اسماعیل سلیمانی

اسماعیل سلیمانی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه ارومیه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ارومیه، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۴ مورد.
۱.

اثر القای استرس بر سیستم بازداری، پردازش/اندوزش ذهنی و نارسایی شناختی زنان: نقش تعدیل گر فرونشانی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: القای استرس فرونشانی بازداری حافظه فعال نارسایی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 278 تعداد دانلود : 751
پژوهش حاضر اثر القای استرس بر سیستم بازداری، پردازش/ اندوزش ذهنی و نارسایی شناختی، با توجه به نقش تعدیل گر فرونشانی هیجان را بررسی کرد. روش پژوهش شبه تجربی و دارای طرح عاملی آمیخته (2×2) بود. جامعه ی پژوهش زنان شهر آباده بودند، که 112 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و طبق نمرات فرونشانی، در دو گروه فرونشانی پایین و بالا قرار گرفتند. هر گروه در دو مرحله (عدم استرس و القای استرس)، با استفاده از مقیاس پنج عاملی جکسون، آزمون حافظه فعال، و پرسشنامه نارسایی شناختی ارزیابی شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها نشان داد میانگین بازداری در گروه فرونشانی بالا بیشتر از گروه پایین است. بعد از القای استرس میانگین پردازش و اندوزش و نارسایی شناختی کاهش یافت؛ به نحوی که میانگین پردازش در گروه فرونشانی پایین، میانگین اندوزش در گروه فرونشانی بالا، و میانگین نارسایی شناختی در هر دو گروه فرونشانی، کاهش یافت. بنابراین، فرونشانی می تواند پیامدهای منفی را برای سیستم بازداری داشته باشد، ولی استرس حاد می تواند ابعاد حافظه فعال را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال، استرس و تعامل آن با فرونشانی می تواند به بهبود نارسایی شناختی کمک کند.
۲.

طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی تعامل اجتماعی اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 576 تعداد دانلود : 19
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کودکان دارای اختلال اتیسم 6 تا 12 ساله شهر ارومیه (274 نفر) در سال تحصیلی 98-98 از مدرسه ویژه اختلال اتیسم بودند، از بین کل جامعه هدف به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گیلیام،1995) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20) و کنترل (20) قرار گرفتند، پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش تحت آموزش برنامه کارکردهای اجرایی قرار گرفت، این برنامه به وسیله پژوهشگران طراحی شد که شامل 24 جلسه بود که در آن 4 مهارت (حافظه کاری، بازداری، انعطاف پذیری و توجه) آموزش داده می شد، در این مرحله کودکان گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و دوباره پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین تعامل اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل در سطح (P<01) تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این معنا که برنامه مداخله ای باعث افزایش نمرات تعامل اجتماعی کودکان اتیسم نسبت به مرحله پیش آزمون شده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی علاوه بر داشتن روایی محتوایی مناسب، بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا اثربخش بوده است. با توجه به اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی پیشنهاد می شود که این برنامه جهت ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان اتیسم در مراکز آموزشی و توانبخشی استفاده شود.
۳.

اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر عاطفه خودآگاه شرم و گناه و حساسیت انزجاری نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز عاطفه خودآگاه شرم و گناه حساسیت انزجاری نوجوانان اختلال وسواسی - جبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 906 تعداد دانلود : 154
زمینه: تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای، یک تکنیک تحریک تعدیل عصبی غیرتهاجمی با تحمل خوب و بدون عوارض جانبی در درمان و بهبود نشانه های وسواسی است که قابلیت تحریک پذیری قشری را به طور مؤثری تعدیل می کند. با این حال، هنوز شواهد قوی و کافی برای استفاده از این روش درمانی در نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر عاطفه خودآگاه شرم و گناه و حساسیت انزجاری نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری انجام شد. روش: در این پژوهش از روش تجربی از نوع تک موردی با طرح سنجش پیوسته و آزمودنی های متفاوت استفاده شد. جامعه آماری شامل نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره یاس شهر تبریز بودند که از بین آن ها، تعداد 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و بر اساس پروتکل گرین و همکاران (2020) تحت مداخله ده جلسه ای درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای به صورت هفته ای دو بار و هر بار به مدت 20 دقیقه قرار گرفتند. آزمودنی ها در مراحل خط پایه، جلسات دوم، چهارم، ششم، هشتم، دهم و یک ماه پیگیری با مقیاس حساسیت انزجاری (هیدت، مککوالی و روزین، 1994)، پرسشنامه احساس گناه (کوگلر و جونز،1992) و پرسشنامه احساس شرم (کوهن، وولف، پانتر و اینسکو،2011) مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و درصد داده های ناهمپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای در کاهش احساس شرم و گناه و حساسیت انزجاری در نوجوانان با اختلال وسواسی-جبری تأثیر معناداری دارد (RCI≥1/96) و اثرات درمانی در مرحله پیگیری نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری که تحت درمان تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای قرار گرفتند، احساس شرم و گناه و حساسیت انزجاری کمتری را تجربه کردند، استفاده از این روش در درمان نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-جبری پیشنهاد می شود.
۴.

اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی در افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی ولع مصرف پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد بازتوانی غیر دارویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 596 تعداد دانلود : 607
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان وابسته به مواد در کلینیک های ترک اعتیاد شهر ارومیه، در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد و پرسشنامه پردازش هیجانی را در پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش، در 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ولع مصرف و پردازش هیجانی تاثیر معنی دار داشت و این اثربخشی در دوره پیگیری دو ماهه نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود ولع مصرف و پردازش هیجانی افراد وابسته به مواد در مرحله بازتوانی غیر دارویی از این مداخله استفاده نمایند.
۵.

نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی نشانگان ضربه عشق در افراد دارای شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکست عاطفی طرحواره های هیجانی نشانگان ضربه عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 141 تعداد دانلود : 761
امروزه وقوع شکست عاطفی درافراد می تواند منجر به اختلال درعملکرد آن ها درحیطه های گوناگون شود ازاین رو دراین پژوهش نقش طرح واره های هیجانی درپیش بینی بروزنشانگان ضربه عشق درافراد باتجربه شکست عاطفی مدنظر قرار گرفت روش پژوهش ازنوع توصیفی- پس رویدادی که بااستفاده ازروش همبستگی(رگرسیون) انجام گرفت. ابتدا پرسشنامه های طرحواره های هیجانی لیهی و نشانگان ضربه عشق بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردیدو ازطریق لینک برای افرادباتجربه شکست عاطفی در بازه سنی 18تا38 سال به صورت هدفمند در سال 99-1400درشهر اصفهان ارسال شد سپس، 89 نفر از افراد درسه سطح گروه بندی شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیر ملاک و نمراتشان درطرحواره های هیجانی به عنوان متغیر پیش بینی کننده با روش تحلیل تشخیصی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تنها تابع تشخیصی اول به طور معناداری بامیزان مقادیر ویژه مطلوبی توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید. از بین سازه های طرحواره های هیجانی؛ احساس فقدان کنترل، ساده انگاری هیجان و احساس شرم/گناه، به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادرپیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق در افراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که افراد باتجربه شکست عاطفی دارای طرحواره های هیجانی بیشتری هستند که این خود مانع حل وفصل تجربه شکست عاطفی می گردد.
۶.

عوامل ظهور و شیوع معنویت های نوپدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنویت های نوظهور دوره مدرن و پسامدرن هویت فردی و جمعی مرگ سوژه فردگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 631 تعداد دانلود : 898
یکی از ویژگی هایی که عصر حاضر را متمایز و برجسته کرده، ظهور و شیوع جنبش ها و گرایش های معنوی بسیار متنوع و جدید است که با تفاسیری نو از هستی، انسان و حیات او، هویتی جدید برای خود ساخته و پرداخته اند. فراگیری و گسترش روزافزون این گرایش های معنوی نوین، ما را بر آن می دارد که به علل ظهور و شیوع آنها بپرد ازیم. عموم جامعه شناسان این گرایش های معنوی را ادیان جدید معرفی کرده اند. به همین دلیل، ابتدا سعی کرده ایم تعریفی از این نوع ادیان به دست دهیم؛ سپس برحسب تعاریف ارائه شده، اسباب و عوامل ظهور و شیوع این معنویت ها را با توسل به مشاهدات و تحلیل و تبیین یافته های موجود، چه در درون این جنبش های نوظهور و چه با توجه به شرایط متفاوت جامعه امروزی بررسی کنیم؛ آنگاه به ارزیابی مدرنیسم و پسامدرنیسم، نفی سنت و بسط فردگرایی پرداخته ایم و اینکه چگونه پسا مدرنیته در برخی از خصوصیات خود، نسخه رادیکال شده مدرنیته است و با نفی موجودیت سوژه مستقل و آگاه و نفی هر فراروایتی، بستر انواع تبیین های معنوی را مهیا کرده است. در ادامه به اسباب و عواملی چون فقدان معنا در زندگی و عدم رضایت از سبک زندگی مدرن، بحران هویت، وجود فناوری های جدید مثل اینترنت و... پرداخته شده؛ سپس از جنبش هایی که در بستر و راستای سیر مدرنیته و همسو با آن و کمک به آن پدید آمده اند نیز سخن به میان آمده است.
۷.

نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکست عاطفی نشانگان ضربه عشق کیفیت روابط بین فردی باورهای ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 322 تعداد دانلود : 145
زمینه: امروزه روابط عاطفی در زندگی روزمره افراد فراگیر و حائز اهمیت است. هدف: دراین پژوهش به بررسی نقش کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی در پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق ناشی ازشکست عاطفی پرداخته شد روش: بدین منظور ابتدا پرسشنامه های کیفیت روابط بین فردی(پیرس وهمکاران1991)، باورهای ارتباطی(آیدلسون واپشتاین، 1982) و نشانگان ضربه عشق(راس، 1999) بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردید وسپس ازطریق لینک، ایمیل وشبکه های اجتماعی، برای افراددارای تجربه شکست عاطفی دربازه سنی 18تا38سال به صورت هدفمند درشهر اصفهان ارسال شد. پس ازبررسی داده ها، در نهایت 89 نفر از افراد واجد شرایط درتحلیل آورده شد. افراد با توجه به نمرات درپرسشنامه نشانگان ضربه عشق درسه گروه(کمتر از 9؛ فاقد شکست عاطفی(A)، بین9تا19؛ شکست عاطفی با قابلیت بهبود خودبخودی(B) و 20 و بالاتر؛ افراد باشکست عاطفی نیازمند مداخله درمانی(C))، کد گذاری شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیرملاک و نمراتشان در کیفیت روابط بین فردی و باورهای ارتباطی به عنوان متغیر پیش بینی کننده عضویت گروهی در نظر گرفته شد که با روش تحلیل تشخیصی از طریق نرم افزارspss22 مورد تحلیل قرار گرفت یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تابع تشخیصی اول(لامبداویلکز: 54/0 و خی دو: 66/47) به طور معناداری با میزان مقادیر ویژه 48/0 به میزان 683/0 توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید(05/0>P). سازه های تفاوت های جنسیتی (53/0)، تعارض بین فردی بادوستان (44/0)، وعمق روابط بین فردی بادوستان (27/0-) به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادر پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق درافراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. درانتها تابع تشخیصی توانست به درستی 5/87 درصد افراد را درگروه (A)و 2/58 ازافراد را در گروه(B) و 7/66 درصد ازافراد را نیز به درستی در گروه (C) جای دهی کند نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سازه های تفاوت های جنسیتی، تعارض بین فردی بادوستان و عمق روابط بین فردی (به طور معکوس) می تواند افراد گروه (C)(با نشانگان ضربه عشق) را ازافراد گروه (A)و (B) به طور مطلوبی تفکیک نماید.
۸.

بررسی مدل معادلات ساختاری پریشانی روانشناختی با کیفیت زندگی سوء هاضمه کارکردی: با نقش میانجی گر خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی پریشانی روانشناختی خودکارآمدپنداری درد حساسیت احشایی تصاویر ذهنی مرتبط با درد فاجعه آفرینی درد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 17 تعداد دانلود : 268
زمینه: تحقیقات نشان داده است پریشانی روانشناختی عامل خطر مهمی در بیماری زایی سوء هاضمه کارکردی است که در ارتباط با فرآیند های روانشناختی حوزه درد و محرک های احشایی کیفیت زندگی بیماران را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد. با این وجود پژوهش راجع به تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس پریشانی روانشناختی با میانجی گری خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد مغفول مانده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری پریشانی روانشناختی با کیفیت زندگی با نقش میانجی خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری را کلیه افراد مبتلا به سوء هاضمه کارکردی مراجعه کننده به کلینیک های گوارشی شهر اصفهان تشکیل می دادند. نمونه آماری 363 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شاخص سوء هاضمه نپین (تالی و همکاران، 1999)، افسردگی، اضطراب و تنیدگی (صاحبی و همکاران، 1384)، خودکارآمد پنداری درد مزمن (بشارت، 1387)، تصاویر ذهنی درد مزمن (کچویی و همکاران، 1394)، شاخص حساسیت احشایی (پور توکلی و همکاران، 1397) و فاجعه آفرینی درد (سجادیان و همکاران، 1391) استفاده شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart-PLS تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مدل پژوهش حاضر از برازش کلی قوی و قابل قبولی برخوردار است (0/857 =GOF). ساختار کلی روابط مورد آزمون از طریق داده های بدست آمده تأیید گشت (0/907 =NFI و 0/056 =SRMR). تمامی ضرایب غیر مستقیم در مدل معنادار است (0/05 P<؛ 1/96 <t). همچنین همه ضرایب مستقیم به جزء تأثیر مستقیم حساسیت احشایی و خودکارآمد پنداری درد بر کیفیت زندگی معنادار است (0/05 P<؛ 1/96 <t). نتیجه گیری: کیفیت زندگی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق متغیرهای خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد با پریشانی روانشناختی مرتبط است. یافته های حاصل از این مدل به درک کامل تری از نحوه تأثیر پریشانی روانشناختی بر کیفیت زندگی مبتلایان به سوء هاضمه کارکردی کمک می کند و در نظر گرفتن این روابط در سبب شناسی و درمان افراد مبتلا به این بیماری می تواند مفید واقع شود.
۹.

رابطه فعّالیت سیستم های مغزی رفتاری و اختلال اضطراب بیماری با نقش میانجی گری عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب بیماری سیستم های مغزی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 449 تعداد دانلود : 164
زمینه: حساسیّت سیستم های مغزی/رفتاری نشان دهنده ی آمادگی ابتلا به اشکال متعدد آسیب روان ی از جمله اختلال های اضطرابی است، از سوی دیگر، عدم تحمل بلاتکلیفی نیز به عنوان یک سازه ی فراتشخیصی تقریباً در همه ی اختلال های اضطرابی، ازجمله اختلا اضطراب بیماری وجود دارد. با این حال، روابط میان این متغیرها در قالب یک مدل منسجم و در جمعیت بالینی نیاز به بررسی بیشتری دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای عدم تحمل بلاتکلیفی در تبیین رابطه بین سیستم های مغزی/رفتاری با اختلال اضطراب بیماری انجام شد. فرض بر این است که سیستم های مغزی/رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی در تعامل با یکدیگر به اختلال اضطراب بیماری منجر می شوند. ولی با وجود اهیمت این مدل، پژوهش های کافی در این راستا انجام نشده است. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد نظر بالینی بود که شامل تمامی درمانجویان دارای اختلال اضطراب بیماری (زن و مرد) مراجعه کننده به مراکز روانشناختی و روان پزشکی شهرستان ارومیه (افراد 17-40 ساله) در سال های 1399-1400 بود. برای این منظور 200 نفر از درمانجویان با روش نمونه گیری هدفمند (با تشخیص روان شناس یا روان پزشک) انتخاب شده و به پرسشنامه های اضطراب سلامتی (سالکوویسکیس و همکاران،2002)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (فریستون و همکاران، 1994) و مقیاس سیستم های بازداری/فعال ساز رفتاری (کارور و وایت، 1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که سیستم بازداری رفتار با ضرایب اثر 0/340 و 0/519 و سیستم فعال سازی رفتار با ضرایب اثر 0/219- و 0/233- به ترتیب بر اضطراب سلامتی و عدم تحمل بلاتکلیفی تأثیر مثبت و منفی دارند. همچنین عدم بلاتکلیفی با ضریب اثر 0/414 بر اضطراب سلامتی تأثیر مستقیم و مثبتی دارد. نتیجه گیری: یافته های ما نشان می دهد که عدم تحمل بلاتکلیفی و سیستم های مغزی/رفتاری می توانند از جمله سازه های زیربنایی در اختلال اضطراب بیماری باشند. می توان نتیجه گیری کرد که فعالیت سیستم های مغزی/رفتاری و عدم تحمل بلاتکلیفی مکانیسم هایی اثرگذار در تداوم اضطراب بیماری هستند و در نظر گرفتن این روابط می تواند در سبب شناسی و درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری سودمند باشد.
۱۰.

بررسی مدل روابط ساختاری ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته: با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترومای کودکی تحریفات شناختی خودشیفتگی طرحواره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 246
اختلال شخصیت خودشیفته، اختلالی بسیار پیچیده است که منجر به مشکلات قابل توجه در افراد مبتلا می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه بود. طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 بود که 225 دانشجو از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیت خودشیفته آمز، تحریفات شناختی عبدالله زاده و سالار، کودک آزاری نوربخش و طرحواره ناسازگار یانگ را تکمیل کردند. نتایج نشان داد مسیرهای ترومای کودکی، تحریفات شناختی و طرحواره ناسازگار اولیه با خودشیفتگی و مسیر های ترومای کودکی و تحریفات شناختی با طرحواره ناسازگار اولیه معنی دار است. همچنین نتایج کاربست آزمون بوت استراپ نشان داد مسیرهای غیر مستقیم ترومای کودکی وتحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته از طریق طرحواره ناسازگار اولیه از شاخص برازش برخوردار است. براساس یافته های این پژوهش، به نظر می رسد طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند رابطه ساختاری بین ترومای کودکی و تحریفات شناختی با اختلال شخصیت خودشیفته را تحت تاثیر قرار دهد.
۱۱.

اثربخشی مداخله شفقت درمانی بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان در مرحله بازتوانی غیر دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 548 تعداد دانلود : 570
زمینه: پردازش هیجانی و سبک زندگی مخرب از جمله مؤلفه هایی هستند که بر سوءمصرف مواد تأثیر دارند؛ با این وجود مداخلات مختص بهبود پردازش هیجانی و سبک زندگی معتادان کمتر مورد توجه بوده است. لذا با توجه به مکانیسم اثر درمان مبتنی بر شفقت و اثربخشی آن بر مؤلفه های خطر عود آیا این مداخله می تواند بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان مؤثر باشد؟ هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی مداخله شفقت درمانی بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان در مرحله بازتوانی غیردارویی بود. روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی معتادانی بود که در سال 1399 در کلینیک های ترک اعتیاد شهر ارومیه تشخیص وابستگی به مواد افیونی دریافت کرده بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، مداخله شفقت درمانی اجرا شد درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک زندگی لعلی (لعلی و همکاران، 1391) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2007) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله شفقت درمانی بر مؤلفه های سبک زندگی و پردازش هیجانی تأثیر معناداری داشته است (0/001 P<). به نحوی که نمرات سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روانشناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل، پیشگری از حوادث، سلامت محیطی افزایش و نمرات فرونشانی، عدم تجربه ی هیجانی، نشانه های عدم پردازش هیجانی، عدم تنظیم هیجان و اجتناب کاهش معناداری در مرحله پس آزمون داشته و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که مداخله شفقت درمانی موجب بهبود سبک زندگی (سلامت جسمانی و روانشناختی، فعالیت های روزمره و رژیم غذایی) و پردازش هیجانی (مدیریت و پردازش اطلاعات هیجانی) در معتادان در مرحله بازتوانی غیردارویی می شود. شماره ی مقاله: ۱
۱۲.

نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلایان به کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 532 تعداد دانلود : 93
مقدمه: در شرایط شیوع گسترده ویروس کرونا، رفتارهای خودمراقبتی نقش مهمی در سلامت فردی و عمومی دارد در نتیجه شناسایی پیشایندهای آن مهم است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش شفقت خود، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش بینی رفتارهای خودمراقبتی اعضای خانواده مبتلا به کوید-19 انجام گرفت . روش: در پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده شد. جامعه پژوهش، اعضای خانواده افراد مبتلا به کوید-19 بودند، و 235 نفر به روش دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از یک خودگزارشی 10 سوالی رفتارهای خودمراقبتی، مقیاس اضطراب کرونا، مقیاس تنظیم هیجان و مقیاس شفقت خود استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مهربانی به خود (مولفه اول شفقت خود) و علائم روانی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد، و بین راهبرد تنظیم هیجان فرونشانی و رفتارهای خودمراقبتی رابطه منفی و معناداری است. اما دو مولفه شفقت خود شامل تجارب مشترک انسانی و ذهن آگاهی، و راهبرد تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد و علائم جسمی اضطراب کرونا با رفتارهای خودمراقبتی رابطه معناداری نداشتند. همچنین، مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان پیش بینی کننده رفتارهای خودمراقبتی کرونا بودند . نتیجه گیری: بنابراین، در توضیح رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با شیوع ویروس کرونا توجه داشتن به مهربانی با خود، علائم روانی اضطراب کرونا و راهبرد فرونشانی هیجان کمک کننده خواهد بود.
۱۳.

مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و آموزش جرئتمندی بر نیمرخ روانی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 568 تعداد دانلود : 564
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و آموزش جرأتمندی بر نیمرخ روانی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی انجام پذیرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دارای اضطراب زبان مشغول به تحصیل در مدارس متوسطه اول دولتی شهر ارومیه در سال 99-1398 بود. 60 دانش آموز از جامعه موردنظر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب کلاس زبان (1986) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (1995) استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و 23SPSS  استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان در بهبود افسردگی، اضطراب و استرس دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی داری داشته اند. بر اساس نتایج توصیه می گردد تا مشاوران و درمانگران از آموزش های فراشناختی و جرأتمندی در کنار سایر رو ش های درمانی برای کاهش نیمرخ روانی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی استفاده کنند.
۱۴.

بررسی حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی بر اساس نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه کاری انعطاف پذیری شناختی کارکردهای اجرایی نگرانی عدم تحمل ابهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 944 تعداد دانلود : 439
زمینه: دیدگاه های اخیر عصب شناختی مطرح می کنند که حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی به عنوان دو هسته اساسی کارکردهای اجرایی، تحت تأثیر نگرانی و عدم تحمل ابهام قرار می گیرند. با توجه به این که در تحقیقات انجام گرفته نقش کارکردهای شناختی در فهم و درمان اختلالات هیجانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، به نظر می رسد شکاف تحقیقاتی عمده ای برای تمرکز روی این جنبه های نوین وجود دارد. هدف: هدف این مطالعه مقایسه حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در افراد با نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و پایین بود. روش: روش پژوهش حاضر، علّی – مقایسه ای بود که در آن نمونه ای به حجم 500 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه مقیاس عدم تحمل ابهام (IUS) (فرستون و همکاران، 1994) و پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) (میر و همکاران، 1990)، این نمونه 500 نفری مورد غربالگری قرار گرفته و 50 نفر به صورت هدفمند به عنوان افراد دارای نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا و نیز 50 نفر به عنوان گروه دارای نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی پایین در پژوهش شرکت داده شد و درنهایت هر دو گروه آزمون رایانه ای استروپ (ریدلی، 1935) و حافظه کاری ان بک (کرچنر، 1958) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری، تفاوت معناداری را بین حافظه کاری با آماره 417/49 F= و انعطاف پذیری شناختی با آماره 30/27 F= در بین دو گروه در سطح معناداری 0/0001 P= نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در افراد با نگرانی و عدم تحمل ابهام بالا نسبت به افراد با نگرانی و عدم تحمل پایین دچار افت معناداری شده است. بنابراین توجه به این تفاوت می تواند در روند درمانی این افراد مؤثر باشد.
۱۵.

مقایسه امید به زندگی و اضطراب مرگ در پرستاران بخش کرونایی و غیرکرونایی شهرستان ارومیه

کلید واژه ها: امید به زندگی اضطراب مرگ پرستار کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 689 تعداد دانلود : 877
هدف پژوهش حاضر مقایسه امید به زندگی و اضطراب مرگ در پرستاران بخش کرونایی و غیر کرونایی شهرستان ارومیه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علّی مقایسه ای مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران شهرستان ارومیه در سال 1400 در بازه زمانی فروردین ماه الی خردادماه بودند. نمونه آماری مطالعه حاضر شامل 30 نفر به عنوان گروه اصلی و 30 نفر به عنوان گروه مقایسه از بین جامعه آماری بود که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امید به زندگی میلر (1988) پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) استفاده شد. برای تحلیل داده های این پژوهش از ابزارهای آمار توصیفی ازجمله جداول فراوانی، میانگین و انحراف معیار و همچنین برای بررسی سؤالات پژوهشی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA)، آزمون اسمیرنوف- کلموگروف، آزمون لوین و آزمون باکس استفاده شد. نتایج نشان داد بین اضطراب مرگ در پرستاران بخش کرونایی و غیر کرونایی تفاوت وجود دارد اما در امید به زندگی پرستاران بخش کرونایی و غیر کرونایی اختلاف معنی داری بین دو گروه دیده نشد. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر به مسئولان حوزه پزشکی و بیمارستان ها پیشنهاد می گردد در کاهش اضطراب مرگ تدابیر روان شناختی لازم را در نظر داشته باشند.
۱۶.

بررسی اثر بخشی موریتا درمانی بر کیفیت زندگی و شدت درد در سالمندان مبتلا به درد مزمن زانو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درد مزمن زانو کیفیت زندگی شدت درد سالمندان موریتا درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 213 تعداد دانلود : 411
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی موریتادرمانی بر کیفیت زندگی و شدت درد در زنان سالمند مبتلا به درد مزمن زانو است. روش پژوهش از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه شامل سالمندان مبتلا به درد مزمن زانو در سال 1399 در بازه زمانی خرداد تا مرداد در شهر تبریز بودند. نمونه پژوهش 30 بیمار 60 تا 70 ساله زنِ مبتلا به درد مزمن زانو بودند که براساس روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی- فرم کوتاه (سازمان بهداشت جهانی، 1996) و پرسش نامه درد مداوم و متناوب استئوآرتریت (هاوکر و همکاران، 2008) بود. برای گروه آزمایش، موریتا درمانی به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک روز برگزار شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد موریتادرمانی به طور معناداری باعث افزایش کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در گروه آزمایش شده است. بر اساس نتایج تحقیق، موریتادرمانی می تواند به افزایش کیفیت زندگی و کاهش شدت درد در زنان سالمند مبتلا به درد مزمن زانو کمک کند و به عنوان شیوه ای موثر و مکمل در کنار درمان های رایج دیگر به کار گرفته شود .
۱۷.

اثربخشی درمان فراشناخت بر روی انگیزش تحصیلی، اجتناب و فشار اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب یادگیری زبان درمان فراشناخت انگیزش تحصیلی اجتناب و فشار اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 347 تعداد دانلود : 398
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراشناخت بر روی انگیزش تحصیلی، اجتناب و فشار اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی انجام پذیرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول دولتی شهر ارومیه در سال 99-1398 بود. برای گزینش نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد، و داده ها با استفاده از پرسشنامه های اضطراب کلاس زبان، انگیزش تحصیلی و اجتناب و فشار اجتماعی جمع آوری شدند. افراد انتخاب شده به طور تصادفی که تعداد هر گروه 20 نفر بود به گروه آزمایشی ( گروه آموزش فراشناخت) و گروه کنترل تقسیم شدند. برای گروه آزمایشی درمان فراشناخت برگزار شد و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین انگیزش درونی و بیرونی در گروه آزمایش، پس از مداخله درمان فراشناخت در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش و میانگین بی انگیزشی، اجتناب و فشار اجتماعی کاهش پیدا کرده است. بر اساس نتایج توصیه می گردد تا مشاوران و درمانگران از درمان فراشناخت در کنار سایر رو ش های درمانی برای بهبود انگیزش تحصیلی و کاهش علائم اجتناب و فشار اجتماعی دانش آموزان دارای اضطراب یادگیری زبان خارجی استفاده کنند.
۱۸.

بررسی عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد در استان آذربایجان غربی و ارائه ی راهکار: مطالعه ی کمی- کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد زنان خانواده اجتماع شناخت روانی-رفتاری فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 642 تعداد دانلود : 310
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد در استان آذربایجان غربی و ارائه ی راهکار بود. روش: به این منظور از طرح اکتشافی آمیخته استفاده شد و داده ها طی دو مرحله کیفی و کمی جمع آوری شد. در مرحله نخست مبانی نظری و پژوهش های انجام شده در خصوص عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد مورد بررسی و تفحص قرار گرفت و با بهره گیری از روش کیفی با 16 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه اعتیاد به صورت فردی مصاحبه شد. طی سه مرحله کدگذاری داده های کیفی، مقوله های اصلی و فرعی، عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد و روابط بین آن ها به دست آمد. در مرحله بعد بر مبنای یافته های حاصل از مرحله پژوهش کیفی، پرسشنامه و الگوی اولیه طراحی شد و در نهایت با مشارکت 156 نفر از زنان وابسته به مواد الگوی مذکور آزمون شد. تحلیل داده های کمی به منظور شناخت روابط بین عوامل و تعمیم یافته های مرحله نخست انجام شد و شاخص های برازندگی الگو به منظور بررسی برازش مطلوب داده ها با الگوی مفهومی که پژوهشگر بر اساس یافته های مرحله پژوهش کیفی مفروض دانسته بود، بررسی شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده 5 مقوله کلی بود که در قالب الگوی پارادایمی{شامل عوامل شناختی (نگرش مثبت به مواد؛ فقدان شناخت نسبت به مواد؛ عدم آموزش بهداشت روانی و عدم شناخت مهارت های زندگی)، عوامل روانی- رفتاری (عوامل روانی؛ هیجانی و شخصیتی)، عوامل اجتماعی (همسالان و همکاران؛ محل زندگی و تحصیل و دسترسی آسان و نارسایی های اجتماعی)، عوامل خانوادگی (اعتیاد اعضا خانواده (والد-خواهر-برادر)؛ از هم گسیختگی خانواده و عوامل ارتباطی-تربیتی خانواده) و عوامل فرهنگی(تبلیغ مصرف مواد؛ فرهنگ مصرف تفننی؛ نبود امکانات تفریحی-آموزشی و ضعف اعتقادات مذهبی)، عوامل موثر در گرایش زنان به اعتیاد و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کردند. در الگو مرحله کمی پژوهش، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت عوامل شناختی، روانی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی در گرایش زنان به اعتیاد از نقش بسزایی برخوردار می باشند و این امر مستلزم ارائه آموزش ها و راهکارهای شناختی، روانی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی است.
۱۹.

رابطه ی پریشانی روانشناختی و علائم جسمانی سوء هاضمه عملکردی با نقش میانجی گری تصاویر ذهنی مرتبط با درد، حساسیت احشایی، فاجعه آفرینی درد و خودکار آمدی درد

کلید واژه ها: سوء هاضمه پریشانی روانشناختی فاجعه آفرینی خودکار آمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 254 تعداد دانلود : 344
مقدمه: سوء هاضمه عملکردی جزء گروهی از اختلالات گوارشی است که علائم روانی در بروز آن نقش قابل توجهی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی پریشانی روانشناختی و علائم جسمانی سوء هاضمه عملکردی با نقش میانجی گری تصاویر ذهنی مرتبط با درد، حساسیت احشایی، فاجعه آفرینی درد و خودکارآمدی درد انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقطعی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به سوء هاضمه عملکردی مراجعه کننده به کلینیک های گوارشی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود که ۳۶۳ نفر از بین آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، شاخص سوء هاضمه نپین، پرسشنامه تصاویر ذهنی درد مزمن، شاخص حساسیت احشایی، مقیاس فاجعه آفرینی درد و پرسشنامه خودکارآمدی درد مزمن بود. از نرم افزارهای Smart-PLS، SPSS نسخه ۲۳، شاخص های توصیفی و معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مسیر مستقیم پریشانی روانشناختی (۰/۳۲۹)، تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۳۹۶) و فاجعه آفرینی درد (۰/۲۳۴) به علائم جسمانی معنی دار بود. همچنین مسیر غیرمستقیم پریشانی روانشناختی به علائم جسمانی با میانجی گری تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۰۵۲)، فاجعه آفرینی درد (۰/۲۳۱)، خودکارآمدی درد بر تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۰۵۸) و حساسیت احشایی بر تصاویر ذهنی مرتبط با درد (۰/۲۴۶) معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد تصاویر ذهنی مرتبط با درد، حساسیت احشایی، فاجعه آفرینی درد و خودکارآمدی درد نقش واسطه ای میان پریشانی روانشناختی و علائم جسمانی سوء هاضمه عملکردی دارد. پیشنهاد می شود این عوامل در برنامه های درمانی بیماران گنجانده شود تا به تبع آن از عود مجدد بیماری، تشدید علائم و بار بیماری کاسته شود.
۲۰.

اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر علایم بالینی سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندرم روده تحریک پذیر هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری علایم بالینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 939 تعداد دانلود : 115
سندرم روده تحریک پذیر اختلال عملکردی دستگاه گوارش است که با درد شکمی، یبوست، اسهال یا ترکیبی از علایم همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری بر شدت علایم بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش پژوهش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصصین گوارش شهر ارومیه، در بازه ی زمانی اردیبهشت تا خرداد ماه 1398 بود. از بین آن ها 30 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه شدت و فراوانی علایم روده ( صولتی دهکردی و همکاران، 1390) در پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفتگی تحت هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات علایم سندرم روده تحریک پذیر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون کاهش معناداری یافت ( 58/477 F = , 001/0 ≤ P ). بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری نمود که هیپنوتیزم درمانی شناختی- رفتاری می تواند در بهبود بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر موثر باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان