آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

متن

 

1- عاشورا، حرکتى بود که سیدالشهدا حسین بن على(ع) در سال 60هجرى آغاز آن را رقم زد و پایان آن، روزى است که صدیقه کبرا فاطمهزهرا(س)، آن‏گونه که در برخى روایات شریف آمده، در عرصهحسابرسى قیامت، خواهان داورى محکمه عدل الهى شود و داد عدالت وحرّیت و حق‏خواهى و خداجویى و اسلام و قرآن و همه ارزشهاى الهى وانسانى را از کسانى مطالبه کند که تیغ ستم و نیزه کینه و سنگ شقاوت وناجوانمردى به سوى مظهر عدالت و پیکره حق و روح قرآن و جلوه همهنیکى‏ها و ارزشها کشیدند و از صبح عاشورا تا پسین آن روز، همراهحسین(ع)، جمعى از پاکترین و والاترین و مظلومترین فرزندان آدم(ع) وخاتم(ص) را با قساوت و شقاوت تمام به خاک و خون افکندند و بر بدنعریان و صد چاک آنان اسب پیروزى تازاندند و حرم الهى را در ماه حرامبه اسارت بردند. ولى عاشورا در این فاصله دور و دراز که پهناى آن رافقط خدا مى‏داند، همواره زنده است و الهام‏بخش آزادى‏خواهان وعدالت‏پروران و حق‏جویان.
دامنه نقش‏آفرینى عاشورا در طول زمان گسترده است و افزون بر|4|نقش بزرگى که در تحولات سیاسى اجتماعى و فرهنگ آن زمان و درجامعه اسلامى آن روز ایفا کرد، همواره مایه حرکت و سر زندگى و محورمبارزات حق‏طلبانه اسلامى و نمونه اعلاى فداکارى و جانفشانى در راهاهداف الهى بوده است.
اینک دیگر عاشورا و کربلا با اهتمام ویژه‏اى که پیشوایان معصوم(ع)در زنده‏دارى و گسترش منطق و پیام آن داشته و آن را با سراسر زندگىدینى آمیخته‏اند، و با تلاش همه‏جانبه‏اى که دوستداران اهل بیت(ع) درزنده نگه داشتن عاشورا و کربلا در طول قرون گذشته و حال داشته‏اند، درنماى فرهنگى ریشه دار و سازنده و نقش آفرین در آمده است ؛ که از آنمى‏توانیم به نام «فرهنگ عاشورا» یاد کنیم.
اینک دیگر گستره تأثیر گذارى این فرهنگ و حوزه عمل آن، جاىجاى زندگى فردى و اجتماعى و مدیریت کلان جامعه اسلامى است و اینچنین است که سلوک و منطق حسین(ع) بر رفتار فردى و سلوکاجتماعى و سیاسى و زمینه‏هاى تربیتى ما سایه مهر و اندیشه و عملافکنده است و از جرعه‏اى آب که یک تشنه مى‏نوشد تا ایستادگى یکملّت در برابر استکبار جهانى، نام حسین(ع) و منطق حسینى مى‏درخشدو الهام بخش است.
تنها نگاهى کوتاه به تحولات اجتماعى سیاسى و فرهنگى که از فرداىعاشورا تا اینک، بر خاسته از حرکت و منطق حسین(ع) روى دادهشاهدى گویا بر این حقیقت است که این منطق و این نام، براى همیشهپایدار خواهد ماند و اگر به درستى شناخته شود و از آسیب برداشتهاىغلط و تفسیرهاى ناصواب در امان ماند، نقش بى‏بدیل خویش را ایفاخواهدکرد.
2- هیچ کس در این واقعیت نمى‏تواند تردید کند که انقلاب اسلامىایران، و پیروزى بزرگ ملت سربلند ایران در مبارزات حق‏طلبانه خود،مرهون نام و منطق حسین(ع) است. نسل دوم و سوم انقلاب، که ازنزدیک شاهد این واقعیت نبوده‏اند، کم و بیش نیازمند شرح و بسط آنند|5|امانسلى که در متن مبارزه و یا حتى در حاشیه آن، ناظر روند انقلاباسلامى و رشد این حرکت و سرانجام پیروزى آن، بوده گواه صادقى براین حقیقت است. آنچه نقش نخست را به منطق حسین(ع) و پیام عاشورادر انقلاب اسلامى داد، تفسیر و ترسیم درست و واقعى آن توسط رهبرىبى‏بدیل انقلاب، حضرت امام خمینى، سلام الله علیه، بود که عاشورا راآن گونه که هست معرّفى کرد و آن گونه که باید در صحنه نقش‏آفرینىکند، به صحنه آورد و آن گونه که باید از آن نتیجه بگیرد، گرفت.امام‏خمینى به واقع، منطق عاشورا را زنده کرد و با زنده کردن آن، مبارزهخویش را پیش برد و همین منطق را ضامن بقاى انقلاب و نظام برخاستهاز آن شمرد و سخت بر آن تأکید جست. و به دین قرار است که در نگاهنافذ و حقیقت‏بین ایشان، «این محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است.» و طبعاً اگر حیات اسلام را مى‏طلبیم، باید عاشورا را آن گونهکه بود و آن گونه که باید باشد، و با منطق و قرائت امام خمینى، زنده نگهداریم و همواره منطق حسین(ع) را فریاد کنیم.
انقلاب به پایان نرسیده است، و نظام اسلامى به همه اهداف خویشدست نیافته است. و خط فکرى و عملى بنى‏امیه، به شهادت آن همهشواهد تاریخ و آن همه روایات و زیارات، در طول زمان گم و نابود نشدهاست. و این چنین است که ما اینک نیز همچون گذشته و بیش از گذشتهنیازمند فهم درست عاشورا و پذیرش و عمل به منطق حسین(ع) هستیم.و صد البته، سیدالشهدا(ع) حتى در ساعات بحرانى روز عاشورا و درحالى که دو سپاه در برابر هم صف کشیده بودند، از وظیفه هدایت و منطقگفتگو و ارائه طریق و تبیین حق، دورى نجست و این در حالى بود کهذرّه‏اى در حقانیت خویش تردید نداشت و مقاومت و نبرد تا آخرین نفر وتا آخرین نفس را راه نهایى خویش مى‏دانست. انقلاب، همواره به چنینالگویى نیازمند است و موظّف به آن.
3- عاشورا و آنچه مربوط به این رویداد بزرگ است، در دوران خوددرسهاى بسیارى براى گفتن و عبرتهاى بى‏شمارى براى درس گرفتن|6|دارد؛ درس خوبى‏ها و شناخت بدى‏ها. افراد عبرت‏آموزى که سرنوشتخود را مایه عبرت مردمان در طول تاریخ ساختند، هر چند خود گرفتارننگ و نکبت ابدى شدند. جامعه‏اى عبرت‏سوز که از پیشینیان عبرتنیاموختند و خود درس عبرت براى جوامع پس از خود شدند. و عاشوراهر ساعتش درس و عبرت، و کربلا هر وجبش کلاس درس و خاستگاهعبرت آموزى است. و اینک جامعه ما و نخبگان و مدیران و متولّیانسیاست و فرهنگ و تربیت و علم، بیش از هر زمان و بیش از هر چیزنیازمند شناخت درسها و عبرت‏هاى عاشورایند؛ و سیدالشهدا(ع) اینکبیش از گریه و اشک و ماتم بر خویش، منتظر فرصت یافتن براىنقش‏آفرینى در تربیت و سیاست و فرهنگ و سلوک فردى و اجتماعىماست و علاقه‏مندان به منطق حسین(ع) باید بیش از نگرانى براى از رونقافتادن سوگوارى و تعزیه‏دارى عاشورا، نگران فراموشى تحلیل درستچرایى وقوع عاشورا در متن جامعه اسلامى، آن هم تنها نیم قرن پس ازرحلت پیامبر اکرم(ص) و درس گرفتن و عبرت آموزى از آن باشند.
اگر فرهیختگان جامعه و دلسوزان فرهنگ دینى و انقلابى جامعهاسلامى، نتوانند و یا نخواهند به درستى به این پرسش اساسى پاسخ دهند کهچرا جامعه اسلامى که روزى نظاره‏گر آن همه توجه و مراقبت و تکریم واحترام پیامبر(ص) نسبت به حسین(ع) بود، در فاصله‏اى اندک، هزاران نفراز میان همین جامعه، در حالى که ایشان را به شهر خویش دعوت کرده بودندبه روى وى شمشیر مى‏کشند و حتى او را از دسترسى به آب نیز محروممى‏سازند، آیا این نگرانى جاى ندارد که آن سرنوشت دو باره تکرار شود؟
پرواضح است اگر در پاسخ به این پرسش، از موضع تحریف تاریخ،خود را به پاسخهایى خودخواسته و خودساخته و جزئى‏نگرانه قانعسازیم، جامعه خویش را فریب داده‏ایم. همه ما به درستى نهایت انحرافو بدبختى جامعه صدر اسلام را آن روز مى‏دانیم که حسین(ع) کشته شداما باید به درستى روشن شود که این انحراف از کجا آغاز شد و آنچه نقشاصلى را ایفا کرد چه و که بود؟
|7|
بخشى از پاسخ به این پرسش اساسى را سالهاى گذشته در تحلیل وبیانات مقام معظم رهبرى دیدیم اما چنان که خود معظم‏له تأکید کرده‏اند،سخن ایشان همه آنچه باید گفته و نوشته شود نبود. حال این پرسش را نیزباید مطرح ساخت که متولیان فرهنگ و رسانه‏هاى جمعى ما بویژه آنان کهجزئى از این نظام هستند و مسؤولیت اول را بر عهده دارند، در این بارهچه کرده‏اند و چه مى‏کنند؟
4- یکى از نقاط کلیدى در احیاى عاشورا و گسترش فرهنگ آن، که ازسالها پیش مورد توجه مصلحان بزرگى چون حضرت امام خمینى، سلامالله علیه، و نیز متفکر شهید آیت‏الله مرتضى مطهرى بوده، آسیب‏شناسىعاشورا و فهم منطق حسین(ع) و چند و چون سوگوارى آن بزرگوار بودهاست. حضرت امام‏خمینى در منطق و روش و عمل خویش نشان دادند کهعاشورا چیست و سیدالشهدا(ع) چه گفت و چرا باید براى او گریست وچرا باید عاشورا را زنده نگه داشت و کدام عزادارى و ماتم گرفتن استکه الهام‏بخش منطق حسینى است؟ افزون بر سالهاى مبارزه، آنچه درسالهاى دفاع مقدس در حاکمیت نام و منطق و رسم حسین(ع) وسوگوارى حیات‏بخش حسینى، گذشت، نمونه‏اى روشن و ماندگار ازفهم درست عاشورا و شنیدن کامل منطق حسین(ع) بود. اما آنچه درسالهاى اخیر، در گوشه و کنار و حتى در برخى رسانه‏هاى رسمى شاهدهستیم، مایه تأسف و موجب نگرانى است، چرا که نشانه‏هاى رجعتیکجانبه‏نگرى و قشرى‏گرى و گم کردن منطق سازنده سیدالشهدا(ع) بهخوبى هویداست. و لااقل این است که از این همه فرصتى که عاشورا دراختیار ما و متولّیان فرهنگ و دیانت و اندیشه و تربیت مردم گذاشتهاست، بهره لازم برده نمى‏شود و به مسائلى پرداخته مى‏شود و برنامه‏ها وتولیدات در سطوحى ارائه مى‏گردد که با یک جامعه رشدیافته انقلابى واسلامى که قریب ربع قرن از تلاش فرهنگ و علمى دستگاها و متولّیانعلم و فرهنگ آن مى‏گذرد، همخوانى ندارد.
متأسفانه بیش از آنکه به بنیانهاى فکرى و اعتقادى و مایه‏هاى علمى وتقویت اندیشه و آگاهى اسلامى جامعه توجه شود و از فرصتى که عاشورا در
|8|
اختیار گذاشته است در این جهت استفاده گردد به مسائل سطحى و صرفاًعاطفى و ظاهرگرایى پرداخته و به آن دامن زده مى‏شود. عاطفه و اشک،خود ارزش بسیار دارد ولى باید بتواند در مسیر هدایت و اندیشه صحیحو کسب آگاهى دینى و سیاسى و تقویت ایمانِ تفصیلى و مستدلّ قرارگیرد. مایه تأسف است که از این همه فرصت که در اختیار داریم نتوانیم یانخواهیم در جهت گسترش آگاهى جامعه بویژه نسل جوان با منطقحسین(ع) و جلوه‏ها و اهداف حرکت آن بزرگوار استفاده و آنان را بهدرستى آشنا و دمساز کنیم و وجدان دینى خود یا مسؤولیت اجتماعى وفرهنگى خود را محدود به سیاستها و برنامه‏ها و تبلیغاتى کنیم کهسازندگى و نقش‏آفرینى لازم را در رشد و تربیت جامعه و شناختدرست دین نداشته باشد.
امید مى‏رود دلسوزان و مصلحان جامعه انقلابى و نظام اسلامى، باردیگر به این مهم توجه کافى کرده و با تدبیر خویش از افراط و تفریط وانحراف و تحریف در این زمینه جلوگیرى کنند و فرصت‏سوزى‏ها را بهفرصت‏سازى تبدیل سازند.
5- آنچه پیش روى دارید، سومین دفتر «ویژه‏نامه اندیشه سیاسىعاشورا» است که به مناسبت سال عزت و افتخار حسینى و به تناسبموضوع کار مجله حکومت اسلامى، تهیه شده است. این دفتر چنان که درسر مقاله نخستین شماره توضیح دادیم، اختصاص به «پیام‏ها و پیامدهاىعاشورا» دارد که در واقع به مرحله پس از رویداد عاشورا مى‏پردازد. دردفتر نخست، به ماهیت، زمینه‏ها و اهداف قیام پرداختیم. در دفتر دوم،رهبرى و مدیریت عاشورا و نقش مردم را بازگو کردیم و اینک نگاهى بهدستاوردها و پیام‏هاى این نهضت بزرگ داریم. این شماره نیز همانند دوشماره پیش، علاوه بر مصاحبه، مقاله‏هاى چندى را بر محور یاد شدهپیش روى خوانندگان فرهیخته مى‏گذارد؛ مقاله‏هایى که همه در یکسطح نیستند اما در مجموع مى‏تواند بخشى از خواست خواننده را درشناخت دستاوردهاى عاشورا بر آورده سازد.
|9|
سه شماره ویژه‏نامه، پس از توفیق الهى، مرهون همکارى نزدیکجمعى از عزیزان و گروهى از نویسندگان و محققان ارجمند بوده است کهدعوت مجله را براى همراهى با این ویژه‏نامه پذیرفتند و با نگارش مقالهیا آماده‏سازى و ساماندهى مقالات دریافتى این توفیق را براى مجلهمحقق ساختند که مجموعه‏اى در حجم بیش از 1500 صفحه را در آستانهعاشوراى حسینى، تقدیم فرهیختگان و علاقه‏مندان به سیدالشهدا(ع)کند. آنچه در پایان این دفتر با عنوان «همکاران و نویسندگان ویژه‏نامه»آمده است، نامه سپاس به حضور این همراهان پر تلاش است و نیزمرورى بر شخصیت علمى پژوهشگران و نویسندگان که ویژه‏نامه راهمراهى کردند. در همین جا نیز لازم مى‏داند از حضور محترم آیت‏اللّههاشمى رفسنجانى، ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، کهفرصت ارزنده‏اى را براى دو مرحله گفتگو براى شماره اول و سومویژه‏نامه در اختیار مجله گذاشتند و از همراهى و همکارى نزدیکى کهبرادران محترم در روابط عمومى مجمع تشخیص مصلحت نظام در اینزمینه داشتند، صمیمانه سپاسگزارى مى‏کنیم. نیز از حضور محترمآیت‏اللّه امینى، ریاست محترم دبیرخانه خبرگان رهبرى، که افزون برهدایت کار ویژه‏نامه و نظارت بر آن، فرصت گفتگوى در شماره دوم را دراختیار گذاشتند، صمیمانه تشکر مى‏کنیم.
از خداى تبارک و تعالى درخواست مى‏کنیم این تلاش ناچیز را بهاحترام سالار شهیدان حضرت ابى‏عبدالله الحسین(ع) در پیشگاه خودبپذیرد و جامعه اسلامى و نظام اسلامى ما را همواره از نعمت بزرگعاشورا و منطق امام حسین(ع) بهره‏مند سازد. ان شاءالله.
«سردبیر»

تبلیغات