محمدحسین کریمی گوارشکی

محمدحسین کریمی گوارشکی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

ارائه ی چارچوبی برای انتخاب تأمین کننده ناب، چابک و تاب آور در زنجیره تأمین صنایع غذایی با رویکرد ترکیبی تصمیم گیری چند معیاره و اعداد راف مورد مطالعه: سازمان اتکا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتخاب تأمین کننده تأمین کننده ناب تأمین کننده چابک تأمین کننده تاب آور روش تصمیم گیری چندمعیاره راف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
رقابت میان شرکت ها و زنجیره تأمین آن ها، سبب شده است تا هر سازمان تلاش خود را به همکاری با بهترین تأمین کنندگان و شرکای تجاری منعطف سازد. انتخاب تأمین کنندگان مناسب برای هر سازمانی می تواند مزیت رقابتی پایدار ایجاد کرده و به سودآوری آن کمک نماید. سازمان اتکا نیز از این مسئله مستثنی نیست و با توجه به این که سازمان، وظیفه ی تأمین نیازهای مصرفی، اقلام و نیازمندی های عمومی نیروهای مسلح را برعهده دارد، مستلزم همکاری با بهترین تأمین کنندگانی است که بتوانند نیازها و چالش های سازمان را برطرف سازند. وجود اتلاف ، عدم برخورداری از انعطاف پذیری، وجود راهبردهای غیرکارآمد و همچنین ریسک رخداد اختلالات، از جمله چالش های سازمان است، به همین علت، این پژوهش با هدف پاسخ به این نیاز، به ارائه ی چارچوبی برای انتخاب تأمین کننده ناب، چابک و تاب آور در زنجیره تأمین سازمان اتکا پرداخته است. در راستای رسیدن به این هدف، ابتدا از طریق مطالعه ی ادبیات موضوع، معیارهای انتخاب تأمین کننده ناب ، چابک و تاب آور، شناسایی شد و سپس با استفاده از روش غربالگری فازی معیارهای مورد نظر بومی سازی شدند. در گام بعد، به کمک روش ترکیبی بهترین-بدترین و اعداد راف، معیارها بر اساس میزان اهمیت وزن دهی شدند، که در نتیجه ی آن مهم ترین معیارهای شناسایی شده، معیارهای «همکاری و هماهنگی» از رویکرد تأمین تاب آور، «توسعه ی اعتماد» از رویکرد تأمین چابک و «کیفیت محصول» از رویکرد تأمین ناب، می باشند. همچنین، جهت بررسی قابلیت های چارچوب پیشنهاد شده، 4 تأمین کننده در صنایع کنسروسازی انتخاب گردیدند و به کمک روش ویکور راف، رتبه بندی شدند؛ در نتیجه ی آن، شرکت کنسروسازی قائمشهر به عنوان رتبه اول انتخاب شد.
۲.

تبیین عوامل موثر در اثربخشی استقرار سیستم مدیریت ریسک در یک صنعت دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثربخشی نظام مدیریت ریسک تحلیل اهمیت-عملکرد(IPA) روش ارزیابی و آزمون تصمیم گیری دیمتل (DEMATEL) روش مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
یکی از مسائلی که بیشتر سازمان ها با آن دست به گریبان هستند، استقرار اثربخش و پایدار نظام های مدیریتی، به ویژه نظام مدیریت ریسک است. بی گمان، نظام مدیریت ریسک در صنعت دفاعی به عنوان یک صنعت دولتی و ماموریت محور از اهمیت بیشتری برخوردار است. این پژوهش بر آن است تا به دلایل و عوامل مهم تأثیر گذار بر اثربخشی نظام مدیریت ریسک در یک صنعت دفاعی بپردازد و ضمن شناسایی عوامل آن، روابط، تأثیرگذاری، تأثیرپذیری و برهم کنش عوامل را مشخص نماید. همچنین چالش های پیش روی عدم موفقیت در جاری سازی مداوم و کارآمد مدیریت ریسک را تعیین و راهکارهایی برای کاهش و رفع این موانع ارائه دهد. در این پژوهش، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی نظرات خبرگان دفاعی، 30 عامل مهم تأثیرگذار شناسایی و در قالب 6 بُعد دسته بندی شد که این عوامل و بُعد ها از طریق رویکرد پرسشنامه ای و با روش های تحلیل اهمیت-عملکرد (IPA)، ارزیابی و آزمون تصمیم گیری دیمتل و مدل سازی معادلات ساختاری، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد عواملی که در دو بُعد «نظام مندی مدیریت ریسک» و «ساختار مدیریتی/رهبری ریسک پذیر» قرار دارند، بیشترین تأثیر گذاری، اهمیت و اولویت را برای اقدامات بهبود دارا هستند. برخی از این عوامل عبارتند از: پیشرو بودن مدیران و رهبران سازمان به تغییر و ترویج برنامه های مدیریت ریسک، پویایی و نگاه عمیق به ریسک های راهبردی، شناسایی، ارزیابی و کنترل تغییرات فرهنگ ریسک، تخصیص منابع مالی و غیر مالی کافی و متوازن، اجرای کامل گام ها و فرآیند های مدیریت ریسک و قدردانی مناسب از عملکرد کارکنان.
۳.

چارچوب تعامل میان پیشران های درونی نوآوری مدل کسب وکار برای توسعه دهندگان محصولات پیچیده دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چارچوب تعامل پیشران های درون سازمانی نوآوری مدل کسب وکار محصولات پیچیده دفاعی تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۶
ننوآوری مدل کسب وکار یک موضوع برجسته در حوزه مدیریت است. این مفهوم برای توسعه دهندگان محصولات پیچیده دفاعی نیز دارای اهمیت روزافزونی است. هدف این پژوهش، تحلیل ساختار روابط پیشران های درون سازمانی نوآوری مدل کسب وکار در سازمان های توسعه دهنده محصولات پیچیده دفاعی است. پس از شناسایی پیشران ها، با مشارکت 12 نفر از خبرگان که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، با بهره گیری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری چارچوب روابط پیشران های درون سازمانی نوآوری مدل کسب وکار برای سازمان های یادشده، طراحی شد. پیشران های مرتبط با "حکمرانی و سیاست ها" و "رهبری سازمانی" (در سطح اول)، مهم ترین پیشران های مطرح در این چارچوب شناخته شدند که به واسطه تأثیرگذاری بر پیشران های "سرمایه های انسانی" و "منابع مالی و دارایی ها" (در سطح دوم)، بر سایر پیشران های موجود در سیستم تأثیر می گذارند. در سطح سوم پیشران های مرتبط با "تحقیقات، دانش، نوآوری های فناورانه و محصولی" ، " تولید و عملیات" ، شبکه تأمین و همکاری ها" و " بازار و مشتری" قرار گرفتندکه با فعال شدن پیشران های سطوح 1 و 2 بر"خلق ارزش برای ذینفعان" اثر می گذارند.
۴.

یکپارچه سازی ماتریس چند دامنه و سیستم استنتاج فازی در طراحی، ایجاد و توسعه نقشه راه فناوری برای سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقشه راه فنّاوری ماتریس ساختار طراحی تحلیل ارتباطات و وابستگی ماتریس چند دامنه استنتاج فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۵
نقشه راه و به ویژه نقشه راه فناوری یک ابزار و تکنیک مدیریتی برای رسیدن به اهداف در آینده به منظور پیوند دادن کسب وکار به فناوری ها است؛ بنابراین با روند افزایش و لزوم استفاده از انواع نقشه های راه، ابزارهایی جدید برای تجزیه وتحلیل روابط پیچیده بین لایه ها و عناصر نقشه راه، بیش ازپیش موردنیاز است. هدف این مطالعه تمرکز بر ابزار جدید تحلیل روابط بین لایه های نقشه راه با یک روش ترکیبی با یک چارچوب پیشنهادی است. پژوهش های قبلی، تنها با ابزارهایی چون گسترش عملکرد کیفیت و ماتریس ارتباطی به روابط بین لایه ها پرداخته اند. هرچند DSM و TRM به طور مستقل تاکنون بسیار موردمطالعه قرارگرفته اند، اما این مطالعه یک چارچوب پیشنهادی یکپارچه شش مرحله ای از ترکیب ماتریس چند دامنه و ماتریس ساختار طراحی و نظریه مجموعه فازی در طراحی، ایجاد و توسعه نقشه راه فناوری برای سیستم ها به منظور پشتیبانی از تصمیم گیری و مطالعه موردی انجام شده را پیشنهاد می دهد. در این مطالعه از ماتریس چند دامنه MDM و استنتاج فازی و نظریه شبکه در طراحی نقشه راه فناوری هم زمان استفاده شد. مزیت استفاده از ماتریس چند دامنه تحلیل هم زمان هر حوزه به طور خاص در قالب DSM و نیز کل حوزه ها در قالب MDM است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از ارائه دستورالعمل دقیق برای مدیران به منظور تهیه نقشه راه مناسب است.
۵.

ارائه چارچوبی متوازن برای اندازه گیری و ارزیابی نوآوری در سازمان های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندازه گیری نوآوری ارزیابی نوآوری سازمان های دفاعی تحلیل مضمون مدلسازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۶۴
نوآوری را می توان توسعه و به کارگیری راه های جدید و به طور چشمگیر بهبود یافته برای پاسخ گویی به نیازها و مسائل اجتماعی و اقتصادی تعریف کرد. تاکنون الگوها و رویکردهای متعددی در سطوح مختلف سازمانی و ملی برای اندازه گیری و ارزیابی نوآوری ارائه شده است. از طرفی، به دلیل ماهیت متفاوت سازمان های دفاعی، نوآوری در این سازمان ها شامل پیشران ها، الزامات و ملاحظات خاصی است. بنابراین، پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد کیفی و استراتژی طرح چندشیوه ای شامل روش تحلیل مضمون و روش مدلسازی ساختاری تفسیری به ارائه چارچوبی متوازن برای اندازه گیری و ارزیابی نوآوری در سازمان های دفاعی پرداخته است. این چارچوب مشتمل بر دو دسته از مضامین فراگیر پیشران (تحلیل های راهبردی مبتنی بر دکترین دفاعی؛ تحلیل سبد محصولات و فناوری های دفاعی؛ شبکه سازی و توسعه همکاری های فناورانه؛ بازطراحی نهادها، فرآیندها و توسعه سرمایه های انسانی؛ مدیریت منابع، زیرساخت ها و ظرفیت ها) و مضامین فراگیر وابسته (نتایج سرمایه های انسانی؛ نتایج شبکه همکاران دفاعی؛ نتایج مشتریان و نیروهای مسلح؛ نتایج عملکردی نوآوری های دفاعی؛ نتایج مالی و ماموریتی؛ نتایج جامعه و امنیت ملی) است. ویژگی اصلی این چارچوب آن است که نوآوری های فناورانه و سازمانی، نوآوری های تدریجی و ریشه ای، افق زمانی گذشته، حال و آینده و ملاحظات اجتماعی، فنی و اقتصادی را به طور همزمان در برمی گیرد.
۶.

سه گانه قابلیت، عدم قطعیت و پیچیدگی در پروژه های توسعه محصولات و سامانه های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدم قطعیت قابلیت پروژه های پیچیده اهمیت-عملکرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۶۰
بخش قابل توجهی از پروژه های دفاعی در زمره پروژه های پیچیده قرار دارند. عدم قطعیت و پیچیدگی دو ویژگی مهم و ذاتی این نوع پروژه ها است که باعث افزایش زمان و هزینه آن ها می شود و برخی به رابطه هم افزا بین این مفاهیم اشاره کرده اند. رویکردهای مختلفی مانند توسعه و تعمیق قابلیت های درونی برای غلبه بر اثرات ناخواسته این دو ویژگی ارائه شده است. در این پژوهش سعی شده است سه مفهوم عدم قطعیت، پیچیدگی و قابلیت در طیفی از پروژه های توسعه محصولات پیچیده مورد بررسی قرار گیرند. در ابتدا با استفاده از ادبیات موضوع، رجوع به خبرگان و به کارگیری روش دلفی سه مرحله ای مؤلفه های هرکدام از این سه مفهوم تبیین شد. همچنین، از طریق توزیع پرسشنامه میان مدیران و متخصصان صنایع دفاعی، میزان اهمیت عوامل و عملکرد صنایع دفاعی در مدیریت و بهبود این عوامل موردسنجش قرار گرفت و به کمک تجزیه وتحلیل اهمیت-عملکرد، وضعیت عوامل و اولویت های بهبود مشخص گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سازمان های مرتبط با پروژه های توسعه محصولات پیچیده دفاعی در بخش های عدم قطعیت، پیچیدگی و قابلیت باید بر عوامل ضعف فرهنگ حاکم در سازمان، ابهام در اهداف، تغییرات در برآوردها، عوامل محیطی، پیچیدگی های فنی، اهداف، ماهیت پروژه، محیطی و قابلیت های مدیریت دانش، مدیریت ارزش، مدیریت پروژه های کلان و قابلیت های نوآورانه که اولویت بالاتری نسبت به سایر عوامل دارند تمرکز بیشتری داشته باشند.
۷.

طراحی یک روش جدید به منظور رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده کارا در تحلیل پوششی داده ها با استفاده از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل پوششی داده های فازی سیستم استنتاج فازی رتبه بندی واحدهای کارا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۶۹
هدف: تحلیل پوششی داده ها یک روش شناخته شده مبتنی بر برنامه ریزی ریاضی برای اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیم گیرنده است. این روش از مجموعه واحدهای تصمیم گیرنده، تعدادی را به عنوان کارا معرفی می نماید و به کمک آنها مرز کارائی را تشکیل می دهد. در این حالت چندین واحد تصمیم گیرنده کارا ارزیابی شده و نمی توان تمایز مناسبی میان این واحدهای تصمیم گیرنده ایجاد نمود چرا که چندین واحد تصمیم گیرنده نمره کارایی یکسانی برابر یک دارند. روش: این پژوهش به منظور ارائه یک مدل جدید برای رتبه بندی واحدهای کارا در تحلیل پوششی داده های فازی ارائه شده است. در این پژوهش استفاده از سیستم استنتاج فازی به منظور رتبه بندی واحدهای کارا به عنوان روشی جدید پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی ابتدا واحدهای کارا و ناکارا با استفاده از تحلیل پوششی داده ها از یکدیگر تمیز داده می شوند. سپس از مفاهیم سیستم استنتاج فازی برای رتبه بندی واحدهای کارا استفاده می شود. یافته ها: اطلاعات واحدهای ناکارا به گونه ای است که سبب شده تحلیل پوششی داده های فازی نتواند مقدار کارایی برابر یک را به این واحدها تخصیص دهد. با توجه به این مفهوم در روش پیشنهادی هر کدام از این واحدهای ناکارا به صورت یک قاعده در نظر گفته شده و میزانی از این قواعد که توسط واحدهای کارا فعال می شوند به عنوان شاخصی برای رتبه بندی آن ها قرار داده می شود. نتیجه گیری: در انتها یک مثال عددی برای بررسی صحت کارکرد مدل انجام شده است. در این مثال از داده های موجود در یکی از مقالات پایه ای این حوزه استفاده گردید و مشاهده شد نتایج بدست آمده از روش پیشنهادی این پژوهش با نتایج پژوهش مذکور کاملا یکسان می باشد.
۸.

مدیریت تنیدگی با ارائه رویکردی تلفیقی از تحلیل پاپیونی و ماتریس مقایسات زوجی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس تحلیل پاپیونی ماتریس مقایسات زوجی فازی سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۵۱
هدف این مقاله استفاده از ماتریس مقایسات زوجی فازی و تحلیل پاپیونی برای انتخاب بهترین سناریوی کنترل استرس در کادر پرستاری سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت بود. این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و از نظر ماهیت داده ها، فازی به شمار می رود. همچنین، از نظر جمع آوری داده ها از نوع مقطعی و از نظر مسئله پژوهش، از نوع همبستگی می باشد. متغیر های وابسته، مقدار ارزش نهایی (وزن) عوامل ایجاد کننده استرس، اثرات وقوع استرس و موانع بُروز استرس شغلی در کادر پرستاری و متغیر های مستقل، ارزش نسبی گزینه ها نسبت به یکدیگر بود. نوآوری این مطالعه ارائه رویکردی فازی و ترکیب آن با روش تحلیل پاپیونی برای انتخاب بهترین سناریوی کنترل استرس کادر پرستاری بود و نتایج تحقیق با نظرسنجی از گروه خبرگان به دست آمد. در این مطالعه، نبود سلامت جسمی و روانی، پایین بودن حقوق و مزایا، فقدان کنترل بر شرایط کاری، محیط فیزیکی نامناسب و مشارکت نداشتن در تصمیم گیری به ترتیب به عنوان مهمترین عوامل بُروز استرس در کادر پرستاری مشخص شدند.
۹.

مدلی برای چابکی در تعمیرات اساسی با روش مدل سازی ساختاری تفسیری(مورد مطالعه: یکی از مراکز تعمیرات و بازسازی تجهیزات دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی تعمیرات اساسی (تعمیرات اساسی) مدل ساختاردهی تفسیری (ISM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۹۸
هدف: امروزه سازمان ها با محیطی در حال تغییر و پیش بینی نشده مواجه هستند و سازمان هایی می توانند به پیشرفت دست یابند که بتوانند به سرعت پاسخ گوی این تغییرات بوده و در واقع از سطح مناسبی از چابکی برخوردار باشند. در این مقاله مدلی ارائه شده است که در آن مهم ترین عوامل کلیدی در تعمیرات اساسی و بازسازی چابک را تبیین می کند. روش: رویکرد مورد استفاده مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و شیوه گردآوری اطلاعات مبتنی بر مصاحبه و پرسش نامه بوده است. یافته ها: پس از مطالعات ادبیات موضوع، 36 عامل در حوزه چابکی شناسایی شده و به تأیید خبرگان رسید. سپس با استفاده از روش طوفان فکری 16 عامل به عنوان عوامل کلیدی در استراتژی تعمیرات اساسی و بازسازی، تعیین شدند. پس از آن پرسش نامه ای مبتنی بر رویکرد ISM طراحی شد و در اختیار 17 نفر از خبرگان و کارشناسان قرار گرفت. پس از رسیدن به اتفاق نظر، این عوامل با رویکرد مد نظر تجزیه و تحلیل شده و در شش سطح طبقه بندی شدند که مهم ترین این عوامل پشتیبانی مدیران ارشد، بیان اهداف مدیریتی شفاف و تمرکز و توجه به استفاده کنندگان (مشتری) است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد، می توان با تدوین برنامه های بلندمدت و کوتاه مدت توسط سلسله مراتب فرماندهی، استفاده از توانمندی های مراکز صنعتی و دانشگاهی کشور، استفاده از دانش و تجربیات کارکنان سازمان به سطح مطلوبی از چابکی در تعمیرات اساسی و بازسازی (تعمیرات اساسی) تجهیزات دفاعی نائل شد.  
۱۰.

کاوشی در ساخت محصولات پیچیده؛ شناسایی، اولویت بندی و تعیین روابط میان قابلیت های مورد نیاز در ساخت وتولید محصولات و سیستم های پیچیده (COPS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محصولات و سیستم های پیچیده (COPS) قابلیت ساخت وتولید ISM ANP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۹۵
محصولات و سیستم های پیچیده (COPS) نقش مهمی در صنعت، اقتصاد و فناوری کشورها ایفا می کنند. از طرفی دشواری توسعه و ساخت این محصولات به دلیل پیچیدگی فراوان و نیازمندی به دانش عمیق و سطح بالا ، سازمان ها را با چالش هایی روبرو نموده است. سازمان ها برای موفقیت در ساخت این محصولات احتیاج به شناخت عمیق قابلیت های موردنیاز دارند. به همین منظور پژوهش فعلی صورت گرفت تا از طرفی قابلیت ها و توانمندسازهای موردنیاز برای ساخت و تولید محصولات پیچیده را شناسایی نماید و از طرف دیگر به تجزیه و تحلیل روابط علی معلولی میان توانمندسازها بپردازد. تعیین اهمیت این عوامل جهت برنامه ریزی دقیق سازمان نیز هدف دیگر این پژوهش بوده است. به این منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته قابلیت های مذکور شناسایی و با توزیع پرسشنامه اعتبارسنجی شد. نهایتاً 10 قابلیت اصلی و 46 مولفه فرعی شناسایی و تائید شدند. در مرحله بعدی روابط فی مابین عوامل مذکور با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) تعیین و در چهار سطح افرازبندی شدند. به منظور تعیین اوزان و رتبه بندی عوامل نیز از ر تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد قابلیت های شبکه سازی، مدیریت پروژه های کلان، یکپارچه سازی و تعاملات در سطوح کلان از مهم ترین عوامل موثر در ساخت محصولات پیچیده بوده و تاثیرات زیربنایی بر سایر عوامل دارند. در پایان پس از ارائه جمع بندی، پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی بیان شد.
۱۱.

طراحی یک مدل مدیریت نگهداری و تعمیرات با استفاده از نظریه ساختار سازی تفسیری ISM (موردمطالعه: یک سازمان فن آور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل مدیریت نگهداری و تعمیرات تحلیل محتوا مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۷۰
با توجه به توسعه مدل های مدیریت نگهداری و تعمیرات در سطح جهانی، ضروری است که سازمان ها برای موفقیت به تفاوت های محیطی بین سازمان های مختلف توجه کنند و مدل مورد نیاز خود را با شرایط خاص حاکم بر سازمان خود متناسب و سازگار سازند. در این تحقیق، توسعه یک مدل اجرایی از مدیریت نگهداری و تعمیرات به کمک نظریه ساختار سازی تفسیری ISM صورت گرفته است. به این منظور، در گام اول عناصر تشکیل دهنده مدل نگهداری و تعمیرات با انجام مطالعات و مصاحبه های قبلی به دست آمده است. خروجی این مرحله شناسایی پنجاه وشش زیرمؤلفه، چهارده مؤلفه در قالب شش بعد اصلی می باشد. در گام بعدی به منظور برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد و مؤلفه ها، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است. در این روش براساس نظرات خبرگان و تجزیه و تحلیل های صورت گرفته، ساختار مدل مدیریت نگهداری و تعمیرات استخراج گردیده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که شش بعد اصلی (رهبری، زیرساخت، اصول و مبانی، پشتیبانی، بهبود و تعالی) در هر سازمان فن آور با شرایط سازمان هدف، پایه های بنیادین هر مدل مدیریت نگهداری و تعمیرات را تشکیل می دهد و سایر مؤلفه ها و     زیرمؤلفه های مدل مورد تحقیق عملاً از این شش بعد آغاز می شوند و در نهایت منجر به بهبود و تعالی سازمان می گردد.
۱۲.

تعیین ابعاد و مؤلفه های برون سپاری در توسعه محصولات با فناوری بالا (مورد مطالعه: پروژه های سازمان صنایع هوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برون سپاری توسعه محصولات با فناوری بالا شایستگی پروژه و نیازمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۲۷۵
با توجه به وجود ماژول های متنوع و متعدد در توسعه محصولات با  فناوری بالا و با عنایت به عدم کفایت توان سازمان ها در تأمین نیازهای سخت افزاری، دانشی و مالی پروژه های توسعه این محصولات، استفاده از منابع برتر سازمان های همکار در قالب برون سپاری راهبردی، ضروری است. از سویی حفظ محرمانگی و اطلاعات اساسی سازمان هم در این همکاری الزامی می نماید. بنابراین در این مقاله با انتخاب پروژه های توسعه محصولات با فناوری بالا در سازمان صنایع هوایی به عنوان مورد مطالعه در قلمرو زمانی بهمن ماه تا پایان سال 1396 شمسی و استفاده از روش دلفی فازی، شاخص های مرتبط با برون سپاری این پروژه ها شناسایی شدند. در ادامه و با نظرسنجی از خبرگان و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل، ابعاد مربوطه شامل شایستگی سازمان (دربرگیرنده مؤلفه های منابع، راهبرد ارتباطی، فناوری نرم و یکپارچه سازی)، نیازمندی (شامل مؤلفه های عدم اطمینان، سخت افزاری، زمان و کیفیت) و ویژگی پروژه (شامل مؤلفه های فنی و محرمانگی) تشکیل شده و در بستر مدل مفهومی تأییدی قرار گرفتند. نتیجه فرضیه های مدل نشان داد که ویژگی های این پروژه ها، تعیین کننده ی نیازمندی های سازمان هستند و نیازمندی ها هم شایستگی های لازم برای توسعه محصولات را تبیین می کنند، اما رابطه مستقیم و معناداری بین ویژگی پروژه ها با شایستگی وجود ندارد. نتایج پژوهش می توانند مدیران سازمان های مرتبط با توسعه این گونه محصولات را در انتخاب پروژه های مناسب برای برون سپاری و ایجاد شایستگی در سازمان برای همکاری بلندمدت با تأمین کنندگان یاری رسانند. این مدیران همچنین می توانند در انتخاب تأمین کنندگانی که پاسخ گوی نیازمندی های سازمان باشند؛ از نتایج این تحقیق بهره ببرند.
۱۳.

رتبه بندی عوامل کلیدی در استراتژی چابکی بازسازی و بهینه سازی تجهیزات با روش دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگهداری و تعمیر چابکی دیمتل جنگ آینده بازسازی و بهینه سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۸۲
سرعت، شدت عمل، تحرک، صرفه جویی، پراکندگی، امنیت، دقت و انعطاف پذیری از مهم ترین ویژگی جنگ های آینده می باشد . با توجه به تحریم کشورمان در زمینه تجهیزات نظامی داشتن یک سیستم بازسازی و بهینه سازی چابک که بتواند به سرعت پاسخگوی نیازهای یگان ها باشد ضروری می باشد. در این تحقیق پس از مطالعه ادبیات پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر چابکی شناسایی و در چهار بعد؛ چابکی در بعد مدیریت، سازمان، نیروی کار و تولید و ساخت قطعات تقسیم بندی گردید. در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان حوزه بازسازی و بهینه سازی در مرکز تولید، بهینه سازی و نوسازی، تعداد 16 عامل به عنوان عوامل کلیدی در صنعت بازسازی و بهینه سازی نزاجا تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه و تحلیل و رتبه بندی عوامل، علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که واگذاری بودجه و اعتبارات، مدیریت فناوری اطلاعات، پشتیبانی مدیران ارشد، تصمیم گیری به صورت تیمی و گروهی، اهداف مدیریتی شفاف، به روزرسانی ماشین آلات، تمرکز و توجه به مشتری (استفاده کنندگان از وسایل اورهال شده)، برنامه ریزی تولید و ساخت استراتژیک و زنجیره تأمین، کلیدی ترین عوامل در اتخاذ چابکی با توجه به تغییر ماهیت جنگ های آینده در صنعت بازسازی و بهینه سازی نزاجا می باشند.
۱۴.

ارائه الگوی تبیین استراتژی مدیریت دانش مبتنی بر سطح بلوغ با روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت دانش روش دلفی استراتژی مدیریت دانش بلوغ مدیریت دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۹ تعداد دانلود : ۵۱۳
به دلیل اهمیت استراتژی های مدیریت دانش در پیاده سازی موفق فرایندهای مدیریت دانش، سازمان به دنبال انتخاب استراتژی های مدیریت دانش مناسب است. بدون وجود استراتژی مناسب مدیریت دانش، پاسخ صحیح برای مشکلات، دستورالعمل درست برای اجرای روش ها و مفاهیم مختلف و متنوع مدیریت دانش وجود نخواهد داشت. لذا ضروری است سازمانها در نخستین گامِ حرکت به سوی مدیریت دانش، در انتخاب و ایجاد استراتژی نهایت دقت را به عمل آورند. مدلهای بلوغ مدیریت دانش، سازمانها را در شناسایی سطح بلوغ مدیریت دانش و انتخاب استراتژی مدیریت دانش مؤثر، برای بهبود فرآیندهای مدیریت دانش کمک می کنند. در این مطالعه سعی بر این است که الگویی جهت انتخاب استراتژی مدیریت دانش مناسب مبتنی بر استراتژی مدیریت دانش هانسن(شخصی سازی وتدوین) با توجه به سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان ارائه گردد. در این پژوهش، با استفاده از روش دلفی الگوی استراتژی مدیریت دانش مبتنی بر سطح بلوغ تبیین گردیده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد سازمان هایی که در سطوح پایین بلوغ مدیریت دانش قرار دارند، بیشتر به استراتژی ""شخصی سازی"" متمایل اند و سازمان های با سطح بلوغ بالا، استراتژی ""تدوین"" را بر می گزینند.
۱۵.

ارائه یک رویکرد ترکیبی مبتنی بر تحلیل شکاف و FQFD برای دستیابی به چابکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی تحلیل شکاف زنجیره تأمین توسعه عملکرد کیفیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۳ تعداد دانلود : ۴۸۸
بسیاری از شرکتها به منظور کاهش هزینه ها، بهبود خدمات مشتری و دستیابی به مزیت رقابتی در حال پیگیری تولید چابک هستند. در واقع چابکی به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاه- های رقابتی مطرح است. در این پژوهش بعد از مطالعه مبانی نظری و پیشینه مبحث چابکی، ویژگیها، معیارها و توانمندسازهای آن شناسایی شدهاند و چارچوبی برای اولویتبندی و تحلیل این شاخصها با توجه به مزایای رقابتی عمده موجود در ادبیات پژوهش، تدوین شده است. برای اولویتبندی شاخصها از ترکیب تکنیک توسعه عملکرد کیفیت فازی) FQFD ( با تحلیل شکاف ) Gap Analysis ) چابکی « استفاده شده است. یافتههای پژوهش در سازمان مورد مطالعه بیانگر این است که توانمندساز دارای کمترین میزان بلوغ در میان توانمندسازهای چابکی است که همین امر منجر به این » مدیریت تولید شده تا این توانمندساز از بیشترین ارجحیت برخوردار باشد. از طرف دیگر مشاهده میشود که توانمندساز چابکی مدیریت تولید با استفاده از تکنیک FQFD بیشترین وزن را کسب کرده و این به معنی است که این توانمندساز از بالاترین اولویت و اهمیت برای سازمان برخوردار است. همچنین معیار مدیریت دانش با داشتن بیشترین شکاف، رتبه نخست را میان تمامی معیارها بهدست آورد.
۱۶.

الگویی برای تصمیمات برون سپاری تولید در یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برون سپاری ساخت یا خرید تصمیم گیری فرآیند تجزیه و تحلیل شبکه ای AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۱
    سازمان های دولتی برای تحقق اهداف و ماموریت های خود باید از سازمان های لخت به سمت سازمان های چابک حرکت کنند. بر مبنای اصل 44، یکی از سیاست های اصلی سازمان های دولتی در راستای چابک سازی، تمرکز بر ماموریت های اصلی و برون سپاری فناوری ها و فعالیت ها با استفاده از ظرفیت های تحقیقاتی و صنعتی کشور می باشد.  بنابراین، یکی از مسایلی که همواره پیش روی سازمان های دولتی است، مساله ی تصمیم گیری در خصوص برون سپاری می باشد، در این مقاله ضمن بررسی روند تصمیمات برون سپاری، مدلی برای تصمیم گیری در خصوص برون سپاری و یا ساخت،  با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی   به کمک نرم افزارExpert choice  ارائه می گردد. فرایند تصمیم گیری در این مدل بدین ترتیب است که ابتدا برون سپاری در سطح سامانه مورد بررسی می شود و این کار تا سطح اجزای سامانه ادامه پیدا می کند. تصمیم گیری در سه مرحله صورت می گیرد. در مرحله اول براساس معیارهای اهمیت راهبردی، حفظ دانش فنی و امنیت اطلاعات، تصمیم تولید در هسته و یا شبکه اتخاذ می گردد. در مرحله دوم تصمیم در خصوص تولید در شبکه داخلی و شبکه بیرونی مبتنی بر معیارهای کیفیت، قیمت و تحویل دهی صورت می گیرد . در مرحله سوم، تصمیم گیری نهایی بر اساس ظرفیت صورت می گیرد. این مدل بر روی یک سامانه واقعی در یک سازمان دولتی اجرا شد. نتایج تصمیم حاصل از مدل مورد توافق خبرگان و تصمیم گیرندگان بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان