آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

متن

این سند که مربوط به دورهء شاه سلیمان صفوى است در ذى القعده الحرام سال 1097 صادر گردیده است. موضوع این سند, انتصاب فردى به اسم میرزا هدایت جابرى به مقام وزارت بیگلربیگى شیروان است که با خط نستعلیق بسیار خوش و مذهب نگاشته شده است.
بالاى سند داراى مهر بزرگ شاه سلیمان صفوى است. این سند اکنون در سازمان اسناد ملى ایران با کد تنظیم 13001 نگهدارى مى شود.
فواید این سند
گذشته از استفادهء ادبى که از سند مزبور مى توان نمود, به لحاظ تاریخى و سیاسى نیز فواید بسیار بر آن مترتب است. این سند گویاى تمرکز قواى ادارى است که در دورهء وزارت عظماى شیخ علیخان زنگنه (1080ـ 1100) وزیر معروف شاه سلیمان صفوى به وجود آمده بود. این وزیر با ایمان و کاردان براى نظارت و کنترل بیش تر بر ولایات ایران که به طریق نظام ممالک (در مقابل خاصه) اداره مى شدند, قدرت حکام و بیگلربیگیان را محدود و مقید نموده بود. یکى از سیاست هاى او براى این منظور, انتصاب مقامات مهم در ایالت هاى از نوع ممالک از سوى مرکز بوده است. شیخ علیخان به این وسیله ضمن آن که یک حاکم یا بیگلربیگى را که در تیول یا منطقهء تحت اداره اش کنترل مى نمود, با تقسیم وظایف و مشخص نمودن چهارچوب وظایف وزیر و حاکم و تمییز و روشن نمودن آن از یکدیگر به ادارهء هرچه بهتر امور آن ایالت و اجراى عدالت و کمک به رشد و توسعهء اقتصادى و... در میان مردم ساکن آن کمک مى رساند.
متن سند
فرمان همایون, شرف نفاذ یافت آن که بنابر عنایت بى غایت شاهانه و شفقت بى نهایت پادشاهانه, دربارهء شرافت و وزارت و معالى1 پناه نجائب2 و عزت و عوالى دستگاه3 نظاما للشرافه والوزاره والنجابه والمعالى, میرزا هدایت الله جابرى, از ابتداى بارس ئیل وزارت و رتق و فتق مهمات سرکار عالى جاه بیگلربیگى الکاء4 شیروان را به مشارالیه شفقت و مرحمت فرموده ارزانى داشتیم که به واجبى5 به امر مزبور و لوازم آن قیام و اقدام نموده, در معمورى و آبادانى الکاء و ترفیه6 حال رعایا و برایا7 و انتظام امور ایل و قشون, دقیقه(اى) فوت و فرو گذاشت نکرده چنان نماید که کمال سویت 8 و راستى در میان رعایا و برایا مرعى و مسکوک بوده, از احدى حیف و میل و زیادتى به عجزه و زیردستان واقع نشود و عالى جاه بیگلربیگى و امراى کرام تابین9 او و سادات عظام و کلانتران و ملکان جزو و ارباب10 و اهالى و کدخدایان و عموم رعایا و متوطنین11 و جمهور12 سکنه محال تیول عالى جاه مشارالیه شرافت و وزارت پناه مومى الیه را وزیر به استقلال آن سرکار دانسته, موقوف شعور13 او داد و ستد مداخل و مخارج و سایر امور ننموده, دست تکفل14 او را در امور وزارت آن سرکار قوى و مطلق دانند و سخن و صلاح حسابى او که در باب ضبط و ربط معاملات و تکثر زراعات و آراستگى قشون و آبادى ملک و ترفیه حال رعایا گوید تجاوز نکنند و رسوم امر مزبور را که در جزو مقرر و معمول بوده و مهم سازى15 وزرا نموده اند و قبل از این به سبب عدم تعیین وزیر مقرر شده بود که هرساله انفاد16 درگاه معلى نمایند سال به سال به مشارالیه واصل سازند که هرساله مبلغ دویست تومان را از آن جمله به جهت دیوان ضبط نماید و شرافت و وزارت پناه مشارالیه به موجبى که در باب وزراى امراى عظام مقرر فرموده ایم هر سه سال نسخهء منقحه 17 بر اسامى و مواجب قشون و جمعى که در هر سال اخراج و متوفى و عوض جماعت مزبوره در چه تاریخ که ملازم شده باشند درست, و عالى جاه بیگلربیگى مهر نموده , به درگاه جهان پناه فرستد که بعد از ملاحظه در دفاتر خلود 18 ثبت و ضبط مسئول شود و مبلغ دویست تومان مزبور را در سرکار ضابطهء ابوالجمع وزیر مشارالیه و سال به سال به اسم او حواله نمایند و تتمه را مخصوص مومى الیه دانند و درین باب قدغن دانسته هر ساله حکم مجدد طلب ندارند و چون پروانچه به توقیع 19 وقیع رفیع منیع اشرف, مزین و محلى گردد اعتماد و اعتبار نمایند و در عهده شناسند.
تحریرا فى شهر ذى قعده الحرام سنه1097 ________________________________________
پى نوشت ها:
1. معالى: منزلت, خصلت ممتاز, شرافت, شرف.
2. نجائب: نجیبه, نجیب.
3. عوالى دستگاه: عالى جاه.
4. الکاء: منطقه, ناحیه.
5. به واجبى: چنان که باید, کاملا.
6. ترفیه: در رفاه داشتن, آسایش دادن.
7. برایا: خلایق, آفریدگان.
8. سویت: برابر, عدالت.
9. تابین: پیروان, سربازان.
10. ارباب: ملاکین.
11. متوطنین: ساکنان.
12. جمهور: همه.
13. شعور: ادراک و آگاهى.
14. تکفل: متعهدشدن ,کفالت کردن.
15. مهم سازى: کارسازى.
16. انفاد: فرستادن.
17. منقحه: تهذیب شده.
18. خلود: همیشگى, جاوید.
19. توقیع: امضا.

تبلیغات