پژوهشنامه روان شناسی اسلامی
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال چهارم بهار و تابستان 1397 شماره 8 (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نیاز به رابطه، نیازی فراگیر در انسان هاست و ریشه در پیوندجویی ذاتی آنها از بدو تولد با جهان میان فردی شان دارد. این نیاز، زمینه ساز شکل گیری مجموعه ای از روابط ازجمله روابط نزدیک در زندگی آن هاست. دیدگاه های گوناگونی پیرامون تبیین این روابط شکل گرفته و در این میان، رویکرد انصاف، یکی از قدیمی ترین و مهم ترین دیدگاه هاست. هدف پژوهش حاضر بررسی انصاف در روابط از دیدگاه روان شناسی و نیز دیدگاه اسلامی و مقایسه این دو دیدگاه با یکدیگر است. روش پژوهش حاضر، «توصیفی - تحلیلِ مفهومی» است. بر اساس آیات و روایات، دیدگاه اسلامی درباره ساختار، فرایند، ابعاد و الگوی ارتباطی انصاف ارائه شد. یافته های این پژوهش نشان داد بین دیدگاه روان شناسی و اسلام درباره انصاف تفاوت وجود دارد. بر این اساس، الگوی ارتباطی در اسلام، الگویی با ابعاد انصاف دهی بالا و انصاف خواهی پایین است درصورتی که الگوی ارتباطی انصاف در روان شناسی، الگویی با ابعاد انصاف دهی بالا، انصاف خواهی بالا است.
سبک اسلامی ارتباط همسران: ارائه الگو بر اساس حدیث نثرالدّرر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هر یک از همسران در خانواده و به ویژه در روابط زناشویی، نقش ها و کارکردهای خاصی دارند و برای افزایش کارایی شان نیازمند الگوهای تعاملی مناسب اند. با هدف بررسی سبک رفتاری و ارتباطی زن و شوهر در آموزه های اسلامی، محتوای متون اسلامی با محوریت حدیث نثرالدّرر، تحلیل کیفی شد. با به کارگیری روش فهم روان شناختی متون اسلامی و با استفاده از فن «گسترش متن هسته ای»، الگوی ارتباطی متناظرِ سه گانه برای هر یک از زن و مرد (همراهی در مدیریت مقتدرانه، خوش رفتاری در حمایت گری، گشاده دستی در مهیاکنندگی برای مردان و صیانت در مراقبت کنندگی، رسیدگی در پرورش دهندگی و دلربایی در مهرورزی برای زنان) به دست آمد. همسران می توانند با به کاربستن این الگو، توان کارکردهای اختصاصی خود و درنتیجه سازگاری، رضایت و کیفیت زندگی مشترکشان را افزایش دهند.
مقایسه مفهوم بخشش مبتنی بر آیات قرآن با نظریه بخشش انرایت: یک مطالعه مقدماتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بخشش طی سه دهه گذشته توجه بسیاری از پژوهشگران غربی مطالعات روانشناسی را به خود جلب کرده و در میان تعاریفی که از آن ارائه شده، تعریف انرایت در زمره پراستنادترین تعاریف است، اما تاکنون پژوهشی در راستای دریافت تعریفی روان شناختی از بخشش مبتنی بر آیات قرآن و مقایسه آن با تعریف انرایت، صورت نگرفته است. هدف از این پژوهش دریافت تعریف، ارائه مدل نظری و مفهوم پردازی روان شناختی بخشش مبتنی بر آیات قرآنی و مقایسه آن با تعریف انرایت بود. رویکرد کلی پژوهش از نوع کیفی و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر فرهنگنامه موضوعی قرآن کریم بود. آیات مرتبط پس از استخراج به روش تحلیل محتوای کیفی پنهان و استقرائی جهت تعیین مؤلفه های مرتبط با بخشش بررسی شدند و درنهایت از شش مؤلفه استخراج شده، تعریف پیشنهادی همراه با مدل نظری ارائه شد. تعریف دریافت شده مبتنی بر شش مؤلفه مذکور حاکی از آن است که علیرغم محفوظ بودن حق انتقام، بخشیدن به معنای عفو کردن فرد خاطی از مجازات و نیازمند پرهیز از واکنش آنی، صبر در برابر ناعدالتی واردشده، نیکی به فرد خاطی و طلب آمرزش برای اوست. بررسی تطبیقی، دو تعریف را همسوی با یکدیگر نشان داد و تعریف و مدل نظری ارائه شده می تواند در پژوهش های آتی بررسی و استفاده شود. همچنین، این پژوهش اهمیت توجه بیشتر به قرآن به واسطه ظرفیت بسیار غنی آن جهت استخراج آموزه های روان شناختی را مطرح می کند.
اثربخشی روان درمانگری یکپارچه توحیدی بر عزت نفس و تاب آوری همسران زندانیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زندان، تأثیر منفی بسیاری در خانواده زندانیان می گذارد و همسران زندانیان عزت نفس و تاب آوری پایینی دارند. یکی از درمان های چندوجهی که ابعاد مختلف درمان را در نظر می گیرد درمان یکپارچه توحیدی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر عزت نفس و تاب آوری همسران زندانیان است. جامعه آماری پژوهش، کلیه همسران زندانیان مراجعه کننده به انجمن حمایت زندانیان در سال 9۶ - 139۷ شهرستان میبد است. نمونه شامل ۵ نفر از این همسران است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکمیل پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ، تاب آوری کانر و دیویدسون انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل نگاره ای و با نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پس از درمان، عزت نفس و تاب آوری هر پنج آزمودنی نسبت به قبل از درمان بهبود داشته است. اثربخشی درمان در عزت نفس، تاب آوری و ابعاد تاب آوری هر ۵ آزمودنی معنادار بود.
کارآمدی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارضات زناشویی زنان متأهل استان قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی - روان شناختی بر تعارض زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح به کاررفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متأهل ساکن در مجتمع شهید رجایی استان قم بودند. تعداد 20 نفر از زنان که نمرات کمتری در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کرده بودند به شکل تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی و روان شناختی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه به کارگرفته شده در این پژوهش پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1379) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تعارضات زناشویی معنی دار است. یافته ها نشان داد که آموزش همسرداری مبتنی بر آموزه های دینی-روان شناختی در کاهش تعارضات زناشویی زنان متأهل مؤثر بوده است.
مقایسه عوامل شخصیتی، خودکارآمدی و موفقیت تبلیغی در طلاب ورودی سیکل و دیپلم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه وضعیت طلاب حوزه های علمیه ورودی سیکل و دیپلم در سه متغیر عوامل شخصیتی، خودکارآمدی و موفقیت تبلیغی به روش علی - مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری، طلاب سطح دو حوزه علمیه قم بود که تعداد 130 نفر از آنان بر اساس فرمول کرک و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای انجام این پژوهش، از سه پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو فرم کوتاه، خودکارآمدی شرر و مبلّغ موفق جوانشیر استفاده شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آزمون T دو نمونه مستقل و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره مانوا تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین طلاب ورودی سیکل و دیپلم ازنظر عوامل شخصیتی، خودکارآمدی و موفقیت تبلیغی تفاوت معناداری وجود ندارد. به نظر می رسد، محیط و مواد آموزشی، فرهنگی، تربیتی و معنوی یکسان، معنویت و پایبندی های مذهبی ازجمله عوامل تشابه و یکسانی طلاب ورودی سیکل و دیپلم در سه متغیر مذکور است.
معرفی کتاب ها
معرفی «کتاب راهنمای خرد کمبریج» و نقد آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خرد در متون فلسفی و دینی، قدمتی دیرینه دارد. مطالعات روان شناختی خرد از دهه 1970 آغاز شد و طی دو دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. کتاب راهنمای خرد کمبریج را می توان نشانه این تحول مهم دانست. این کتاب جامع ترین مجموعه از گزارش های مربوط به موضوع خرد در سال های اخیر است که انتشارات دانشگاه کمبریج در سال 2019 منتشر کرده است. رابرت جی استرنبرگ و جودیت گلاک ویراستاران اصلی کتاب اند و این مجموعه را در 8 بخش، 34 فصل و 797 صفحه، تدوین و تنظیم کرده اند. گزارش حاضر، معرفی اجمالی این کتاب است که شامل مقدمه، معرفی مؤلفان، ساختار کتاب، توضیح اجمالی بخش ها و فصل ها به همراه نقد آن است. عناوین بخش های کتاب عبارت اند از: مبانی خرد، مفاهیم و برداشت های خرد، سنجش خرد، تحول خرد، دیدگاه فرهنگی پیرامون خرد، خرد و سایر سازه های روان شناختی، خرد در عمل و در نهایت، نتیجه گیری است.