بیتا نصراللهی

بیتا نصراللهی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با ویژگی های تاریک شخصیت با نقش میانجی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب دوران کودکی اعتیادجنسی حمایت اجتماعی ذهنی سازی سبک دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه: در صورت عدم کفایت و ناشایستگی والدین، مسائل و مشکلاتی از جمله کودک آزاری توسط آن ها و یا اطرافیان رخ می دهد؛ کودک آزاری یکی از معضلات بزرگ اجتماعی است که تمام جوامع، چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر می گیرد به طوری که سلامت و آسایش کودک آسیب دیده، به خطر می افتد. هدف: مقاله حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی ویژگی های تاریک شخصیت بر اساس آسیب های دوران کودکی با نقش واسطه ا ی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی، مدنظر قرار گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و باتوجه به اهداف از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) نیز بهره گرفته شد که بر اساس فرمول کلاین 147، 400 نفر در نظر گرفته شد. همچنین به صورت تفکیکی از پرسشنامه های صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، خودتنظیمی میلر و براون (1999)، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، (1990)، ذهنی سازی یا عملکرد بازتابی فوناگی و همکاران (2016)، ترومای دوران کودکی (CTQ) توسط برنستاین، استین، نیوکمپ، والکر، پوگ و همکاران (2003) جهت تنظیم مدل بهره گرفته شده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازآماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی و آمار استنباطی همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیر مستقیم آسیب دوران کودکی به صفات تاریک شخصیت معنادار نبود، اما همه مسیرهای غیرمستقیم معنادار به دست آمد، که حاکی از تأیید میانجی گری سه متغیر خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک دلبستگی بود (0/05p<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه توصیه می گردد متخصصان حوزه روانشناسی به آموزش و پرورش مادران در جهت بهبود توانمندی های شکل دهی سبک دلبستگی ایمن در کودکان شان بپردازند. متخصصان حوزه روانشناسی بالینی و درمانگران جهت بهبود نشانگان به ابعاد ذهنی سازی و خودتنظیمی مراجعان دارای صفات تاریک شخصیت توجه ویژه ای داشته باشند
۲.

مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با اعتیاد جنسی با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب دوران کودکی اعتیادجنسی حمایت اجتماعی ذهنی سازی سبک دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۴۱
زمینه: روابط نامناسب با اجتماع و عدم توانایی در ایجاد روابط سالم و عمیق نیز می توانند در ایجاد اعتیاد جنسی نقش داشته باشد. کودکانی که در دوران کودکی با مشکلاتی مانند نقص های اجتماعی مواجه شده اند، ممکن است در تعاملات اجتماعی و روابط عاطفی ناسالم به مشکل برخورد کنند و بیشتر در معرض خطر اعتیاد جنسی قرار بگیرند. رابطه بین آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی تحت تأثیر عوامل متعددی مانند حمایت اجتماعی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی قرار می گیرد و بررسی دقیق تأثیر هر یک از این عوامل بر رابطه بسیار حائز اهمیت است. شواهد علمی قوی می توانند تصمیم گیران را در جهت اتخاذ تدابیر و سیاست های مؤثر در پیشگیری از آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی هدایت کنند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با اعتیاد جنسی و با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دوره های مجازی در دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کلاین (2011) برابر با 322 نفر به دست آمد که با توجه به احتمال افت آزمودنی و ریزش 370 نفر در نظر گرفته شد. همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، اعتیاد جنسی (کارنز، 1988)، سبک دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990) استفاده شد. داده های گردآوری شده از طریق تحلیل مسیر در نرم افزارهای lisrel و SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که نتایج همبستگی روابط معنادار بوده و حاکی از تأیید پیش فرض وجود همبستگی بین متغیر جهت تدوین مدل معادلات ساختاری است (0/05>P). نتیجه گیری: رابطه بین آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله حمایت اجتماعی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی قرار می گیرد و بررسی دقیق تأثیر هر یک از این عوامل بر این رابطه بسیار حائز اهمیت است. شواهد علمی قوی می توانند تصمیم گیران را در اتخاذ تدابیر و سیاست های مؤثر در پیشگیری از آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی هدایت کنند.
۳.

پیش بینی تنظیم هیجان در زنان متاهل بر اساس نظریه ذهن و توانایی های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم هیجانی توانایی های شناختی نظریه ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۵
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم هیجان در زنان متاهل بر اساس نظریه ذهن و توانایی های شناختی بود. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی_همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی زنان متاهل 20 تا 45 سال ساکن منطقه 5 شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 172 زن متاهل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آزمون ذهن خوانی بارون کوهن و همکاران RMET)، 2001) و پرسشنامه های توانایی های شناختی نجاتی CAQ)، 1392) و تنظیم هیجانی گروس و جانERQ) ، 2003) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که نظریه ذهن و توانایی های شناختی می توانند تنظیم هیجانی در بعد سرکوبی را پیش بینی کنند (05/0P<). ضریب تعیین تعدیل شده نشان داد متغیرهای پیش بین توانستند 2/12 درصد از ورایانس سرکوبی را تبیین کنند. این یافته ها حاکی از آن است که با متغیرهای نظریه ذهن و توانایی های شناختی می توان تنظیم هیجانی زنان متاهل را به منظور پیشگیری از مشکلات زناشویی پیش بینی کرد.
۴.

نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خود شی انگاری و شرم از بدن با نشانگان نگرانی از بدشکلی بدن زنان مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشیء انگاری شرم از بدن راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشانگان اختلال بدشکلی بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۷
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خودشیء انگاری و شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن صورت پذیرفته است. روش پژوهش: این پژوهش بر اساس معیار هدف در گروه پژوهش های کاربردی، بر اساس معیار زمان گردآوری داده ها در گروه پژوهش های پیمایشی، بر اساس معیار ماهیت داده ها و مبنای پژوهش یک پژوهش کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و دخترانی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی منطقه 4 و 8 تهران می باشد. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Spss Sample power برابر با 232 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مقیاس آگاهی از بدن شیء انگاشته (مک کینلی و هاید، ۱۹۹۶)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و پرسشنامه بدشکلی بدن (استوزین و همکاران، 1998) می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS می باشد. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل همبستگی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل های رگرسیونی (مدل میانجی) جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش استفاده گردیده است. یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش خود شیء انگاری با نشانگان اختلال بدشکلی بدن یک رابطه مثبت و معنادار دارد. شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن یک رابطه مثبت و معنادار دارد (001/0>P). همچنین خود شیء انگاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با نشانگان اختلال بدشکلی بدن رابطه معنادار دارد (001/0>P). شرم از بدن با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با نشانگان اختلال بدشکلی بدن رابطه معنادار دارد (001/0>P). نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خود شی انگاری و شرم از بدن با نشانگان نگرانی از بدشکلی بدن نقش میانجی دارد.
۵.

Compiling the Green Therapy Training Package and its Effectiveness on the Function of Frontal Part and Mirror Neurons in Hyperactive Children(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: frontal Green therapy hyperactive children

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۵
This study investigated the green therapy training package and its effectiveness on the function of the frontal part and mirror neurons in hyperactive children. A quasi-experimental study was conducted with a pre-test and post-test design for this purpose. This study's statistical population included all hyperactive students aged 7-9 living in Tehran in 2021-2022. This study's objectives indicated that the sample was 31 children diagnosed with hyperactivity by the Connors test, who were selected by the available sampling method and randomly divided into two experimental (15) and control (16) groups. Also, children received the intervention for nine sessions of 60 minutes (2 sessions per week) and the experimental group parents were trained. The data were analyzed using MANCOVA analysis, and the results showed that green therapy training has a significant effect on the function of frontal and mirror neurons.
۶.

عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پریزما پیوند مغزاستخوان سلول بنیادی عوامل روان شناختی مرور سیستماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۰
مقدمه: تعیین عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان برای سیاست گذاری های مناسب در جهت شناسایی مشکلات احتمالی و توسعه مداخلات مناسب در بهره مندی بهتر و افزایش موفقیت در پیوند مغز استخوان، بسیار حائز اهمیت است. هدف این مطالعه مرور عوامل روان شناختی تسهیل کننده بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان بود. روش: در مرور سیستماتیک حاضر از موارد گزارش ترجیحی برای بررسی های سیستماتیک و متاآنالیز (پریزما) و همچنین پیامدهای احتمالی آن برای خطر سوگیری استفاده شد. در همین راستا، اطلاعات موردنیاز از از پایگاه های science Direct, Scopus, PubMed برای انتخاب مقالات لاتین و پایگاه های مقالات فارسی، ISC با محدود کردن سال برای انتخاب مقالات انگلیسی به 2009 تا 2022 و سال های 1390-1401 جهت انتخاب مقاله های فارسی برداشته شدند که بر اساس معیارهای موردنظر محدود شدند. واژه هایی همچون پیوند سلول های بنیادی خون ساز، عوامل روان شناختی، تسهیل کننده، بهبودی مورد جستجو قرار گرفتند. برای ترکیب داده ها از روش سنتز روایتی استفاده شد. یافته ها: در این مطالعه، کیفیت 37 مقاله تأیید شد و عوامل روان شناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان شناسایی شدند. پریشانی جسمی، کاهش کیفیت زندگی بیماران، احتمال افزایش علائم اضطراب و افسردگی، از بزرگترین جالش های پیش روی بیماران بود. معنویت ورزی، سواد سلامتی، مداخلات ورزشی و روان شناختی در جهت پذیرش بیماری و افزایش بهزیستی روان شناختی در ارتقای نتایج سلامت روان شناختی و پزشکی تاثیر معنادار دارد. نتیجه گیری: شناسایی عوامل روان شناختی تأثیرگذار بر بهبودی بیماران پیوند مغز استخوان از جمله؛ سواد سلامتی، برنامه های ورزشی، خوش بینی، جنسیت، حمایت اجتماعی، سلامت روانی، عوامل سبک زندگی، درک پیوند و پیگیری در تنظیم پروتکل هایی جهت افزایش بهداشت روانی بیماران تحت پیوند موثر هستند.
۷.

بررسی پایایی و اعتبار مقیاس تفکر آینده نگر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر آینده نگر دوراندیشی رویدادی حافظه آینده نگر پایایی اعتبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۷۹
مقدمه و هدف: توانایی پیش بینی موقعیت ها و نیازهای آینده که به عنوان شناخت آینده نگر شناخته می شود، مهارت مهمی است که کودکان برای عملکرد و برنامه ریزی موفق روزانه، بایستی در آن رشد کنند. پژهش حاضر با هدف هنجاریابی پرسشنامه تفکر آینده نگر کودکان در شهرک های نطامی شرق تهران صورت گرفته است. این پرسشنامه دارای 44 ماده و در سال 2020 توسط Mahy و Mazachowsky ساخته شده است. روش کار: پژوهش حاضر، از نوع غیر آزمایشی است که در چارچوب یک طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش کودکان مهد کودک های شهرک های مسکونی لشگری و کشوری در اصفهان در سال 1400 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 200 نفرانتخاب گردید. اعتبار، پایایی و ساختار پرسشنامه با روش های آماری تحلیل عاملی تائیدی و اکتشافی، آلفای کرونباخ و ضریب باز آزمون در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: در این پژوهش پایایی به روش همسانی درونی برابر 89/. و ضریب بازآزمایی با فاصله سه هفته ای برابر 84/. به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مرتبه دوم، ساختار مقیاس و هر 5 خرده مقیاس آزمون به همراه بارهای عاملی معنادار آن، به تائید رسیدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه CFTQ از روایی، پایایی و ساختار مناسبی برخوردار می باشد.
۸.

پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های دلبستگی احساس تنهایی نوموفوبیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای احساس تنهایی در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش: این طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه پژوهش متشکل از 500 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصیل در دوره متوسطه دوم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس بصورت آنلاین انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نوموفوبیا یلدریم و کوریا (2015)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (۱۹۹۰) و مقیاس احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به جز سبک دلبستگی ایمن ادراک شده بر نوموفوبیا معنادار شدند. همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی اصلاح شده نشان می دهد (001/0=P، 626/0 =F) همچنین نتایج حاکی از برازش خوب مدل اندازه گیری با داده هاست؛ و تمامی متغیرهای مشاهده شده دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 بودند. در بخش دیگر نتایج مربوط به مسیرهای مستقیم، سبک های دلبستگی بر احساس تنهایی معنادار شدند. همچنین تمامی مسیرهای غیرمستقیم سبک های دلبستگی از طریق نقش واسطه ای احساس تنهایی بر نوموفوبیا معنادار بود. همچنین یافته ها نشان می دهد سبک های دلبستگی و احساس تنهایی می توانند 54 درصد از تغییرات نوموفوبیا را پیش بینی می کند ضریب تعیین متغیر احساس تنهایی برابر 38 درصد در حد متوسط تا قوی می باشد. نتیجه گیری: لذا متغییر های سبک های دلبستگی ادراک شده پیش بینی کننده های نوموفوبیا در نوجوانان می باشند
۹.

اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (مهارت های مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس) بر راهبردهای نظم جویی شناختی در دانش آموزان دختر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تیزهوش مهارت های زندگی نظم جویی شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۷۸
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر راهبردهای نظم جوییِ شناختی هیجان دانش آموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعه آماری، دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان شهر تهران (متوسطه دوره دوم) در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۹۹ بودند، که با روش نمونه گیری در دسترس، دانش آموزان پایه دهم دبیرستان فرزانگان تهران(۱۷۰ نفر)، انتخاب شده و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل نمودند. از بین آنها ۳۲ نفر که نمره های پایینی در راهبردهای انطبافی داشتند، به عنوان گروه نمونه مشخص و به صورت تصادفی، به دو گروه ۱۶ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به گروه آزمایش در ۱۲ جلسه ۷۰ دقیقه ای (دوبار در هفته)، مهارت های مقابله با اضطراب و افسردگی و مدیریت استرس آموزش داده شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزش و همچنین پس از گذشت یک ماه و نیم در مرحله پیگیری، پرسشنامه مذکور برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش «تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر» نشان داد، آموزش مهارت های زندگی در دانش آموزان تیزهوش به صورت معنادار و پایدار، استفاده از راهبردهای انطباقی نظم جویی شناختی هیجان را افزایش و استفاده از راهبردهای غیر انطباقی نظم جویی شناختی هیجان را کاهش می دهد. نتیجه: استفاده از آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی نظم جویی شناختی هیجان و کاهش راهبردهای غیر انطباقی آن موثر واقع شود.
۱۰.

رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک با نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر در کودکان 3 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری ذهن آگاهی سبک دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودکان 3 تا6 سال با میانجی گری ذهن آگاهی مادر بود. روش پژوهش توصیفی _ همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مادران کودکان 3 تا 6 ساله در مراکز پیش دبستانی و مهد کودک های شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 290 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید،1990)، مقیاس رفتاری پیش دبستانی و مهد کودک (PKBS، مرل، 1994) و پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل به خوبی برازش شده است. براساس یافته های حاصل از پژوهش، رابطه بین سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک مثبت و معنادار بود (01/0p < و 05/0p < ) و همچنین سبک دلبستگی مادر به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی مادر با پرخاشگری کودک رابطه داشت (05/0p < ). باتوجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی مادران نقش واسطه ای در رابطه بین سبک دلبستگی آنان و پرخاشگری کودکان ایفا می کند.
۱۱.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر تاب آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تاب آوری زنان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مطلقه معنویت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۶
زمینه و هدف: مقایسه رویکردهای مختلف در جهت اثربخشی بیشتر موردعلاقه بسیاری از محققان می باشد؛ در این راستا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر تاب آوری زنان مطلقه بود. مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در سال 1399 بودند که از میان آن ها 45 نفر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند که با همگن سازی سن در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. در پژوهش حاضر جهت توصیف و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزارSPSS و سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در پس آزمون و پیگیری، میانگین نمرات تاب آوری در گروه های آزمایش نسبت به کنترل به طور معنی دار و با تفاوت بیشتر افزایش پیداکرده است (05/0>p). به عبارت دیگر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر نمرات تاب آوری اثربخش بوده اند (05/0>p). همچنین تأثیر روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون از درمان معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری مؤثرتر بوده است. در گروه درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، معنویت درمانی نمرات پس آزمون و پیگیری تاب آوری نسبت به پیش آزمون افزایش پیداکرده است و بین میانگین پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین در گروه کنترل بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تاب آوری تفاوت معنی داری وجود ندارد 05/0<P). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی هر دو برای زنان مطلقه موجب بهبود تاب آوری، در این افراد و کاهش پیامدهای فردی و اجتماعی ناشی از طلاق شود. تازه های تحقیق هایده صابری: Google Scholar, Pubmed
۱۲.

مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خردمندی هوش موفق بهزیستی روانشناختی خودکارآمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۷۵
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های آزاد استان تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش موفق (استرنبرگ، 2005)، بهزیستی روانی (ریف، 1989) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها: نتایج نشان داد هوش موفق اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش موفق با خردمندی به صورت مستقیم برابر (08/2 = t و 25/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم هوش موفق بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان رد می شود. نتایج نشان داد بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه بهزیستی روانشناختی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (91/4 = t و 68/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم بهزیستی روانشناختی بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان تایید می شود. نتیجه گیری: لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
۱۳.

رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان

کلید واژه ها: تصویر بدنی عملکرد جنسی سازگاری زناشویی سلامت روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۸۲
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسش نامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، برای آزمون فرضیه های پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخه ی 25 نرم افزار AMOS و از نسخه 24 نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی به صورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری می کند. به طورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با داده های گردآوری شده برازش دارد.
۱۴.

ارزیابی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه و هدف: اختلال بدشکلی بدن، اختلالی روانپزشکی است که به عنوان نگرانی بیش از حد درباره نقص یا عیب جزئی در ظاهر فیزیکی است که منجر به اختلال در عملکرد یک یا چند ناحیه از بدن، می شود. این پژوهش با هدف ارزیابی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن صورت پذیرفته است. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و دخترانی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی منطقه 4 و 8 تهران می باشد که از بین آن ها، تعداد 232 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس می باشد. اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، برای سنجش خود شی انگاری، خرده مقیاس پایش بدن و برای سنجش شرم از بدن خرده مقیاس شرم از بدن از مقیاس آگاهی از بدن شیء انگاشته مک کینلی و هاید (۱۹۹۶)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان توسط گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و پرسشنامه بدشکلی بدن که توسط استوزین و همکاران (1998) استفاده شد. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل همبستگی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل های رگرسیونی (مدل میانجی) و نرم افزار آماری SPSS و AMOS استفاده گردیده است. یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن یک رابطه مثبت و معنادار دارد (001/0 > P ). شرم از بدن با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با نشانگان اختلال بدشکلی بدن رابطه معنادار دارد (001/0 > P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شرم از بدن با نشانگان نگرانی از بدشکلی بدن نقش میانجی دارد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر بهبود اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناختی رفتاری هیپنوتراپی شناختی حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم اضطراب حافظه سرگذشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۷
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و حساسیت زدایی و بازپردازش از طریق حرکت چشم بر کاهش اضطراب و حافظه سرگذشتی زنان سیل زده شهر پل دختر انجام شد. پژوهش از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون چهار گروهی انجام گرفت. جامعه آماری، شامل همه زنان میانسال سیل زده شهر پل-دختر استان لرستان بود که طی دو ماهه نخست سال 1398 به مراکز سلامت و روانشناختی مراجعه کرده بودند. از بین آن ها 60 نفر که دارای بیشترین میزان اختلال استرس پس از سانحه بودند، در سه گروه آزمایش (N = 45; Mage = 42.02, SD = 7.03) و یک گروه کنترل (N = 15; Mage = 41.50, SD = 7.91) به تصادف گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی ویلیامز و برودبنت (1986) و مقیاس اضطراب بک و استر (1990) بود. داده های آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی بن فرونی و آزمون L-Matrix مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد هر سه مداخله درمان شناختی رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژه های مثبت نسبت به گروه کنترل مؤثر بودند (01/0>p). علاوه بر این، نتایج L-Matrix نیز نشان داد درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی شناختی تأثیر بیشتری نسبت به EMDR بر افزایش حافظه سرگذشتی در زنان سیل زده داشتند از این رو می توان نتیجه گرفت، هیپنوتراپی شناختی رفتاری و در پی آن درمان شناختی رفتاری و EMDR بر کاهش اضطراب و افزایش حافظه سرگذشتی واژه های مثبت زنان سیل زده از اثربخشی مطلوبی برخودارند.
۱۶.

مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنطیم شناختی هیجان در افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی، سوء مصرف مواد و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب فراگیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سوء مصرف مواد ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی، سوء مصرف مواد و افراد سالم انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. بخشی از جامعه آماری این پژوهش را تمام زنان دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد شهر قم و و بخشِ دیگری را زنان سالم این شهر در سال 1399 تشکیل دادند. با روش نمونه گیری هدفمند، 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. مقیاس های بکار رفته در پژوهش شامل مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-IV) اسپیتزر و همکاران (2006)، اضطراب اجتماعی (SPIN) کانر و همکاران (2000)، ناگویی هیجانی تورنتو (TAS) بگبی و همکاران (1994) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) بودند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) نشان داد که بین ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد با افراد سالم، تفاوت وجود داشت (01/0>P). اما بین ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی با افراد مبتلا به سوء مصرف مواد تفاوت معنادار نبود (05/0<P). در مجموع افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد نسبت به افراد سالم، نمرات بالاتری را در ناگویی هیجانی و راهبرد تنظیم هیجان منفی و نمرات پایین تری را در راهبرد تنظیم هیجان مثبت کسب می کنند.
۱۷.

پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با نقش واسطه ای احساس تنهایی

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
زمینه و هدف: با توجه به شیوع استفاده از تلفن همراه و وابستگی بیشتر به آن لازم است عوامل مؤثر بر آن را شناخت؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی نوموفوبیا بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با نقش واسطه ای احساس تنهایی انجام شده است. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. این پژوهش با حضور 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان دوره متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نوموفوبیا یلدریم و کوریا (2015)، پرسشنامه سبک های فرزندپروری ادراک شده نقاشیان (1385) و مقیاس احساس تنهایی دی توماسو و همکاران (2004) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک های فرزندپروری ادراک و احساس تنهایی با نوموفوبیا رابطه معناداری وجود دارد (01/0> P )؛ همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم سبک های فرزندپروری ادراک شده از طریق نقش واسطه ای احساس تنهایی بر نوموفوبیا معنادار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (062/0= RMSEA و 05/0> P-value ) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر نوموفوبیا در نوجوانان شهر کاشان است.
۱۸.

بررسی رابطه تعارض کار- خانواده و استرس شغلی با خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندی های منشی در کارمندان زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۷۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه تعارض کار- خانواده و استرس شغلی با خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندی های منشی در کارمندان واحد بازرگانی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. به منظور نیل به هدف، از جامعه 864 نفری کارکنان، 265 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون و همکاران (2000)، استرس شغلی هلریگل و اسلوکام (2000)، فرسودگی شغلی مسلش (1981) و توانمندی های منش سلیگمن و پترسون (2004) را تکمیل نمودند. داده های حاصله با استفاده از همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه، بوت استرپ و تحلیل مسیر و با بکارگیری نرم افزار SPSS22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تعارض کار- خانواده و استرس شغلی به واسطه توانمندی های منشی با خستگی عاطفی رابطه داشته و این رابطه به صورت مستقیم و غیر مستقیم معنادار بود. بین تعارض کار- خانواده با خستگی عاطفی رابطه مثبت معنادار، بین استرس شغلی و خستگی عاطفی رابطه مثبت معنادار، بین تعارض کار- خانواده و استرس شغلی و توانمندی های منشی رابطه منفی معنادار، بین استرس شغلی و توانمندی منشی با خستگی عاطفی رابطه مثبت معنادار، بین توانمندی های منشی و خستگی عاطفی رابطه منفی معنادار وجود داشت (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنادار و منفی متغیر توانمندی های منشی با خستگی عاطفی و تعارض کار- خانواده، لازم است زمینه مناسب برای آشنایی کارکنان با مدیریت علمی تعارض کار- خانواده و آموزش و ارتقاء سطح این متغیر در کارکنان، از طرف سازمان ها مورد حمایت قرار گیرد.
۱۹.

ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خردمندی هوش اخلاقی ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری خردمندی در زوجین بر اساس هوش اخلاقی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین (زن و شوهر) در شهر تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 380 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2011) و ذهن آگاهی (ریان و براوان، 2003) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد هوش اخلاقی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش اخلاقی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (63/4 = t و 51/0=β) است. همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم هوش اخلاقی بر خردمندی زوجین به واسطه ذهن آگاهی مورد تأیید بوده است (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین این مدل می تواند الگوی مناسبی برای شناسایی عوامل موثر بر خردمندی زوجین باشد و نتایج آن در راستای برنامه ریزی برای افزایش ذهن آگاهی و هوش اخلاقی در زوجین استفاده شود. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
۲۰.

اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی و سلامت معنوی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه روانشناختی سلامت معنوی آموزش خرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
روش: این مطالعه با عنوان بررسی اثربخشی آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمان گردآوری داده ها مقطعی و به لحاظ روش گردآوری داده ها یا ماهیت پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای 30 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم بندی شدند گروه آزمایش تحت آموزش خرد 8 جلسه 90 دقیقه ای (بر مبنای پروتکل طراحی شده توسط پژوهشگر) قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011) به دست آمد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی-کشیدگی، کمینه و بیشینه) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خرد باعث افزایش سرمایه روانشناختی و مولفه های تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی دانش آموزان شد. همچنین نتایج نشان داد آموزش خرد بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران در طول زمان اثربخش است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که آموزش خردمندی می تواند به عنوان یک مداخله اثربخش در افزایش سرمایه روانشناختی دانش آموزان محسوب شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان