پروین رفیعی نیا

پروین رفیعی نیا

سمت: دکتر
مدرک تحصیلی: استادیار، گروه روانشناسی دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

Canonical analysis of relationships between coping strategies and parental bonding with eating disorders among university students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Coping Strategies Parental Bonding eating disorders students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 486 تعداد دانلود : 965
Objective: Eating disorders are one of the most difficult psychological problems that are highly associated with mental health disorders such as anxiety and mood disorders, substance abuse disorders and personality disorders. Objectives: The aim of this study was to identify the canonical analysis of relationships between coping strategies and parental bonding with eating disorders in students. Methods: The method of the present study was descriptive-correlational. The statistical population of the study included all female undergraduate students of Kosar University of Bojnord in the academic year 2019. The research sample consisted of 250 students who were selected by convenience sampling from all female students of Kosar University of Bojnord. To collect data from, Eating Attitude Test (EAT-26, 1982), Coping Inventory for Stressful Situation (CISS, 1994) and the Parental Bonding Instrument (PBI, 1979). The collected data were analyzed using canonical correlation. Results: The Results showed that components of parental banding, care (0.43, 0.42, and 0.43) and overprotection (0.39, 0.29, and 0.22) were positively related to eating disorders subscales (P<0.01) and, additionally, from coping strategies’ components emotion-oriented (0.12, 0.14, and 0.14) and avoidance-oriented coping (0.24, 0.22, and 0.16) had positive significant relationship with eating disorders (P<0.05). Canonical correlation also indicated the predictive role of parental bonding on eating disorders (P<0.001). Conclusion: It can be concluded that teaching adaptive coping strategies and parental involvement in treatment interventions can prevent and reduce eating disorders in students.
۲.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با و بدون TDSC در بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 248
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی MBCT با و بدون tDCS بر شدت درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فیبرومایالژیا بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و روش آن از نوع نیمه آزمایشی- دو گروه آزمایشی و یک گروه دارونما با پیش آزمون-پس آزمون بود. نمونه گیری به صورت موارد در دسترس صورت گرفت و تعداد ۳۶ نفر از بیماران مبتلا به فیبرومیالژیای مراجعه کننده به متخصصان در سال ۱۳۹۹ در شهر تهران با ملاک های ورود تشخیص بیماری فیبرومیالژیا توسط متخصص روماتولوژی، دامنه سنی 30 تا 55 سال و طول مدت درد حداقل 6 ماه انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه MBCT ، MBCT همراه با tDCS و دارونما قرار گرفتند. بیماران قرار گرفته در گروه های آزمایش و دارونما پیش و پس از مداخله پرسشنامه شدت درد مک گیل و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که در مولفه های شدت درد، هر دو درمان در مقایسه با گروه دارونما اثر بخش بودند، به علاوه اثربخشی درمان ترکیبی به صورت معناداری از MBCT بیشتر بود. در زمینه مولفه های کیفیت زندگی، درمان MBCT در مقایسه با گروه دارونما فقط در مولفه های بهزیستی، کارکرد اجتماعی، درد و سلامت عمومی به صورت معناداری موثر بود، در حالی که تاثیر درمان ترکیبی در مقایسه با گروه دارونما در مولفه های کارکرد جسمی، بهزیستی، درد و سلامت اجتماعی معنادار بود. همچنین درمان ترکیبی در مقایسه با MBCT در مولفه های بهزیستی، درد و سلامت عمومی معنادار بود ( P<0.05 ). براساس نتایج این پژوهش اضافه کردن درمان tDCS به MBCT تاثیر معناداری در شدت درد و برخی مولفه های کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا دارد.
۳.

اثربخشی روان درمانگری تحلیلی هورنای بر ساختار شخصیت زنان متقاضی طلاق: یک پژوهش تک آزمودنی بر سه ریخت شخصیت هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 38 تعداد دانلود : 717
زمینه: پژوهش های بسیاری نشان داده اند که درمان های روانشناختی می توانند در پیشگیری از طلاق مؤثر باشند. اما خلاء پژوهشی در حوزه ی درمان روان تحلیل گری باهدف تغییر و یا اصلاح ساختار شخصیت زنان روان نژند متقاضی طلاق وجود دارد. هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان تحلیل گری هورنای براساس سه ریخت شخصیت بر ساختار شخصیت زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش: این مطالعه، یک پژوهش تک آزمودنی از نوع B/ A بوده است. 6 آزمودنی از میان کلیه ی زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به برخی از مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1399 به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، با پاسخگویی به پرسشنامه ی هورنای - کولیج (2011)، در سه گروه دو نفره گمارش شدند. مصاحبه ی سازمان شخصیت (STIPO-R) کلارکین (2019) در سه مرحله اجرا شد. درمان در 15 جلسه انفرادی 60 دقیقه ای، یک جلسه در هفته اجرا شد و یک ماه بعد پیگیری صورت گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش استاندارد ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا با فرمول اصلاح شده برای محاسبه تغییر آماری معنی دار و استفاده از فرمول درصد بهبودی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: درمان روان تحلیل گری هورنای باعث ایجاد تغییر در زیرمقیاس های هویت (44/16 درصد بهبودی)، روابط موضوعی (33/98 درصد بهبودی)، دفاع های نابالغ (49/71 درصد بهبودی)، پرخاشگری (44/65 درصد بهبودی)، ارزش های اخلاقی (48/6 درصد بهبودی) و خودشیفتگی (54/16 درصد بهبودی) شد. شاخص تغییر پایای آن ها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (0/05 >P) و (0/01 >P). نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از تغییرات معنادار در مؤلفه های ساختار شخصیت است، بنابراین روان درمانگری تحلیلی هورنای با تغییر ساختار شخصیتی زنان متقاضی طلاق می تواند برای روانشناسان و زوج درمانگران در پیشگیری از طلاق مفید باشد.
۴.

مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و درمان شمارش پیشرونده بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران عمل جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جراحی بای پس عروق کرونر حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد شمارش پیشرونده اضطراب استرس و افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 774 تعداد دانلود : 104
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر بود. طرح پژوهشی نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود، که نمونه ای به تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه­های آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخله­ای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (ویس و مارمار، 1997) و مقیاس 21 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (لاویباند و لاویباند، 1995) را در قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج مقایسه­های زوجی بین گروه­ها هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و گروه کنترل، و گروه شمارش پیشرونده و گروه کنترل در متغیرهای افسردگی (فقط در مرحله پیگیری) و استرس (در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری) بود و این تفاوت بین گروه­ها در متغیر اضطراب مشاهده نشد. همچنین نتایج هیچ گونه تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش نشان نداد (01/0 p< ). بنابراین، روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و روش شمارش پیشرونده در کاهش افسردگی و استرس در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر موثر می باشند.
۵.

نقش پیش بینی کننده ذهنیت های طرح واره ای و دشواری در تنظیم هیجان در اضطراب بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب کرونا ذهنیت طرح واره ای دشواری در تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 186 تعداد دانلود : 22
مقدمه: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب بیماری کرونا بر اساس دشواری در تنظیم هیجان و ذهنیت های طرحواره ای بود. روش: طرح پژوهشی حاضر، همبستگی بود؛ جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر مشهد که کاربر شبکه اجتماعی (نرم افزارهای تلگرام و اینستاگرام)؛ از بین افراد جامعه، 238 نفر به صورت داوطلبانه به سوالات پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت گرداوری اطلاعات از مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (DERS)، و پرسشنامه ذهنیت های طرح واره ای (SMQ) استفاده شد؛ داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب بیماری کرونا بر اساس ترکیب مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان و ذهنیت های طرحواره ای پیش بینی می شود؛ از زیر مقیاس های دشواری در تنظیم هیجان، مؤلفه های کنترل تکانه دارای ارتباط مثبت معنادار و عدم وضوح هیجانی دارای ارتباط منفی معنادار با اضطراب بیماری کرونا بودند. نتیجه: در مجموع با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، با مداخلاتی در تنظیم هیجان، می توان در زمینه پیشگیری از اضطراب بیماری کرونا، اقدامات مؤثری به عمل آورد.
۶.

مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و درمان شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران عمل تحت جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عروق کرونر بای پس حساسیت زدایی حرکت چشم پردازش مجدد شمارش پیشرونده کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 201 تعداد دانلود : 769
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود که نمونه ای به تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه های آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تأثیر رویداد و آزمون کیفیت زندگی SF-36 را قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج در مرحله پس آزمون نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در زیر مؤلفه مشکلات هیجانی و در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در مؤلفه های عملکرد جسمانی، مشکلات هیجانی، انرژی/ خستگی، بهزیستی هیجانی و درد و تفاوت معنادار گروه شمارش و گروه کنترل در مؤلفه های مشکلات هیجانی و بهزیستی هیجانی بود. نتایج هیچ گونه تفاوت معناداری بین اثربخشی دو نوع مداخله، بر کیفیت زندگی افراد نشان نداد. نتیجه گیری: بنابراین، روش درمان حساسیت زدایی و روش شمارش در ارتقای کیفیت زندگی در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مؤثرند.
۷.

مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد با و بدون تجربه رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط فرازناشویی تنظیم شناختی هیجان ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 517 تعداد دانلود : 107
این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد دارای تجربه و فاقد تجربه رابطه فرازناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. از بین کلیه افراد متقاضی طلاق در دادگاه های شهر مشهد، تعداد 100 نفر ( 50 فرد دارای تجربه و 50 فرد فاقد تجربه رابطه فرازناشویی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.  داده ها با پرسش نامه های راهبردهای تنظیم شناختی- هیجان و ذهن آگاهی گردآوری و با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در راهبردهای تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بین دو گروه تفاوت وجود دارد، به نحوی که در راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، تمرکز مثبت مجدد، ارزیابی مثبت، برنامه ریزی، دیدگاه وسیع تر، پذیرش، عمل همراه با آگاهی، توصیف، مشاهده، قضاوت نکردن و واکنش نشان ندادن، نمرات افراد فاقد روابط فرازناشویی بالاتر از افراد دارای تجربه روابط فرازناشویی بود. از طرفی، گروه فاقد تجربه فرازناشویی در تنظیم شناختی منفی، سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه آمیزی نمرات پایین تری کسب کردند. نتایج این پژوهش نشان داد مهارت های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی بازدارنده در روابط فرازناشویی عمل کند و آموزش این مهارت ها برای زوجین پیشنهاد می شود.
۸.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(TDSC) در بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیبرومیالژیا شدت درد کیفیت زندگی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 811 تعداد دانلود : 62
هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(tDCS) بر بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا می باشد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی- گروه آزمایش و شم با پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تشکیل داده اند. نمونه گیری به صورت موارد در دسترس صورت گرفت و تعداد ۳۶ نفر در این پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه MCBT، tDCS و شم قرار گرفتند. بیماران قرار گرفته در گروه های آزمایش و شم دو نوبت یعنی پیش از مداخله MBCT و tDCS(در دو گروه آزمایش) و پس از آن، دو پرسشنامه شدت درد مک گیل و پرسشنامه ۳۶ سوالی کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که در مورد متغیر شدت درد، با اینکه هر دو درمان در مقایسه با گروه شم اثر بخش بودند، ولی اختلاف معناداری میان اثربخشی دو درمان با یکدیگر مشاهده نشد(p<0.05). در زمینه کیفیت زندگی، تاثیر معناداری در درمان tDCS مشاهده نشد، در حالی که درمان MBCTدر مقایسه با گروه شم و نیز در مقایسه با tDCS به طور معناداری تاثیر گذار بود(p<0.05) یافته های این پژوهش نتایج قابل توجهی را در زمینه تاثیرگذاری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی و همچنین تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا نشان داد که می تواند در بهبود این بیماران و کاهش هزینه های درمانی آنها به درمانگران کمک کند.
۹.

مقایسه اثربخشی روان تحلیل گری کارن هورنای و شناخت درمانی بر سبک های حل تعارض زنان روان رنجور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان تحلیل گری کارن هورنای شناخت درمانی سبک های حل تعارض زنان روان رنجور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 764 تعداد دانلود : 884
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان تحلیل گری هورنای و شناخت درمانی بر سبک های حل تعارض زنان روان رنجور شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح کاربندی کنترل شده تصادفی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل زنان متاهلی است که در سال 1395 و 1396 به علت مشکلات ارتباطی با همسر به مراکز مشاوره شرق شهر تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل 45 زن متاهل است که با توجه به نتایج پرسشنامه "سه وجهی هورنای-کولیج" توزیع شده قبل از مداخله، روان رنجور محسوب می شدند. گروههای آزمایشی پانزده جلسه مشاوره فردی با رویکرد شناخت درمانی یا روان تحلیل گری هورنای، دریافت کردند. پرسشنامه "سبک های حل تعارض رحیم" در سه مرحله قبل از مداخله، مرحله میانی و پایان مداخله در بین گروه های آزمایشی و به صورت همزمان برای گروه کنترل توزیع شد. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر زمان بر سبک های حل تعارض یکپارچه، اجتنابی، مسلط و ملزم شده معنادار بوده است. سبک حل تعارض یکپارچه، در هر دو گروه آزمایش افزایش معناداری یافت و برخلاف آن سبک حل تعارض اجتنابی کاهش معناداری یافت. دو گروه در مقایسه با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند. سبک حل تعارض مصالحه در گروه شناخت درمانی در مقایسه با گروه کنترل و گروه روان تحلیل گری هورنای، افزایش معناداری یافت در حالی که سبک حل تعارض ملزم شده در گروه روان تحلیل گری هورنای در مقایسه با گروه کنترل و شناخت درمانی، کاهش معناداری یافت.
۱۰.

اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی درمان فراتشخیصی یکپارچه دشواری در تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 318 تعداد دانلود : 604
درمان فراتشخیصی یکپارچه یکی از درمان های روانشناسی جدید است که اثر آن بر بسیاری از اختلالات هیجانی تأیید شده است؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان در مبتلایان به این اختلال انجام شد. پژوهش حاضر از نوع طرح های تک آزمودنی خط پایه بود که جامعه آماری آن را تمامی بیماران دارای اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به کلینیک های خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر نیشابور در سال 1396 تشکیل داد که از بین این افراد 2 فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، به صورت هدفمند و براساس ارزیابی چندبعدی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد طی 15 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای تحت درمان فراتشخیصی یکپارچه قرار گرفتند و درمراحل خط پایه، سنجش دوم، سوم و چهارم با استفاده از پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر ارزیابی شدند. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص درصد بهبودی، درصد کاهش نمرات، شاخص تغییرپذیری کوهن، اندازه اثر و تحلیل دیداری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو شرکت کننده در طی درمان و پس از درمان، کاهش قابل توجهی را در نمرات علائم اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان تجربه کردند؛ براساس نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد درمان فراتشخیصی یکپارچه می تواند برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجانی این بیماران پیشنهاد شود.
۱۱.

بررسی رابطه بین افسردگی و قلدری: نقش میانجی سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی قلدری قربانی سبک های هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 955 تعداد دانلود : 171
زمینه: پژوهش های متعددی به بررسی رابطه دوطرفه بین افسردگی، قلدری و سبک های هویتی پرداخته اند؛ اما پژوهشی که به بررسی رابطه بین افسردگی و قلدری با نقش میانجی گری سبک هویت پرداخته باشد مغفول مانده است . هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین افسردگی و قلدری با نقش میانجی گری سبک هویت در دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه دهم و یازدهم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 99-98 بود. 350 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﻣﺎریﺎ ﮐﻮاس (1985)، پرسشنامه استاندارد قلدری ایلی نویز (2001) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1989) . تحلیل داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی انجام شد. یافته ها: رابطه بین افسردگی با متغیرهای قلدری و قربانی معنادار و مثبت داشت و رابطه بین سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد با قلدری و قربانی منفی و در مقابل رابطه بین سبک هویت اجتنابی با قلدری و قربانی مثبت بود (0/001 P< ). همچنین مشخص شد افسردگی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی گری سبک های هویت، متغیرهای قلدری و قربانی را پیش بینی می کند. همچنین واسطه گری سبک هویتی را در رابطه بین افسردگی و قلدری تأیید می کند . نتیجه گیری: رابطه بین افسردگی و قلدری در دانش آموزان یک رابطه ساده نیست و این رابطه تا حدودی از طریق میانجی گری بعضی از عناصر مهم مانند سبک هویت شخص، تحت تأثیر قرار می گیرد.
۱۲.

اثربخشی سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی زوجین در مبتلایان به انزال زودرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی رضایت زناشویی انزال زودرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 620 تعداد دانلود : 947
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی زوجین در مبتلایان به انزال زودرس است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مردان مبتلا به انزال زودرس و همسران آنان در شهر شیراز بود. نمونه آماری 30 زوج بود که به صورت در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه 15 زوجی آزمایشی و کنترل گمارده شدند. سپس بر روی گروه آزمایشی 6 جلسه 120 دقیقه ای سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گروه درمانی اجرا شد. هر دو گروه سه نوبت به پرسشنامه رضایت زناشویی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مؤلفه های رضایت زناشویی گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته بود. همچنین، سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش انزال زودرس در مردان گروه آزمایش شد. براساس نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که به منظور افزایش رضایت زناشویی و کاهش انزال زودرس، سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مورد توجه و کاربست قرار گیرد.
۱۳.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر خوکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر خودکارآمدی درد بیماران درد مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 489 تعداد دانلود : 657
زمینه: تحقیقات متعددی در زمینه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و درمان شناختی رفتاری انجام شده است. اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن مغفول مانده است. هدف: مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی ﺑﺎ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ - ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران در تابستان 98 بود که تعداد 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بصورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ یک ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ابزار پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه خودکارآمدی درد نیکولاس (2007) مداخله درمان پذیرش وتعهد (هیز و همکاران، 2013) و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر (بن نینک، 2014). داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر با گروه گواه در خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 > P ). اما بین درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر در خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05 < P ). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر ﺭﻭﺵ های ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮﺍی افزایش خودکارآمدی درد ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ ﻣی ﺑﺎشند.
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر آشفتگی های روان شناختی درد مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 794 تعداد دانلود : 773
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ-ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران بود؛ که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ یک ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21DASS-) را ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ، ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری ﺗکﻤیل نمودند. ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻃی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در پایان از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها به کمک 25-SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر با گروه گواه بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). اما بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P) . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر می توانند به عنوان ﺭﻭﺵ های مداخله ای ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮﺍی کﺎﻫﺶ آشفتگی های روانشناختی ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ بکار روند
۱۶.

هم سنجی اثربخشی روان تحلیل گری کارن هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان تحلیل گری هورنای شناخت درمانی الگوهای ارتباطی زنان دچار روان آزردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 362 تعداد دانلود : 666
الگوی ارتباطی زوجین یکی از راه های ارزیابی ساختار خانواده است که نحوه تعامل زن و شوهر را با یکدیگر مشخص می سازد و کارایی خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف هم سنجی اثربخشی روان تحلیل گری هورنای و شناخت درمانی بر الگوهای ارتباطی زنان متأهل دچار روان آزردگی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح کاربندی کنترل شده تصادفی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است جامعه آماری شامل 300 زن متأهلی است که در سال 1395 و 1396 به علت مشکلات ارتباطی با همسر به مراکز مشاوره شرق تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل 45 زن متأهل است که با توجه به نتایج پرسشنامه سه وجهی هورنای-کولیج (2011) که قبل از مداخله توزیع شد، دچار روان آزردگی محسوب می شدند. گروه های آزمایشی پانزده جلسه مشاوره فردی به ترتیب با رویکرد شناخت درمانی و روان تحلیل گری هورنای، در فواصل زمانی یک الی دو بار در هفته دریافت کردند. پرسشنامه "الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) در سه مرحله خط پایه، مرحله میانی و پایان مداخله، در بین گروه های آزمایشی و به صورت هم زمان برای گروه کنترل توزیع شد و سپس با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر موردبررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از اثر معنادار مداخلات بر اثر زمان و اثر تعاملی زمان و گروه در هر سه الگوی ارتباطی بود (001/0P<). الگوی ارتباطی سازنده متقابل در هر دو گروه آزمایشی افزایش معناداری یافت (001/0P<،92/211f= ). الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر (001/0P<،19/313f= ) و اجتناب متقابل (001/0P<،35/104f= ) به طور معناداری کاهش یافتند. اثربخشی دو نوع مداخله بر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و اجتنابی متقابل، تفاوت معناداری نداشت، اما روان تحلیل گری هورنای در هم سنجی با شناخت درمانی، تفاوت معناداری بر کاهش الگوی ارتباطی توقع/کناره گیر نشان داد.
۱۷.

مقایسه عملکرد حافظه و توجه در افراد وابسته به کراک هروئینی، تریاک و افراد عادی

کلید واژه ها: حافظه توجه کراک هروئینی و تریاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 477 تعداد دانلود : 65
مقدمه: امروزه اعتیاد به مواد مخدر یکی از بزرگترین معضلاتی است که اکثر کشورهای جهان به نوعی با آن درگیر هستند. کراک هروئینی دارای اثرات کوتاه و بلند مدت شدیدی بر هیجان، شناخت و رفتار می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد حافظه و توجه در افراد وابسته به کراک هروئینی، تریاک و افراد عادی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر به تفکیک شامل سوء مصرف تریاک، کراک هروئینی و افراد عادی بود. دو گروه سوء مصرف کننده از بین مراجعین به کلینیک های ترک اعتیاد شهر شاهرود انتخاب شدند. همچنین گروه افراد عادی تعداد 30 نفر بدون داشتن سابقه مصرف مواد مخدر از بین همراهان بیماران مراجعه کننده به این دو کلینیک با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه وکسلر و مجموعه آزمون های شناختی با استفاده از نرم افزار کاگ لب بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: در رابطه با حافظه تفاوت معناداری بین گروه عادی و گروه های وابسته به تریاک و کراک هروئینی وجود دارد. در رابطه با توجه تقسیم شده تفاوت بین گروه عادی و وابسته به کراک و  گروه وابسته به تریاک و گروه وابسته به کراک هروئینی معنادار می باشد، در رابطه با توجه متمرکز با سرعت پردازش بالا و سرعت پردازش پایین، تفاوت معناداری بین گروه عادی و گروه های وابسته به تریاک و کراک هروئینی وجود دارد نتیجه گیری: قطعه پیش پیشانی مغز که مسئول کنترل و پردازش محرک ها می باشد در اثر سوء مصرف کراک هروئینی بیشترین آسیب ها را در تکالیفی نشان می دهد که مستلزم پردازش سریع و یا پردازش تاخیری به منظور ذخیره سازی محرک می باشد. پیشنهاد می گردد پژوهشگران بعدی به بررسی آسیب شناختی و فیزیولوژیک سوء مصرف با استفاده از روش های پیشرفته تصویر برداری و ارزیابی عملکردی مغز بپردازند.
۱۸.

مقایسه سبکهای اسناد و باور به دنیای عادلانه بین افراد روانرنجورگرا، برونگرا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برون گرایی روان رنجوری سبک های اسناد باور به دنیای عادلانه برای خود باور به دنیای عادلانه برای دیگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 858 تعداد دانلود : 345
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سبک های اسناد و باور به دنیای عادلانه در افراد روان رنجورگرا، برون گرا و افراد عادی بود. بدین منظور با استفاده از طرح پژوهش علی مقایسه ای، سه گروه 30 نفری از افراد روان رنجور، برون گرا و عادی از میان دانشجویان دانشگاه سمنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک های اسناد (پیترسون و سلیگمن، 1984)، باور به دنیای عادلانه برای خود و برای دیگران (ساتون و داگلاس، 2005) و فرم کوتاه نئو (مک کری و کاستا، 1989) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها میان سبک های اسنادی منفی درونی، مثبت درونی و مثبت کلی بین افراد روان رنجور و عادی تفاوت معناداری نشان داد. هم چنین نتایج، بیانگر آن است که بین افراد برون گرا و روان رنجور به لحاظ سبک های اسنادی مثبت درونی، مثبت باثبات، مثبت عمومی و مثبت کلی تفاوت معناداری وجود دارد. در رابطه با باور به دنیای عادلانه برای خود و دیگران بین هر سه گروه عادی، روان رنجور و برون گرا تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که افراد با گرایش های شخصیتی برون گرا و روان رنجورگرا به استفاده از سبک های اسنادی متفاوتی تمایل دارند و هم چنین میزان متفاوتی از باور به دنیای عادلانه را نشان می دهند و از این طریق خود را با وقایع زندگی سازگار می کنند.
۱۹.

اعتباریابی و پایایی سنجی مقیاس وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقیاس وجودی اعتبار پایایی ساختار عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 857 تعداد دانلود : 964
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اعتبار و پایایی مقیاس وجودی است تا از این طریق ابزاری برای ارزیابی در فرایند پژوهش، یا ارزیابی نتیجه درمان وجودی تهیه و مورد استفاده پژوهشگران و درمانگران قرار گیرد. روش: در پژوهش حاضر 500 معلم شاغل در مدارس تهران شرکت کردند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای تک مرحله ای بود؛ به منظور ارزیابی اعتبار ملاکی مقیاس وجودی، از پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد؛ همچنین به منظور ارزیابی پایایی بازآزمایی ابزار، مقیاس وجودی روی 10 درصد افراد نمونه به صورت تصادفی با فاصله زمانی دو هفته اجرا شد. یافته ها: نتایج بررسی اعتبار ملاکی نشان داد که همبستگی بین نمرات مقیاس وجودی با آزمون سلامت عمومی، منفی و معنادار است. نتایج تحلیل عاملی، به استخراج 4 عامل با ارزش ویژه بالاتر از 6/1 انجامید و 8 گویه نیز به دلیل بار عاملی ضعیف، حذف شدند. تحلیل عاملی تأییدی نیز برازش خوب مدل 4 عاملی را نشان داد. آلفای کرونباخ 85/0 حاکی از بالا بودن همسانی درونی آزمون بود و ضریب پایایی نتایج آزمون- بازآزمون بعد از دو هفته نیز 88/0به دست آمد. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان می  دهد که مقیاس وجودی در جامعه معلمان ایرانی دارای اعتبار و پایایی مناسبی بوده و میتوان از آن به عنوان یک ابزار جهت اندازه گیری عوامل وجودی در پژوهش ها و اقدامات بالینی بهره برد.
۲۰.

بررسی اثربخشی درمان تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای بر حافظه کاری و علائم اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی حافظه کاری تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 136 تعداد دانلود : 656
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمانی تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای (rTMS) مغز از روی جمجمه بر حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام گرفته است. روش: بدین منظور در این طرح پژوهشی 30 نفر از مبتلایان به اختلال دوقطبی با روش نمونه گیری هدفمند از مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله درمانی با آزمون حافظه کاری N-back و پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس درجه بندی مانیای یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای افراد گروه آزمایش به مدت 20 روز برنامه درمانی (rTMS) اجرا گردید به این ترتیب که هرروز به مدت 20 دقیقه شرکت کنندگان فرک انس 1 هرتز را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی نیمکره ی راست و تتابرست تحریکی را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی نیمکره ی چپ، دریافت کردند. برای تحلیل نتایج از روش آماری کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که rTMS در بهبود عملکرد حافظه کاری و بهبود علائم خلقی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثر است. نتیجه گیری: بعد از مداخله، بین دو گروه آزمایش و کنترل در بهبود حافظه کاری تفاوت معناداری وجود داشت و همین طور در علائم اختلال دوقطبی نیز بهبود معناداری ایجاد شد. می توان چنین نتیجه گرفت که مداخله تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمه ای مغز، در بهبود حافظه ی کاری و علائم اختلال دوقطبی مؤثر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان