مدینه تا کربلا عرصه حرکت اعتراضى امام حسین(ع) (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
بررسى و تحلیل حرکت سیاسى امامحسین(ع) از نقطه آغاز در مدینه تاسرانجام شهادت در کربلا و حوادثى که در این فاصله زمانى و مکانى رخ داد ومراحلى که آن حضرت پشت سر گذاشت تا به نقطه نهایى و اوج قیام خویشرسید، موضوعى است که تنها با در دست داشتن تاریخ صحیح از یک سو و نگاهىجامع از سوى دیگر، مىتوان سیمایى روشن و تحلیلى بىدغدغه را پیش روىعلاقهمندان به آگاهى از این حرکت سرنوشتساز گذارد. با این همه، وجود عناصرمشترک در تبیین علل و اهداف قیام، بسیارى از تحلیلهاى موجود در موضوع قیامعاشورا را نزدیک به هم ساخته است. این تحلیلها در عین برخوردارى از نقاطمشترک، در پارهاى موارد، نکتهها و نگاههایى را در خود جاى داده که آنها را ازیکدیگر متمایز مىسازد و گاه اساساً تفاوت عمدهاى میان یک نگاه و نگاه دیگروجود دارد.
آنچه مىتواند نوع تحلیل و نگاه دانشمند فرزانه، حضرت آیتالله ابراهیمامینى، نایب رئیس مجلس خبرگان رهبرى را از بسیارى تحلیلهاى موجود در بارهحرکت امامحسین(ع) متمایز سازد، این است که این حرکت را چه با خاستگاهىغیبى و متصل به علم امام(ع) بشماریم و چه این وجه را نادیده بگیریم، یک|14|حرکت اعتراضآمیز به وضع موجود و در جهت احیاى سیره رسول خدا و دفاع ازاسلام ناب و ارزشهاى فراموش شده دینى بود. و امر به معروف و نهى از منکر،تنها ابزارى براى دستیابى به همین هدف عمده و محورى بوده است که امام(ع) درمدینه با نپذیرفتن بیعت و در کربلا با پذیرفتن شهادت خود و یارانش به آن عملکرده است.
این حرکت اعتراضى چندین مرحله را پشت سر گذاشته و امام(ع) به عنوانپیشوا و رهبر این حرکت، در هر مرحله به تناسب وضع موجود، حرکت اعتراضىخویش را شکل داده است. این حرکت با وعده پشتیبانى مردم کوفه، مىتوانست تاتشکیل حکومت اسلامى نیز ادامه پیدا کند و اگر در کربلا با شرایطى که پیش آمدبه مرحله نهایى نرسید، امرى است که چیزى از عظمت حرکت مدبّرانه امام(ع)براى حیات مجدد اسلام ناب و احیاى سنت پیامبر(ص) و اصلاح انحرافاتگسترده موجود نمىکاهد.
از طرف دیگر، آنچه این تدبیر و حرکت کاملاً حساب شده را سرآمد همهحرکتهاى اصلاحى دیگر مىسازد، اخلاق و سلوک و ارزشها و برجستگىهاىبىبدیل شخصیت رهبرى حرکت است که بر همه جوانب این قیام سایه افکندهاست. انگیزه و شیوه حضرت در حرکت و رهبرى نهضت، الگویى ماندگار را پیشروى همه کسانى مىگذارد که در شرایطى چون شرایط امامحسین(ع) در جهتاصلاح وضع موجود و گسترش عدالت و ارزشهاى انسانى و اسلامى باشند. ودرست از همین نقطه است که شناخت درست عاشورا و پیامها و نقشآفرینىهاىآن و فهم درست و جامع فرهنگ حسینى و مسؤولیتى که در جهت احیاى اینفرهنگ و آن همه پیام، بر دوش جامعه اسلامى بویژه متولّیان فرهنگ دینى مردمسنگینى مىکند، یک مسؤولیت بزرگ و راهگشاست. و اینها نکات عمده ودرخور توجهى است که در این گفتگو مورد اهتمام حضرت آیتالله امینى، قرارگرفته است و ایشان از موضع آسیبشناسى مجالس سوگوارى و محافل عزادارىسیدالشهدا(ع) به نقد آنها پرداختهاند و بسیارى از آنها را به دور از رسالت بزرگتعلیم هدف اصلى حرکت امام(ع) معرّفى مىکنند و این است که آنها را بىثمرمىشمارند و در راستاى حرکت اعتراضى و قیام حیات بخش امام(ع) نمىدانند.
خوشحالیم که دومین دفتر «ویژه نامه اندیشه سیاسى عاشورا»، این گفتگو را
|15|
پیش روى خوانندگان فرهیخته مىگذارد. از حضرت آیتالله امینى نیز به خاطرپذیرش درخواست مجله براى انجام این مصاحبه و طرح دیدگاههایشان هر چندبه اختصار و اجمال، صمیمانه سپاسگزارى مىکنیم.
مجله حکومت اسلامى: حضرتعالى مهمترین انگیزهها و هدفها را در زمانحاضر در پرداختن به حرکت امام حسین(ع) از بعد سیاسى ونقش اجتماعى آن، چه مىدانید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
جواب: جهان اسلام در این زمان با دو پدیده بسیار مهم و سرنوشتسازمواجهمىباشد:
پدیده اول احیاء تفکر اسلامى به عنوان دینى که مىتواند زندگىسازباشد و در حل مشکلات اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى و غیره بهانسانها کمک کند. بعد از پیروزى قیام مردم شریف ایران به عنوان دفاع ازاسلام و غلبه ایمان و خون بر شمشیر و تأسیس جمهورى اسلامى ایراندر سال 1357، و بعد از پیروزى مردم مقاوم ایران در جنگ تحمیلى عراقبا اینکه از حمایت استکبار جهانى برخوردار بود، مسلمانان جهان بهقدرت و عظمت ایمان و اسلام پى بردند و در صدد یافتن هویت اسلامىفراموش شده خود برآمدند. پیرو آن، نهضتهاى اسلامى در گوشه و کنارجهان بهوجود آمد، که به عنوان نمونه مىتوان به انتفاضه مردم فلسطیناشاره کرد.
پدیده دوم حرکتهاى جدى و همهجانبه دشمنان بر ضد اسلام ومسلمین. استکبار جهانى از این پدیده رهایىبخش اسلام به وحشتافتاده و همه توان نظامى، اقتصادى، علمى و فرهنگى خود را در مبارزه بااسلام و مسلمین به کار گرفته است و در چنین اوضاع و شرائطى مىتوانگفت بررسى تاریخ نهضت امام حسین(ع)، از جنبههاى گوناگون، یکضرورت محسوب مىشود و نهضتهاى اسلامى مىتوانند از آن درسبگیرند. زیرا قیام اباعبدالله(ع) نیز به عنوان دفاع از دین و ارزشهاى
|16|
آیت اللَّه امینى:
کشته شدن امامحسین و اصحاب و یارانش به وسیله چنین سپاهیانى شگفتآور نیست. تعصبات قومى، انتقامجویى، دنیاطلبى و جاه و مقام،جهل و نادانى و تبلیغات گسترده دشمن را مىتوان از مهمترین عوامل این حادثه به شمار آورد.
اسلامى و مبارزه با ظلم و استبداد طاغوتیان بنىامیه بوده است. بنابراینتبیین اهداف امامحسین(ع) و شیوه رفتار آن حضرت و اصحاب ویارانش مىتواند در این شرایط حساس به نهضتهاى اسلامى کمک کند.
مجله حکومت اسلامى: انحطاط جامعه اسلامى در نیم قرن پس از رحلتپیامبر(ص) به جایى رسید که به خود اجازه دادند فرزندپیامبر(ص) را با آن وضع به شهادت برسانند. حضرتعالىعوامل و زمینههاى این انحراف و انحطاط را چگونهارزیابىمىکنید؟
جواب: چنان که اشاره کردید حادثه فجیع شهادت امامحسین(ع) یکى ازحوادث بىنظیر و شگفتآور تاریخ اسلام بلکه جهان است. شگفتى اینحادثه نه بدین جهت است که این قبیل جنایات در تاریخ اسلام و جهانبهوجود نیامده است، زیرا این قبیل جنایات و صدها مرتبه هولناکتر از آندر طول تاریخ وجود داشته و دارد، بلکه شگفتى آن به جهاتى دیگر استکه به برخى از آنها اشاره مىشود:
اولاً شهید این حادثه حسین بن على فرزند پیامبر اسلام است که دههاحدیث در فضائل او آمده و تعدادى از سپاهیان ابنزیاد آنها را شنیده و بهیاد داشتند.
ثانیاً تعدادى از صحابه پیامبر در بین همین جمع حضور داشتند که درسنین نوجوانى و جوانى محبتها و توصیههاى پیامبر را در باره او دیده یاشنیده بودند.
و ثالثاً در ارتکاب این جنایت کوچکترین جرمى از او سراغ نداشتند.
رابعاً آن حضرت به دست افرادى کشته شد که اهل نماز و روزه بودندو خود را مسلمان و پیرو همین پیامبر مىدانستند.
خامساً این جنایت در زمانى واقع شد که بیش از پنجاه سال از وفاتپیامبر اسلام نگذشته بود و تعدادى از اصحاب هنوز زنده بودند، ونوازشهاى آن حضرت را نسبت به حسین دیده بودند. ویژگىهاىمذکور را مىتوان به عنوان شگفتیهاى این حادثه دلخراش نام برد.
|17|
اما امورى را که در توجیه این حادثه مىتوان گفت عبارت است از:
1. احیاء تعصبات قومى و قبیلهاى و حسّ کینهتوزى و انتقام، که ازصفات بارز دوران جاهلیت بود و به وسیله پیامبر اسلام به طور موقت بهخاموشى گرایید، ولى بعد از ارتحال آن حضرت بویژه در زمان عثمان ومعاویه دوباره زنده شد، نمونههاى فراوانى از آن را در تاریخ مىخوانید.
2. گروهى از مسلمانان که از ایمان کاملى برخوردار نبودند نسبت بهعلى بن ابىطالب(ع) کینه داشتند، زیرا یک یا چند نفر از بستگانشان درجنگهاى صدر اسلام به وسیله آن حضرت کشته شده بودند. در جنگ بدرحدود هفتاد نفر از مشرکین کشته شدند که جمع کثیرى از آنها به وسیلهعلىبنابىطالب به قتل رسیدند. در همین جنگ حنظلة بن ابىسفیانبرادر معاویه به دست على(ع) کشته شد و برادر دیگرش عمر به اسارتگرفته شد.
در جنگ جمل و صفین و نهروان که جنگ تازهاى بود و مسلمانان بایکدیگر مىجنگیدند نیز جمع کثیرى از مسلمانان شام و کوفه و بصرهکشته شدند و بستگان آنها در بین سپاهیان ابنزیاد بودند و نسبت به علىبن ابىطالب کینه داشتند.
3. طمع مال و جاه و مقام در رؤسا و سپاه، فرمانده سپاه ابنزیاد، عمرسعد بود که نتوانست از حکومت و ملک رى صرف نظر کند، ابنزیاد همدر تجهیز لشگر اموالى را بین آنان تقسیم کرد و نسبت به آینده نیزوعدههاى فراوان داد.
4. معاویه از این موقعیت استفاده کرد و تبلیغات گستردهاى را علیهعلىبنابىطالب(ع) به راه انداخت، نقل فضائل آن حضرت را قدغن کرد.اموالى را در بین راویان حدیث تقسیم کرد تا در مذمت على(ع) حدیثجعل کنند. خونخواهى از عثمان و مظلومیت او را دامن زد؛ به گونهاى کهخطیبان جمعه در خطبههاى خود حضرت على(ع) را لعن ونفرینمىکردند.
5. رعب و ترس حاکم بر سپاه ابنزیاد، معاویه ذکر فضائل على(ع) را
|18|
قدغن کرد. او و کارگزارانش صدها هزار شیعه را به جرم دوستى با على بهقتل رساندند. ابنزیاد هنگام ورود به کوفه مسلم بن عقیل و هانى را با آنوضع دلخراش به شهادت رساند، و مردم کوفه را به ورود سپاهیان شامتهدید کرد.
6. علاوه بر همه اینها اکثریت سپاهیان ابنزیاد در سنین پنجاه سالگىیا کمتر بودند که پیامبر اسلام را اصلاً ندیده بودند و فضائل اهل بیت رانشنیده بودند، تعدادى هم که در سنین بالاتر بودند یا اصلاً رسول خدا راندیده بودند یا در آن زمان در سنین نوجوانى و کودکى بودند. این جمعیتدر زمان حکومت معاویه زندگى کرده بودند و جز حکومت او و نامى ازاسلام و حکومت پیامبر اسلام چیزى نشنیده بودند.
با توجه به آنچه گفته شد کشته شدن امام حسین و اصحاب و یارانشبه وسیله چنین سپاهیانى شگفتآور نیست. تعصبات قومى،انتقامجویى، دنیاطلبى و جاه و مقام، جهل و نادانى و تبلیغات گستردهدشمن را مىتوان از مهمترین عوامل این حادثه به شمار آورد. مگرامیرالمؤمنین(ع) به وسیله یکى از همین مدعیان اسلام در محراب عبادتبه شهادت نرسید؟ در تعقیب همین شیوه است که عمر سعد به سپاهیانشفرمان داد: «یا خیل الله، ارکبى و بالجنة ابشرى». امام حسین(ع) را شخصىطغیانگر معرفى مىکردند که بر ضد حاکم رسمى مسلمانان خروج کرده ومهدورالدم است.
مجله حکومت اسلامى: تا کنون به استناد آنچه از تاریخ عاشورا در متون تاریخىو حدیثى مانده، تحلیلهاى مختلفى از انگیزه حرکت امامحسین(ع) ارائه شده است. تحلیل کلى حضرتعالى از ایننهضت چیست و آیا از منظرى که شما به این حرکت مىنگریدمىتواند نهضتى قابل تأسى باشد؟
جواب: در شناخت صحیح هدف امامحسین(ع) در قیام خونین کربلا بهتراست به سخنان خود آن حضرت مراجعه کنیم. نوشتهاند آن جناب هنگامخروج از مدینه در ضمن وصیتنامهاش به محمد بن حنفیه چنین
|19|
نوشت: «انّى لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجتلطلب الاصلاح فى امة جدى، ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر، واسیر بسیرة ابى و جدّى.»
امامحسین(ع) در این سخن سه چیز را به عنوان هدف قیام یاد کردهاست: یکى اصلاح امور مسلمین، دیگرى امر به معروف و نهى از منکر،سوم احیاء سیره پدرش على بن ابىطالب(ع) و جدّش رسول خدا(ص).با اندکى دقت مىتوان گفت: مهمترین هدف آن حضرت اصلاح امورامت بوده که سیره رسول خدا را فراموش کرده و در ابعاد مختلف عبادى،اجتماعى، اخلاقى، سیاسى، اقتصادى به انحراف کشیده شده بودند،حضرت قصد داشت این عمل مهم را به وسیله امر به معروف و نهى ازمنکر در تمام مراحل آن انجام دهد. بنابراین نهضت امامحسین(ع) رامىتوان به عنوان یک حرکت اعتراضى و اصلاحى معرفى کرد که بهصورت امر به معروف و نهى از منکر در مراحل مختلف و بر طبقمقتضیات زمان و مکان و عمل به وظیفه انجام گرفته است.
مرحله اول در مدینه: بعد از فوت معاویه فرزندش یزید به ولیدوالىمدینه نوشت از حسین بن على بیعت بگیر و اگر امتناع ورزید او را بهقتل برسان. ولى حضرت اباعبدالله بیعت را نپذیرفت، زیرا حکومتیزید را یک حکومت مشروع نمىدانست و حاضر نبود با بیعت خود برآن صحه بگذارد.
بدین جهت از بیعت امتناع ورزید و به عنوان اعتراض و اعلام عدمرضایت از مدینه به سوى مکه حرکت کرد و این، نوعى نهى از منکر بهشمار مىرود.
مرحله دوم در مکه: امامحسین(ع) قصد داشت در مکه بماند و عملاً ودر صورت امکان با سخن اعتراض و عدم رضایت خود را به مسلمانان کهاز بلاد مختلف و به قصد حج به مکه آمده بودند اعلام کند. و این نیز نوعىامر به معروف و نهى از منکر بود. ولى در مکه دو حادثه جدید بهوجودآمد که مىتوانست در اراده آن حضرت تأثیر بگذارد. حادثه اول، اینکه
آیت اللَّه امینى:
هدف کلىامامحسین(ع) احیاى سیره رسول خدا و دفاع از اسلام ناب و ارزشهاى فراموش شده دین بود. قصد داشت این عمل مهم را به وسیله امر به معروف و نهى از منکر در ابعاد مختلف آن انجام دهد، که از عدمبیعت با یزید و حرکت اعتراضى شروع شد و به شهادت خاتمه یافت.
|20|
آیت اللَّه امینى:
مهمترین وجامعترین هدف امامحسین(ع) در نهضت کربلا اصلاح امور امت و احیاء سیره رسولخدا(ص) بوده است.
در مدت توقف امامحسین(ع) در مکه شیعیان کوفه از عدم بیعت آنحضرت و حرکت به مکه اطلاع یافتند و طى نامههاى بسیار زیاد او را بهکوفه دعوت کردند. حادثه دوم، امامحسین(ع) اطلاع یافت که یزید بهچند نفر مأموریت داده که مخفیانه او را ترور کنند.
مرحله سوم حرکت به سوى کوفه: با توجه به دو حادثه مذکور اوضاععوض شد. از یک طرف امام نمىتوانست در مکه بماند، زیرا اگر کشتهمىشد قداست حرم شکسته مىشد و خونش به هدر مىرفت. بنابرایناحساس کرد باید از مکه خارج شود و حرکت اعتراضى خود را ادامه دهد.از سوى دیگر شیعیان کوفه او را دعوت کرده بودند و ظواهر امر نشانمىداد که کوفیان به وعده خود عمل مىکنند، و بدون توسل به جنگ زمینهقبضه کردن حکومت فراهم خواهد شد. بنابراین احساس وظیفه کرد کهباید به سوى کوفه حرکت کند، و حرکت اعتراضى خود را ادامه دهد. درعین حال براى رعایت احتیاط ابتداء مسلم بن عقیل را همراه نامهاى بهسوى کوفه گسیل داشت تا اوضاع را از نزدیک مشاهده کند و به اوگزارش دهد. بعد از چندى نامهاى را از پیک مسلم دریافت کرد که نوشتهبود: «گروه کثیرى از مردم کوفه با من بیعت کردهاند و در انتظار مقدمشماهستند.»
امامحسین(ع) احساس کرد باید به سوى عراق حرکت کند، زیرا ازیک طرف مىتواند به حرکت اعتراضى خود ادامه دهد و از سوى دیگرچنان که از نامههاى کوفیان و گزارش مسلم استفاده مىشد زمینه تأسیسحکومت اسلامى بدون توسل به جنگ و خونریزى و با حمایت انبوهشیعیان فراهم خواهد شد. و با قبضه کردن حکومت اسلامى مىتواندسیره جدش رسول خدا را احیاء کند و اوضاع مسلمانان را اصلاح نماید،و این عالىترین مراتب امر به معروف و نهى از منکر است. و اگر کوفیانبه وعدههاى خود عمل نکردند یا در این مسیر مقدس با مشکل دیگرىبرخورد کرد، بر طبق مقتضیات زمان و مکان به وظیفه جدید خود عملخواهد کرد، و به هر حال به وظیفه اعتراضى خود ادامه خواهد داد.
|21|
امام حسین(ع) حج را بدل به عمره مفرده کرد و رهسپار کوفه شد.
مرحله چهارم برخورد با حرّ بن یزید ریاحى و سپاهیانش: برنامهامامحسین(ع) این بود که هر چه زودتر خود را به کوفه برساند. ولى قبلاز رسیدن به کوفه با سپاهیان حرّ مواجه شد که از رفتن به کوفه مانع شدند.امام فرمود: «کوفیان مرا بدین جا دعوت کردهاند؛ اگر پشیمان شدهاندحاضرم به حجاز یا سرزمین دیگرى برگردم.» حرّ پاسخ داد من از دعوتاطلاع ندارم مأمورم شما را دستگیر کنم و به کوفه نزد ابنزیاد ببرم تادرباره شما تصمیم بگیرد. وضع کاملاً تازهاى بهوجود آمده بود، تسلیمشدن در برابر ابنزیاد نتیجهاى جز بیعت با ذلت و خوارى، یا شهادت بازبونى، در بر نداشت و امامحسین(ع) چنین امرى را نمىتوانست بپذیرد،بدین جهت در برابر سپاهیان حرّ مقاومت کرد، ناچار از رفتن به کوفهمنصرف شد ولى حرکت خود را به سوى نقاط دیگر ادامه داد تا از اینبست نجات یابد و در نقاط دیگر به حرکت اعتراضى خود ادامه دهد.
مرحله پنجم نزول به سرزمین کربلا: امامحسین(ع) به راه خود ادامهداد و سپاهیان حّر بدون توسل به جنگ او را همراهى و مراقبت کردند، تابه سرزمین کربلا رسیدند. در آنجا نامهاى از ابنزیاد به حرّ رسید کهحسین بن على و خانوادهاش را در همین جا متوقف کن و از ادامه سفربازدار. در اینجا نیز وضع کاملاً جدیدى بهوجود آمد. امامحسین(ع) نهمىتوانست به کوفه برود، و نه به نقطه دیگرى حرکت کند. در اینجا براىآن حضرت جز انتخاب یکى از دو کار امکان نداشت. یا باید تسلیمابنزیاد مىشد و تن به ذلت مىداد تا زنده بماند و چند سالى زندگى کند،یا در برابر دشمن مقاومت کند، مردانه بجنگد و دفاع مقدس و شهادتشرافتمندانه را بر زندگى ذلتبار ترجیح دهد.
ولى چون انتخاب روش اول با هدف امامحسین(ع) سازگار نبود،روش دوم را که عالىترین و مقدسترین مرحله امر به معروف و نهى ازمنکر است برگزید. خودش و اصحاب و یارانش روز عاشورا با سپاه انبوهدشمن مردانه جنگیدند و درا ین پیکار مقدس به فیض شهادت رسیدند. و
|22|
بدین وسیله به مسلمانان جهان درس دیندارى، امر به معروف و نهى ازمنکر، مبارزه با ظلم و ستم و عدالتخواهى آموختند. گرچهامامحسین(ع) و اصحاب و یارانش در کربلا به شهادت رسیدند ولى دررسیدن به هدف شکست نخوردند. چنین نهضتى در این زمان و در همهزمانها و مکانها قابل تأسى و پیگرى است:
مجله حکومت اسلامى: حضرت عالى قیام اباعبدالله(ع) را در طىّ مراحلگوناگونتوضیح دادید، آیا نظر شما این است که آن حضرتدر این حرکت مهم، یک طرح کلى و جامع درنظر نداشتبلکهدرهر مرحلهاى با توجه به اوضاع و شرائط موجودتصمیم مىگرفت؟
جواب: نظر بنده این است که هدف کلىامامحسین(ع) احیاىسیره رسول خداو دفاع از اسلام ناب و ارزشهاى فراموش شده دین بود. قصد داشت اینعمل مهم را به وسیله امر به معروف و نهى از منکر در ابعاد مختلف آنانجام دهد، که از عدم بیعت با یزید و حرکت اعتراضى شروع شد و بهشهادت خاتمه یافت. بنابراین، هم هدف کلى در نظر داشت و هم در راهتحقق هدف از یک برنامه کلى و جامع پیروى مىکرد. و در هر مرحله برطبق مقتضیات زمان و مکان انجام وظیفه مىنمود.
مجله حکومت اسلامى: در تاریخ مىخوانیم که امامحسین(ع) در بین راه که هنوزبه سپاهیان حرّ بن یزید ریاحى برخورد نکرده بود از خبرشهادت مسلم بن عقیل و هانى بن عروه اطلاع یافت و فهمیدکه شیعیان کوفه به وعدههاى خود عمل نخواهند کرد، چراهمچنان به مسیر خود ادامه داد و مراجعت نکرد؟
جواب: چنان که اشاره کردید امامحسین(ع) در منزل ثعلبیه خبر شهادت مسلمرا شنید و با اوضاع و شرائط جدیدى مواجه گشت. این مرحله را نیز بایدبه عنوان یکى از مراحل حرکت آن حضرت به حساب آورد. امام در اینمرحله نیز باید بر طبق شرائط جدید تصمیم بگیرد. اولین کارى که کرد اینبود که عین جریان شهادت مسلم را بدون پرده پوشى با اصحاب در میانگذاشت و از آنان نظر خواهى کرد. فرزندان عقیل عرض کردند: باید از
|23|
مسلم خونخواهى کنیم یا در همین راه کشته شویم. امامحسین(ع) فرمود:«بعد از شهادت مسلم و هانى زندگى ارزش ندارد.» تعدادى دیگر ازاصحاب عرض کردند: یا ابنرسول الله، به خدا سوگند! تو مثل مسلمنیستى، وقتى وارد کوفه شوى شیعیان که تو را دعوت کردهاند به طوریقین به سویت مىشتابند و حمایت مىکنند.
در اوضاع و شرائط جدید، امامحسین(ع) یکى از دو کار رامىتوانست انتخاب کند: یا از رفتن به کوفه منصرف شود و به سوىسرزمینى دیگر رهسپار گردد و در آنجا بر طبق شرائطى که بهوجودخواهد آمد انجام وظیفه کند. یا اینکه به حرکت خویش به سوى کوفهادامه دهد. امام وجه دوم را بر اول ترجیح داد، زیرا اولاً از حمایت مردمکوفه هنوز مأیوس نشده بود، چنان که اصحاب و یارانش نیز همیناحتمال را تأیید کرده بودند و ثانیاً فکر کرد اگر هم کوفیان به وعدههاىخود عمل نکنند باز هم در آنجا بهتر مىتواند بر طبق اوضاع و شرائطجدید انجام وظیفه کند و به حرکت اعتراضى خود ادامه دهد. بنابراینتصمیم گرفت به سوى کوفه حرکت کند. ولى در اینجا لازم دانست کاردیگرى را انجام دهد که اگر در بین اصحاب و یارانش، فرد یا افرادىوجود دارند که از شرکت در این سفر خطرناک کراهت دارند مأخوذ بهحیا نشوند. بدین جهت به اصحاب و یارانش فرمود: «چنان که شنیدیدمسلم شهید شده و اوضاع کوفه به گونهاى دیگر درآمده است؛ من قصددارم به هر حال به کوفه بروم، اکنون بیعت خودم را از شما بر مىدارم، هرکس میل دارد مىتواند از من جدا شود و به هر جا خواست برود. تعدادکمى از همراهان برگشتند و امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش رهسپارکوفه شدند.
مجله حکومت اسلامى: یکى از عوامل حرکت امام(ع) در برخى متون تاریخى وتحلیلى، خواست و دعوت مردم معرّفى مىشود. از برخىفرمایشات خود امام(ع) نیز این امر استفاده مىشود.حضرتعالى نقش خواست و دعوت مردم را در آغاز و انجام
آیت اللَّه امینى:
حسین بن على(ع)که از عالىترین عواطف انسانى برخوردار بود روح عدالتخواهى، دیندارى، دفاع از حق، مبارزه با بىدادگرى را در پیروانش زنده کرد و در راه تحقق این آرمان مقدس از آنان یارى جست.
|24|
آیت اللَّه امینى:
حادثه عاشوراىامامحسین(ع) یکى از مهمترین و کمنظیرترین حوادث تاریخ است که مىتواند براى انسانهاى جهادگر و عدالتخواه بهترین وسیله عبرت و پند آموزى باشد.
حرکت حضرت چگونه ارزیابى مىکنید و چه جایگاهى براىآن قایل هستید؟
جواب: چنان که قبلاً گفته شد نامههاى دعوت شیعیان کوفه درحرکتامامحسین(ع) به سوى عراق بدون شک مؤثر بوده است؛ ولى نه در اصلحرکت از مدینه و شروع قیام اعتراضآمیز، زیرا قبل از حرکت به سوىمکه دعوتى وجود نداشت. نامهها در مکه به دست امام رسید و در اثر آنهااحساس وظیفه کرد.
مجله حکومت اسلامى: عدالتطلبى و مبارزه با تبعیض و فساد، یکى ازمحورهایى است که از جمله در سخنرانى امام(ع) در منا مطرحشده است. این خواسته حضرت که در واقع رسالتى بزرگ درحرکت اصلاحى و انقلابى عاشورا به شمار مىرود را با توجهبه شرایط روز جامعه و مسؤولیتى که بر عهده پیروانحضرت است چگونه ترسیم مىفرمایید؟
جواب: چنان که قبلاً گفته شد مهمترین و جامعترین هدف امامحسین(ع) درنهضت کربلا اصلاح امور امت و احیاء سیره رسولخدا(ص) بوده است.این هدف کلى شامل احیاء همه ارزشهاو مبارزه با همه مفاسد و ضدارزشها خواهد بود. بنابراین عدالتخواهى و مبارزه با استبداد وبىدادگرى و تبعیضات، که گه گاه در کلمات خود امامحسین(ع) نیز دیدهمىشود از مصادیق این هدف کلى به شمار مىروند. در پاسخ بخش دومسؤال جناب عالى باید عرض کنم که هدف امامحسین(ع) تنها این نبودهکه وظیفه شخص خود را در این رابطه انجام دهد بلکه علاوه بر آنمىخواسته عملاً به پیروانش درس دیندارى و دفاع از اسلام و ارزشهاىاسلامى را بیاموزد. امام(ع) در این نهضت اصلاحى به عنوان یک مسلمانمؤمنِ وظیفهشناس عمل کرده نه به عنوان امام معصوم و فرزند پیامبر.بنابراین تعقیب این هدف مقدس از لوازم دیندارى و یک وظیفه همگانىاست، که در این زمان و همه زمانها و مکانها باید پیگیرى بشود: «کلّ یومٍعاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا.»
اسلام از زمان حیات رسول خدا(ص) و بعد از آن در طول تاریخ، با
|25|
هجمههاى دشمنان داخلى و خارجى مواجه بوده و هست. حراست ازدین و ارزشهاى اسلامى یکى از مهمترین مسؤولیتهاى مسلمینمىباشد، اگر تاکنون توطئههاى دشمنان خنثى شده و اسلام باقى مانده دراثر انجام این وظیفه مهم و حیاتى بوده است. چنان که مىدانید در این زماندشمنان اسلام در شرق وغرب جهان، براى محو اسلام و سرکوبمسلمانان بسیج شده و همه امکانات نظامى، اقتصادى، فرهنگى خود رادر نیل به این هدف استکبارى به کار گرفتهاند. در یک چنین اوضاع وشرائط خطرناکى دفاع از اسلام یک وظیفه همگانى است و نهضتعاشورا مىتواند بهترین سرمشق باشد.
مجله حکومت اسلامى: اخلاق و ارزشهاى انسانى یکى از جلوههاى بسیار زیبا وسازنده و قابل توجه در جبهه سیدالشهدا(ع) است. نقطهمقابل این حقیقت را در جبهه مقابل شاهدیم. از یک سو آن همهکرامت و بزرگوارى و از سوى دیگر آن همه پستى و دنائت ورذالت. یعنى امورى که کاملاً خارج از موازین جارى در جنگهاو درگیرىهاى رایج در میان اعراب بود. اگر بخواهیم عاشورارا از منظر اخلاقى بویژه اخلاق سیاسى بررسى و ارزیابىکنیم، حضرتعالى ویژگىهاى دو جبهه را چگونه ترسیممىکنید؟ رفتار حضرت و اصحاب وى چه پیامى براى ما دارد.و خُلق و خوى سپاهیان دشمن را از منظر تربیت و اصولانسانى و اسلامى، برخاسته از چه مىدانید؟
جواب: امامحسین(ع) و یزید را نمىتوان با یک ترازو سنجید، آنان دو انسانمعمولى نبودند که با هدفى یکسان به نبرد پرداخته باشند. بلکه دو نوعانسان با صفاتى کاملاً متفاوت بودند. امامحسین(ع) از خانوادهاى شریفو روحانى با عالىترین عواطف انسانى که از عمق جان به مبدأ و معاد وارزشهاى اسلامى ایمان داشت. و هدف او در این قیام مقدس دفاع از دینو ارزشهاى اسلامى بویژه عدل و داد و مبارزه با بىدادگریها و تبعیضاتبود. بر عکس یزید از خانوادهاى دنیاطلب، سودجو، و ریاستخواه بودکه به اسلام و ارزشهاى اسلامى ایمان درستى نداشتند.
|26|
هر یک از این دو براى جذب نیرو از خُلق و خوى خودبهرهمىگرفتند.
حسین بن على(ع) که از عالىترین عواطف انسانى برخوردار بودروح عدالتخواهى، دیندارى، دفاع از حق، مبارزه با بىدادگرى را درپیروانش زنده کرد و در راه تحقق این آرمان مقدس از آنان یارى جست. وبدین وسیله انسانهاى همسنخ خود را جذب کرد. اصحاب و یاران اوچنین افراد ممتازى بودند. اگر شما در اصحاب و یاران امامحسین(ع)عالىترین مراتب ایثار، جهاد، مقاومت، صراحت، صداقت، وفادارى،شجاعت، رحم و شفقت حتى نسبت به دشمنان را مىبینید و کوچکتریننقطه ضعفى را مشاهده نمىکنید، چندان تعجبى ندارد زیرا به همینمنظور به سپاهیان امامحسین(ع) پیوسته بودند، آنها براى دفاع از حق ومبارزه با باطل آمده بودند، از این روى انجام کار باطل برایشان توجیهىنداشت، زیرا حق را که به وسیله انجام کار خلاف نمىتوان احیاء کرد.
کارگزاران و سپاهیان یزید نیز در صفات نفسانى نظیر خود او بودند.یزید فردى دنیاطلب، سودجو، عیاش و شیفته جاه و مقام بود که دررسیدن به امیال نفسانى خود از ارتکاب هیچ عمل ناهنجارى امتناعنمىورزید، کارگزاران و سپاهیانش نیز به همین منظور از او حمایتمىکردند. ولایت بصره و کوفه را به ابنزیاد داد تا با حسین بن علىبجنگد، ملک رى را در اختیار عمر بن سعد قرار داد تا نهضت حسین(ع)را سرکوب سازد. ابنزیاد هم براى بسیج کوفیان اموال فراوانى را در بینآنان تقسیم کرد و براى آینده نیز وعدهها داد، و تهدید به فرا رسیدنسپاهیان شام کرد. سپاهیان ابنزیاد به منظور تأمین منافع دنیوى و زندگىمرفه فرمان او را پذیرفتند و براى تأمین هر چه بیشتر این هدف انجام هرعملى برایشان قابل توجیه بود. بنابراین ارتکاب جنایات ننگین از قبیل:منع آب حتى بر کودکان، آغاز جنگ، کشتن اطفال حتى شیرخوارگان،غارت اموال و لباسها حتى از اطفال، آتش زدن خیمهها، تاختن اسب بربدنها، جدا کردن سرها از بدنها، و دهها جنایات دیگر که از جنایات جنگى
|27|
به شمار مىرود، از سپاهیان ابنزیاد چندان تعجبى ندارد، زیرا همه اینهادر مسیر تأمین هر چه بیشتر منافع دنیوى قابل توجیه بود آن هم براىکسانى که ایمان به مبدأ و معاد از حد مفاهیم ذهنى براى آنها تجاوزنمىکرد. «و الدّین لعق على السنتهم» آنها مال و منال و جاه و مقام و زندگىمرفه را مىخواستند، به هر وسیله ممکن.گرچه حادثه عاشورا و رفتار وکردار متفاوت سپاهیان امامحسین(ع) و لشگر ابنزیاد در گوشهاى ازتاریخ به وقوع پیوسته و سالها از آن مىگذرد و لى در هر زمان و از جملهاین زمان قابل تکرار و بهرهگیرى است.
مجله حکومت اسلامى: عاشورا علاوه بر ارائه الگوهاى فکرى و رفتارى، عبرتهاىچندى را نیز پیش روى ما مىگذارد. اگر یک نگاه کلى ومجموعى به زمینهها و چگونگى وقوع آن و نیز سرانجام آنداشت باشیم، در نگاه حضرتعالى چه پیامها و درسهایى رابه عنوان عبرتهاى عاشورا مىتوانیم استنباط و ارائه کنیم؟
جواب: حوادث مهم تاریخ و رفتار خوب و بد گذشتگان براى انسانهاى آیندهآموزنده و عبرتانگیز است. انسانهاى موجود براى انتخاب برنامهزندگى و تعیین تکلیف خود مىتوانند از وضع موجود عبور کرده،حوادث مشابه را در متن تاریخ گذشتگان بیابند و آثار و عواقب خوب یابد آنها را مطالعه کنند و از آنها عبرت بگیرند. حادثه عاشوراىامامحسین(ع) یکى از مهمترین و کمنظیرترین حوادث تاریخ است کهمىتواند براى انسانهاى جهادگر و عدالتخواه بهترین وسیله عبرت وپند آموزى باشد. عاشورا زمانى بهوجود آمد که امامحسین(ع) و اصحابو یارانش احساس کردند دین و ارزشهاى دینى در خطر است، حق پایمالمىشود و از باطل جلوگیرى به عمل نمىآید، سنت و سیره واقعى رسولخدا به فراموشى سپرده شده، و بدعتهایى به عنوان اسلام جایگزین گشتهاست و...در هر زمان و هر مکان که چنین شرائطى بهوجود آید و انسان درتعیین تکلیف خود مردد باشد مىتواند به حادثه عاشورا مراجعه کند واعمال و رفتار و نتائج و عواقب کار هر یک از دو سپاه را مورد بررسى
آیت اللَّه امینى:
مراسم عزادارىامامحسین(ع) گرچه خود یک عبادت است ولى مىتواند در تحریک مردم به نهضتهاى ضد استبدادى و مبارزه با ظلم وبىدادگرى نقش مهمى داشته باشد اما متأسفانه چنین امرى را مشاهدهنمىکنیم.
|28|
آیت اللَّه امینى:
انحراف از اینجانشأت گرفته که به گریستن و مراسم عزادارى که وسیلهاى است براى زنده نگه داشتن حادثه عاشورا و تعقیب اهداف امامحسین(ع) اصالت داده شده است. گریه تنها و بدون محتوا شدهوسیله آمرزش گناهان و نجات از آتش دوزخ و از بهترین عبادتها وجایگزین تکالیف شرعى. بزرگترین هدف تشکیل مجالس عزادارىگریستن و بر سر و سینه زدن شده است.
قرار دهد، و در انجام وظیفه تصمیم بگیرد.
یکى از مسائل مهم در حادثه کربلا شناخت پیروزمند واقعى وشکستخورده حقیقى است. شاید گروهى چنین تصور کنند که در جنگعاشورا یزید و ابنزیاد و سپاهیانش پیروز شدند بدین علت که توانستندبر سپاهیان رقیب خود غلبه کنند و آنان را قتل عام نمایند، و چه پیروزىبالاتر از این؟ ولى با اندکى دقت روشن مىشود که نه کشتن رقیب رامىتوان از علائم حتمى پیروزى دانست، نه کشته شدن رقیب از آثار ولوازم شکست مىباشد. براى شناخت پیروزمند واقعى باید بهدستآوردهاى هر یک از دو سپاه متخاصم نگاه کرد.
امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش در آن شرائط یکى از دو راه رامىتوانستند انتخاب کنند: یکى، بیعت با یزید و صحه گذاشتن برحکومت غیر مشروع او. با چنین انتخابى مىتوانستند چند صباحى بهزندگى ذلتبار ادامه دهند، و در نهایت با مرگ طبیعى از دنیا بروند.
دیگرى، تن به ذلت ندهند. با یزید بیعت نکنند، در برابر بىدادگریهاىاو مقاومت نمایند و در دفاع از حق تا سر حد شهادت بکوشند.امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش روش دوم را انتخاب کردند. نتائج اینانتخاب را مىتوان در امور زیر خلاصه کرد:
1. احیاء روح عدالتخواهى و مبارزه با استبداد و سلطه جویى؛
2. درس دیندارى و دفاع از ارزشهاى اسلامى؛
3. پاسدارى از عزت و شرافت انسانى؛
4. انجام وظیفه دینى و وجدانى و تحصیل آرامش نفسانى؛
5. جلب رضایت پروردگار جهان و خوشنودى او؛
6. نیل به مقام عالى شهادت که «عند ربهم یرزقون».
با چنین دیدگاهى نمىتوان امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش راشکست خورده به حساب آورد. بنابراین سرانجام حرکت امامحسین(ع)و اصحاب و یارانش بهترین وسیله عبرت است براى حقطلبان وعدالتخواهان جهان در طول تاریخ.
|29|
از سوى دیگر سرانجام زندگى سپاهیان ابنزیاد نیز مىتواندعبرتانگیز باشد. هر یک از مردم کوفه و سپاهیان ابنزیاد مىتوانست بههر طریق ممکن به سپاهیان امامحسین(ع) ملحق شود و در رکاب او بادشمن بجنگد و به فیض عظیمجهاد در راه خدا نائل گردد ولى چنینعملى را انجام ندادند و از آن همه فیوضات محروم گشتند. و چه خسارتىاز این بالاتر؟!
و حداقل مىتوانستند عضویت سپاه ابنزیاد را نپذیرند و از جنگکنارهگیرى کنند و بدین وسیله در قتل امامحسین(ع) و اصحابش شریکجرم نشوند. ولى این عمل را نیز انجام ندادند بلکه به طمع مال و منال وجاه و مقام، به صورت فعالى در جنگ شرکت کردند و آن همه جنایات رامرتکب شدند و به شقاوت ابدى نائل گشتند. این افراد گرچه بعد از حادثهکربلا چند صباحى زندگى کردند و احیاناً با دریافت متاعى قلیل به زندگىذلتبار خود ادامه دادند ولى به هر حال بعد از مدتى کوتاه با وزر و وبالىفراوان از این دنیا رفتند و به درک واصل شدند. چه خسارتى بالاتر ازاین؟! زیانبارتر اینکه اکثر این افراد با بهانههاى سران خود از دریافتحقوق و جوائز نیز محروم گشتند و «خسر الدنیا و الآخرة» شدند. بعد ازحادثه عاشورا گروهى از سپاهیان از کردار خود پشیمان شدند و به عذابوجدان گرفتار آمدند. در آن زمان که پشیمانى سودى نداشت توبه کردندو نهضت توابین بهوجود آمد. بعد از مدتى کوتاه مختار به قصدخونخواهى قیام کرد و اکثر جنایتکاران حادثه کربلا را با شدیدترین وضعبه درک واصل کرد. و این است معناى «خسر الدنیا و الآخرة ذالک هوالخسران المبین.»
مجله حکومت اسلامى: در منابع حدیثى ما، تأکید ویژهاى بر احیا و تبلیغ و ترویجعاشورا و شهادت حضرت(ع)، به شکلهاى مختلف شده استو هر چیزى که به نحوى به کربلا و عاشورا پیوند مىخورد،مورد عنایت قرار گرفته است. از جمله موضوع مهم عزادارىاست که بیشترین عطف توجه را در رهنمودهاى
|30|
آیت اللَّه امینى:
اگر کسى اعتراضکند در جواب گفته مىشود براى گریه گرفتن و زبانحال است. در صورتى که اگر دروغ حرام باشد دروغ برامامحسین(ع) حرمت بیشترى دارد. در نتیجه کتب مقتل و روضه و مرثیه و اشعار پر شده از مطالب ضعیف، بىمدرک، و مجعول، به گونهاى که پیدا کردن حق در بین آنها دشوار است. این یکى از مصائب بزرگ امامحسین(ع) است که حقاً باید بر آن گریست.
معصومان(ع) از سوى دیگر به خود داشته است. در نگاه شمااز منظر سیاسى چه اهدافى در این همه دستورالعملهایى کهدر زنده نگه داشتن جریان عاشورا وارد شده وجود دارد وحضرات معصومین(ع) مهمترین هدفشان از این همه تاکید برقضیه کربلا چه بوده است؟
جواب: در فلسفه گریه و عزادارى بر امام حسین(ع)علاوه بر ثوابهاىاخروى،به چند فائده دیگر نیز اشاره مىکنیم:
یک: توصیه و تأکید ائمه اهل بیت به گریه و عزادارى بدین منظور بودهکه هدف امام حسین(ع) یعنى دفاع از دین و ارزشهاى اسلامى،عدالتخواهى و مبارزه با استبداد و ستمگرى همواره براى شنوندگانتشریح شود، تا عملاً در تعقیب این هدف مقدس، جهاد و کوشش کنند. وهمین نکته است که به گریه و عزادارى ارزش مىدهد.
دو: در مراسم عزادارى علیه ستمگران و از جمله یزید و هوادارانشافشاگرى به عمل مىآید، و از ظلم و ظالم انتقاد مىشود. این افشاگرى وظلمستیزى نیز به گریه و مراسم عزادارى ارزش مىدهد.
سه: در مراسم عزادارى به مظلومیت اباعبدالله و اصحاب و یارانشاشاره مىشود و بدین وسیله عواطف و احساسات شنوندگان به نفع او کهمردى مجاهد و عدالتخواه است و علیه دشمنانش تحریک مىگردد.
چهار: مجالس و مراسم عزادارى یکى از بهترین وسائل تبلیغ و ترویجدین و ارزشهاى اسلامى است.
مجله حکومت اسلامى: آسیبشناسىنقش سازنده عزادارىیکىاز مسایلى استکه بویژه در دهههاى اخیر مورد توجه برخى عالمان ومصلحان قرار گرفته است. آنچه در دیدگاههاى بزرگان چونمیرزا حسین نورى در لؤلو و مرجان و شهید مطهرى درتحریفات عاشورا قرار گرفته از یک سو، عمدتاً به ماهیت قیامحضرت و وقایع آن برمى گردد و آنچه در کیفیت عزادارىها وروح حاکم بر آنها مشاهده مىگردد، از سوى دیگر، امرآسیبشناسى عزادارى امام حسین(ع) و آفتهایى که این امر
|31|
مهم را تهدید مىکند و از اهداف اصلى آن دور مىسازد، مسألهمهمى است که همواره توجه عالمان روشنبین و مصلحاندلسوز را مىطلبد. حضرتعالى این مهم را چگونه تحلیل وارزیابى مىفرمایید و براى بهره جستن بهتر از موضوع مهمعزادارى و تقویت نقش سازنده آن در جهان کنونى با توجهبه اهداف حرکت امام حسین(ع) چه نکاتى را بیشتر قابلاهتمام و توجه مىدانید.
جواب: چنان که قبلاً گفته شد مراسم عزادارىامامحسین(ع)گرچه خود یکعبادت است ولى مىتواند در تحریک مردم به نهضتهاى ضد استبدادىو مبارزه با ظلم و بىدادگرى نقش مهمى داشته باشد اما متأسفانه چنینامرى را مشاهده نمىکنیم. برخى از این مراسم مهم از مسیرى که امامحسین و ائمه اهل بیت(ع) خواستهاند انحراف یافته و از هدف واقعىتهى گشتهاند. و به همین جهت نه تنها نتیجه مطلوب را نمىدهند بلکهگاهى اثر معکوس دارند. انحراف از اینجا نشأت گرفته که به گریستن ومراسم عزادارى که وسیلهاى است براى زنده نگه داشتن حادثه عاشورا وتعقیب اهداف امامحسین(ع) اصالت داده شده است. گریه تنها و بدونمحتوا شده وسیله آمرزش گناهان و نجات از آتش دوزخ و از بهترینعبادتها و جایگزین تکالیف شرعى. بزرگترین هدف تشکیل مجالسعزادارى گریستن و بر سر و سینه زدن شده است. بهترین منبرى کسىاست که خوب روضه بخواند و گریه بگیرد و به اصطلاح مجلس را کربلاکند. صاحب مجلس و شنوندگان از روضهخوانها و مداحها همین انتظاررا دارند. چنین مجالسى طبعاً دروغساز خواهد شد. براى این که روضهآنها خوب بگیرد و مستمعین و صاحب مجلس را راضى کنند از گوشه وکنار و از کتابهاى ضعیف، و از زبان مداحها و مرثیهخوانها مطالبسوزناکى را پیدا مىکنند و خود نیز چیزى بدانها مىافزایند و تحویلشنوندگان مىدهند. و هیچ تقیدى به صحّت و سقم آنها ندارند.و اگر کسىاعتراض کند در جواب گفته مىشود براى گریه گرفتن و زبانحال است.در صورتى که اگر دروغ، حرام باشد دروغ بر امامحسین(ع) حرمت
آیت اللَّه امینى:
علماء دین واندیشمندان وظیفه دارند ... براى در مسیر واقعى قرار دادن مراسم عزادارى چارهاى بیندیشند البته کارى است بر خلاف جو حاکم ودشوار ولى اگر با عقل و تدبیر و اخلاص و شجاعت باشد قطعاً موفقخواهد شد.
|32|
آیت اللَّه امینى:
با توجه به اینکهصدا و سیما بزرگترین نقش را در فرهنگسازى و اصلاح فرهنگها دارد لازم است با مسؤولان آنها تفاهم به عمل آید و از آنان خواسته شود در پخش مراسم عزادارى امامحسین(ع) فرهنگ ظلمستیزى و عدالتخواهى را ترویج کنند و از نشر حرکات غیر منطقى و اشعار و مطالب دروغ یا ضعیف جداً اجتناب نمایند.
بیشترى دارد. در نتیجه کتب مقتل و روضه و مرثیه و اشعار پر شده ازمطالب ضعیف، بىمدرک و مجعول، به گونهاى که پیدا کردن حق در بینآنها دشوار است. این یکى از مصائب بزرگ امامحسین(ع) است که حقاًباید بر آن گریست.
علماء دین و اندیشمندان وظیفه دارند در حل این مشکل و براى درمسیر واقعى قرار دادن مراسم عزادارى چارهاى بیندیشند البته کارى استبر خلاف جو حاکم و دشوار ولى اگر با عقل و تدبیر و اخلاص و شجاعتباشد قطعاً موفق خواهد شد. در صورتى احتمال موفقیت وجود دارد کهبه صورت جمعى و گروهى انجام بگیرد. این عمل را گروهى از علماء وفضلاء خوشنام و مورد اعتماد که ضرورت آن را احساس کرده باشندمىتوانند انجام دهند. در مرحله عمل چند کار باید انجام بگیرد:
1. اهداف امامحسین(ع) در حرکت عاشورا به طور دقیق و مستند ازکتب حدیث و سیره و تاریخ استخراج شود و همراه با توجیهات عقلانىو اجتماعى و سیاسى تدوین گردد و با تأیید کتبى همین جمع انتشار یابد ودر تیراژ وسیع در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.
2. کتب تاریخ و مقتل و حدیث به طور دقیق مورد بررسى و نقد قرارگیرد و مطالب صحیح و مستند آنها استخراج و به صورت یک مقتل معتبرامامحسین(ع) و به نام همین افراد چاپ و در اختیار علاقهمندانقرارگیرد.
3. لازم است با علماى بزرگ و مراجع تقلید مذاکره و نظر آنها در انجاماین مهم جلب شود. جلب نظر امامان جمعه و جماعت و مسؤولیننهادهاى تبلیغاتى نیز لازم است.
4. صدا و سیما؛ با توجه به اینکه صدا و سیما بزرگترین نقش را درفرهنگسازى و اصلاح فرهنگها دارد لازم است با مسؤولان آنها تفاهم بهعمل آید و از آنان خواسته شود در پخش مراسم عزادارى امامحسین(ع)فرهنگ ظلمستیزى و عدالتخواهى را ترویج کنند و از نشر حرکات غیرمنطقى و اشعار و مطالب دروغ یا ضعیف جداً اجتناب نمایند.
|33|
5. مهمترین و دشوارترین مراحل توجیه و تفاهم با منبریها و روضهخوانها و مداحها است. باید آنان را توجیه وارزش این عمل را بر ایشاناثبات کرد و به همکارى دعوت نمود. از آنان خواست در سرودها،مداحیها، و مرثیهخوانیهاى خود اهداف بلند امام حسین(ع) یعنىاصلاحطلبى، عدالتخواهى، مبارزه با استبداد و بىعدالتى را بگنجانند واز آن سخن بگویند، مرثیه و روضه نیز براى مردم بخوانند ولى مطالبصحیح و معتبر را بگویند و از ذکر مطالب ضعیف و مجعول جداً اجتنابنمایند. این گونه عزاداریها ارزش و ثواب دارد، گرچه گریه به اندازه پرمگس باشد، یا تباکى داشته باشند و اصلاً گریه نکنند.
در خاتمه تذکر این مطلب را لازم مىدانم که تغییر فرهنگ آنهمفرهنگى که از عقائد مذهبى نشأت گرفته و به صورت یکفرهنگدینى در افکار توده مردم نفوذ کرده کارى است بسیار دشوار،ونیاز به همکارى علما و روشنفکران و خیراندیشان ورسانههاىهمگانى دارد تا بر جو حاکم بر جامعه غلبه کنند و مراسمعزادارى را در مسیر صحیح آن قرار دهند و حرکت مقدسامامحسین(ع) را به صورت یک مکتب سازنده و رهایىبخش و قابلتأسى درآورند، و گریه بر آن حضرت را نیز هدفدار و ارزشمند سازند.
والسلام علیکم
مجله حکومت اسلامى: مجدداً از فرصتى که در اختیار مجله گذاشتید صمیمانهسپاسگزارى مىکنیم و امیدواریم تذکرات پایانىحضرتعالى نصبالعین متولّیان فرهنگ دینى جامعهقرارگیرد.
آنچه مىتواند نوع تحلیل و نگاه دانشمند فرزانه، حضرت آیتالله ابراهیمامینى، نایب رئیس مجلس خبرگان رهبرى را از بسیارى تحلیلهاى موجود در بارهحرکت امامحسین(ع) متمایز سازد، این است که این حرکت را چه با خاستگاهىغیبى و متصل به علم امام(ع) بشماریم و چه این وجه را نادیده بگیریم، یک|14|حرکت اعتراضآمیز به وضع موجود و در جهت احیاى سیره رسول خدا و دفاع ازاسلام ناب و ارزشهاى فراموش شده دینى بود. و امر به معروف و نهى از منکر،تنها ابزارى براى دستیابى به همین هدف عمده و محورى بوده است که امام(ع) درمدینه با نپذیرفتن بیعت و در کربلا با پذیرفتن شهادت خود و یارانش به آن عملکرده است.
این حرکت اعتراضى چندین مرحله را پشت سر گذاشته و امام(ع) به عنوانپیشوا و رهبر این حرکت، در هر مرحله به تناسب وضع موجود، حرکت اعتراضىخویش را شکل داده است. این حرکت با وعده پشتیبانى مردم کوفه، مىتوانست تاتشکیل حکومت اسلامى نیز ادامه پیدا کند و اگر در کربلا با شرایطى که پیش آمدبه مرحله نهایى نرسید، امرى است که چیزى از عظمت حرکت مدبّرانه امام(ع)براى حیات مجدد اسلام ناب و احیاى سنت پیامبر(ص) و اصلاح انحرافاتگسترده موجود نمىکاهد.
از طرف دیگر، آنچه این تدبیر و حرکت کاملاً حساب شده را سرآمد همهحرکتهاى اصلاحى دیگر مىسازد، اخلاق و سلوک و ارزشها و برجستگىهاىبىبدیل شخصیت رهبرى حرکت است که بر همه جوانب این قیام سایه افکندهاست. انگیزه و شیوه حضرت در حرکت و رهبرى نهضت، الگویى ماندگار را پیشروى همه کسانى مىگذارد که در شرایطى چون شرایط امامحسین(ع) در جهتاصلاح وضع موجود و گسترش عدالت و ارزشهاى انسانى و اسلامى باشند. ودرست از همین نقطه است که شناخت درست عاشورا و پیامها و نقشآفرینىهاىآن و فهم درست و جامع فرهنگ حسینى و مسؤولیتى که در جهت احیاى اینفرهنگ و آن همه پیام، بر دوش جامعه اسلامى بویژه متولّیان فرهنگ دینى مردمسنگینى مىکند، یک مسؤولیت بزرگ و راهگشاست. و اینها نکات عمده ودرخور توجهى است که در این گفتگو مورد اهتمام حضرت آیتالله امینى، قرارگرفته است و ایشان از موضع آسیبشناسى مجالس سوگوارى و محافل عزادارىسیدالشهدا(ع) به نقد آنها پرداختهاند و بسیارى از آنها را به دور از رسالت بزرگتعلیم هدف اصلى حرکت امام(ع) معرّفى مىکنند و این است که آنها را بىثمرمىشمارند و در راستاى حرکت اعتراضى و قیام حیات بخش امام(ع) نمىدانند.
خوشحالیم که دومین دفتر «ویژه نامه اندیشه سیاسى عاشورا»، این گفتگو را
|15|
پیش روى خوانندگان فرهیخته مىگذارد. از حضرت آیتالله امینى نیز به خاطرپذیرش درخواست مجله براى انجام این مصاحبه و طرح دیدگاههایشان هر چندبه اختصار و اجمال، صمیمانه سپاسگزارى مىکنیم.
مجله حکومت اسلامى: حضرتعالى مهمترین انگیزهها و هدفها را در زمانحاضر در پرداختن به حرکت امام حسین(ع) از بعد سیاسى ونقش اجتماعى آن، چه مىدانید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
جواب: جهان اسلام در این زمان با دو پدیده بسیار مهم و سرنوشتسازمواجهمىباشد:
پدیده اول احیاء تفکر اسلامى به عنوان دینى که مىتواند زندگىسازباشد و در حل مشکلات اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى و غیره بهانسانها کمک کند. بعد از پیروزى قیام مردم شریف ایران به عنوان دفاع ازاسلام و غلبه ایمان و خون بر شمشیر و تأسیس جمهورى اسلامى ایراندر سال 1357، و بعد از پیروزى مردم مقاوم ایران در جنگ تحمیلى عراقبا اینکه از حمایت استکبار جهانى برخوردار بود، مسلمانان جهان بهقدرت و عظمت ایمان و اسلام پى بردند و در صدد یافتن هویت اسلامىفراموش شده خود برآمدند. پیرو آن، نهضتهاى اسلامى در گوشه و کنارجهان بهوجود آمد، که به عنوان نمونه مىتوان به انتفاضه مردم فلسطیناشاره کرد.
پدیده دوم حرکتهاى جدى و همهجانبه دشمنان بر ضد اسلام ومسلمین. استکبار جهانى از این پدیده رهایىبخش اسلام به وحشتافتاده و همه توان نظامى، اقتصادى، علمى و فرهنگى خود را در مبارزه بااسلام و مسلمین به کار گرفته است و در چنین اوضاع و شرائطى مىتوانگفت بررسى تاریخ نهضت امام حسین(ع)، از جنبههاى گوناگون، یکضرورت محسوب مىشود و نهضتهاى اسلامى مىتوانند از آن درسبگیرند. زیرا قیام اباعبدالله(ع) نیز به عنوان دفاع از دین و ارزشهاى
|16|
آیت اللَّه امینى:
کشته شدن امامحسین و اصحاب و یارانش به وسیله چنین سپاهیانى شگفتآور نیست. تعصبات قومى، انتقامجویى، دنیاطلبى و جاه و مقام،جهل و نادانى و تبلیغات گسترده دشمن را مىتوان از مهمترین عوامل این حادثه به شمار آورد.
اسلامى و مبارزه با ظلم و استبداد طاغوتیان بنىامیه بوده است. بنابراینتبیین اهداف امامحسین(ع) و شیوه رفتار آن حضرت و اصحاب ویارانش مىتواند در این شرایط حساس به نهضتهاى اسلامى کمک کند.
مجله حکومت اسلامى: انحطاط جامعه اسلامى در نیم قرن پس از رحلتپیامبر(ص) به جایى رسید که به خود اجازه دادند فرزندپیامبر(ص) را با آن وضع به شهادت برسانند. حضرتعالىعوامل و زمینههاى این انحراف و انحطاط را چگونهارزیابىمىکنید؟
جواب: چنان که اشاره کردید حادثه فجیع شهادت امامحسین(ع) یکى ازحوادث بىنظیر و شگفتآور تاریخ اسلام بلکه جهان است. شگفتى اینحادثه نه بدین جهت است که این قبیل جنایات در تاریخ اسلام و جهانبهوجود نیامده است، زیرا این قبیل جنایات و صدها مرتبه هولناکتر از آندر طول تاریخ وجود داشته و دارد، بلکه شگفتى آن به جهاتى دیگر استکه به برخى از آنها اشاره مىشود:
اولاً شهید این حادثه حسین بن على فرزند پیامبر اسلام است که دههاحدیث در فضائل او آمده و تعدادى از سپاهیان ابنزیاد آنها را شنیده و بهیاد داشتند.
ثانیاً تعدادى از صحابه پیامبر در بین همین جمع حضور داشتند که درسنین نوجوانى و جوانى محبتها و توصیههاى پیامبر را در باره او دیده یاشنیده بودند.
و ثالثاً در ارتکاب این جنایت کوچکترین جرمى از او سراغ نداشتند.
رابعاً آن حضرت به دست افرادى کشته شد که اهل نماز و روزه بودندو خود را مسلمان و پیرو همین پیامبر مىدانستند.
خامساً این جنایت در زمانى واقع شد که بیش از پنجاه سال از وفاتپیامبر اسلام نگذشته بود و تعدادى از اصحاب هنوز زنده بودند، ونوازشهاى آن حضرت را نسبت به حسین دیده بودند. ویژگىهاىمذکور را مىتوان به عنوان شگفتیهاى این حادثه دلخراش نام برد.
|17|
اما امورى را که در توجیه این حادثه مىتوان گفت عبارت است از:
1. احیاء تعصبات قومى و قبیلهاى و حسّ کینهتوزى و انتقام، که ازصفات بارز دوران جاهلیت بود و به وسیله پیامبر اسلام به طور موقت بهخاموشى گرایید، ولى بعد از ارتحال آن حضرت بویژه در زمان عثمان ومعاویه دوباره زنده شد، نمونههاى فراوانى از آن را در تاریخ مىخوانید.
2. گروهى از مسلمانان که از ایمان کاملى برخوردار نبودند نسبت بهعلى بن ابىطالب(ع) کینه داشتند، زیرا یک یا چند نفر از بستگانشان درجنگهاى صدر اسلام به وسیله آن حضرت کشته شده بودند. در جنگ بدرحدود هفتاد نفر از مشرکین کشته شدند که جمع کثیرى از آنها به وسیلهعلىبنابىطالب به قتل رسیدند. در همین جنگ حنظلة بن ابىسفیانبرادر معاویه به دست على(ع) کشته شد و برادر دیگرش عمر به اسارتگرفته شد.
در جنگ جمل و صفین و نهروان که جنگ تازهاى بود و مسلمانان بایکدیگر مىجنگیدند نیز جمع کثیرى از مسلمانان شام و کوفه و بصرهکشته شدند و بستگان آنها در بین سپاهیان ابنزیاد بودند و نسبت به علىبن ابىطالب کینه داشتند.
3. طمع مال و جاه و مقام در رؤسا و سپاه، فرمانده سپاه ابنزیاد، عمرسعد بود که نتوانست از حکومت و ملک رى صرف نظر کند، ابنزیاد همدر تجهیز لشگر اموالى را بین آنان تقسیم کرد و نسبت به آینده نیزوعدههاى فراوان داد.
4. معاویه از این موقعیت استفاده کرد و تبلیغات گستردهاى را علیهعلىبنابىطالب(ع) به راه انداخت، نقل فضائل آن حضرت را قدغن کرد.اموالى را در بین راویان حدیث تقسیم کرد تا در مذمت على(ع) حدیثجعل کنند. خونخواهى از عثمان و مظلومیت او را دامن زد؛ به گونهاى کهخطیبان جمعه در خطبههاى خود حضرت على(ع) را لعن ونفرینمىکردند.
5. رعب و ترس حاکم بر سپاه ابنزیاد، معاویه ذکر فضائل على(ع) را
|18|
قدغن کرد. او و کارگزارانش صدها هزار شیعه را به جرم دوستى با على بهقتل رساندند. ابنزیاد هنگام ورود به کوفه مسلم بن عقیل و هانى را با آنوضع دلخراش به شهادت رساند، و مردم کوفه را به ورود سپاهیان شامتهدید کرد.
6. علاوه بر همه اینها اکثریت سپاهیان ابنزیاد در سنین پنجاه سالگىیا کمتر بودند که پیامبر اسلام را اصلاً ندیده بودند و فضائل اهل بیت رانشنیده بودند، تعدادى هم که در سنین بالاتر بودند یا اصلاً رسول خدا راندیده بودند یا در آن زمان در سنین نوجوانى و کودکى بودند. این جمعیتدر زمان حکومت معاویه زندگى کرده بودند و جز حکومت او و نامى ازاسلام و حکومت پیامبر اسلام چیزى نشنیده بودند.
با توجه به آنچه گفته شد کشته شدن امام حسین و اصحاب و یارانشبه وسیله چنین سپاهیانى شگفتآور نیست. تعصبات قومى،انتقامجویى، دنیاطلبى و جاه و مقام، جهل و نادانى و تبلیغات گستردهدشمن را مىتوان از مهمترین عوامل این حادثه به شمار آورد. مگرامیرالمؤمنین(ع) به وسیله یکى از همین مدعیان اسلام در محراب عبادتبه شهادت نرسید؟ در تعقیب همین شیوه است که عمر سعد به سپاهیانشفرمان داد: «یا خیل الله، ارکبى و بالجنة ابشرى». امام حسین(ع) را شخصىطغیانگر معرفى مىکردند که بر ضد حاکم رسمى مسلمانان خروج کرده ومهدورالدم است.
مجله حکومت اسلامى: تا کنون به استناد آنچه از تاریخ عاشورا در متون تاریخىو حدیثى مانده، تحلیلهاى مختلفى از انگیزه حرکت امامحسین(ع) ارائه شده است. تحلیل کلى حضرتعالى از ایننهضت چیست و آیا از منظرى که شما به این حرکت مىنگریدمىتواند نهضتى قابل تأسى باشد؟
جواب: در شناخت صحیح هدف امامحسین(ع) در قیام خونین کربلا بهتراست به سخنان خود آن حضرت مراجعه کنیم. نوشتهاند آن جناب هنگامخروج از مدینه در ضمن وصیتنامهاش به محمد بن حنفیه چنین
|19|
نوشت: «انّى لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجتلطلب الاصلاح فى امة جدى، ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر، واسیر بسیرة ابى و جدّى.»
امامحسین(ع) در این سخن سه چیز را به عنوان هدف قیام یاد کردهاست: یکى اصلاح امور مسلمین، دیگرى امر به معروف و نهى از منکر،سوم احیاء سیره پدرش على بن ابىطالب(ع) و جدّش رسول خدا(ص).با اندکى دقت مىتوان گفت: مهمترین هدف آن حضرت اصلاح امورامت بوده که سیره رسول خدا را فراموش کرده و در ابعاد مختلف عبادى،اجتماعى، اخلاقى، سیاسى، اقتصادى به انحراف کشیده شده بودند،حضرت قصد داشت این عمل مهم را به وسیله امر به معروف و نهى ازمنکر در تمام مراحل آن انجام دهد. بنابراین نهضت امامحسین(ع) رامىتوان به عنوان یک حرکت اعتراضى و اصلاحى معرفى کرد که بهصورت امر به معروف و نهى از منکر در مراحل مختلف و بر طبقمقتضیات زمان و مکان و عمل به وظیفه انجام گرفته است.
مرحله اول در مدینه: بعد از فوت معاویه فرزندش یزید به ولیدوالىمدینه نوشت از حسین بن على بیعت بگیر و اگر امتناع ورزید او را بهقتل برسان. ولى حضرت اباعبدالله بیعت را نپذیرفت، زیرا حکومتیزید را یک حکومت مشروع نمىدانست و حاضر نبود با بیعت خود برآن صحه بگذارد.
بدین جهت از بیعت امتناع ورزید و به عنوان اعتراض و اعلام عدمرضایت از مدینه به سوى مکه حرکت کرد و این، نوعى نهى از منکر بهشمار مىرود.
مرحله دوم در مکه: امامحسین(ع) قصد داشت در مکه بماند و عملاً ودر صورت امکان با سخن اعتراض و عدم رضایت خود را به مسلمانان کهاز بلاد مختلف و به قصد حج به مکه آمده بودند اعلام کند. و این نیز نوعىامر به معروف و نهى از منکر بود. ولى در مکه دو حادثه جدید بهوجودآمد که مىتوانست در اراده آن حضرت تأثیر بگذارد. حادثه اول، اینکه
آیت اللَّه امینى:
هدف کلىامامحسین(ع) احیاى سیره رسول خدا و دفاع از اسلام ناب و ارزشهاى فراموش شده دین بود. قصد داشت این عمل مهم را به وسیله امر به معروف و نهى از منکر در ابعاد مختلف آن انجام دهد، که از عدمبیعت با یزید و حرکت اعتراضى شروع شد و به شهادت خاتمه یافت.
|20|
آیت اللَّه امینى:
مهمترین وجامعترین هدف امامحسین(ع) در نهضت کربلا اصلاح امور امت و احیاء سیره رسولخدا(ص) بوده است.
در مدت توقف امامحسین(ع) در مکه شیعیان کوفه از عدم بیعت آنحضرت و حرکت به مکه اطلاع یافتند و طى نامههاى بسیار زیاد او را بهکوفه دعوت کردند. حادثه دوم، امامحسین(ع) اطلاع یافت که یزید بهچند نفر مأموریت داده که مخفیانه او را ترور کنند.
مرحله سوم حرکت به سوى کوفه: با توجه به دو حادثه مذکور اوضاععوض شد. از یک طرف امام نمىتوانست در مکه بماند، زیرا اگر کشتهمىشد قداست حرم شکسته مىشد و خونش به هدر مىرفت. بنابرایناحساس کرد باید از مکه خارج شود و حرکت اعتراضى خود را ادامه دهد.از سوى دیگر شیعیان کوفه او را دعوت کرده بودند و ظواهر امر نشانمىداد که کوفیان به وعده خود عمل مىکنند، و بدون توسل به جنگ زمینهقبضه کردن حکومت فراهم خواهد شد. بنابراین احساس وظیفه کرد کهباید به سوى کوفه حرکت کند، و حرکت اعتراضى خود را ادامه دهد. درعین حال براى رعایت احتیاط ابتداء مسلم بن عقیل را همراه نامهاى بهسوى کوفه گسیل داشت تا اوضاع را از نزدیک مشاهده کند و به اوگزارش دهد. بعد از چندى نامهاى را از پیک مسلم دریافت کرد که نوشتهبود: «گروه کثیرى از مردم کوفه با من بیعت کردهاند و در انتظار مقدمشماهستند.»
امامحسین(ع) احساس کرد باید به سوى عراق حرکت کند، زیرا ازیک طرف مىتواند به حرکت اعتراضى خود ادامه دهد و از سوى دیگرچنان که از نامههاى کوفیان و گزارش مسلم استفاده مىشد زمینه تأسیسحکومت اسلامى بدون توسل به جنگ و خونریزى و با حمایت انبوهشیعیان فراهم خواهد شد. و با قبضه کردن حکومت اسلامى مىتواندسیره جدش رسول خدا را احیاء کند و اوضاع مسلمانان را اصلاح نماید،و این عالىترین مراتب امر به معروف و نهى از منکر است. و اگر کوفیانبه وعدههاى خود عمل نکردند یا در این مسیر مقدس با مشکل دیگرىبرخورد کرد، بر طبق مقتضیات زمان و مکان به وظیفه جدید خود عملخواهد کرد، و به هر حال به وظیفه اعتراضى خود ادامه خواهد داد.
|21|
امام حسین(ع) حج را بدل به عمره مفرده کرد و رهسپار کوفه شد.
مرحله چهارم برخورد با حرّ بن یزید ریاحى و سپاهیانش: برنامهامامحسین(ع) این بود که هر چه زودتر خود را به کوفه برساند. ولى قبلاز رسیدن به کوفه با سپاهیان حرّ مواجه شد که از رفتن به کوفه مانع شدند.امام فرمود: «کوفیان مرا بدین جا دعوت کردهاند؛ اگر پشیمان شدهاندحاضرم به حجاز یا سرزمین دیگرى برگردم.» حرّ پاسخ داد من از دعوتاطلاع ندارم مأمورم شما را دستگیر کنم و به کوفه نزد ابنزیاد ببرم تادرباره شما تصمیم بگیرد. وضع کاملاً تازهاى بهوجود آمده بود، تسلیمشدن در برابر ابنزیاد نتیجهاى جز بیعت با ذلت و خوارى، یا شهادت بازبونى، در بر نداشت و امامحسین(ع) چنین امرى را نمىتوانست بپذیرد،بدین جهت در برابر سپاهیان حرّ مقاومت کرد، ناچار از رفتن به کوفهمنصرف شد ولى حرکت خود را به سوى نقاط دیگر ادامه داد تا از اینبست نجات یابد و در نقاط دیگر به حرکت اعتراضى خود ادامه دهد.
مرحله پنجم نزول به سرزمین کربلا: امامحسین(ع) به راه خود ادامهداد و سپاهیان حّر بدون توسل به جنگ او را همراهى و مراقبت کردند، تابه سرزمین کربلا رسیدند. در آنجا نامهاى از ابنزیاد به حرّ رسید کهحسین بن على و خانوادهاش را در همین جا متوقف کن و از ادامه سفربازدار. در اینجا نیز وضع کاملاً جدیدى بهوجود آمد. امامحسین(ع) نهمىتوانست به کوفه برود، و نه به نقطه دیگرى حرکت کند. در اینجا براىآن حضرت جز انتخاب یکى از دو کار امکان نداشت. یا باید تسلیمابنزیاد مىشد و تن به ذلت مىداد تا زنده بماند و چند سالى زندگى کند،یا در برابر دشمن مقاومت کند، مردانه بجنگد و دفاع مقدس و شهادتشرافتمندانه را بر زندگى ذلتبار ترجیح دهد.
ولى چون انتخاب روش اول با هدف امامحسین(ع) سازگار نبود،روش دوم را که عالىترین و مقدسترین مرحله امر به معروف و نهى ازمنکر است برگزید. خودش و اصحاب و یارانش روز عاشورا با سپاه انبوهدشمن مردانه جنگیدند و درا ین پیکار مقدس به فیض شهادت رسیدند. و
|22|
بدین وسیله به مسلمانان جهان درس دیندارى، امر به معروف و نهى ازمنکر، مبارزه با ظلم و ستم و عدالتخواهى آموختند. گرچهامامحسین(ع) و اصحاب و یارانش در کربلا به شهادت رسیدند ولى دررسیدن به هدف شکست نخوردند. چنین نهضتى در این زمان و در همهزمانها و مکانها قابل تأسى و پیگرى است:
مجله حکومت اسلامى: حضرت عالى قیام اباعبدالله(ع) را در طىّ مراحلگوناگونتوضیح دادید، آیا نظر شما این است که آن حضرتدر این حرکت مهم، یک طرح کلى و جامع درنظر نداشتبلکهدرهر مرحلهاى با توجه به اوضاع و شرائط موجودتصمیم مىگرفت؟
جواب: نظر بنده این است که هدف کلىامامحسین(ع) احیاىسیره رسول خداو دفاع از اسلام ناب و ارزشهاى فراموش شده دین بود. قصد داشت اینعمل مهم را به وسیله امر به معروف و نهى از منکر در ابعاد مختلف آنانجام دهد، که از عدم بیعت با یزید و حرکت اعتراضى شروع شد و بهشهادت خاتمه یافت. بنابراین، هم هدف کلى در نظر داشت و هم در راهتحقق هدف از یک برنامه کلى و جامع پیروى مىکرد. و در هر مرحله برطبق مقتضیات زمان و مکان انجام وظیفه مىنمود.
مجله حکومت اسلامى: در تاریخ مىخوانیم که امامحسین(ع) در بین راه که هنوزبه سپاهیان حرّ بن یزید ریاحى برخورد نکرده بود از خبرشهادت مسلم بن عقیل و هانى بن عروه اطلاع یافت و فهمیدکه شیعیان کوفه به وعدههاى خود عمل نخواهند کرد، چراهمچنان به مسیر خود ادامه داد و مراجعت نکرد؟
جواب: چنان که اشاره کردید امامحسین(ع) در منزل ثعلبیه خبر شهادت مسلمرا شنید و با اوضاع و شرائط جدیدى مواجه گشت. این مرحله را نیز بایدبه عنوان یکى از مراحل حرکت آن حضرت به حساب آورد. امام در اینمرحله نیز باید بر طبق شرائط جدید تصمیم بگیرد. اولین کارى که کرد اینبود که عین جریان شهادت مسلم را بدون پرده پوشى با اصحاب در میانگذاشت و از آنان نظر خواهى کرد. فرزندان عقیل عرض کردند: باید از
|23|
مسلم خونخواهى کنیم یا در همین راه کشته شویم. امامحسین(ع) فرمود:«بعد از شهادت مسلم و هانى زندگى ارزش ندارد.» تعدادى دیگر ازاصحاب عرض کردند: یا ابنرسول الله، به خدا سوگند! تو مثل مسلمنیستى، وقتى وارد کوفه شوى شیعیان که تو را دعوت کردهاند به طوریقین به سویت مىشتابند و حمایت مىکنند.
در اوضاع و شرائط جدید، امامحسین(ع) یکى از دو کار رامىتوانست انتخاب کند: یا از رفتن به کوفه منصرف شود و به سوىسرزمینى دیگر رهسپار گردد و در آنجا بر طبق شرائطى که بهوجودخواهد آمد انجام وظیفه کند. یا اینکه به حرکت خویش به سوى کوفهادامه دهد. امام وجه دوم را بر اول ترجیح داد، زیرا اولاً از حمایت مردمکوفه هنوز مأیوس نشده بود، چنان که اصحاب و یارانش نیز همیناحتمال را تأیید کرده بودند و ثانیاً فکر کرد اگر هم کوفیان به وعدههاىخود عمل نکنند باز هم در آنجا بهتر مىتواند بر طبق اوضاع و شرائطجدید انجام وظیفه کند و به حرکت اعتراضى خود ادامه دهد. بنابراینتصمیم گرفت به سوى کوفه حرکت کند. ولى در اینجا لازم دانست کاردیگرى را انجام دهد که اگر در بین اصحاب و یارانش، فرد یا افرادىوجود دارند که از شرکت در این سفر خطرناک کراهت دارند مأخوذ بهحیا نشوند. بدین جهت به اصحاب و یارانش فرمود: «چنان که شنیدیدمسلم شهید شده و اوضاع کوفه به گونهاى دیگر درآمده است؛ من قصددارم به هر حال به کوفه بروم، اکنون بیعت خودم را از شما بر مىدارم، هرکس میل دارد مىتواند از من جدا شود و به هر جا خواست برود. تعدادکمى از همراهان برگشتند و امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش رهسپارکوفه شدند.
مجله حکومت اسلامى: یکى از عوامل حرکت امام(ع) در برخى متون تاریخى وتحلیلى، خواست و دعوت مردم معرّفى مىشود. از برخىفرمایشات خود امام(ع) نیز این امر استفاده مىشود.حضرتعالى نقش خواست و دعوت مردم را در آغاز و انجام
آیت اللَّه امینى:
حسین بن على(ع)که از عالىترین عواطف انسانى برخوردار بود روح عدالتخواهى، دیندارى، دفاع از حق، مبارزه با بىدادگرى را در پیروانش زنده کرد و در راه تحقق این آرمان مقدس از آنان یارى جست.
|24|
آیت اللَّه امینى:
حادثه عاشوراىامامحسین(ع) یکى از مهمترین و کمنظیرترین حوادث تاریخ است که مىتواند براى انسانهاى جهادگر و عدالتخواه بهترین وسیله عبرت و پند آموزى باشد.
حرکت حضرت چگونه ارزیابى مىکنید و چه جایگاهى براىآن قایل هستید؟
جواب: چنان که قبلاً گفته شد نامههاى دعوت شیعیان کوفه درحرکتامامحسین(ع) به سوى عراق بدون شک مؤثر بوده است؛ ولى نه در اصلحرکت از مدینه و شروع قیام اعتراضآمیز، زیرا قبل از حرکت به سوىمکه دعوتى وجود نداشت. نامهها در مکه به دست امام رسید و در اثر آنهااحساس وظیفه کرد.
مجله حکومت اسلامى: عدالتطلبى و مبارزه با تبعیض و فساد، یکى ازمحورهایى است که از جمله در سخنرانى امام(ع) در منا مطرحشده است. این خواسته حضرت که در واقع رسالتى بزرگ درحرکت اصلاحى و انقلابى عاشورا به شمار مىرود را با توجهبه شرایط روز جامعه و مسؤولیتى که بر عهده پیروانحضرت است چگونه ترسیم مىفرمایید؟
جواب: چنان که قبلاً گفته شد مهمترین و جامعترین هدف امامحسین(ع) درنهضت کربلا اصلاح امور امت و احیاء سیره رسولخدا(ص) بوده است.این هدف کلى شامل احیاء همه ارزشهاو مبارزه با همه مفاسد و ضدارزشها خواهد بود. بنابراین عدالتخواهى و مبارزه با استبداد وبىدادگرى و تبعیضات، که گه گاه در کلمات خود امامحسین(ع) نیز دیدهمىشود از مصادیق این هدف کلى به شمار مىروند. در پاسخ بخش دومسؤال جناب عالى باید عرض کنم که هدف امامحسین(ع) تنها این نبودهکه وظیفه شخص خود را در این رابطه انجام دهد بلکه علاوه بر آنمىخواسته عملاً به پیروانش درس دیندارى و دفاع از اسلام و ارزشهاىاسلامى را بیاموزد. امام(ع) در این نهضت اصلاحى به عنوان یک مسلمانمؤمنِ وظیفهشناس عمل کرده نه به عنوان امام معصوم و فرزند پیامبر.بنابراین تعقیب این هدف مقدس از لوازم دیندارى و یک وظیفه همگانىاست، که در این زمان و همه زمانها و مکانها باید پیگیرى بشود: «کلّ یومٍعاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا.»
اسلام از زمان حیات رسول خدا(ص) و بعد از آن در طول تاریخ، با
|25|
هجمههاى دشمنان داخلى و خارجى مواجه بوده و هست. حراست ازدین و ارزشهاى اسلامى یکى از مهمترین مسؤولیتهاى مسلمینمىباشد، اگر تاکنون توطئههاى دشمنان خنثى شده و اسلام باقى مانده دراثر انجام این وظیفه مهم و حیاتى بوده است. چنان که مىدانید در این زماندشمنان اسلام در شرق وغرب جهان، براى محو اسلام و سرکوبمسلمانان بسیج شده و همه امکانات نظامى، اقتصادى، فرهنگى خود رادر نیل به این هدف استکبارى به کار گرفتهاند. در یک چنین اوضاع وشرائط خطرناکى دفاع از اسلام یک وظیفه همگانى است و نهضتعاشورا مىتواند بهترین سرمشق باشد.
مجله حکومت اسلامى: اخلاق و ارزشهاى انسانى یکى از جلوههاى بسیار زیبا وسازنده و قابل توجه در جبهه سیدالشهدا(ع) است. نقطهمقابل این حقیقت را در جبهه مقابل شاهدیم. از یک سو آن همهکرامت و بزرگوارى و از سوى دیگر آن همه پستى و دنائت ورذالت. یعنى امورى که کاملاً خارج از موازین جارى در جنگهاو درگیرىهاى رایج در میان اعراب بود. اگر بخواهیم عاشورارا از منظر اخلاقى بویژه اخلاق سیاسى بررسى و ارزیابىکنیم، حضرتعالى ویژگىهاى دو جبهه را چگونه ترسیممىکنید؟ رفتار حضرت و اصحاب وى چه پیامى براى ما دارد.و خُلق و خوى سپاهیان دشمن را از منظر تربیت و اصولانسانى و اسلامى، برخاسته از چه مىدانید؟
جواب: امامحسین(ع) و یزید را نمىتوان با یک ترازو سنجید، آنان دو انسانمعمولى نبودند که با هدفى یکسان به نبرد پرداخته باشند. بلکه دو نوعانسان با صفاتى کاملاً متفاوت بودند. امامحسین(ع) از خانوادهاى شریفو روحانى با عالىترین عواطف انسانى که از عمق جان به مبدأ و معاد وارزشهاى اسلامى ایمان داشت. و هدف او در این قیام مقدس دفاع از دینو ارزشهاى اسلامى بویژه عدل و داد و مبارزه با بىدادگریها و تبعیضاتبود. بر عکس یزید از خانوادهاى دنیاطلب، سودجو، و ریاستخواه بودکه به اسلام و ارزشهاى اسلامى ایمان درستى نداشتند.
|26|
هر یک از این دو براى جذب نیرو از خُلق و خوى خودبهرهمىگرفتند.
حسین بن على(ع) که از عالىترین عواطف انسانى برخوردار بودروح عدالتخواهى، دیندارى، دفاع از حق، مبارزه با بىدادگرى را درپیروانش زنده کرد و در راه تحقق این آرمان مقدس از آنان یارى جست. وبدین وسیله انسانهاى همسنخ خود را جذب کرد. اصحاب و یاران اوچنین افراد ممتازى بودند. اگر شما در اصحاب و یاران امامحسین(ع)عالىترین مراتب ایثار، جهاد، مقاومت، صراحت، صداقت، وفادارى،شجاعت، رحم و شفقت حتى نسبت به دشمنان را مىبینید و کوچکتریننقطه ضعفى را مشاهده نمىکنید، چندان تعجبى ندارد زیرا به همینمنظور به سپاهیان امامحسین(ع) پیوسته بودند، آنها براى دفاع از حق ومبارزه با باطل آمده بودند، از این روى انجام کار باطل برایشان توجیهىنداشت، زیرا حق را که به وسیله انجام کار خلاف نمىتوان احیاء کرد.
کارگزاران و سپاهیان یزید نیز در صفات نفسانى نظیر خود او بودند.یزید فردى دنیاطلب، سودجو، عیاش و شیفته جاه و مقام بود که دررسیدن به امیال نفسانى خود از ارتکاب هیچ عمل ناهنجارى امتناعنمىورزید، کارگزاران و سپاهیانش نیز به همین منظور از او حمایتمىکردند. ولایت بصره و کوفه را به ابنزیاد داد تا با حسین بن علىبجنگد، ملک رى را در اختیار عمر بن سعد قرار داد تا نهضت حسین(ع)را سرکوب سازد. ابنزیاد هم براى بسیج کوفیان اموال فراوانى را در بینآنان تقسیم کرد و براى آینده نیز وعدهها داد، و تهدید به فرا رسیدنسپاهیان شام کرد. سپاهیان ابنزیاد به منظور تأمین منافع دنیوى و زندگىمرفه فرمان او را پذیرفتند و براى تأمین هر چه بیشتر این هدف انجام هرعملى برایشان قابل توجیه بود. بنابراین ارتکاب جنایات ننگین از قبیل:منع آب حتى بر کودکان، آغاز جنگ، کشتن اطفال حتى شیرخوارگان،غارت اموال و لباسها حتى از اطفال، آتش زدن خیمهها، تاختن اسب بربدنها، جدا کردن سرها از بدنها، و دهها جنایات دیگر که از جنایات جنگى
|27|
به شمار مىرود، از سپاهیان ابنزیاد چندان تعجبى ندارد، زیرا همه اینهادر مسیر تأمین هر چه بیشتر منافع دنیوى قابل توجیه بود آن هم براىکسانى که ایمان به مبدأ و معاد از حد مفاهیم ذهنى براى آنها تجاوزنمىکرد. «و الدّین لعق على السنتهم» آنها مال و منال و جاه و مقام و زندگىمرفه را مىخواستند، به هر وسیله ممکن.گرچه حادثه عاشورا و رفتار وکردار متفاوت سپاهیان امامحسین(ع) و لشگر ابنزیاد در گوشهاى ازتاریخ به وقوع پیوسته و سالها از آن مىگذرد و لى در هر زمان و از جملهاین زمان قابل تکرار و بهرهگیرى است.
مجله حکومت اسلامى: عاشورا علاوه بر ارائه الگوهاى فکرى و رفتارى، عبرتهاىچندى را نیز پیش روى ما مىگذارد. اگر یک نگاه کلى ومجموعى به زمینهها و چگونگى وقوع آن و نیز سرانجام آنداشت باشیم، در نگاه حضرتعالى چه پیامها و درسهایى رابه عنوان عبرتهاى عاشورا مىتوانیم استنباط و ارائه کنیم؟
جواب: حوادث مهم تاریخ و رفتار خوب و بد گذشتگان براى انسانهاى آیندهآموزنده و عبرتانگیز است. انسانهاى موجود براى انتخاب برنامهزندگى و تعیین تکلیف خود مىتوانند از وضع موجود عبور کرده،حوادث مشابه را در متن تاریخ گذشتگان بیابند و آثار و عواقب خوب یابد آنها را مطالعه کنند و از آنها عبرت بگیرند. حادثه عاشوراىامامحسین(ع) یکى از مهمترین و کمنظیرترین حوادث تاریخ است کهمىتواند براى انسانهاى جهادگر و عدالتخواه بهترین وسیله عبرت وپند آموزى باشد. عاشورا زمانى بهوجود آمد که امامحسین(ع) و اصحابو یارانش احساس کردند دین و ارزشهاى دینى در خطر است، حق پایمالمىشود و از باطل جلوگیرى به عمل نمىآید، سنت و سیره واقعى رسولخدا به فراموشى سپرده شده، و بدعتهایى به عنوان اسلام جایگزین گشتهاست و...در هر زمان و هر مکان که چنین شرائطى بهوجود آید و انسان درتعیین تکلیف خود مردد باشد مىتواند به حادثه عاشورا مراجعه کند واعمال و رفتار و نتائج و عواقب کار هر یک از دو سپاه را مورد بررسى
آیت اللَّه امینى:
مراسم عزادارىامامحسین(ع) گرچه خود یک عبادت است ولى مىتواند در تحریک مردم به نهضتهاى ضد استبدادى و مبارزه با ظلم وبىدادگرى نقش مهمى داشته باشد اما متأسفانه چنین امرى را مشاهدهنمىکنیم.
|28|
آیت اللَّه امینى:
انحراف از اینجانشأت گرفته که به گریستن و مراسم عزادارى که وسیلهاى است براى زنده نگه داشتن حادثه عاشورا و تعقیب اهداف امامحسین(ع) اصالت داده شده است. گریه تنها و بدون محتوا شدهوسیله آمرزش گناهان و نجات از آتش دوزخ و از بهترین عبادتها وجایگزین تکالیف شرعى. بزرگترین هدف تشکیل مجالس عزادارىگریستن و بر سر و سینه زدن شده است.
قرار دهد، و در انجام وظیفه تصمیم بگیرد.
یکى از مسائل مهم در حادثه کربلا شناخت پیروزمند واقعى وشکستخورده حقیقى است. شاید گروهى چنین تصور کنند که در جنگعاشورا یزید و ابنزیاد و سپاهیانش پیروز شدند بدین علت که توانستندبر سپاهیان رقیب خود غلبه کنند و آنان را قتل عام نمایند، و چه پیروزىبالاتر از این؟ ولى با اندکى دقت روشن مىشود که نه کشتن رقیب رامىتوان از علائم حتمى پیروزى دانست، نه کشته شدن رقیب از آثار ولوازم شکست مىباشد. براى شناخت پیروزمند واقعى باید بهدستآوردهاى هر یک از دو سپاه متخاصم نگاه کرد.
امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش در آن شرائط یکى از دو راه رامىتوانستند انتخاب کنند: یکى، بیعت با یزید و صحه گذاشتن برحکومت غیر مشروع او. با چنین انتخابى مىتوانستند چند صباحى بهزندگى ذلتبار ادامه دهند، و در نهایت با مرگ طبیعى از دنیا بروند.
دیگرى، تن به ذلت ندهند. با یزید بیعت نکنند، در برابر بىدادگریهاىاو مقاومت نمایند و در دفاع از حق تا سر حد شهادت بکوشند.امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش روش دوم را انتخاب کردند. نتائج اینانتخاب را مىتوان در امور زیر خلاصه کرد:
1. احیاء روح عدالتخواهى و مبارزه با استبداد و سلطه جویى؛
2. درس دیندارى و دفاع از ارزشهاى اسلامى؛
3. پاسدارى از عزت و شرافت انسانى؛
4. انجام وظیفه دینى و وجدانى و تحصیل آرامش نفسانى؛
5. جلب رضایت پروردگار جهان و خوشنودى او؛
6. نیل به مقام عالى شهادت که «عند ربهم یرزقون».
با چنین دیدگاهى نمىتوان امامحسین(ع) و اصحاب و یارانش راشکست خورده به حساب آورد. بنابراین سرانجام حرکت امامحسین(ع)و اصحاب و یارانش بهترین وسیله عبرت است براى حقطلبان وعدالتخواهان جهان در طول تاریخ.
|29|
از سوى دیگر سرانجام زندگى سپاهیان ابنزیاد نیز مىتواندعبرتانگیز باشد. هر یک از مردم کوفه و سپاهیان ابنزیاد مىتوانست بههر طریق ممکن به سپاهیان امامحسین(ع) ملحق شود و در رکاب او بادشمن بجنگد و به فیض عظیمجهاد در راه خدا نائل گردد ولى چنینعملى را انجام ندادند و از آن همه فیوضات محروم گشتند. و چه خسارتىاز این بالاتر؟!
و حداقل مىتوانستند عضویت سپاه ابنزیاد را نپذیرند و از جنگکنارهگیرى کنند و بدین وسیله در قتل امامحسین(ع) و اصحابش شریکجرم نشوند. ولى این عمل را نیز انجام ندادند بلکه به طمع مال و منال وجاه و مقام، به صورت فعالى در جنگ شرکت کردند و آن همه جنایات رامرتکب شدند و به شقاوت ابدى نائل گشتند. این افراد گرچه بعد از حادثهکربلا چند صباحى زندگى کردند و احیاناً با دریافت متاعى قلیل به زندگىذلتبار خود ادامه دادند ولى به هر حال بعد از مدتى کوتاه با وزر و وبالىفراوان از این دنیا رفتند و به درک واصل شدند. چه خسارتى بالاتر ازاین؟! زیانبارتر اینکه اکثر این افراد با بهانههاى سران خود از دریافتحقوق و جوائز نیز محروم گشتند و «خسر الدنیا و الآخرة» شدند. بعد ازحادثه عاشورا گروهى از سپاهیان از کردار خود پشیمان شدند و به عذابوجدان گرفتار آمدند. در آن زمان که پشیمانى سودى نداشت توبه کردندو نهضت توابین بهوجود آمد. بعد از مدتى کوتاه مختار به قصدخونخواهى قیام کرد و اکثر جنایتکاران حادثه کربلا را با شدیدترین وضعبه درک واصل کرد. و این است معناى «خسر الدنیا و الآخرة ذالک هوالخسران المبین.»
مجله حکومت اسلامى: در منابع حدیثى ما، تأکید ویژهاى بر احیا و تبلیغ و ترویجعاشورا و شهادت حضرت(ع)، به شکلهاى مختلف شده استو هر چیزى که به نحوى به کربلا و عاشورا پیوند مىخورد،مورد عنایت قرار گرفته است. از جمله موضوع مهم عزادارىاست که بیشترین عطف توجه را در رهنمودهاى
|30|
آیت اللَّه امینى:
اگر کسى اعتراضکند در جواب گفته مىشود براى گریه گرفتن و زبانحال است. در صورتى که اگر دروغ حرام باشد دروغ برامامحسین(ع) حرمت بیشترى دارد. در نتیجه کتب مقتل و روضه و مرثیه و اشعار پر شده از مطالب ضعیف، بىمدرک، و مجعول، به گونهاى که پیدا کردن حق در بین آنها دشوار است. این یکى از مصائب بزرگ امامحسین(ع) است که حقاً باید بر آن گریست.
معصومان(ع) از سوى دیگر به خود داشته است. در نگاه شمااز منظر سیاسى چه اهدافى در این همه دستورالعملهایى کهدر زنده نگه داشتن جریان عاشورا وارد شده وجود دارد وحضرات معصومین(ع) مهمترین هدفشان از این همه تاکید برقضیه کربلا چه بوده است؟
جواب: در فلسفه گریه و عزادارى بر امام حسین(ع)علاوه بر ثوابهاىاخروى،به چند فائده دیگر نیز اشاره مىکنیم:
یک: توصیه و تأکید ائمه اهل بیت به گریه و عزادارى بدین منظور بودهکه هدف امام حسین(ع) یعنى دفاع از دین و ارزشهاى اسلامى،عدالتخواهى و مبارزه با استبداد و ستمگرى همواره براى شنوندگانتشریح شود، تا عملاً در تعقیب این هدف مقدس، جهاد و کوشش کنند. وهمین نکته است که به گریه و عزادارى ارزش مىدهد.
دو: در مراسم عزادارى علیه ستمگران و از جمله یزید و هوادارانشافشاگرى به عمل مىآید، و از ظلم و ظالم انتقاد مىشود. این افشاگرى وظلمستیزى نیز به گریه و مراسم عزادارى ارزش مىدهد.
سه: در مراسم عزادارى به مظلومیت اباعبدالله و اصحاب و یارانشاشاره مىشود و بدین وسیله عواطف و احساسات شنوندگان به نفع او کهمردى مجاهد و عدالتخواه است و علیه دشمنانش تحریک مىگردد.
چهار: مجالس و مراسم عزادارى یکى از بهترین وسائل تبلیغ و ترویجدین و ارزشهاى اسلامى است.
مجله حکومت اسلامى: آسیبشناسىنقش سازنده عزادارىیکىاز مسایلى استکه بویژه در دهههاى اخیر مورد توجه برخى عالمان ومصلحان قرار گرفته است. آنچه در دیدگاههاى بزرگان چونمیرزا حسین نورى در لؤلو و مرجان و شهید مطهرى درتحریفات عاشورا قرار گرفته از یک سو، عمدتاً به ماهیت قیامحضرت و وقایع آن برمى گردد و آنچه در کیفیت عزادارىها وروح حاکم بر آنها مشاهده مىگردد، از سوى دیگر، امرآسیبشناسى عزادارى امام حسین(ع) و آفتهایى که این امر
|31|
مهم را تهدید مىکند و از اهداف اصلى آن دور مىسازد، مسألهمهمى است که همواره توجه عالمان روشنبین و مصلحاندلسوز را مىطلبد. حضرتعالى این مهم را چگونه تحلیل وارزیابى مىفرمایید و براى بهره جستن بهتر از موضوع مهمعزادارى و تقویت نقش سازنده آن در جهان کنونى با توجهبه اهداف حرکت امام حسین(ع) چه نکاتى را بیشتر قابلاهتمام و توجه مىدانید.
جواب: چنان که قبلاً گفته شد مراسم عزادارىامامحسین(ع)گرچه خود یکعبادت است ولى مىتواند در تحریک مردم به نهضتهاى ضد استبدادىو مبارزه با ظلم و بىدادگرى نقش مهمى داشته باشد اما متأسفانه چنینامرى را مشاهده نمىکنیم. برخى از این مراسم مهم از مسیرى که امامحسین و ائمه اهل بیت(ع) خواستهاند انحراف یافته و از هدف واقعىتهى گشتهاند. و به همین جهت نه تنها نتیجه مطلوب را نمىدهند بلکهگاهى اثر معکوس دارند. انحراف از اینجا نشأت گرفته که به گریستن ومراسم عزادارى که وسیلهاى است براى زنده نگه داشتن حادثه عاشورا وتعقیب اهداف امامحسین(ع) اصالت داده شده است. گریه تنها و بدونمحتوا شده وسیله آمرزش گناهان و نجات از آتش دوزخ و از بهترینعبادتها و جایگزین تکالیف شرعى. بزرگترین هدف تشکیل مجالسعزادارى گریستن و بر سر و سینه زدن شده است. بهترین منبرى کسىاست که خوب روضه بخواند و گریه بگیرد و به اصطلاح مجلس را کربلاکند. صاحب مجلس و شنوندگان از روضهخوانها و مداحها همین انتظاررا دارند. چنین مجالسى طبعاً دروغساز خواهد شد. براى این که روضهآنها خوب بگیرد و مستمعین و صاحب مجلس را راضى کنند از گوشه وکنار و از کتابهاى ضعیف، و از زبان مداحها و مرثیهخوانها مطالبسوزناکى را پیدا مىکنند و خود نیز چیزى بدانها مىافزایند و تحویلشنوندگان مىدهند. و هیچ تقیدى به صحّت و سقم آنها ندارند.و اگر کسىاعتراض کند در جواب گفته مىشود براى گریه گرفتن و زبانحال است.در صورتى که اگر دروغ، حرام باشد دروغ بر امامحسین(ع) حرمت
آیت اللَّه امینى:
علماء دین واندیشمندان وظیفه دارند ... براى در مسیر واقعى قرار دادن مراسم عزادارى چارهاى بیندیشند البته کارى است بر خلاف جو حاکم ودشوار ولى اگر با عقل و تدبیر و اخلاص و شجاعت باشد قطعاً موفقخواهد شد.
|32|
آیت اللَّه امینى:
با توجه به اینکهصدا و سیما بزرگترین نقش را در فرهنگسازى و اصلاح فرهنگها دارد لازم است با مسؤولان آنها تفاهم به عمل آید و از آنان خواسته شود در پخش مراسم عزادارى امامحسین(ع) فرهنگ ظلمستیزى و عدالتخواهى را ترویج کنند و از نشر حرکات غیر منطقى و اشعار و مطالب دروغ یا ضعیف جداً اجتناب نمایند.
بیشترى دارد. در نتیجه کتب مقتل و روضه و مرثیه و اشعار پر شده ازمطالب ضعیف، بىمدرک و مجعول، به گونهاى که پیدا کردن حق در بینآنها دشوار است. این یکى از مصائب بزرگ امامحسین(ع) است که حقاًباید بر آن گریست.
علماء دین و اندیشمندان وظیفه دارند در حل این مشکل و براى درمسیر واقعى قرار دادن مراسم عزادارى چارهاى بیندیشند البته کارى استبر خلاف جو حاکم و دشوار ولى اگر با عقل و تدبیر و اخلاص و شجاعتباشد قطعاً موفق خواهد شد. در صورتى احتمال موفقیت وجود دارد کهبه صورت جمعى و گروهى انجام بگیرد. این عمل را گروهى از علماء وفضلاء خوشنام و مورد اعتماد که ضرورت آن را احساس کرده باشندمىتوانند انجام دهند. در مرحله عمل چند کار باید انجام بگیرد:
1. اهداف امامحسین(ع) در حرکت عاشورا به طور دقیق و مستند ازکتب حدیث و سیره و تاریخ استخراج شود و همراه با توجیهات عقلانىو اجتماعى و سیاسى تدوین گردد و با تأیید کتبى همین جمع انتشار یابد ودر تیراژ وسیع در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.
2. کتب تاریخ و مقتل و حدیث به طور دقیق مورد بررسى و نقد قرارگیرد و مطالب صحیح و مستند آنها استخراج و به صورت یک مقتل معتبرامامحسین(ع) و به نام همین افراد چاپ و در اختیار علاقهمندانقرارگیرد.
3. لازم است با علماى بزرگ و مراجع تقلید مذاکره و نظر آنها در انجاماین مهم جلب شود. جلب نظر امامان جمعه و جماعت و مسؤولیننهادهاى تبلیغاتى نیز لازم است.
4. صدا و سیما؛ با توجه به اینکه صدا و سیما بزرگترین نقش را درفرهنگسازى و اصلاح فرهنگها دارد لازم است با مسؤولان آنها تفاهم بهعمل آید و از آنان خواسته شود در پخش مراسم عزادارى امامحسین(ع)فرهنگ ظلمستیزى و عدالتخواهى را ترویج کنند و از نشر حرکات غیرمنطقى و اشعار و مطالب دروغ یا ضعیف جداً اجتناب نمایند.
|33|
5. مهمترین و دشوارترین مراحل توجیه و تفاهم با منبریها و روضهخوانها و مداحها است. باید آنان را توجیه وارزش این عمل را بر ایشاناثبات کرد و به همکارى دعوت نمود. از آنان خواست در سرودها،مداحیها، و مرثیهخوانیهاى خود اهداف بلند امام حسین(ع) یعنىاصلاحطلبى، عدالتخواهى، مبارزه با استبداد و بىعدالتى را بگنجانند واز آن سخن بگویند، مرثیه و روضه نیز براى مردم بخوانند ولى مطالبصحیح و معتبر را بگویند و از ذکر مطالب ضعیف و مجعول جداً اجتنابنمایند. این گونه عزاداریها ارزش و ثواب دارد، گرچه گریه به اندازه پرمگس باشد، یا تباکى داشته باشند و اصلاً گریه نکنند.
در خاتمه تذکر این مطلب را لازم مىدانم که تغییر فرهنگ آنهمفرهنگى که از عقائد مذهبى نشأت گرفته و به صورت یکفرهنگدینى در افکار توده مردم نفوذ کرده کارى است بسیار دشوار،ونیاز به همکارى علما و روشنفکران و خیراندیشان ورسانههاىهمگانى دارد تا بر جو حاکم بر جامعه غلبه کنند و مراسمعزادارى را در مسیر صحیح آن قرار دهند و حرکت مقدسامامحسین(ع) را به صورت یک مکتب سازنده و رهایىبخش و قابلتأسى درآورند، و گریه بر آن حضرت را نیز هدفدار و ارزشمند سازند.
والسلام علیکم
مجله حکومت اسلامى: مجدداً از فرصتى که در اختیار مجله گذاشتید صمیمانهسپاسگزارى مىکنیم و امیدواریم تذکرات پایانىحضرتعالى نصبالعین متولّیان فرهنگ دینى جامعهقرارگیرد.