان آرمان طلب، توفیق طلب، اجباری، اجتماعی و انعطاف طلب نام گذاری شدند. سپس برای شناسایی تأثیر پنج گروه انگیزه های راه اندازی کسب و کار بر چهار شاخص رشد از آزمون مربع کای استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، هر پنج گروه زنان کارآفرین در فروش رشد داشتند، همه گروه ها به جز کارآفرینان اجباری رشد در سهم بازار را تجربه کرده بودند، در حالی که فقط کارآفرینان توفیق طلب در تعداد کارمندان رشد داشتند و فقط کارآفرینان گروه های توفیق طلب و اجتماعی از رشد در تنوع محصولات/خدمات بهره مند بودند. نتایج این پژوهش مبنی بر تفاوت بسیار در انگیزه های شروع کسب و کار در میان گروه های مختلف زنان کارآفرین و تأثیر این انگیزه ها در رشد کسب و کارهای زنان، لزوم سیاست گذاری توسعه کارآفرینی زنان متناسب با انگیزه ها و نحوه رشد کسب و کار را نشان می دهد.
تحلیل عاملی مشکلات زنان قالیباف روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مشکلات زنان قالیباف روستایی استان همدان، به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را مجموعه زنان قالیباف روستایی استان همدان تشکیل
می دهند که از بین آن ها 163 نفر با استفاده از فرمول کوکران از راه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. پرسشنامه مهم ترین ابزار جمع آوری داده ها در آن پژوهش است، اما در کنار پرسشنامه از روش مصاحبه نیز استفاده شده است. پرسشنامه مورد استفاده براساس پیش نگاشتههای پژوهش تهیه شده و روایی آن به وسیله متخصصان فن مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از زنان قالیباف قرار گرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ 0 بدست آمد که رقم قابل قبولی است. بمنظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل / آن 87 عاملی استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده مشکلات زنان قالیباف روستایی در 6 عامل دسته بندی شدند. عامل نخست که با توجه به متغیرهای تشکیل دهنده مشکلات اقتصادی و مالی 15 درصد از واریانس به عنوان مه مترین مشکل معرفی شد. عامل نخست / نام گرفت با تبیین 46 50 درصد / همراه با عوامل بهداشتی، آموزشی، اجتماعی– فرهنگی، فردی و حمایتی در مجموع 71 از واریانس را تبیین نمودند. در آخر با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهایی در جهت حل مشکلات زنان قالیباف روستایی ارائه شده است.
بررسی ورود زنان به عرصه اشتغال و تأثیر آن بر میزان قدرت آنها در تصمیم گیری های درون خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع علی مقایسه ای است و هدف از آن، بررسی ورود زنان به عرصه اشتغال و تأثیر آن بر میزان قدرت آ ن ها در تصمیم گیری های درون خانواده است. جامعه آماری آن، شامل تمام خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل شهرستان بوکان در سال 1390 بودند . ابتدا دو گروه نمونه هر کدام به حجم 70 خانواده از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند؛ در انتخاب گروه نمونه نخست از بین زنان شاغل متأهل، با توجه به کوچک بودن جامعه و معیارهای در نظر گرفته شده، از روش تمام شماری استفاده شد و نیازی به نمونه نبود؛ در انتخاب گروه نمونه دوم از بین زنان غیر شاغل متأهل، با توجه به وسیع بودن جامعه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته ساختار قدرت در خانواده که مورد تحلیل قرار گرفت و متناسب SPSS دارای 85 گویه است، جمع آوری شد و به وسیله نرم افزار با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی (مد، میانه، میانگین و ...) و آمارهای استنباطی تحلیل رگ رسیون و ...) استفاده شد . نتایج نشان داد ند که قدرت زنان در تصمیم گیری های ،T (آزمون
درون خانواده در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل متفاوت است و تا حد زیادی از متغیر های تملک منابع ارزشمند ( تحصیلات زوجین، درآمد زوجین، تملک منابع ارزشمند ) و متغیرهای جمعیتی ( مدت زمان ازدواج زوجین، فاصله سنی زوجین) تأثیر می پذیرد.
تبیین و بررسی اثربخشی دوره های آموزشی کارآفرینی طرح های زود بازده بر کارآفرینان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش کارآفرینی سیاستی است که به گونه مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه کارآفرین در یک جامعه اثر می گذارد. به همین دلیل، در بسیاری از کشورها بویژه در کشورهای پیشرفته که تا حدودی در آن موانع و مشکلات برطرف شده است، دولت ها به شکوفا کردن توان بلقوه مردم پرداختند. هدف این پژوهش نیز ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی کارآفرینی طرح های زودبازده بر کارآفرینان زن استان مازندران می باشد. جامعه آماری این پژوهش، 850 نفر از زنان کارآفرین استان مازندران می باشد، که با توجه به محدودیت های خاص جمع آوری داده ها 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده، و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج آزمون T-test نشان داده است که اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی و همه ابعاد مورد بررسی یعنی: تحریک انگیزه ها، پرورش ویژگی ها و آموزش مهارت ها، در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و یافته ها مدل معادلات ساختاری بیانگر تایید کلیت مدل ها و ارتباط معنی داری مولفه ها با اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی بود. در پایان هم به مدیران پیشنهاد می شود که بیش از پیش به کیفیت برنامه های آموزشی خویش پرداخته، تا شاهد اثربخشی و کیفیت بیشتر این دوره ها باشیم.