مجید محمودعلیلو

مجید محمودعلیلو

رتبه علمی: استاد، گروه روانشناسی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۶۶ مورد.
۱۰۱.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش نشانه های نوسان خلقی و رفتارهای خودکشی گرایانه در اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی خودکشی نوسان خلقی رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی خودکشی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
تعداد بازدید : ۲۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
رفتاردرمانی دیالکتیکی یکی از درمان های شناختی- رفتاری، مبتنی بر مهارت آموزی است که در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی این نوع درمان در بهبود بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط چندگانه پلکانی طی 20 جلسه بر روی دو بیمار و با دوره پیگیری یک ماهه صورت گرفت. داده ها از طریق آزمون بالینی میلون 3، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس انگاره پردازی خودکشی ماخ جمع آوری شد. تحلیل داده ها نشان دادکه مداخله به عمل آمده تغییرات معنادار و قابل توجهی در نشانه-های نوسان خلقی و رفتارهای خودکشی گرایانه بیماران مرزی ایجاد کرده است. نتایج این پژوهش نشان داد، رفتاردرمانی دیالکتیکی می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی موثر باشد. به طوری که درمان موجب تغییرات معنادار در نشانه های دو بیمار شد و بهره-های درمانی تا دوره پیگیری ادامه یافتند.
۱۰۲.

مقایسه راهبرد های مقابله با استرس، کمال گرایی و خودکارآمدی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمال گرایی مصرف مواد خودکارآمدی راهبرد مقابله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۹ تعداد دانلود : ۱۷۱۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه راهبرد های مقابله ای، کمال گرایی (مثبت و منفی) و خودکارآمدی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار بود. روش: در این بررسی علّی-مقایسه ای، 200 نفر (100 فرد مبتلا به اختلال مصرف مواد و 100 فرد بهنجار) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. سپس گروه ها از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی (سن، جنس، وضعیت تأهل و تحصیلات) همتاسازی شدند و پرسشنامهی شیوه های مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984)، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی تری شورت و همکاران (1995)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز و جروسلم (1981) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله با استرس دو گروه در زیرمقیاس های دوریجویی، خویشتن داری، مسئوولیت پذیری، گریز-اجتناب و حل مسأله تفاوت معناداری وجود دارد. به علاوه، گروه مبتلا در مقیاس کمال گرایی مثبت، دارای نمره میانگین کمتر از گروه بهنجار بود. از نظر سطح خودکارآمدی نیز بین افراد مبتلا و بهنجار تفاوت معنیداری یافت شد که در این راستا، خودکارآمدی افراد بهنجار بالاتر بود. نتیجه گیری: انتخاب سبک و الگوی مقابله ای نامناسب، انتظارات غیرواقع بینانه و بیش از حد از تواناییها و سطوح پایین خودکارآمدی، عواملی هستند که میتوانند منجر به گرایش افراد به مصرف بیشتر مواد و در نهایت اعتیاد گردند.
۱۰۳.

ارزیابی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر همراه با اختلال هیجانی همایند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب فراگیر نگرانی درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلال همایند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای یک اختلال هیجانی همایند بود. سه نفر زن مبتلا به اختلال هیجانی اضطراب فراگیر همراه با یک اختلال هیجانی همایند دیگر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختار یافته براساس معیارهای تشخیصی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرآیند درمان شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-Q-V)، مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS)، مقیاس سازگاری شغلی و اجتماعی (WSAS) و سنجه های اختصاصی اختلال همایند بیماران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که تاثیر در مان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان (نگرانی، عاطفه منفی، نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اختلال هیجانی همایند و آسیب عملکرد) بیماران هم از نظر آماری در سطح (05/0>p) و هم از نظر بالینی معنادار است. روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای یک اختلال هیجانی همایند از کارآیی لازم برخوردار است.
۱۰۴.

عدم تحمل بلاتکلیفی به عنوان ویژگی مستعدکننده ی اختلال های اضطراب منتشر، وسواسی اجباری، وحشت زدگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال وسواسی اجباری اختلال اضطراب منتشر عدم تحمل بلاتکلیفی اختلال وحشت زدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۱۱
زمینه و هدف: مدل عدم تحمل بلاتکلیفی IU (Intolerance of uncertainty) در آغاز برای توضیح و تبیین نگرانی در زمینه ی اختلال اضطراب منتشر ایجاد و توسعه یافت. اگرچه پژوهش های اخیر عدم تحمل بلاتکلیفی را به عنوان عاملی فراتشخیصی تداوم بخش در میان اختلال های اضطرابی تعریف شده است. هدف این مطالعه مقایسه ی عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر (Generalized Anxiety GAD Disorder)، اختلال وسواسی اجباری OCD (Obsessive-Compulsive Disorder)، اختلال وحشت زدگی PD (Panic Disorder) و گروه شاهد بود. مواد و روش ها:مطالعه ی حاضر از توع مقطعی و پس رویدادی (روش علی مقایسه ای) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی بیمارانی را تشکیل می داد که برای اولین بار به کلینیک تخصصی بزرگمهر تبریزدر سال 89-90 مراجعه کرده بودند. از بین این مراجعین 30 بیمار مبتلا به GAD، 30 بیمار OCD، 30 بیمار PDو 30 گروه شاهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه ها تا حد امکان از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. برای انتخاب و جمع آوری داده ها از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده ازنرم افزارSPSS-17 وشاخص های آمار توصیفی و تحلیل واریانس متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های مطالعه ی حاضر نشان داد که افراد با اختلال های GAD، OCD و PDدر مقایسه با گروه شاهد با توجه به 89/6 F= و سطح معنی داری 0001/0 از عدم تحمل بلاتکلیفی بالاتری برخوردار بودند. اما افراد GAD، OCD، و PDتفاوت معنی داری در عدم تحمل بلاتکلیفی نداشتند. همچنین نتایج نشان دهنده ی تفاوت بین گروه های اختلال (GAD،OCD و PD) و گروه شاهد با توجه به 1/7F= و سطح معنی داری 0001/0 و 23/5 F=و سطح معنی داری 002/0، در دو عامل پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی است. نتیجه گیری: عدم تحمل بلاتکلیفی تنها مختص به اختلال اضطراب منتشر نمی باشد و این سازه در اختلال های وسواسی اجباری و اختلال وحشت زدگی نیز دیده می شود و به نظر می رسد عامل شناختی عدم تحمل بلاتکلیفی نقش محوری در سبب شناسی این اختلال ها بازی می کنند. کاربرد بالقوه ای این نتایج برای درمان اختلال های اضطرابی قابل بحث هستند
۱۰۵.

تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) بر بهبود علائم اختلال سلوک در کودکان دبستانی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه درمانی رابطه والد و کودک اختلال سلوک CBCL

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۷
پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) بر بهبود علائم اختلال سلوک در دانش آموزان دبستانی انجام گردید. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه ی آن شامل تمامی دانش آموزان پسر 8 ساله ی دبستان های پسرانه شهر اهواز بود. بر این اساس نمونه ها از بین مادران 300 کودک مقطع دوم ابتدایی طی دو مرحله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در مرحله اول، مادران کودکانی انتخاب شدند که در فهرست رفتاری کودک (CBCL) نمرات فرزندان آنها بالاتر از نقطه برش مواد اختلال سلوک (64T= ) بود. در مرحله بعد و به منظور انتخاب نهایی، مادران تحت مصاحبه تشخیصی ساخت یافته مبتنی بر DSM-IV-TR قرار گرفتند. در نهایت 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایش (15N= ) به صورت تصادفی قرار گرفتند. سپس برنامه گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) به مدت 70 روز در 10 جلسه ی آموزشی 120 دقیقه ای برای شرکت کنندگان گروه آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک، کاهش معنی داری در نمرات مقیاس اختلال سلوک پیدا کرده است (05/0 P<). با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد که آموزش مهارت های ارائه شده در جلسات درمانی به مادران، از قبیل گوش دادن انعکاسی، محدودیت گذاری درمانی، شناسایی و پاسخ دهی به احساسات کودکان، بازی درمانی کودک محور و نیز دادن حق انتخاب به کودکان از سوی مادران، سبب کاهش علائم و نشانه های مرضی اختلال سلوک در کودکان مبتلا می شود.
۱۰۶.

مقایسه کارکردهای قطعه پیشانی در افراد دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استدلال انتزاعی بازداری تصلب چندگانه قضاوت اجتماعی قطعه پیشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۶۱۷
هدف این مطالعه مقایسه بازداری، قضاوت اجتماعی، استدلال انتزاعی و مهارت اجتماعی غیرکلامی در افراد دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده و افراد سالم بود. روش: روش مطالعه علی- مقایسه ای از نوع مورد شاهدی و نمونه پژوهش شامل 30 فرد دچار تصلب چندگانه (ام.اس) عودکننده- بهبودیابنده ( 19 زن و 11 مرد) بود که با روش نمونه گیری تصادفی از میان 635 نفر از اعضای انجمن تصلب چندگانه گیلان انتخاب و سپس با 30 نفر فرد سالم به عنوان گروه شاهد همتاسازی شد. دو گروه بیمار و شاهد با استفاده از خرده مقیاس شباهتها، درک و فهم و تنظیم تصاویر آزمون وکسلر ( 1981 ) و درجاماندگی آزمون بندرگشتالت ( 1938 ) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: آزمونهای تحلیل واریانس و تی مستقل نشان داد که بیماران دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده بهطور معناداری عملکرد ضعیفتری در مولفه شباهتها و تنظیم تصاویر آزمون وکسلر و خطای درجاماندگی بیشتری در آزمون بندرگشتالت دارند. نتیجه گیری: بیماران دچار تصلب چندگانه با وجود حفظ قضاوت اجتماعی، تخریب شناختی معناداری نسبت به افراد سالم در تفکر انتزاعی، مهارت اجتماعی غیرکلامی و بازداری رفتاری نشان میدهند. از اینرو لازم است با استفاده از درمان شناختی رفتاری با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش فنون رفتاری گامهایی جهت ارتقاء سلامت روان این بیماران برداشته شود.
۱۰۷.

نقش ویژگی های شخصیت و راهبردهای مقابله ای در خود- مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع 2 ویژگی های شخصیت راهبردهای مقابله ای خود- مراقبتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
تعداد بازدید : ۲۵۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۹۸
مقدمه: دیابت به عنوان یک بیماری مزمن به رفتارهای خود- مراقبتی ویژه ای تا پایان عمر نیاز دارد. عوامل روان شناختی نقش مهمی در پیروی از برنامه های خود- مراقبتی در بین بیماران مبتلا به دیابت دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش ویژگی های شخصیت و راهبردهای مقابله ای در خود- مراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 320 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 با روش نمونه گیری در دسترس از انجمن دیابت و بیمارستان سینای شهر تبریز انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو، پرسشنامه مقابله لازاروس- فولکمن و مقیاس رفتارهای خود- مراقبتی دیابت مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی توانستند رفتارهای خود- مراقبتی را در بین بیماران دیابتی نوع 2 پیش بینی کنند و هر دو راهبرد مقابله ای هیجان- مدار و مسأله- مدار قادر به تعدیل روابط بین ویژگی های شخصیت و رفتارهای خود- مراقبتی بودند. نتیجه گیری: راهبردهای مقابله ای رابطه بین ویژگی های شخصیت و خود- مراقبتی را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت تأثیر قرار می دهند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های پیشگیرانه و شناسایی بیماران در معرض خطر بالا در تبعیت ضعیف از برنامه های خود- مراقبتی و طراحی مداخله های روان شناختی مفید باشد.
۱۰۸.

رابطه ساختاری صفات درخودمانده گونه و صفات اسکیزوتایپی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: صفات درخودمانده گونه صفات اسکیزوتایپی رابطه ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۲۱۸
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه صفات درخودمانده گونه و صفات اسکیزوتایپی بود. روش : 184 دانش آموز عادی شهر ری با دامنه 19-16 سال به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به نسخه فارسی مقیاس درخودماندگی بهر بزرگسال ( AQ ) و پرسش نامه شخصیت اسکیزوتایپی ( SPQ ) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری تحلیل شدند. یافته ها : میان نمره کلی AQ و SPQ و میان برخی از خرده مقیاس های این دو مقیاس با یکدیگر همبستگی وجود داشت. یافته های SEM نشان داد رابطه ساختاری قدرت مندی میان صفات اسکیزوتایپی و صفات درخودمانده گونه وجود دارد (05/0≥ p ، 91/0= r ) و در این میان اسکیزوتایپی منفی (91/0= r ) و خرده مقیاس «ارتباط» از بهر درخودماندگی (61/0= r )، در مقایسه با سایر خرده مقیاس ها نقش مهم تری ایفا کردند. بدین معنی که صفات در خودمانده گونه و صفات اسکیزوتایپی در بُعد میان فردی و ارتباط هم پوشی داشتند. اسکیزوتایپی آشفته نیز با خرده مقیاس «ارتباط» از بهر درخودماندگی رابطه مثبت داشت. نتیجه گیری : صفات درخودمانده گونه رابطه ساختاری قدرت مندی با صفات اسکیزوتایپی و هم چنین همبستگی مثبت با اسکیزوتایپی مثبت، منفی و آشفته داشت. با توجه به تشابه قابل توجه در نشانه های این دو طیف، به ویژه در حوزه میان فردی، پیشنهاد می شود برای تمایز تشخیصی میان دو دسته اختلال، ملاک های دقیق و روشن در نظر گرفته شود.
۱۰۹.

ارزیابی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب فراگیر نگرانی درمان فراتشخیصی یکپارچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۹۶
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1390 از بین بیماران دو مرکز خدمات مشاوره ای و روان پزشکی شهر تبریز انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرایند درمان شدند. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا PSWQ ، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر GADQ-V و مقیاس کلی شدت و آسیب اضطراب (OASIS) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان )نگرانی، نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب و آسیب عملکرد) در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هم از نظر آماری در سطح (05/0 >p) و هم از نظر بالینی معنی دار است. نتیجه گیری: روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه ها و بهبود علایم بالینی اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است.
۱۱۰.

کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان فراتشخیصی یکپارچه عوامل فراتشخیصی اختلالات هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
تعداد بازدید : ۲۴۵۵ تعداد دانلود : ۸۰۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های آسیب شناختی در افراد مبتلا به اختلالات هیجانی چندگانه بود. سه نفر زن مبتلا به اختلال هیجانی اضطراب فراگیر دارای اختلال هیجانی همایند دیگر از طریق مصاحبه ی تشخیصی و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرآیند درمان شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه ی ناهمزمان استفاده شد. کارایی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی سه مرحله مداخله(خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، زیرمقیاس سیستم بازداری رفتاری(BIS)، مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی(DERS) و سنجه های اختصاصی اختلال همایند بیماران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش تحلیل ترسیم دیداری و فرمول درصد بهبودی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که تاثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان(نگرانی، عاطفه منفی، بازداری رفتاری، مشکلات تنظیم هیجانی و نشانه های اختلالات هیجانی) در بیماران از نظر بالینی معنادار است. روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش همزمان شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های مربوط به اختلالات هیجانی از کارایی لازم برخوردار است.
۱۱۱.

اطمینان به حافظه و خطای حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی– اجباری در مقایسه با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اطمینان به حافظه خطای حافظه حالت وسواسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۶ تعداد دانلود : ۶۲۴
پژوهش حاضر به منظور بررسی اطمینان به حافظه و خطای حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار اجرا شد. روش این پژوهش از نوع مطالعات پس رویدادی(علی – مقایسه ای)بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز بودند که از میان آن ها نمونه ای 100 نفری انتخاب شدند؛ بدین ترتیب که چهار گروه 20 نفره دارای حالت های وسواسی(شستشو، وارسی، کندی و تردید) با استفاده از نمونه گیری در دسترس و پس از اعمال ملاک ورود، که عبارت بودند از داشتن رده سنی 20-45 سال، داشتن گرایشات وسواسی با توجه به اجرای تست مادزلی و تشخیص نهایی روان شناسی بالینی مبتنی بر وجود حالت های وسواسی، گروه های دارای گرایش وسواسی – اجباری و یک گروه 20 نفره از افراد بهنجار به عنوان گروه بهنجار انتخاب شدند، سپس تکلیف رایانه ای مربوط به اطمینان و خطای حافظه در میان افراد اجرا شد. یافته های حاصل از روش تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آزمودنی های گروه وسواسی در مقایسه با آزمودنی های بهنجار اطمینان به حافظه کم تری دارند، همچنین میزان خطای حافظه در آزمودنی های گروه وسواسی بالاتر از آزمودنی های بهنجار است. نتایج نشان داد که در آزمودنی های وسواسی میزان اطمینان به حافظه پایین و میزان خطای حافظه بالا است.
۱۱۲.

پایایی و روایی مقیاس نظام های بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) در جمعیت دانشجویی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایایی و روایی مقیاس نظام های بازداری/ فعال سازی رفتاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای تشخیص بیماری
تعداد بازدید : ۱۰۲۵ تعداد دانلود : ۳۸۲
هدف از مطالعه حاضر بررسی پایایی و روایی مقیاس BIS/BAS بود. بدین منظور در یک بررسی دو نمونه 326 (برای بررسی روایی) و 30 (برای بررسی پایایی) نفری از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز در پژوهش مشارکت نمودند. پایایی بازآزمایی مقیاس BIS/BAS از طریق ضریب همبستگی بین دو بار اجرای مقیاس BIS/BAS با فاصله دو هفته بر روی 30 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بدست آمد. این نتایج برای مقیاس BIS 78/0، برای زیرمقیاس های پاسخ به پاداش 82/0، پاسخ به سائق 75/0 و جستجوی شادی و تفریح 86/0 بود. جهت سنجش همسانی درونی مقیاس BIS/BAS از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، ضریب آلفا برای مقیاس BIS 62/0، و برای زیرمقیاس های BAS ، پاسخ به پاداش، پاسخ به سائق و جستجوی شادی و تفریح به ترتیب 68/0، 74/0، و 65/0 بدست آمد. برای تعیین روایی مقیاس BIS/BAS از روش روایی همزمان از طریق محاسبه ضرایب همبستگی نمرات مقیاس BIS/BAS با پرسشنامه های شخصیت آیزنک فرم کوتاه تجدیدنظر شده (EPQ-RS)، مقیاس صفت اضطرابی پرسشنامه حالت صفت اضطراب (STAI-T)، مقیاس های عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و پرسشنامه افسردگی بک (BDI) استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمرات مقیاس BIS با پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس نوروتیزم پرسشنامه های شخصیت آیزنک، مقیاس صفت اضطرابی و مقیاس عاطفه منفی همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین، بین نمرات مقیاس BAS با مقیاس عاطفه مثبت، مقیاس برونگرایی پرسشنامه های شخصیت آیزنک همبستگی مثبت و معنی دار بدست آمد. در مجموع پژوهش حاضر نشان داد که مقیاس BIS/BAS واجد شرایط لازم برای استفاده در پژوهش های روانشناختی و ارزیابی های بالینی در ایران می باشد.
۱۱۳.

اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل شکست عاطفی حالات شخصیتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد نوروانکاوی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۸۴۲
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی بود. بررسی حاضر به روش طرح نیمه آزمایشی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور پنج مراجع دختر به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحت درمان تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. مراجعین در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه های اول، هفتم، هشتم، و جلسه آخر (جلسه چهاردهم) و مراحل پیگیری سه ماهه و شش ماهه پرسشنامه های ضربه عشق، BDI-II، عزت نفس، GHQ-28، نوع عملکرد پس از شکست عاطفی، DASS-21، و PAC را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسشنامه میلون-3 را برای شناسایی الگوهای بالینی شخصیت کامل کردند. برای تحلیل داده ها از دو روش معناداری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی اثربخش بوده، و مراجع پس از پایان درمان از حالات شخصیتی «بالغ» و «والد حمایت کننده» خود بیشتر استفاده می کرده است. درمان تحلیل رفتار متقابل با توجه به فرآیند درمانی- تکنیکی که دارد در بهبود علائم مرضی دانشجویان دارای شکست عاطفی از اثربخشی مناسبی دارد.
۱۱۴.

اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی– اجباری در مقایسه با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اطمینان به حافظه حالت های وسواسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۷۵۲ تعداد دانلود : ۳۳۴
هدف این پژوهش بررسی اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار می باشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونه ای شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اجرای تست مادزلی افراد در پنج گروه 20 نفره شامل چهار گروه حالت های وسواسی (شستشو، وارسی، کندی و تردید) و یک گروه بهنجار تقسیم شدند. تکلیف رایانه ای اطمینان به حافظه بر روی این افراد اجرا گردید. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین هریک از گروه های وسواسی و آزمودنی های بهنجار در میزان اطمینان به حافظه تفاوت معنی داری وجود دارد. اما هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های وسواسی در میزان اطمینان به حافظه وجود ندارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که افراد دچارحالت های وسواسی- اجباری نسبت به افراد بهنجار اطمینان به حافظه پایین تری دارند.
۱۱۵.

مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل با درمان شناختی- رفتاری در بهبـود علائم مرضی شکست عاطفی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی- رفتاری درمان تحلیل رفتار متقابل علائم مرضی ضربه عشق شکست عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۱۵
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل و درمان شناختی- رفتاری در بهبود علائم مرضی شکست عاطفی دانشجویان بود. روش: بررسی حاضر به روش نیمه آزمایشی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور شش مراجع (پنج دختر و یک پسر) به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه جای داده شدند و هر گروه با یکی از دو روش یاد شده تحت درمان قرار گرفتند. مراجعین در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه های اول، سوم، پنجم، هفتم، هشتم، نهم، یازدهم و جلسه آخر (جلسه چهاردهم) و مراحل پیگیری سه ماهه و شش ماهه پرسشنامه های ضربه عشق، افسردگی، اضطراب، و نشخوار فکری را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسشنامه میلون 3 را برای شناسایی الگوهای بالینی شخصیت کامل کردند. برای تحلیل داده ها از دو روش معناداری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی تحلیل رفتار متقابل و شناختی- رفتاری در بهبود علائم مرضی شکست عاطفی اثربخش بوده اند و مقایسه ی نمرات مراجعین حاکی از آن است که تحلیل رفتار متقابل در اکثر آماج ها توانسته است تغییرات چشمگیرتر و پایدارتری ایجاد کند. ولی نمرات سلامت روان در هر دو درمان تقریباً یکسان بود. نتیجه گیری: تحلیل رفتار متقابل با توجه به فرآیند درمانی- فنی متفاوت و عمیق تری که نسبت به درمان شناختی رفتاری دارد در بهبود علائم مرضی دانشجویان دارای شکست عاطفی از اثربخشی بهتر و پایدارتری برخوردار است.
۱۱۶.

مقایسه دانشجویان دارای شکست عشقی با و بدون نشانگان بالینی در طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوهای فرزند پروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: طرحواره های ناسازگار اولیه الگوهای فرزندپروری شکست عشقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۳۷۲
هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوهای فرزندپروری در دو گروه دانشجویان دارای شکست عشقی با و بدون نشانگان بالینی بود. روش : با روش نمونه گیری هدف مند و به کارگیری پرسش نامه افسردگی بک ( BDI-II )، پرسش نامه سلامت عمومی ( GHQ-28 ) و پرسش نامه چندمحوری بالینی میلون ( MCMI-III ) 30 دانشجوی دارای شکست عشقی با نشانگان بالینی و 30 دانشجوی دارای شکست عشقی بدون نشانگان بالینی از دانشگاه تبریز انتخاب شدند و به پرسش نامه های نسخه کوتاه طرحواره یانگ ( YSQ-SF ) و محیط خانوادگی- فرزندپروری شیفر ( SFPE ) پاسخ دادند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری ( MANOVA ) تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد میان طرحواره های ناسازگار اولیه و الگوهای فرزندپروری دانشجویان دارای شکست عشقی با و بدون نشانگان بالینی تفاوت وجود دارد (05/0 p< ). نتیجه گیری : می توان از روی طرحواره های ناسازگار اولیه و محیط خانوادگی اولیه، شدت نشانه های بالینی را در شکست روابط عاشقانه پیش بینی و با رویکرد طرحواره درمانی به این افراد کمک کرد.
۱۱۷.

بررسی رابطه بین سبک های هویّت با معنای زندگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشجویان معنای زندگی دانشگاه تبریز سبک های هویت سبک هویت اطلاعاتی سبک هویت هنجاری سبک هویت سردرگم/ اجتنابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۵۶
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های هویّت با معنای زندگی در دانشجویان دانشگاه تبریز بود. این پژوهش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 89-1388 بودند. به این منظور از میان دانشجویان دانشگاه تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 200 نفر(100 دختر و 100 پسر) به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سبک هویّت برزونسکی و پرسش نامه معنی زندگی صالحی استفاده شد. داده ها نیز به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) و آزمون t تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که معنای زندگی با سبک هویّت اطلاعاتی و هنجاری رابطه مثبت معنادار و با سبک هویّت سردرگم/ اجتنابی رابطه منفی معنادار دارد. همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، سبک های هویّت اطلاعاتی و سردرگم/ اجتنابی26% از واریانس معنای زندگی را تبیین می کنند. علاوه بر این تحلیل داده ها حاکی از آن است که بین دانشجویان دختر و پسر در متغیر معنای زندگی و سبک های هویّت اطلاعاتی و هنجاری تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، افرادی که دیدگاه و باور روشنی درباره هویّت خود دارند، در زندگی برای خود اهداف معینی را انتخاب کرده و معنایی برای زندگی خود قائل هستند.
۱۱۸.

اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش ولع مصرف افراد سوءمصرف کننده متاآمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک مکرر مغناطیسی سوءمصرف کننده فراقشری متاآمفتامین ولع مصرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۴۶
هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی در کاهش ولع مصرف افراد سوء مصرف کننده متاآمفتامین بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع تک آزمودنی با خط پایه چندگانه و جامعه آماری 1000 نفر سوءمصرف کننده متامفتامین مراجعه کننده به درمانگاه ترک اعتیاد آتیه در تهران در زمستان سال 1389 بود. از میان آن ها به روش دسترس 8 نفر انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه 2 نفری جایگزین شدند. با بسامد 10 هرتز، 15 جلسه، 2 نفر تحریک ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی چپ، و 2 نفر نیز در وضعیت گواه قرار گرفتند. تمام آزمودنی ها در پایان جلسه پانزدهم و یک ماه بعد از دوران درمان در مرحله پیگیری ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از اندازه اثر و درصد کاهش تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری ناحیه قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست، ولع مصرف افراد را به متاآمفتامین به طور معناداری کاهش می دهد، اما تحریک ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی چپ چندان مؤثر نیست. این اثرات یک ماه پس از درمان هم ماندگار بود. نتیجه گیری: می توان از تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری به ویژه ناحیه قشر پیش پیشانی پشتی جانبی راست، به عنوان یک روش درمانی مؤثر برای کاهش ولع مصرف متاآمفتامین در افراد مصرف کننده سود جست.
۱۱۹.

رابطه ابعادی اسکیزوتایپی و همدلی-پیوند ساختاری اسکیزو تایپی مثبت و منفی با همدلی شناختی و عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۲۰.

مقایسه نگرانی، وسواس فکری و نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواس- اجبار، اختلال افسردگی عمده و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال افسردگی عمده اختلال اضطراب فراگیر نگرانی وسواس فکری نشخوار فکری اختلال وسواس- اجبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۲۱ تعداد دانلود : ۲۷۵۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرانی، وسواس فکری و نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواس- اجبار، اختلال افسردگی عمده و افراد بهنجار انجام شد. بدین منظور، در یک پژوهش پس رویدادی (علی- مقایسه ای)، تعداد 28 فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، 28 فرد مبتلا به اختلال وسواس- اجبار، 28 فرد مبتلا به اختلال افسردگی عمده و 28 فرد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا، وسواس- اجبار یل براون، پرسشنامه بازنگری شده وسواس اجبار و مقیاس پاسخ نشخواری در میان افراد شرکت کننده اجرا شد. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS16 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که: الف- تفاوت معناداری بین گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با گروه مبتلا به اختلال افسردگی عمده و بهنجار در شاخص کلی نگرانی آسیب شناختی وجود دارد. در حالی که، تفاوتی بین این گروه و گروه مبتلا به اختلال وسواس- اجبار وجود ندارد؛ ب- تفاوت معناداری بین گروه مبتلا به اختلال وسواس- اجبار با گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، گروه مبتلا به اختلال افسردگی عمده و افراد بهنجار در وسواس فکری وجود دارد، و ج- تفاوت معناداری بین گروه مبتلا به اختلال افسردگی عمده با گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و بهنجار در نشخوار فکری وجود دارد. در حالی که، تفاوتی بین این گروه و گروه مبتلا به اختلال وسواس- اجبار وجود ندارد. در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد که عود افکار منفی ویژگی مهم اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواس- اجبار و اختلال افسردگی عمده است. به عبارت دیگر، نگرانی، وسواس و نشخوار فکری سازه های شناختی به هم پیوسته ای هستند که بر علائم افسردگی و اضطراب تأثیر می گذارند و سبب تشدید و تداوم اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواس- اجبار و اختلال افسردگی عمده می شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان