بهداشت عمومی طی سالهای اخیر جایگاه خود را به عنوان یکی از نگرانیهایی که سیاست خارجی باید به آن بپردازد، تثبیت کرده است. رهبران سیاسی به نحو فزایندهای نسبت به موضوعات مربوط به بهداشت عمومی توجه نشان میدهند و شمار نشستهایی که طی آن دیپلماتها و کارشناسان بهداشت عمومی برای نیل به هدفی واحد با هم مشارکت میکنند، رو به فزونی دارد. اگرچه این همگرایی قطعاً امکاناتی را برای هر دو حوزه و فرصتهایی را برای توجه جدیتر و تخصیص منابع بیشتر جهت تأمین نیازها در حوزه بهداشت عمومی فراهم ساخته، اما دخالت سیاست خارجی که مبتنی بر منافع ملی است، در حوزه بهداشت عمومی که باید پیگیر ارزشهای انسانی و مستقل از منافع سیاسی و امنیتی باشد، توأم با نگرانیهایی نیز بوده است. هدف این نوشته در درجه اول معرفی مباحث مربوطه طی سالهای اخیر بهطور فشرده و سپس بررسی تعامل بین سیاست خارجی و بهداشت عمومی و میزان همکاریها و تعارضات بین این دو حوزه است. این بررسی بر آن است که صرفنظر از برخی ابهامات و بعضی تلاشها برای کشاندن بهداشت عمومی به مسیری همسو با منافع ملی برخی از کشورها، میتوان همگرایی بین سلامت عمومی و سیاست خارجی را در جهت بهبود شرایط بهداشتی در سطوح ملی و بینالمللی و بیش و کم به سود همه کشورها دانست. هدف دیگر، جلب توجه سیاستگذاران ایرانی در هر دو حوزه بهداشت عمومی و سیاست خارجی به تحولات اخیر و تأکید بر لزوم روزآمد کردن نگرش و عمل در این زمینه است.