فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۴۵ مورد.
فمینیسم در اندیشه پست مدرنیسم
حوزه های تخصصی:
فمینیسم پست مدرن از متأخرترین گرایش های فمینیسم است که تحت تأثیر آموزه های پست مدرن شکل گرفته است. جریان مذکور با تأکید بر اصل تفاوت انسان ها و به ویژه تفاوت های میان زنان و زنان و مردان، تردید در روایت های کلان و مفروضات پیشینی مربوط به حقیقت و نفی مبانی معرفت شناختی و متافیزیکی هویت مدرنیستی، بر این باور است که نمیتوان زن را با قالب مشخصی تعریف نمود و یک ساختار فرهنگی- اجتماعی ثابت برای وی در نظر گرفت. رویکرد فوق از سوی جریانات فمینیستی رادیکال و لیبرال مورد نقد قرار گرفته است. نوشتار حاضـر پـس از معرفی فمینیسم پسـت مدرن و تبیین آمـوزه های آن، تعامل بین فمینیسم و پست مدرنیسم، تقابل و توافق میان آن دو را مورد بحث و بررسی قرار میدهد و سرانجام به ذکر دیدگاه برخی فمینیست های پست مدرن از قبیل ایریگاری و والتر میپردازد.
معرفی کتاب فمینیسم و دانشهای فمینیستی
حوزه های تخصصی:
این کتاب ترجمه مقالاتی از «دایرةالمعارف فلسفی روتلیج» است که از جمله کتب مرجع در اندیشههای معاصر به شمار میرود و از یک مقدمه و سیزده فصل تشکیل شده است که در انتهای هر فصل بخشی تحت عنوان «ملاحظات» بیان شده که نویسندههای متعدد نقدهای خویش را به نظرات فمینیستها ارائه کردهاند. اما در بخش معرفی کتاب فقط به صورت اجمال مطالبی که در فصلها مورد بررسی قرار گرفته بیان میشود.
نقش کتاب مقدس و ارباب کلیسا در ظهور فمینیسم (قسمت اول)
حوزه های تخصصی:
در میان عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که در ظهور فمینیسم نقش داشتهاند، عامل دین مهمترین نقش را ایفا کرده است. تأثیر و نفوذ دین در اروپا از یک سو و رویکرد تبعیضآمیز جنسیتی کتاب مقدس و ارباب کلیسا از سوی دیگر، موجب شد که جنبش زنان در ابتدا با تفسیر و توجیه دلخواهانه از آموزههای مسیحیت و سرانجام با نفی و طرد کامل آن، به تدریج به موضع رویارویی با آموزههای کتاب مقدس سوق پیدا کند. این نوشتار به اختصار به سیر تحول جنبش زنان و مواضع ضد دینی هستههای اولیه تشکیلاتی فمینیستها از جمله زنان سالندار، انجمن جوراب آبیها، لژهای زنانه، فراماسونری و کوئیکرها اشاره میکند و سرانجام در جهت ردیابی بازتاب تشکیلات مذکور بر فمینیسم، به معرفی و تبیین اجمالی نظریات سه تن از بزرگان این نهضت، جان استوارت میل، برتراند راسل و سیمون دوبوار، میپردازد.
جنسیت
منبع:
حوراء شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
جنسیت را میتوان در بافت همسانی و تمایز، به بهترین نحو درک کرد. از حیث تاریخی، جنسیت، مقولهای است که در نیمه دوم قرن بیستم، همزمان با آغاز نهضت فمینیسم که اغلب عنوان «موج دوم» به آن اطلاق میشود، ظهور یافت و مورد تحلیل و نقد فرهنگی قرار گرفت تا از جنبش حق رأیِ ابتدای این قرن و همین طور از نهضتهای فمینیستی پساساختارگرا متمایز گردد. فمینیستها با ایجاد تقابل بین جنس و جنسیت که به تقابل آشنای ذات و تربیت شباهت دارد، استدلال نمودند که تفاوتهای فاحشِ میان زنان و مردان را نمیتوان به هویت جنسی طبیعی، زیست شناختی یا «ذاتی» مربوط دانست، بلکه باید آنها را ناشی از تعیین نقشهای جنسیتی از سوی جامعه در هر فرهنگ خاص دانست.در این مجال به واکاوی هر چه بیشتر واژه جنسیت می پردازیم.
فمینیسم و روسپیگری
حوزه های تخصصی:
هرچند روسپیگری سابقهای در زمانها و ادوار گذشته دارد، اما امروزه موضوع خدمات جنسی به موضوعی پیچیده با ابعادی چندگانه تبدیل گردیده و نظریات مختلفی جهت توجیه آن طرح شده است. سودآوری صنعت گستردهی جنسی شامل انواع بهرهکشی جنسی، پورنوگرافی، لزبینیسم و سوء استفاده از زنان و کودکان، نظامهای قدرت و سلطه را به سوی توجیهات نظری و عملی سوق داده است از جمله شاخههایی از فمینیسم در لوای دفاع از حقوق زنان و به بهانه آزادی آنها و حق آنان در کنترل بدن خویش، موضعی موافق روسپیگری اتخاذ کردهاند. این نوشتار با تبیین نظرگاههای مختلف فمینیسم دربارهی روسپیگری زنان، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
فمینیست در آمریکا؛ بهترین زمان، بدترین زمان
منبع:
حوراء شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
نهم و دهم مارس 2001 میلادی، کنفرانس دو روزهای با عنوان «جنبشهای اجتماعی جهان در شرایط جهانی سازی» در آتن برگزار گردید. لیدیا سارجنت، نویسنده، بازیگر و بنیان گذار مجله «z» و عضو مؤسسه ساوث اند پرس، مهمان آمریکایی این کنفرانس بود. وی که عنوان سخنرانی خود را از کتاب «زنان و سیاستهای طبقه» نوشته جوانا برنز گرفته است، در سخنانش نکات قابل توجهی را درباره وضعیت فمینیسم بیان میکند. خوانش مجدّد گفتههای وی که در سایت z.net قرار دارد، از آنجا که فمینیسم را از منظری فمینیستی نقد میکند، جالب خواهد بود.
فمینیسم و جرمشناسی
حوزه های تخصصی:
«جرمشناسی» یا دانش مطالعه علل وقوع جرم در زمرهی علوم مرکب میباشد که در چهار راه علوم دیگر قرار گرفته است و در بررسی پدیده مجرمانه از آن سود برده میشود. فمینیستها در رابطهای تجربی همواره در نقد یافتههای جرمشناسی هستند و به این نتیجه رسیدهاند که جرمشناسی دانشی مرد محور است؛ چرا که زنان کمتر از مردان مرتکب جرم شده و جرم ارتکابی آنان متفاوت است، بنابراین زنان بزهدیده کمتر مورد حمایت قانون و فرایند دادرسی مناسب قرار میگیرند. اما فمینیستها درصدد بررسی بزهکاری زنان با معیارهای متناسب با زنانگی برنیامدهاند. البته جرمشناسی فمینیستی در قالب تغییر و اصلاح تدریجی قوانین و هنجارها به نفع زنان مورد پذیرش واقع شده است. در این نوشتار پیشینه و جایگاه فمینیسم در جرمشناسی، انواع جرمشناسی فمینیستی، فمینیسم و سیاست جنایی افتراقی و تأثیر فمینیسم بر حقوق زنان مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان معلوم میشود که جرمشناسی فمینیستی در مقررات داخلی کشورها و اسناد بینالمللی انعکاس یافته است.
چالش فمینیسم با مادری
حوزه های تخصصی:
برای مدتهای طولانی بحث در مورد موضوعاتی که زنان و نقشهای آنها را در جامعه متأثر میسازد، تحت تسلط افراطیون سنتی و رادیکالها بوده است. در این مباحث گروهی از فمینیستهای رادیکال «سرکوب زنان» را به موضوع مادری ربط داده و ادعا نمودهاند که رایجترین موانع بر سر راه زنان به واسطه بیولوژی تولید مثل ایجاد شده است. تندروهای سنتی نیز غالباً با تأکید بر راههای غیرواقعی زنان را محدود به نقشهای سنتی اعم از خانهداری و بچهداری مینمودند. فمینیستهای تندرو و سنتی هر دو به زنان امروزی خیانت کردهاند، آنها با قراردادن زنان در یک موقعیت محدود و تنگ ایدئولوژیکی نشان دادند که از مسائل زن امروزی غافلند و با آن فرسنگها فاصله دارند. در این مقاله موضوعات، چالشها و محدودیتها در باب مادری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نویسنده ضمن تأکید بر این مطلب که مادری امری صرفاً بیولوژیکی نیست، بلکه مقولهای اجتماعی است؛ سعی دارد که تحلیلهای جامعهشناختی خود را در یک زمینه سیاستگزاری تفسیر کند و به این نتیجه برسد که چگونه سیاستگزاران اجتماعی میتوانند شرایط مادران را با توجه به تجربههای خاصی که از زندگی دارند، بهبود بخشند.
فمینیسم و لزبینیسم
حوزه های تخصصی:
بر مبنای نظریه لزبین فمینیسم، عمدهترین ستم مردان علیه زنان در روابط جنسی نابرابر زن و مرد است و همجنسگرایی زنان، آزادی جنسی آنان و رهایی از تقیدات خانواده، تنها راه رهایی آنها از این ستم جنسی است. این نوشتار با تبیین اجمالی نظریات این گروه فمینیستی، برخی فعالیتهای آنان را جهت اشاعه و عادی جلوه دادن این رفتار، از طریق ابزارهای مختلف اطلاعرسانی، تشکیلاتی و فنی برمیشمارد و در پایان با اشاره به نتایج تحقیقات و مطالعات علمی و ذکر شواهد ممنوعیت این عمل در ادیان توحیدی، برخی تأثیرات سوء همجنسگرایی بر سلامت جسمی، روحی و اجتماعی زنان از جمله فروپاشی خانواده، اضمحلال اخلاق، تخریب هویت زنانه و ایجاد گرایش جنسی بیمارگونه را تبیین میکند.
مسئله زن، اسلام و فمینیسم(قسمت دوم و پایانی)
منبع:
حوراء شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
آنچه در پی میآید قسمت دوم و پایانی نقد و بررسی کتاب «مسئله زن، اسلام و فمینیسم» تألیف دکتر محمد منصور نژاد است که قسمت اول آن را در شماره گذشته به چاپ رساندیم. آنچه تا اینجا دکتر منصور نژاد در صدد اثبات آن است، تساوی زن و مرد در عقل و در نتیجه در انسانیت است. اما مبنای دوم آن است که زنان از نظر هویت جنسی، با مردان متفاوتند و به عنوان یک صنف در مقابل آنان قرار دارند. زن و مرد، گرچه از نظر عقلی، ذاتاً تفاوتی ندارند ولی قطعاً جسم زن و مرد با هم متفاوتند و در حوزه دل نیز در حد فرضیهای میتوان گفت که زنان، عاطفیتر و لطیفتر از مرداناند. مؤلف در ادامه با نقل قولی از «ویولاکلاین» موضوع را پی می گیریم.
مروری بر افکار سیمون دوبوار
حوزه های تخصصی:
در قرن 21 همزمان با طرح فمینیسم فرانسه در محافل علمی، سیمون دوبوار نیز با ارائه دیدگاه هایی بر پایه اگزیستانسیالیسم به تبیین وضعیت زنان و ظلم به آنها پرداخت. در مورد سیمون دوبوار نظرات مختلفی وجود دارد، وی از سوی پیروانش به عنوان کسی شناخته شده که تئوریهایش در شکوفایی نسل جوان و پروژه های تحقیقاتی، دارای جایگاه رفیعی است، عده ای هم معتقد به طرد کامل دوبوار و فمینیست بودن وی هستند. منتقدانش با تحلیل محتوای نظریات وی، بیان میکنند که دو تئوری معروف سیمون دوبوار یعنی «نابرابری جنسی» و «دیگری» هر دو از اعتبار علمی ساقط شده و راه حلی را جهت کاهش معضلات زنان ارائه نمیدهند. نکته قابل تأمل آنکه هرچند فمینیسم روزی خود را از نظر علمی و نظری متأثر از نظرات سیمون دوبوار میدانست، اما امروز این جمله معروف وی را که «ما زن زاده نشده ایم» کاملاً طرد مینماید و در مقابل بیان میکند: «من یک زنم، چرا شما نباشید؟» و نهایتاً فمینیسم جدید که وجود مرد را نه تنها در قالب یک سالار و برتر از خود نمیبیند، بلکه جنس مرد را بیفایده معرفی میکند. این نوشتار درصدد است زندگی خانوادگی، جنبه های شخصیتی- روانی و علمی سیمون دوبوار و سهم اندیشه وی در گسترش نظریه فمینیسم را مطالعه نماید.
رویآورد فمینیسم به اقتصاد
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار سعی شده است تا با معرفی دیدگاههای مختلف فمینیستی، مسائل زنان در بحث نیروی کار، توسعه و جهانی شدن اقتصاد از نظرگاه فوق مورد نقد و بررسی قرار گیرد. حضور کمرنگ زنان در مراکز تصمیمسازی اقتصادی از دیگر محورهای مورد مطالعه در نوشته حاضر است. به نظر میرسد که تئوریهای مختلف فمینیستی جز با چارهجوئیهای مقطعی نتوانسته اند مشکل ساختار ناسالم اشتغال زنان را با پیامدهای مذکور از قبیل محیط ناامن شغلی، ایجاد مشاغل ثانویه و کاهش دستمزد در بازار کار بر طرف نمایند، به گونهای که با بسط اصول مدرنیته و بحث جهانی شدن اقتصاد با تمامی شعارهای مطرح شده، زنان آسیبپذیرترین قشر اجتماع در تحولات اقتصادی شمرده میشوند. مشکل اساسی دیدگاه اقتصادی فمینیسم در حل مشکل زنان به مبارزه طلبیدن مردان و نادیده انگاشتن نظام قدرت سالاری حاکم بر روابط ناعادلانه اقتصادی از جانب قدرتها و کارتلهای بزرگ اقتصادی است.
علوم اجتماعی، فمینیسم و انگاره مرد محوری
حوزه های تخصصی:
مفروضات، پیشفرضها، منطق تحلیل روششناسانه چنین علمی و قدرت پاسخگویی آن به مسائل اجتماعی، مورد بحث و بررسی انتقادی قرار میگیرد. سکوی پرش علم فمینیستی، انتقادات وارده بر علوم اجتماعی موجود است و مهمترین چالشهای نظری و روششناختی نیز در تقابل آرای معتقدان علوم فمینیستی و منتقدان علوم فمینیستی (معتقدان عرصه علم الاجتماع) شکل گرفته است.
جنبش غربی فمنیسم و تلاش¬های جهانی سازی
منبع:
حوراء شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
جنبش فمنیسم جنبشی غربی است که پیش از این به جنبش آزادی سازی زن شهرت یافته بود و سپس با تهاجم نظامی و فرهنگی به جوامع عربی و اسلامی وارد شد و از چندین دهه پیش، امت اسلام را گرفتار کرد و هنوز نیز این افکار پیاپی و با توجه به تحولات فکری آن در سرزمین اصلی خود وارد جوامع ما می شود.پیروان فمنیسم آن را این چنین تعریف کرده اند: فلسفه ای است منکر اختصاص توانایی ها و مهارت های انسان به مهارتهای مرد و ارایه فلسفه و تصوری در مورد اشیا از دیدگاه زن. در نوشتار پیش رو به بررسی نحله های جدید فمنیستی می پردازیم.
فمینیسم و خانواده
حوزه های تخصصی:
تقریباً در اوایل قرن 19 میلادی نطفه های جنبش فمینیسم در غرب، به ویژه در آمریکا بسته شد و زنان در اعتراض به روحیه و رفتار سلطه جوی مردان غربی که مشروبات الکلی مصرف میکردند و به ضرب و شتم اعضای خانواده میپرداختند، تشکلات خاصی را جهت دفاع از جنس خود ایجاد کردند. این تشکیلات، بعدها انسجام بیشتری یافت و با حمایت مراکز دانشگاهی، آرا و تجربیات آنها به صورت فلسفه ای طرح گردید که با ایدئولوژیهای مختلف و متفاوت، نسبت متفاوتی برقرار کرد. فمینیسم لیبرال، رادیکال، مارکسیست و اخیراً پست مدرن از جمله رویکردهای متفاوت فمینیسم بودند که بیشتر ویژگی ایدئولوژیک داشتند تا اینکه گرایشی صرفاً زنانه داشته باشند. رویکردهای فمینیستی به ازدواج و خانواده نیز بیش از آنکه متأثر از فلسفه وجودی زن و روحیات و خلقیات او باشد، تحت تأثیر ایدئولوژیهای مربوط به تحلیل این مفهوم است.
فمینیسم و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت آزادی خواهی زنان که با تعبیر فمینیسم از آن یاد می شود، جنبشی اجتماعی است که ضرورتا با سیاست هم درگیر می شود. برداشت نظریه پردازان و رهبران این جنبش از کارکرد دولت و تعریفی که از سیاست داشته اند، ارتباطی نزدیک با نوع نگرش آنان به مساله زنان دارد. فمینیسم لیبرال، در راهبردی اصلاح گرا، برداشتی متعارف از سیاست دارد و با دولت به چانه زنی می پردازد؛ فمینیسم رادیکال در راهبردی ریشه و تا حدی انقلابی، از سیاست تعریفی متفاوت می دهد، و نوعی موضع آشتی ناپذیر در برابر دولت دارد. مقایسه این دو نگرش و نتیجه آن برای جنبش زنان، موضوع مقاله حاضر است. کلید واژه: فمینیسم لیبرال، فمینیسم رادیکال، سیاست امر شخصی، امر همگانی