عاشورا پیامها و پیامدها (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
1- عاشورا، حرکتى بود که سیدالشهدا حسین بن على(ع) در سال 60هجرى آغاز آن را رقم زد و پایان آن، روزى است که صدیقه کبرا فاطمهزهرا(س)، آنگونه که در برخى روایات شریف آمده، در عرصهحسابرسى قیامت، خواهان داورى محکمه عدل الهى شود و داد عدالت وحرّیت و حقخواهى و خداجویى و اسلام و قرآن و همه ارزشهاى الهى وانسانى را از کسانى مطالبه کند که تیغ ستم و نیزه کینه و سنگ شقاوت وناجوانمردى به سوى مظهر عدالت و پیکره حق و روح قرآن و جلوه همهنیکىها و ارزشها کشیدند و از صبح عاشورا تا پسین آن روز، همراهحسین(ع)، جمعى از پاکترین و والاترین و مظلومترین فرزندان آدم(ع) وخاتم(ص) را با قساوت و شقاوت تمام به خاک و خون افکندند و بر بدنعریان و صد چاک آنان اسب پیروزى تازاندند و حرم الهى را در ماه حرامبه اسارت بردند. ولى عاشورا در این فاصله دور و دراز که پهناى آن رافقط خدا مىداند، همواره زنده است و الهامبخش آزادىخواهان وعدالتپروران و حقجویان.
دامنه نقشآفرینى عاشورا در طول زمان گسترده است و افزون بر|4|نقش بزرگى که در تحولات سیاسى اجتماعى و فرهنگ آن زمان و درجامعه اسلامى آن روز ایفا کرد، همواره مایه حرکت و سر زندگى و محورمبارزات حقطلبانه اسلامى و نمونه اعلاى فداکارى و جانفشانى در راهاهداف الهى بوده است.
اینک دیگر عاشورا و کربلا با اهتمام ویژهاى که پیشوایان معصوم(ع)در زندهدارى و گسترش منطق و پیام آن داشته و آن را با سراسر زندگىدینى آمیختهاند، و با تلاش همهجانبهاى که دوستداران اهل بیت(ع) درزنده نگه داشتن عاشورا و کربلا در طول قرون گذشته و حال داشتهاند، درنماى فرهنگى ریشه دار و سازنده و نقش آفرین در آمده است ؛ که از آنمىتوانیم به نام «فرهنگ عاشورا» یاد کنیم.
اینک دیگر گستره تأثیر گذارى این فرهنگ و حوزه عمل آن، جاىجاى زندگى فردى و اجتماعى و مدیریت کلان جامعه اسلامى است و اینچنین است که سلوک و منطق حسین(ع) بر رفتار فردى و سلوکاجتماعى و سیاسى و زمینههاى تربیتى ما سایه مهر و اندیشه و عملافکنده است و از جرعهاى آب که یک تشنه مىنوشد تا ایستادگى یکملّت در برابر استکبار جهانى، نام حسین(ع) و منطق حسینى مىدرخشدو الهام بخش است.
تنها نگاهى کوتاه به تحولات اجتماعى سیاسى و فرهنگى که از فرداىعاشورا تا اینک، بر خاسته از حرکت و منطق حسین(ع) روى دادهشاهدى گویا بر این حقیقت است که این منطق و این نام، براى همیشهپایدار خواهد ماند و اگر به درستى شناخته شود و از آسیب برداشتهاىغلط و تفسیرهاى ناصواب در امان ماند، نقش بىبدیل خویش را ایفاخواهدکرد.
2- هیچ کس در این واقعیت نمىتواند تردید کند که انقلاب اسلامىایران، و پیروزى بزرگ ملت سربلند ایران در مبارزات حقطلبانه خود،مرهون نام و منطق حسین(ع) است. نسل دوم و سوم انقلاب، که ازنزدیک شاهد این واقعیت نبودهاند، کم و بیش نیازمند شرح و بسط آنند|5|امانسلى که در متن مبارزه و یا حتى در حاشیه آن، ناظر روند انقلاباسلامى و رشد این حرکت و سرانجام پیروزى آن، بوده گواه صادقى براین حقیقت است. آنچه نقش نخست را به منطق حسین(ع) و پیام عاشورادر انقلاب اسلامى داد، تفسیر و ترسیم درست و واقعى آن توسط رهبرىبىبدیل انقلاب، حضرت امام خمینى، سلام الله علیه، بود که عاشورا راآن گونه که هست معرّفى کرد و آن گونه که باید در صحنه نقشآفرینىکند، به صحنه آورد و آن گونه که باید از آن نتیجه بگیرد، گرفت.امامخمینى به واقع، منطق عاشورا را زنده کرد و با زنده کردن آن، مبارزهخویش را پیش برد و همین منطق را ضامن بقاى انقلاب و نظام برخاستهاز آن شمرد و سخت بر آن تأکید جست. و به دین قرار است که در نگاهنافذ و حقیقتبین ایشان، «این محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است.» و طبعاً اگر حیات اسلام را مىطلبیم، باید عاشورا را آن گونهکه بود و آن گونه که باید باشد، و با منطق و قرائت امام خمینى، زنده نگهداریم و همواره منطق حسین(ع) را فریاد کنیم.
انقلاب به پایان نرسیده است، و نظام اسلامى به همه اهداف خویشدست نیافته است. و خط فکرى و عملى بنىامیه، به شهادت آن همهشواهد تاریخ و آن همه روایات و زیارات، در طول زمان گم و نابود نشدهاست. و این چنین است که ما اینک نیز همچون گذشته و بیش از گذشتهنیازمند فهم درست عاشورا و پذیرش و عمل به منطق حسین(ع) هستیم.و صد البته، سیدالشهدا(ع) حتى در ساعات بحرانى روز عاشورا و درحالى که دو سپاه در برابر هم صف کشیده بودند، از وظیفه هدایت و منطقگفتگو و ارائه طریق و تبیین حق، دورى نجست و این در حالى بود کهذرّهاى در حقانیت خویش تردید نداشت و مقاومت و نبرد تا آخرین نفر وتا آخرین نفس را راه نهایى خویش مىدانست. انقلاب، همواره به چنینالگویى نیازمند است و موظّف به آن.
3- عاشورا و آنچه مربوط به این رویداد بزرگ است، در دوران خوددرسهاى بسیارى براى گفتن و عبرتهاى بىشمارى براى درس گرفتن|6|دارد؛ درس خوبىها و شناخت بدىها. افراد عبرتآموزى که سرنوشتخود را مایه عبرت مردمان در طول تاریخ ساختند، هر چند خود گرفتارننگ و نکبت ابدى شدند. جامعهاى عبرتسوز که از پیشینیان عبرتنیاموختند و خود درس عبرت براى جوامع پس از خود شدند. و عاشوراهر ساعتش درس و عبرت، و کربلا هر وجبش کلاس درس و خاستگاهعبرت آموزى است. و اینک جامعه ما و نخبگان و مدیران و متولّیانسیاست و فرهنگ و تربیت و علم، بیش از هر زمان و بیش از هر چیزنیازمند شناخت درسها و عبرتهاى عاشورایند؛ و سیدالشهدا(ع) اینکبیش از گریه و اشک و ماتم بر خویش، منتظر فرصت یافتن براىنقشآفرینى در تربیت و سیاست و فرهنگ و سلوک فردى و اجتماعىماست و علاقهمندان به منطق حسین(ع) باید بیش از نگرانى براى از رونقافتادن سوگوارى و تعزیهدارى عاشورا، نگران فراموشى تحلیل درستچرایى وقوع عاشورا در متن جامعه اسلامى، آن هم تنها نیم قرن پس ازرحلت پیامبر اکرم(ص) و درس گرفتن و عبرت آموزى از آن باشند.
اگر فرهیختگان جامعه و دلسوزان فرهنگ دینى و انقلابى جامعهاسلامى، نتوانند و یا نخواهند به درستى به این پرسش اساسى پاسخ دهند کهچرا جامعه اسلامى که روزى نظارهگر آن همه توجه و مراقبت و تکریم واحترام پیامبر(ص) نسبت به حسین(ع) بود، در فاصلهاى اندک، هزاران نفراز میان همین جامعه، در حالى که ایشان را به شهر خویش دعوت کرده بودندبه روى وى شمشیر مىکشند و حتى او را از دسترسى به آب نیز محروممىسازند، آیا این نگرانى جاى ندارد که آن سرنوشت دو باره تکرار شود؟
پرواضح است اگر در پاسخ به این پرسش، از موضع تحریف تاریخ،خود را به پاسخهایى خودخواسته و خودساخته و جزئىنگرانه قانعسازیم، جامعه خویش را فریب دادهایم. همه ما به درستى نهایت انحرافو بدبختى جامعه صدر اسلام را آن روز مىدانیم که حسین(ع) کشته شداما باید به درستى روشن شود که این انحراف از کجا آغاز شد و آنچه نقشاصلى را ایفا کرد چه و که بود؟
|7|
بخشى از پاسخ به این پرسش اساسى را سالهاى گذشته در تحلیل وبیانات مقام معظم رهبرى دیدیم اما چنان که خود معظمله تأکید کردهاند،سخن ایشان همه آنچه باید گفته و نوشته شود نبود. حال این پرسش را نیزباید مطرح ساخت که متولیان فرهنگ و رسانههاى جمعى ما بویژه آنان کهجزئى از این نظام هستند و مسؤولیت اول را بر عهده دارند، در این بارهچه کردهاند و چه مىکنند؟
4- یکى از نقاط کلیدى در احیاى عاشورا و گسترش فرهنگ آن، که ازسالها پیش مورد توجه مصلحان بزرگى چون حضرت امام خمینى، سلامالله علیه، و نیز متفکر شهید آیتالله مرتضى مطهرى بوده، آسیبشناسىعاشورا و فهم منطق حسین(ع) و چند و چون سوگوارى آن بزرگوار بودهاست. حضرت امامخمینى در منطق و روش و عمل خویش نشان دادند کهعاشورا چیست و سیدالشهدا(ع) چه گفت و چرا باید براى او گریست وچرا باید عاشورا را زنده نگه داشت و کدام عزادارى و ماتم گرفتن استکه الهامبخش منطق حسینى است؟ افزون بر سالهاى مبارزه، آنچه درسالهاى دفاع مقدس در حاکمیت نام و منطق و رسم حسین(ع) وسوگوارى حیاتبخش حسینى، گذشت، نمونهاى روشن و ماندگار ازفهم درست عاشورا و شنیدن کامل منطق حسین(ع) بود. اما آنچه درسالهاى اخیر، در گوشه و کنار و حتى در برخى رسانههاى رسمى شاهدهستیم، مایه تأسف و موجب نگرانى است، چرا که نشانههاى رجعتیکجانبهنگرى و قشرىگرى و گم کردن منطق سازنده سیدالشهدا(ع) بهخوبى هویداست. و لااقل این است که از این همه فرصتى که عاشورا دراختیار ما و متولّیان فرهنگ و دیانت و اندیشه و تربیت مردم گذاشتهاست، بهره لازم برده نمىشود و به مسائلى پرداخته مىشود و برنامهها وتولیدات در سطوحى ارائه مىگردد که با یک جامعه رشدیافته انقلابى واسلامى که قریب ربع قرن از تلاش فرهنگ و علمى دستگاها و متولّیانعلم و فرهنگ آن مىگذرد، همخوانى ندارد.
متأسفانه بیش از آنکه به بنیانهاى فکرى و اعتقادى و مایههاى علمى وتقویت اندیشه و آگاهى اسلامى جامعه توجه شود و از فرصتى که عاشورا در
|8|
اختیار گذاشته است در این جهت استفاده گردد به مسائل سطحى و صرفاًعاطفى و ظاهرگرایى پرداخته و به آن دامن زده مىشود. عاطفه و اشک،خود ارزش بسیار دارد ولى باید بتواند در مسیر هدایت و اندیشه صحیحو کسب آگاهى دینى و سیاسى و تقویت ایمانِ تفصیلى و مستدلّ قرارگیرد. مایه تأسف است که از این همه فرصت که در اختیار داریم نتوانیم یانخواهیم در جهت گسترش آگاهى جامعه بویژه نسل جوان با منطقحسین(ع) و جلوهها و اهداف حرکت آن بزرگوار استفاده و آنان را بهدرستى آشنا و دمساز کنیم و وجدان دینى خود یا مسؤولیت اجتماعى وفرهنگى خود را محدود به سیاستها و برنامهها و تبلیغاتى کنیم کهسازندگى و نقشآفرینى لازم را در رشد و تربیت جامعه و شناختدرست دین نداشته باشد.
امید مىرود دلسوزان و مصلحان جامعه انقلابى و نظام اسلامى، باردیگر به این مهم توجه کافى کرده و با تدبیر خویش از افراط و تفریط وانحراف و تحریف در این زمینه جلوگیرى کنند و فرصتسوزىها را بهفرصتسازى تبدیل سازند.
5- آنچه پیش روى دارید، سومین دفتر «ویژهنامه اندیشه سیاسىعاشورا» است که به مناسبت سال عزت و افتخار حسینى و به تناسبموضوع کار مجله حکومت اسلامى، تهیه شده است. این دفتر چنان که درسر مقاله نخستین شماره توضیح دادیم، اختصاص به «پیامها و پیامدهاىعاشورا» دارد که در واقع به مرحله پس از رویداد عاشورا مىپردازد. دردفتر نخست، به ماهیت، زمینهها و اهداف قیام پرداختیم. در دفتر دوم،رهبرى و مدیریت عاشورا و نقش مردم را بازگو کردیم و اینک نگاهى بهدستاوردها و پیامهاى این نهضت بزرگ داریم. این شماره نیز همانند دوشماره پیش، علاوه بر مصاحبه، مقالههاى چندى را بر محور یاد شدهپیش روى خوانندگان فرهیخته مىگذارد؛ مقالههایى که همه در یکسطح نیستند اما در مجموع مىتواند بخشى از خواست خواننده را درشناخت دستاوردهاى عاشورا بر آورده سازد.
|9|
سه شماره ویژهنامه، پس از توفیق الهى، مرهون همکارى نزدیکجمعى از عزیزان و گروهى از نویسندگان و محققان ارجمند بوده است کهدعوت مجله را براى همراهى با این ویژهنامه پذیرفتند و با نگارش مقالهیا آمادهسازى و ساماندهى مقالات دریافتى این توفیق را براى مجلهمحقق ساختند که مجموعهاى در حجم بیش از 1500 صفحه را در آستانهعاشوراى حسینى، تقدیم فرهیختگان و علاقهمندان به سیدالشهدا(ع)کند. آنچه در پایان این دفتر با عنوان «همکاران و نویسندگان ویژهنامه»آمده است، نامه سپاس به حضور این همراهان پر تلاش است و نیزمرورى بر شخصیت علمى پژوهشگران و نویسندگان که ویژهنامه راهمراهى کردند. در همین جا نیز لازم مىداند از حضور محترم آیتاللّههاشمى رفسنجانى، ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، کهفرصت ارزندهاى را براى دو مرحله گفتگو براى شماره اول و سومویژهنامه در اختیار مجله گذاشتند و از همراهى و همکارى نزدیکى کهبرادران محترم در روابط عمومى مجمع تشخیص مصلحت نظام در اینزمینه داشتند، صمیمانه سپاسگزارى مىکنیم. نیز از حضور محترمآیتاللّه امینى، ریاست محترم دبیرخانه خبرگان رهبرى، که افزون برهدایت کار ویژهنامه و نظارت بر آن، فرصت گفتگوى در شماره دوم را دراختیار گذاشتند، صمیمانه تشکر مىکنیم.
از خداى تبارک و تعالى درخواست مىکنیم این تلاش ناچیز را بهاحترام سالار شهیدان حضرت ابىعبدالله الحسین(ع) در پیشگاه خودبپذیرد و جامعه اسلامى و نظام اسلامى ما را همواره از نعمت بزرگعاشورا و منطق امام حسین(ع) بهرهمند سازد. ان شاءالله.
«سردبیر»
دامنه نقشآفرینى عاشورا در طول زمان گسترده است و افزون بر|4|نقش بزرگى که در تحولات سیاسى اجتماعى و فرهنگ آن زمان و درجامعه اسلامى آن روز ایفا کرد، همواره مایه حرکت و سر زندگى و محورمبارزات حقطلبانه اسلامى و نمونه اعلاى فداکارى و جانفشانى در راهاهداف الهى بوده است.
اینک دیگر عاشورا و کربلا با اهتمام ویژهاى که پیشوایان معصوم(ع)در زندهدارى و گسترش منطق و پیام آن داشته و آن را با سراسر زندگىدینى آمیختهاند، و با تلاش همهجانبهاى که دوستداران اهل بیت(ع) درزنده نگه داشتن عاشورا و کربلا در طول قرون گذشته و حال داشتهاند، درنماى فرهنگى ریشه دار و سازنده و نقش آفرین در آمده است ؛ که از آنمىتوانیم به نام «فرهنگ عاشورا» یاد کنیم.
اینک دیگر گستره تأثیر گذارى این فرهنگ و حوزه عمل آن، جاىجاى زندگى فردى و اجتماعى و مدیریت کلان جامعه اسلامى است و اینچنین است که سلوک و منطق حسین(ع) بر رفتار فردى و سلوکاجتماعى و سیاسى و زمینههاى تربیتى ما سایه مهر و اندیشه و عملافکنده است و از جرعهاى آب که یک تشنه مىنوشد تا ایستادگى یکملّت در برابر استکبار جهانى، نام حسین(ع) و منطق حسینى مىدرخشدو الهام بخش است.
تنها نگاهى کوتاه به تحولات اجتماعى سیاسى و فرهنگى که از فرداىعاشورا تا اینک، بر خاسته از حرکت و منطق حسین(ع) روى دادهشاهدى گویا بر این حقیقت است که این منطق و این نام، براى همیشهپایدار خواهد ماند و اگر به درستى شناخته شود و از آسیب برداشتهاىغلط و تفسیرهاى ناصواب در امان ماند، نقش بىبدیل خویش را ایفاخواهدکرد.
2- هیچ کس در این واقعیت نمىتواند تردید کند که انقلاب اسلامىایران، و پیروزى بزرگ ملت سربلند ایران در مبارزات حقطلبانه خود،مرهون نام و منطق حسین(ع) است. نسل دوم و سوم انقلاب، که ازنزدیک شاهد این واقعیت نبودهاند، کم و بیش نیازمند شرح و بسط آنند|5|امانسلى که در متن مبارزه و یا حتى در حاشیه آن، ناظر روند انقلاباسلامى و رشد این حرکت و سرانجام پیروزى آن، بوده گواه صادقى براین حقیقت است. آنچه نقش نخست را به منطق حسین(ع) و پیام عاشورادر انقلاب اسلامى داد، تفسیر و ترسیم درست و واقعى آن توسط رهبرىبىبدیل انقلاب، حضرت امام خمینى، سلام الله علیه، بود که عاشورا راآن گونه که هست معرّفى کرد و آن گونه که باید در صحنه نقشآفرینىکند، به صحنه آورد و آن گونه که باید از آن نتیجه بگیرد، گرفت.امامخمینى به واقع، منطق عاشورا را زنده کرد و با زنده کردن آن، مبارزهخویش را پیش برد و همین منطق را ضامن بقاى انقلاب و نظام برخاستهاز آن شمرد و سخت بر آن تأکید جست. و به دین قرار است که در نگاهنافذ و حقیقتبین ایشان، «این محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است.» و طبعاً اگر حیات اسلام را مىطلبیم، باید عاشورا را آن گونهکه بود و آن گونه که باید باشد، و با منطق و قرائت امام خمینى، زنده نگهداریم و همواره منطق حسین(ع) را فریاد کنیم.
انقلاب به پایان نرسیده است، و نظام اسلامى به همه اهداف خویشدست نیافته است. و خط فکرى و عملى بنىامیه، به شهادت آن همهشواهد تاریخ و آن همه روایات و زیارات، در طول زمان گم و نابود نشدهاست. و این چنین است که ما اینک نیز همچون گذشته و بیش از گذشتهنیازمند فهم درست عاشورا و پذیرش و عمل به منطق حسین(ع) هستیم.و صد البته، سیدالشهدا(ع) حتى در ساعات بحرانى روز عاشورا و درحالى که دو سپاه در برابر هم صف کشیده بودند، از وظیفه هدایت و منطقگفتگو و ارائه طریق و تبیین حق، دورى نجست و این در حالى بود کهذرّهاى در حقانیت خویش تردید نداشت و مقاومت و نبرد تا آخرین نفر وتا آخرین نفس را راه نهایى خویش مىدانست. انقلاب، همواره به چنینالگویى نیازمند است و موظّف به آن.
3- عاشورا و آنچه مربوط به این رویداد بزرگ است، در دوران خوددرسهاى بسیارى براى گفتن و عبرتهاى بىشمارى براى درس گرفتن|6|دارد؛ درس خوبىها و شناخت بدىها. افراد عبرتآموزى که سرنوشتخود را مایه عبرت مردمان در طول تاریخ ساختند، هر چند خود گرفتارننگ و نکبت ابدى شدند. جامعهاى عبرتسوز که از پیشینیان عبرتنیاموختند و خود درس عبرت براى جوامع پس از خود شدند. و عاشوراهر ساعتش درس و عبرت، و کربلا هر وجبش کلاس درس و خاستگاهعبرت آموزى است. و اینک جامعه ما و نخبگان و مدیران و متولّیانسیاست و فرهنگ و تربیت و علم، بیش از هر زمان و بیش از هر چیزنیازمند شناخت درسها و عبرتهاى عاشورایند؛ و سیدالشهدا(ع) اینکبیش از گریه و اشک و ماتم بر خویش، منتظر فرصت یافتن براىنقشآفرینى در تربیت و سیاست و فرهنگ و سلوک فردى و اجتماعىماست و علاقهمندان به منطق حسین(ع) باید بیش از نگرانى براى از رونقافتادن سوگوارى و تعزیهدارى عاشورا، نگران فراموشى تحلیل درستچرایى وقوع عاشورا در متن جامعه اسلامى، آن هم تنها نیم قرن پس ازرحلت پیامبر اکرم(ص) و درس گرفتن و عبرت آموزى از آن باشند.
اگر فرهیختگان جامعه و دلسوزان فرهنگ دینى و انقلابى جامعهاسلامى، نتوانند و یا نخواهند به درستى به این پرسش اساسى پاسخ دهند کهچرا جامعه اسلامى که روزى نظارهگر آن همه توجه و مراقبت و تکریم واحترام پیامبر(ص) نسبت به حسین(ع) بود، در فاصلهاى اندک، هزاران نفراز میان همین جامعه، در حالى که ایشان را به شهر خویش دعوت کرده بودندبه روى وى شمشیر مىکشند و حتى او را از دسترسى به آب نیز محروممىسازند، آیا این نگرانى جاى ندارد که آن سرنوشت دو باره تکرار شود؟
پرواضح است اگر در پاسخ به این پرسش، از موضع تحریف تاریخ،خود را به پاسخهایى خودخواسته و خودساخته و جزئىنگرانه قانعسازیم، جامعه خویش را فریب دادهایم. همه ما به درستى نهایت انحرافو بدبختى جامعه صدر اسلام را آن روز مىدانیم که حسین(ع) کشته شداما باید به درستى روشن شود که این انحراف از کجا آغاز شد و آنچه نقشاصلى را ایفا کرد چه و که بود؟
|7|
بخشى از پاسخ به این پرسش اساسى را سالهاى گذشته در تحلیل وبیانات مقام معظم رهبرى دیدیم اما چنان که خود معظمله تأکید کردهاند،سخن ایشان همه آنچه باید گفته و نوشته شود نبود. حال این پرسش را نیزباید مطرح ساخت که متولیان فرهنگ و رسانههاى جمعى ما بویژه آنان کهجزئى از این نظام هستند و مسؤولیت اول را بر عهده دارند، در این بارهچه کردهاند و چه مىکنند؟
4- یکى از نقاط کلیدى در احیاى عاشورا و گسترش فرهنگ آن، که ازسالها پیش مورد توجه مصلحان بزرگى چون حضرت امام خمینى، سلامالله علیه، و نیز متفکر شهید آیتالله مرتضى مطهرى بوده، آسیبشناسىعاشورا و فهم منطق حسین(ع) و چند و چون سوگوارى آن بزرگوار بودهاست. حضرت امامخمینى در منطق و روش و عمل خویش نشان دادند کهعاشورا چیست و سیدالشهدا(ع) چه گفت و چرا باید براى او گریست وچرا باید عاشورا را زنده نگه داشت و کدام عزادارى و ماتم گرفتن استکه الهامبخش منطق حسینى است؟ افزون بر سالهاى مبارزه، آنچه درسالهاى دفاع مقدس در حاکمیت نام و منطق و رسم حسین(ع) وسوگوارى حیاتبخش حسینى، گذشت، نمونهاى روشن و ماندگار ازفهم درست عاشورا و شنیدن کامل منطق حسین(ع) بود. اما آنچه درسالهاى اخیر، در گوشه و کنار و حتى در برخى رسانههاى رسمى شاهدهستیم، مایه تأسف و موجب نگرانى است، چرا که نشانههاى رجعتیکجانبهنگرى و قشرىگرى و گم کردن منطق سازنده سیدالشهدا(ع) بهخوبى هویداست. و لااقل این است که از این همه فرصتى که عاشورا دراختیار ما و متولّیان فرهنگ و دیانت و اندیشه و تربیت مردم گذاشتهاست، بهره لازم برده نمىشود و به مسائلى پرداخته مىشود و برنامهها وتولیدات در سطوحى ارائه مىگردد که با یک جامعه رشدیافته انقلابى واسلامى که قریب ربع قرن از تلاش فرهنگ و علمى دستگاها و متولّیانعلم و فرهنگ آن مىگذرد، همخوانى ندارد.
متأسفانه بیش از آنکه به بنیانهاى فکرى و اعتقادى و مایههاى علمى وتقویت اندیشه و آگاهى اسلامى جامعه توجه شود و از فرصتى که عاشورا در
|8|
اختیار گذاشته است در این جهت استفاده گردد به مسائل سطحى و صرفاًعاطفى و ظاهرگرایى پرداخته و به آن دامن زده مىشود. عاطفه و اشک،خود ارزش بسیار دارد ولى باید بتواند در مسیر هدایت و اندیشه صحیحو کسب آگاهى دینى و سیاسى و تقویت ایمانِ تفصیلى و مستدلّ قرارگیرد. مایه تأسف است که از این همه فرصت که در اختیار داریم نتوانیم یانخواهیم در جهت گسترش آگاهى جامعه بویژه نسل جوان با منطقحسین(ع) و جلوهها و اهداف حرکت آن بزرگوار استفاده و آنان را بهدرستى آشنا و دمساز کنیم و وجدان دینى خود یا مسؤولیت اجتماعى وفرهنگى خود را محدود به سیاستها و برنامهها و تبلیغاتى کنیم کهسازندگى و نقشآفرینى لازم را در رشد و تربیت جامعه و شناختدرست دین نداشته باشد.
امید مىرود دلسوزان و مصلحان جامعه انقلابى و نظام اسلامى، باردیگر به این مهم توجه کافى کرده و با تدبیر خویش از افراط و تفریط وانحراف و تحریف در این زمینه جلوگیرى کنند و فرصتسوزىها را بهفرصتسازى تبدیل سازند.
5- آنچه پیش روى دارید، سومین دفتر «ویژهنامه اندیشه سیاسىعاشورا» است که به مناسبت سال عزت و افتخار حسینى و به تناسبموضوع کار مجله حکومت اسلامى، تهیه شده است. این دفتر چنان که درسر مقاله نخستین شماره توضیح دادیم، اختصاص به «پیامها و پیامدهاىعاشورا» دارد که در واقع به مرحله پس از رویداد عاشورا مىپردازد. دردفتر نخست، به ماهیت، زمینهها و اهداف قیام پرداختیم. در دفتر دوم،رهبرى و مدیریت عاشورا و نقش مردم را بازگو کردیم و اینک نگاهى بهدستاوردها و پیامهاى این نهضت بزرگ داریم. این شماره نیز همانند دوشماره پیش، علاوه بر مصاحبه، مقالههاى چندى را بر محور یاد شدهپیش روى خوانندگان فرهیخته مىگذارد؛ مقالههایى که همه در یکسطح نیستند اما در مجموع مىتواند بخشى از خواست خواننده را درشناخت دستاوردهاى عاشورا بر آورده سازد.
|9|
سه شماره ویژهنامه، پس از توفیق الهى، مرهون همکارى نزدیکجمعى از عزیزان و گروهى از نویسندگان و محققان ارجمند بوده است کهدعوت مجله را براى همراهى با این ویژهنامه پذیرفتند و با نگارش مقالهیا آمادهسازى و ساماندهى مقالات دریافتى این توفیق را براى مجلهمحقق ساختند که مجموعهاى در حجم بیش از 1500 صفحه را در آستانهعاشوراى حسینى، تقدیم فرهیختگان و علاقهمندان به سیدالشهدا(ع)کند. آنچه در پایان این دفتر با عنوان «همکاران و نویسندگان ویژهنامه»آمده است، نامه سپاس به حضور این همراهان پر تلاش است و نیزمرورى بر شخصیت علمى پژوهشگران و نویسندگان که ویژهنامه راهمراهى کردند. در همین جا نیز لازم مىداند از حضور محترم آیتاللّههاشمى رفسنجانى، ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، کهفرصت ارزندهاى را براى دو مرحله گفتگو براى شماره اول و سومویژهنامه در اختیار مجله گذاشتند و از همراهى و همکارى نزدیکى کهبرادران محترم در روابط عمومى مجمع تشخیص مصلحت نظام در اینزمینه داشتند، صمیمانه سپاسگزارى مىکنیم. نیز از حضور محترمآیتاللّه امینى، ریاست محترم دبیرخانه خبرگان رهبرى، که افزون برهدایت کار ویژهنامه و نظارت بر آن، فرصت گفتگوى در شماره دوم را دراختیار گذاشتند، صمیمانه تشکر مىکنیم.
از خداى تبارک و تعالى درخواست مىکنیم این تلاش ناچیز را بهاحترام سالار شهیدان حضرت ابىعبدالله الحسین(ع) در پیشگاه خودبپذیرد و جامعه اسلامى و نظام اسلامى ما را همواره از نعمت بزرگعاشورا و منطق امام حسین(ع) بهرهمند سازد. ان شاءالله.
«سردبیر»