عبدالحسین خسروپناه

عبدالحسین خسروپناه

مدرک تحصیلی: استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۷۲ مورد.
۶۱.

تبیین و تحلیل نظریه اسلامی سازی معرفت از دیدگاه فاروقی و علوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۴۵ تعداد دانلود : ۷۷۸
هدف از این نگاشته، تبیین فرایند دانش دینی در المعهد العالمی للفکر الاسلامی است. نگارنده در این نگاشته، ابتدا به دیدگاه اسماعیل فاروقی و سپس به دیدگاه طه جابر العلوانی در باب اسلامی سازی دانش می پردازد. چیستی اسلامی سازی معرفت و مساله عقب ماندگی مسلمانان و استعمار غرب و مبانی و اصول هستی شناختی و روش شناسی دانش اسلامی و نیز فرایند عملیاتی شدن این حقیقت از دیدگاه این دو شخصیت، بخش مهمی از این نگاشته به شمار می آید. روش: روش مقاله تحلیل اسنادی می باشد. یافته ها: 1- علوانی درد عقب ماندگی مسلمانان را خوب درک کرده و راه کار مناسبی به نام اسلامی سازی معرفت ارایه نموده است و به خوبی بر معرفت شناسی و روش شناسی تاکید داشته است؛ ولی به جهت ضعف فلسفی نتوانسته نظام معرفت شناختی و روش شناختی مناسبی برای اسلامی سازی معرفت ارایه کند. 2- علوانی به بی طرف نبودن دانش و روش شناسی دانش پی برده؛ ولی گویا با تمسک به پست مدرنیسم به نوعی نسبی گرایی غلطیده است و با نسبی گرایی می خواهد علم دینی را محقق سازد. این رویکرد، اولا، خطری به مراتب بیشتر از پوزیتیویسم دارد و ثانیا، چنین علم دینی، ارزش معرفت شناختی ندارد. نتیجه گیری: هنوز رویکرد مرکز جهانی اندیشه اسلامی نتوانسته مدل روش مندی برای اسلامی سازی معرفت ارایه دهد و در نیمه راه به سر می برد. امید آنکه نسل بعدی بتواند با توجه به این اشکالات، گامی موثرتر در اسلامی سازی معرفت بردارد. روش ترکیبی فاروقی که بر گرفته از روش شناسی غربی و محتوای اسلامی است؛ گره ایی را برای تولید دانش اسلامی باز نمی کند. پس باید محققان در گام های بعدی بتوانند روش شناسی مبتنی بر فلسفه های مضاف اسلامی تولید کنند و سپس با تبیین فرایند تولید دانش اسلامی به نظریه های علوم اسلامی دست یابند.
۶۹.

دیدگاه‏هاى متفکران اسلامى در باره گستره شریعت (2)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۷۲۸
نویسنده در دو بخش، دیدگاههاى متفکران اسلامى را در باره گستره شریعت مطرح کرده است . در بخش اول که در شماره نهم به چاپ رسید، متفکران اسلامى را به دو دسته سنت گرایان و متجددان منشعب کرده و سه رویکرد را در مساله قلمرو دین بیان کرده بود نگارنده در بخش دوم مقاله که اینک از نظر خوانندگان مى‏گذرد، نیاز بشر به دین، مساله خاتمیت و فلسفه ختم نبوت و این که چرا نبوت‏ها تبدیل و تغییر یافتند و علل تجدید نبوت‏ها چیست؟ را مورد بررسى قرار داده است . سپس به دیدگاه شهید مطهرى در این باره پرداخته است که بلوغ و رشد فکرى و اجتماعى بشر را عامل ختم نبوت معرفى مى‏کند و مى‏گوید با ختم نبوت نیاز بشر به تعلیمات الهى رفع نشده بلکه صرفا وحى جدید و تجدید نبوتها رفع شده است . و بعد به آثار ایمان مذهبى از دیدگاه آن شهید مى‏پردازد . در ادامه نظریه مهندس بازرگان را در رابطه با نیاز انسان به دین مطرح مى‏کند و مى‏گوید روش‏شناسى آقاى بازرگان در پاسخ به مساله قلمرو دین و انتظار بشر از دین، از نوع درون دینى است و با بیان آیات و روایات در صدد اثبات این نکته است که آبادانى دنیا را نباید از دین انتظار داشت . نویسنده مقاله، با وارد کردن چهارده اشکال اساسى نظریه ایشان را رد مى‏نماید .
۷۰.

پژوهشی در ماهیت کلام جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه دین کلام کلام جدید دین پژوهی الاهیات جدید شلایرماخر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۴۷۴۸
کلام جدید به عنوان یکی از شاخه های پربسامد دین پژوهی، امروزه جایگاهی وزین در میان اندیشمندان دینی یافته است. در این میان، مساله اصلی، پرسش از ماهیت کلام جدید است که آیا آنچه در خارج تحقق دارد، کلام جدید است یا مسائل کلامی جدید. به دیگر سخن، آیا وصف تجدد، حقیقتاً به خود کلام نسبت داده شده است، یا مجازاً؟ در پاسخ به این سؤال، دو رویکرد عمده در میان دین پژوهان وجود دارد. عده ای معتقدند کلام جدید، صورت تحول یافته کلام قدیم و استمرار آن است؛ ولی دسته ای دیگر، تفاوت آن دو را اساسی تر از آن می دانند که بتوان آنها را در طول یکدیگر انگاشت؛ بلکه باید آنها را دارای دو هویت معرفتی مستقل دانست. نگارنده در این نوشتار، ابتدا هشت تقریر از دیدگاه یکسان انگاری ماهیت کلام قدیم و جدید و سپس دیدگاه مبتنی بر تفاوت ماهوی آن دو را نقل می کند و سپس نظریه مختار را که همان دیدگاه دوم است، تقویت خواهد نمود. به اعتقاد نگارنده، توجه به دو امر، یعنی تحول مداوم علم کلام و نیز خاستگاه غربی کلام جدید، ما را بر آن می دارد تا دیدگاه دوم را بر رویکرد نخست ترجیح دهیم.
۷۳.

نقدى بر هرمنوتیک فلسفى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید روش شناسی دین پژوهی
تعداد بازدید : ۱۶۵۰
مقاله پیش روى شما بر آن است تا هرمنوتیک فلسفى را مورد نقد قرار دهد. نگارنده با بررسى واژگانى و مفهومى «هرمنوتیک‏» و با اشاره‏اى گذرا به تعریف و پیشینه این دانش در میان اندیشمندان مسیحى و اسلامى به تبیین مختصر چهار مرحله طولى اساسى آن یعنى هرمنوتیک کلاسیک; هرمنوتیک رمانتیک; هرمنوتیک روشى و هرمنوتیک فلسفى پرداخته و اصولى را به عنوان پیش فرض در ارائه مباحث دین پژوهى برگزیده است. و پس از توضیح هرمنوتیک اختیار شده و تبیین و تحلیل نظریه رقیب یعنى هرمنوتیک فلسفى و با طرح نظریه‏ها و تفسیرهاى اندیشمندان غربى و نقش هرمنوتیک فلسفى «هایدگر» و «گادامر» در ایجاد تحولاتى در نحله‏هاى جدید هرمنوتیکى، به نقد آن پرداخته است.
۷۴.

حق دینی یا حق غیردینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اومانیسم حق تکلیف حکم حق دینی حق غیردینی تکلیف دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۶ تعداد دانلود : ۹۲۶
با گذشت تطورات بسیار بر اندیشه های بشری برخی روابط بدیهی مورد شک و تردید قرار گرفت که یکی از آن روابط، رابطه حق و دین است. در مکاتب خداباورانه جای مناقشه ای در تلازم دین و حق نیست؛ اما هم زمان با جایگزین شدن انسان محوری به جای خدامداری، در ملازمه دین و حق تردید شد. ازاین رو، این مقاله در صدد بررسی رابطه دو دیدگاه «حق غیردینی و حق دینی» است. در این پژوهش ضمن طرح مبانی اعتقادی نظریه حق غیردینی در چهار محور خداشناختی، معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی و نقد آنها، شواهدی که طرفداران این نظریه جهت مستدل کردن نظریه خود بدان تمسک جسته اند نیز، ارزیابی شده است. در ادامه نظریه مختار که حق دینی است تبیین خواهد شد.
۷۷.

تمایز رجعت و تناسخ از دیدگاه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیعه تناسخ رجعت تمایز رجعت و تناسخ بدن مثالی و بدن عنصری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تعداد بازدید : ۱۶۱۱ تعداد دانلود : ۸۲۵
رجعت در اصطلاح به معنای بازگشت برخی از اموات به دنیا، بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) و قبل از قیامت است. تناسخ نیز به معنای انتقال نفس از بدنی به بدنی دیگر در همین دنیا است که در فلسفه اسلامی ابطال شده است. مهم ترین وجه تشابه این دو عقیده، بازگشت به دنیا و ادامه زندگی در آن است. تشابه ظاهریِ رجعت و تناسخ، باعث یکسان انگاری این دو نزد عدّه ای شده است. این تحقیق با دو رویکرد برون دینی یا تحلیل عقلانی و فلسفی، و درون دینی یا استفاده از آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع)، به نقد و بررسی این یکسان انگاری پرداخته است تا ماهیت رجعت و تناسخ بیشتر بازشناخته شود و تمایز آنها روشن تر گشته، عقیده یکسان انگاری ابطال شود.
۷۸.

مدل مفهومی «در حکم غصب» در ملاحظه ماده 308 قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصرفات ترخیص مسبق رجوع از اذن سابق در حکم غصب شبه غصب غصب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۸ تعداد دانلود : ۳۸۲
در اصطلاح فقه و حقوق موضوعه ایران، اشخاصی توانایی استیلاء بر اموال را دارند که در این خصوص اذن در تصرف داشته باشند؛ مانند مالک و وکیل. هرگاه تسلط افراد ابتداً همراه با اذن باشد ولی در ادامه، مالک خواهان رفع استیلاء شود، ولی این تسلط در تصرف مرتفع نگردد، "در حکم غصب" محقق شده است. بر این اساس، فقها و حقوق دانان مواردی را که آغاز استیلاء قانونی و مشروع بوده ولی استمرار آن خلاف حق باشد "در حکم غصب" معارفه نموده اند. افزون بر این، اگر استیلاى بر حق غیر به قهر و ستم انجام نگیرد و شخص مستولى جاهل به عدم استحقاق خویش باشد، غصب واقعى یا حقیقى به وقوع نپیوسته است؛ لذا در این گونه موارد مى گویند: در حکم غصب، شبیه به غصب یا غصب حکمی. ظاهر شق دوم ماده ی308 قانون مدنی برای درحکم بودن شق نخست آن، خواهان تفاضل مفهوم و تطابق در احکام می باشد؛ اما مشاهده می گردد که برخی از مصادیق غصب راجع به عناوین دولتی دارای وصف کیفری و تنبیهی می باشند، درصورتی که بعضی مصادیق "درحکم غصب" مانند مقبوض به عقد فاسد دارای وصف مدنی هستند؛ بنابراین، غصب و درحکم غصب علاوه بر تباین درمفهوم، احکاماً نیز مغایرت دارند. نگارنده با روش توصیفی- تحلیلی قصد دارد که ضمن پردازش مفهوم تصرفات در حکم غصب، مصادیق آن را تبیین نموده و با اشاره به تعارض احکام و فزون براین، تطبیق درحکم غصب با مفاهیم متشابه، تفارق اندیشه بین فقها و حقوق دانان را مشخص و اظهار نماید که تاسیس نهاد "درحکم غصب" در فقه و حقوق ایران موضوعیت ندارد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان