آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

متن

ضرورت پایبندى به اصول و مبانى «تقریب بین مذاهب اسلامى» و لزوم فعالیت و تلاش درراه مصالح امت و التزام به وحدت و همبستگى اسلامى از بدیهیات کتاب و سنت و موردنظرشارع مقدس و سفارش ائمه(ع) مى باشد. گرچه متأسفانه صدها سال اختلاف و نزاعفرقه اى و دسیسه هاى استعمارى آسمان برادرى بین مسلمانان را تیره و غبارآلودکرده است.
سخنران محترم با ارائهء راه کارهایى در خصوص عملى شدن تقریب بین مذاهب اسلامى وبیان تاریخ تقریب، اقدامات انجام شده در این زمینه را تبیین نموده است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد للّه رب العالمین و الصلاة و السلام على سیدنا و نبیّنا محمد و على آله الطاهرین وأصحابه المنتجبین
قال اللّه تبارک و تعالى: (انَّ هذِهِ أمّتُکُمْ أُمّةً واحِدَةًوَ أنَا رَبُّکم ْفَاعْبُدُون)[1]
در آغاز درود و تحیات خالصانهء خود را به محضر امام بزرگ امت و رهبر معظم انقلاب
[*] این سخنرانى توسط آیةالله محمدعلى تسخیرى عضو مجلس خبرگان رهبرى در چهاردهمین اجلاسیهء این مجلس ایراد شده است.
[1]انبیاء:92
|22|
همکارى وتعاون ِپیروان مذاهب اسلامى براساس اصول مسلم و مشترک اسلامى واتخاذ موضع عملىِ واحدبراى تحقّق اهداف ومصالح عالیهءامت اسلامى همان «وحدت اسلامى» است.
   
اسلامى و نمایندگان محترم مجلس خبرگان تقدیم مى کنم و ازخداوند متعال استقامت در فکر، خلوص در نیت و استوارى وپایدارى درعمل به وظایف و تکالیف الهى براى خود و همهء همکاران را مسألت مى کنم.
موضوع سخنم، «تقریب بین مذاهب اسلامى» و «لزوم فعالیت وتلاش در راه مصالح امت و التزام به وحدت و همبستگىاسلامى»است.
هر چند ضرورت پاى بندى به اصول و مبانى پیش گفته ازبدیهیات کتاب وسنت و مورد نظر شارع مقدس و سفارش مؤکد ائمهءمعصوم ـ علیهم صلوات الله اجمعین ـ است، لیکن میراث سنگین وتاریخى صدها سال اختلاف و کینه وکدورت و جنگ و نزاع فرقه اى و دسیسه هاى استعمارى و استکبارى در دهه هاى اخیر، که پیوسته کوشیده است آتش تعصب و لعن و تکفیر و تفسیق رابین مسلمانان رواج دهد، آنچنان آسمان برادرى میان مسلمانان راتیره وغبارآلودکرده، که گاهى لازم است به توضیح واضحات و تشریح و تبیین بدیهیات بپردازیم.
هجوم سیاسى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و تبلیغاتى دشمنان قسم خوردهء مسلمانان به ویژه آمریکا و اسرائیل به اسلام وسرزمین هاى اسلامى و لزوم اتحاد و همبستگىِ مسلمانان در برابردشمن مشترک و اتخاذ موضع واحد در مسائل جهانى، ضرورت طرح این بحث را دو چندان مى کند.
ابتدا لازم است تعریفى در مورد دو اصطلاح «وحدت اسلامى» و«تقریب مذاهب» به اختصار بیاوریم تا حدّ و مرز آن، با «ادغام مذاهب» یا «الغاى مذاهب» یا گذشت از مواضع اصلى و اصول مسلّم دینى و مذهبى به منظور شیعه کردن اهل سنت و سنّى کردن شیعیان دانسته شود.
|23|
الف: وحدت اسلامى
همکارى و تعاونِ پیروان مذاهب اسلامى براساس اصول مسلم و مشترک اسلامى واتخاذ موضع عملىِ واحد براى تحقّق اهداف و مصالح عالیهء امت اسلامى و موضع گیرى واحد در برابر دشمنان اسلام و احترام به التزام قلبى وعملى هر یک از مسلمانان به مذهب ِخود، همان «وحدت اسلامى» است.
ب: تقریب مذاهب
نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامى با هدف تعارف و شناخت مشترکات یکدیگر وتوسعهء مشترکات به منظور دستیابى به برادرى و اخوّت دینى براساس اصول مسلّم ومشترکات اسلامى نیز معذور نمودن همدیگر در نقاط مورد اختلاف، «تقریب مذاهباسلامى» است.
البته منظور از مذاهب اسلامى، آن دسته از مکاتب فقهى معروف و معتبرى هستند که داراى نظام اجتهادى منسجم و مستند به کتاب و سنّت اند که از نظر ما عبارت اند از: مذهب حنفى، مالکى، شافعى و حنبلى از اهل سنت و مذهب اثنى عشرى، زیدى و اسماعیلى ازشیعه و مذهب اباضى که مذهب باقیمانده از خوارج ـ با تعدیل بسیار ـ است.
تاریخ تقریب
مطالعه در تاریخ اسلام، در زمان ائمهء معصوم و شاگردان آن ه، گویاى آن است که آن بزرگواران، گرچه اختلافات فکرى با فقهاى مسلمین و ائمهء مذاهب داشته اند، لیکن مراوده ومباحثهء علمى و رابطهء استاد و شاگردى همواره میان آنان برقرار بوده است.
بسیارى از شاگردان امام باقر و امام صادق 8از اهل سنت بوده اند و گروهى از آنان؛مانند ابوحنیفه و مالک از این دو امام بزرگوار حدیث نقل کرده اند. آن دو، با این که نظریاتى برخلاف امام باقر و امام صادق 8داشته اند، اما مقام شاگردى آن دو امام را داشته وبه آن افتخار مى کرده اند. براین اساس، ما با افراد زیادى روبه رو هستیم که از راویان مشترک میان شیعه و سنى هستند و بیش از ده هزار روایت، در کتب مهم اهل سنت، از اهل بیت (ع) آمده است.
در عصر بعد از ائمه نیز، علماى بزرگ شیعه؛ مانند شیخ مفید، سیدمرتضى، شیخ طوسى،
|24|
علامه طبرسى (صاحب مجمع البیان)، شهید اول و شهید ثانى داراى کرسى تدریس در فقه مذاهب مختلف اسلامى بوده و در آثار و کتاب هاى خود، شیوهء ارائهء مقارن فقه و کلام رارعایت کرده اند. آنان ضمن پاى بندى به مذهب اهل بیت، هیچ گونه تعصبى در عرضهء مطالب نداشته و نقل همهء اقوال را شیوهء خود ساخته اند و نیز با استدلال متین و عملى، از آراى خوددفاع مى کرده اند. کتاب «الخلاف» شیخ طوسى و «المؤتلف من المختلف» علاّمهء طبرسى نمونه هاى این شیوهء پسندیده اند.
کتاب هاى فقهى استدلالى شیعه، در گذشته، همین سبک و سیاق را کم و بیش حفظمى کرده اند.
علماى اهل سنت نیز با ابراز علاقه و احترام به اهل بیت پیامبر و ائمهء معصوم (ع) نشان داده اند که هیچ گونه کینه و تعصبى نسبت به آن بزرگواران نداشته اند. اشعار شافعى (ازائمهءاربعه) و اشعار شعراى فارسى، که بیشتر آنان سنى مذهب بوده اند گواه بر این مطلب است. احترام و علاقهء آنان به حدّى بوده که برخى از بزرگان آن ها را «سنیان دوازده امامى» لقب داده اند.
این مسأله تا آنجا پیش رفته که شیخ محمد ابوزهره، از شیوخ معاصر الاءزهر، دربارهءابوحنیفه گفته است:
«ننتهى من الکلام السابق الى أنّ أبا حنیفة شیعى ّ فى میوله و آرائه فى حکام عصره أى أنّه یرى الخلافة فى أولاد على ّ من فاطمة و أن الخلفاء الَّذین عاصروه قداغتصبوا الاءمر منهم و کانوا لهم ظالمین».
[1]
همو بعد از مناظره اى که در حضور منصور دوانیقى با امام صادق انجام داد، اظهار داشت:«ما رأیت أفقه من جعفر بن محمد» و این جمله اش نیز معروف است که «لولا السنتان لهلک النعمان» و نیز نقل کرده اند که او پیوسته امام صادق را با احترام صدا مى زد و مى گفت: «جعلت فدا یا ابنَ رسول اللّه».
مرحوم صدوق هم در کتاب «الخصال» از قول مالک نقل مى کند که گفت:
[1] ابوزهره، محمد، بوحنیفه، ص 147«از سخن پیشین، به این نکته مى رسیم که ابوحنیفه در خواسته ها ونظریاتش دربارهء حاکمان زمانش شیعه است، بدین معنا که او خلافت را حق اولاد على از فاطمه مى داند که خلفاى زمان او حق آنان را غصب نموده و در حق ایشان ستم کرده اند.»
|25|
«کنت أدخل على الصادق جعفر بن محمد8 فیقدم لى مخدة و یعرف لى قدراًویقول یا مالک انّى أحبّکَ فکنتُ أسر بذلک و أحمد اللّه علیه و کان 7لایخلومن احدى ثلاث خصال: امّا صائماً و امّا قائماً و امّا ذاکراً و کان من عظماء العبادوأکابر الزّهاد الذین یخشون اللّه عزّوجلّ و کان کثیر الحدیث، طیب المجالسة،کثیر الفوائد فاذا قال: قال رسول الله (ص)أخضر مرّة و اصفر أخرى حتى ینکرهمن یعرفه...».
[1]
مى توان گفت که همهء ائمهء مذاهب، متهم به تشیّع شده اند و حتّى مورد خشم وآزاردشمنان اهل بیت (ع) قرار گرفته اند. با مطالعهء تاریخ زندگى ابوحنیفه، مالک و شافعى مى توان به این حقیقت و واقعیت دست یافت.
تأسیس دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه در قاهره
حضور مرحوم شیخ محمدتقى قمى در قاهره و تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه و پیوستن علماى بزرگ شیعه؛ مانند شیخ جعفر کاشف الغط، شرف الدین، ملاّصالح مازندرانى، آیت اللّه العظمى حکیم، علامه هبة الدین شهرستانى، علامه سیدمحسن امین عاملى ـ رحمهم الله ـ به آن، همچنین حمایت آیت اللّه العظمى بروجردى؛ از این طرح وهمکارى او با علماى الاءزهر؛ مانند شیخ محمد شلتوت، شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ سلیم البشرى،شیخ الباقورى و...روابط حوزهء علمیه قم و جامع الاءزهر را عمیق تر کرد،تاجایى که الاءزهر کتب شیعه، مثل «مجمع البیان» طبرسى و«المختصر النافع» محقق حلّى رابه طبع رسانید و فتواى معروفِ به رسمیت شناختن شیعه از سوى شیخ محمود شلتوت،شیخ بزرگ الاءزهر صادر شد ولى پس از دو دهه، این حرکت به علت فوت برخى از رهبران آن، کند شد و مجلهء خوب آن؛ یعنى «رسالة الاسلام» پس از چاپ شمارهء 60آن، متوقف شد.
تأسیس «مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى» در تهران
در ادامهء فعالیت هاى دارالتقریب، پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران و درآغاز رهبرى معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنه اى، معظم له، به تأسیس مجمع التقریب فرمان دادند. این مجمع، از ابتداى تأسیس، گام هاى بلندى را در راه تقریب برداشته و
[1]صدوق، لخصال، ج 1 ص 167
|26|
   
فعالیت هاى زیادى کرده است (که شرح داده خواهد شد) وازآنجاکه دعوت به تقریب، دعوتى منطقى، هماهنگ باروح کتاب وسنت و منسجم با تعالیم پیامبر گرامى و ائمهءمعصوم (ع) بوده وهست با موفقیت هاى بسیارى همراه است.
پایه هاى فکرى تقریب
دعوت به تقریب مذاهب، بر پایه ها و اصول فکرى متعدّدى مبتنى است که همه، ریشه در کتاب و سنت دارد و یا از پشتوانهءرعایت مصالح امت، که امرى مورد پذیرش عقلا است برخوردارمى باشد. برخى از این مبانى، عبارت اند از:
1. اصول مشترک
تعدد مذاهب، به طور طبیعى، نشان از اختلاف مسلمانان درپاره اى از باورهاى کلامى وفقهى دارد، که این نتیجهء طبیعى ِآزادى اجتهاد و اختلاف انسان ها در برداشت هاى فکرى تحت تأثیر ظروف و شرایط تربیتى است، ولى نباید فراموش کرد که اصول اعتقادى، کلامى، فقهى و اخلاقى م،وجوه اشتراک بسیاردارد. برخى از علم، مشترکات را تا 95 درامور فقهى و حتى اعتقادى برآورد مى کنند. این امر در مورد امور اخلاقى تقریباًبه صددرصد مى رسد.
در اصول و پایه هاى عقیدتى، ایمان به خداوند متعال، صفات الهى، ارسال رسل، انزال کتب، بهشت، جهنم، جزاى اعمال و...ونیز ضروریات شریعت از نماز و روزه و قبله، حج و زکات وامربه معروف و نهى از منکر، همگى یک گونه مى اندیشیم و یک باور داریم. اختلاف، در فروع و شاخه هاى این مسائل است؛مانندتوحید صفات، حدود عصمت، اجزاى وضو و... تکیه براصول و عناصر مشترک در عقیده و عمل از ارکان وحدت
|27|
اسلامى و تقریب مذاهب است.
2. اصل وحدت
اصل وحدتِ مسلمانان و امت واحد بودنِ آنان، ریشه در قرآن وسنت نبوى وسیرهء ائمهء مسلمین دارد. گذشته از آیات فراوان وروایات بسیار، که ضرورتى براى ذکر و تکرار آن نمى بینیم، سیرهءامیرالمؤمنین و ائمهء معصوم (ع) الگوى عملى و لازم الاتباع ما است.امیر مؤمنان (ع)با این که به طور قطع خلافت را حق خودمى دانست امامى فرمود:
«فلمّا مضى 7تنازع المسلمون الاءمر من بعده. فو اللّه ماکان یلقى فى روعى و لا یخطر ببالى أنّ العربَ تُزِعج هذاالاءمر من بعده 9عن أهل بیته و لاءانّهم مُنَحُّوهُ عَنّى من بعده. فما راعنى اِلاَّ انثیال النّاس على فلان یبایعونه.فأمسکت یدى حتى رایت راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام یدعون الى محق دین (ص)محمدفخشیت ان لم أنصر الاسلام و أهله أن أرى فیه ثلماً أو هدماً تکون المصیبة به علىّ أعظم من فوت ولایتکم التى انما هى متاع أیام قلائل، یزول منها ما کان، کما یزول السراب، أو کمایتقشع السحاب فنهضت فى تلک الاءحداث حتى زاح الباطل و زهق و اطمأنَّ الدین و تنهنه»[1]
و البته که آن حضرت در تمامى مدتِ خلافت خلف، بر بیعت خودوفادار بود.خیرخواهى جامعهء اسلامى، نصیحت خلف، ارائهء مشورت صادقانه به آنه،اجازه به اصحاب و یارانش براى تصدّى منصب هاى حکومتى و کمک به خلفا و... همه، گویاى این حقیقت است.
این شیوه در سیرهء فرزندان آن حضرت؛ امام مجتبى و امام حسین
[1] نهج البلاغه، صبحى صالح، نامهء 62 ص 451
   
اصل وحدت ِمسلمانان و امت واحد بودن ِآنان،ریشه درقرآن و سنت نبوى و سیرهء ائمهءمسلمین دارد.
|28|
و نیز امام چهارم، زین العابدین و امام باقر(ع) ادامه یافت. دعاى امام چهارم براى اهل ثغوردر صحیفه طیّبه اش و نیز کمک امام باقر به دولت اموى در امر ایجاد سکهء رایج اسلامى، گواه این امر است.
3. اصل اخوّت و برادرى میان مسلمانان
شیوهء رفتار پیشوایان معصوم با مخالفین و سفارش آنان به شیعیان براى حسن همزیستى و حفظ روابط برادرانه، بیش از آن است که در این مختصر بگنجد، ولى براى نمونه، به چندحدیث شریف، این گفتار را متبّرک مى سازم:
عن أبى عبدالله (ع)أنه قال: «من صَلّى معهم فى الصفّ الاءوّل کان کمن صلّى خلف رسول الله (ص)فى الصفّ الاءوّل»[1]
و عنه 7 «أوصیکم بتقوى الله عزّوجلّ و لا تحملوا الناس على أکتافکم فتذلّواان ّاللّه تبارک و تعالى یقول فى کتابه (و قولوا للناس حسناً...) ثم قال:عودوا مرضاهم و اشهدوا جنائزهم و اشهدوا لهم و علیهم، و صلّوا معهم فى مساجدهم».[2]
و عن معاویة ابن وهب قال: قلت له: کیف ینبغى لنا أن نصنع فیما بیننا و بین قومنابین خلطائنا من الناس ممن لیسوا على أمرنا؟ قال: «تنظرون الى أئمتکم الذینتقتدون بهم فتصنعون ما یصنعون، فوالله انهم لیعودون مرضاهم و یشهدون جنائزهم و یقیمون الشهادة لهم و علیهم و یؤدُّون الاءمانة الیهم».[3]
4. مصالح عالیهء امت اسلامى
شکى نیست که شیوهء رفتارى امیرمؤمنان (ع)با خلفاى هم عصر خویش و نیزسفارش هاى ائمه(ع) به شیعیان، علاوه بر همهء ریشه هاى قرآنى، مبتنى بر یک اصل اساسى بوده و آن تقدم مصالح امت اسلام بر مصالح و منافع شخصى، گروهى و حتى مذهبى است.امروز نیز، که تهاجم و تکالب استکبار بر امت اسلام، سراسر جهان اسلام، از شرق آسیا تا
[1]وسائل الشیعه، ج 8 باب 5 ص 299
[2] همان، ح 8 ص 301
[3]همان، ج 12 باب 1 ص 6
|29|
غرب آفریقا و در خود آمریکا و اروپااقلیت هاى اسلامى را فرا گرفته و به اصطلاح دشمن بیخ گوش ما در کمین نشسته، قطعاً مصلحت مادر ائتلاف، ترک منازعه، همکارى و تعاون است نه در اختلاف وتنازع و خرده گیرى از یکدیگر. این شیوه اى است که بنیانگذارجمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى‏ (قدس سره) پیوسته به آن سفارش مى کردند و در فتاواى ایشان به خصوص دربارهء احکام حج، نمازجماعت و... وپاى بندى به آن، کاملاً آشکار و روشن است.
اهداف اصلى از تشکیل مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى
مجمع جهانى تقریب که براساس مبانى فوق و به امر رهبر معظم انقلاب تأسیس شد و شوراى عالى و مجمع عمومى آن، که متشکّل ازده ها عالم سنى و شیعهء ایرانى و غیرایرانى است، به دنبال اهداف زیراست:
الف) کمک به احیا و گسترش فرهنگ و معارف اسلامى و دفاع ازحریم قرآن کریم و سنت پیامبر.
ب) کوشش در راه ایجاد آشنایى و تفاهم بیشتر میان علم،متفکران و پیشوایان مذهبى جهان اسلام در زمینه هاى اعتقادى،فقهى، اجتماعى و سیاسى.
ج) گسترش اندیشهء تقریب میان اندیشمندان و فرهیختگان جهان اسلام و انتقال آن به توده هاى مسلمان و آگاه کردن آنان از توطئه هاى تفرقه انگیز دشمنان.
د) کوشش در راه تحکیم و اشاعهء اصل اجتهاد و استنباط درمذاهب اسلامى.
ه) سعى در ایجاد هماهنگى وتشکیل جبههء واحد، مقابل توطئه هاى تبلیغاتى و تهاجم فرهنگى دشمنان اسلام براساس اصول مسلم اسلامى.    
شیوهء رفتارى امیرمؤمنان (ع)با خلفاى هم عصر خویش و نیزسفارش هاى ائمه(ع)به شیعیان،علاوه بر همهءریشه هاى قرآنى،مبتنى بریک اصل اساسى بوده و آن تقدم مصالح امت اسلام بر مصالح و منافع شخصى،گروهى و حتى مذهبى است.
|30|
و) رفع بدبینى ها و شبهات میان پیروان مذاهب اسلامى.
برنامه هاى مجمع تقریب بین مذاهب اسلامى
الف) برنامه هاى پژوهشى
این بخش از برنامه ه، در شهر مقدس قم متمرکز است و با همکارى جمعى ازفضلاىبزرگوار انجام مى گیرد. کارهاى پژوهشى که تاکنون انجام شده، عبارت است از: پژوهش درزمینهء فقه و اصول مقارن، تشخیص وجوه و عناصر مشترک و نیز موارد اختلافى، احادیث مشترک مذهب اهل بیت با محدثان اهل سنت، که تاکنون چندین جلد آن به چاپ رسیده است؛ مانند تفسیر مقارن، راویان مشترک و...
گفتنى است امروزه کتب بسیارى، از علماى اهل سنت در ذکر فضایل اهل بیت و زندگى نامهء آن، تحقیق و منتشر شده است.
ب) برنامه هاى آموزشى
محل بررسى و پژوهش در مورد این بخش، تهران و دانشگاه مذاهب اسلامى است.تربیت نسلى از جوانان شیعه و سنى، از داخل و خارج کشور، که علاوه بر مذهب خود سایرمذاهب اسلامى را نیز به صورت مقایسه اى مطالعه کرده، با آن آشنا شوند، مورد نظر این دانشگاه است.
مذاهب امامى، شافعى و حنفى تاکنون در این دانشگاه تدریس شده و تدریس دیگرمذاهب نیز از برنامه هاى آینده است.
علاوه بر این دوره هاى رسمى، که طبق ضوابط وزارت علوم انجام مى شود، برخىدوره هاى کوتاه مدت نیز تحت عنوان «سفیران تقریب» آموزش داده مى شود. در این برنامه ه، فضلاى اهل سنت، که به عنوان «روحانیون حج» به سفر حج اعزام مى شوند، احکام حج را طبق مذاهب مختلف اسلامى آموزش مى بینند.
ج) برنامه هاى مطبوعاتى و انتشاراتى
مجمع جهانى تقریب اسلامى تاکنون افزون بر ده ها جلد کتاب در زمینه هاى مختلف فقهى، اصولى، تاریخى، تفسیرى و حدیث و رجال، سه مجله را نیز به زبان عربى و فارسى منتشر کرده است که عبارت اند از: «فصلنامهء عربى «رسالةالتقریب»، دو ماهنامهء فارسى
|31|
«اندیشهء تقریب» و ماهنامهء خبرى «پیک تقریب».
د) برنامه هاى بین المللى
این برنامه ها شامل امور زیر است:
برگزارى سالانهء کنفرانس بزرگ وحدت در تهران، برگزارى سمینارهاى وحدت درداخل و خارج کشور، سمینار بزرگداشت سیدجمال الدین اسدآبادى، کنگره بزرگداشتآیت الله العظمى بروجردى و شیخ محمود شلتوت در تهران و قم، همکارى در برگزارى کنگرهء علامه سیدشرف الدین، همچنین شرکت مستمر در کنفرانس هاى بین المللى در خارج و داخل کشور که آمار نشان مى دهد تاکنون در یکصدوپنجاه اجلاس اسلامى بین المللى شرکت کرده ایم.
اعزام هیأت هایى از علما براى دیدار از مجامع علمى و شخصیت ها در خارج از کشور ونیز دعوت از علماى بزرگ اهل سنت براى دیدار از جمهورى اسلامى ایران و حمایت ازجماعت هاى تقریب، از دیگر برنامه هاى بین المللى ما بوده است.
تاکنون هزاران تن از علماى شیعه و اهل سنت در برنامه هاى مجمع، در داخل و خارج شرکت کرده اند و ده ها جلد کتاب حاصل مقالات و مذاکرات آن ها به زیور طبع آراسته شده است.
ه) ارتباط با مراکز علمى مهم جهان اسلام
ارتباط مستمر و برنامه ریزى شده با مراکز مهم علمى، فرهنگى و تبلیغاتى اسلامى جهان اسلام، محور دیگر فعالیت هاى مجمع بوده است. در این راستا مراکز و مجامع مهم زیر قابل ذکر است:
مجمع بین المللى فقه اسلامى (جده)، اتحادیهء جهانى علماى اسلامى (بیروت)، رابطةالعالم الاسلامى (مکه)، جمعیة الدعوة الاسلامیة (لیبى)، مؤسسهء آل البیت (اردن)، مؤسسهءآیسیسکو (مغرب)، حرکت بانک دارى اسلامى؛ اعم از بانک توسعهء اسلامى و سایر بانک ها.
آثار فعالیت ها و برنامه هاى مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى
پانزده سال تلاش و فعالیت مجمع و مؤسسات همسو در داخل و خارج از کشور درزمینه هاى مختلف، آثار و برکات زیادى را در بر داشته است که به بیان برخى از
|32|
آنهامى پردازیم:
1. رسمیت یافتن اجتهاد در مجامع علمى معاصر. امروزه دیگر باب اجتهاد بسته نیست واکثریت قاطع علماى بزرگ جهان اسلام به لزوم فتح باب اجتهاد پى برده، به آن عمل مى کنند.تشکیل مجمع بین المللى فقه اسلامى و حضور سالانه بیش از یکصد و بیست تن از مجتهدان جهان اسلام، جهت ارائهء فتوا در مسائل فقهى به خصوص در مسائل مستحدثه و رسمیت داشتن این مجمع از نظر سازمان کنفرانس اسلامى، گواهى است بر این مطلب.
2 پذیرش اندیشهء «تقریب مذاهب» از سوى علما و متفکّرانِ جهان اسلام و تشکیل مراکزو مجامع تقریبىِ متعدد در کشورهاى مختلف.
3. برگزارى کنفرانس هاى وحدت در کشورهاى مختلف.
4. مطرح شدن مکتب اهل بیت در مجامع علمى جهان اسلام و ترویج مرجعیت علمى آنان.
5. تدوین استراتژیهاى تقریب مذاهب از سوى شخصیت ها و سازمان هاى مختلف اسلامى؛ از جمله مؤسسه آیسیسکو (که به تصویب سران کشورهاى اسلامى هم رسیدهاست) و مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى.
6. استقبال روشنفکران، دانشگاهیان، اهالى مطبوعات و اهل قلم از اندیشهءتقریب.
7. انزواى افراطیون و کسانى که دیگران را به هر بهانه اى تکفیر مى کنند وقدرت یافتن خط اعتدال و میانه روى.
8. صدور فتواى حرمت تکفیر مسلمانان از سوى علماى جهان اسلام؛ از جمله آخرینفتوایى که جدیداً صادر شده، متن فتوایى است که در کنفرانس بین المللى اسلامى در کشوراردن از سوى جمع کثیرى از علماى شیعه و سنى صادر شده است. متن کامل این فتواى مهم در اختیار حضرات نمایندگان محترم مجلس خبرگان قرار مى گیرد، خلاصهء آن هم درروزنامه هاى معتبر کشور چاپ شده است و بسیار مناسب است که در اینجا پیشنهاد کنیم اعضاى محترم مجلس خبرگان، که همگى از مجتهدان هستند، فتوایى مشابه این فتوا تهیه وامضا کنند. مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى آمادگى دارد تا آن را در سرتاسر دنیاى اسلام منتشر سازد.
9. فتواى بسیارى از علماى جهان اسلام بر جواز اقتداى پیروان مذاهب اسلامىبه یکدیگر.
|33|
10.تقویت روح وحدت و همبستگى در جوامع اسلامى و آگاهى علما واندیشمندان و نیز توده هاى مردم بر ضرورت پیروى از این خط اصیل اسلامى وقرآنى.
موانع تقریب
على رغم همهء موفقیت ها و آثار مثبت حرکت تقریب در جهان امروز، این اندیشهء مصلحانه و وحدت بخش با موانعى در داخل وخارج کشور هم روبه رو بوده است که به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:
1. جهل و تعصب عوام، که باید به وسیلهء علما و بزرگان، راهنمایى و هدایت شوند تا از تحریک احساسات سایر مسلمانان دورى نمایند.
2. عدم توجه برخى از بزرگان به وضعیت جهانى وخطراتى که درتفرقه افکنى نهفته است. باید توجه داشت که استکبار جهانى مترصدشکار کردن حرکات و سخنان م، حتى در مجامع محدود و خصوصى است تا با بزرگ نمایى آن و نشر در روزنامه ها و وسایل ارتباطجمعى به آتش خاموش کدورت هاى تاریخى بنزین بپاشد و آن راشعله ور سازد.
3. افراطى گرى برخى گروه هاى تکفیرى؛ مانند وهابیت که نه تنهاتشیع بلکه اعتزال و تصوف و حتى اشاعره را هم تکفیر مى کنند.
4. توطئه هاى استکبار جهانى و در رأس آن آمریکاى جنایتکار که نمونه هایى از آن را در پاکستان، افغانستان، عراق و لبنان شاهدیم.
5. سرسپردگى برخى از حکام و سیاستمداران به ظاهر مسلمان وتفرقه افکنىِ آنها میان مسلمانان جهت تحکیم حکومت هاى خویش یا خوش رقصى براى استعمار.
6. وجود برخى روایات ضعیف در منابع حدیثى فریقین.
پیشنهادها
اکنون شایسته است پیشنهادهاى خیرخواهانه اى جهت تألیف قلوب ووحدت صفوف امت اسلامى ارائه کنیم:    
على رغم همهء موفقیت هاو آثار مثبت حرکت تقریب در جهان امروز،این اندیشهءمصلحانه و وحدت بخش با موانعى در داخل و خارج کشور هم روبه رو بوده است.
|34|
1. وزارت محترم ارشاد، نسبت به نشر کتاب هاى مذهبى شیعه و سنى مراقبت بیشترى کند تا مطالب تفرقه افکنانهء برخى از کتاب ه، باعث فتنه انگیزى میان مسلمانان نشود.
2. صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران در پخش فیلم ه، سریال ها و مصاحبه هاىمذهبى و تاریخى، در شبکه هاى داخلى و برون مرزى به تقریب مذاهب و دورى از آثار منفى ِبرخى برنامه ه، توجه بیشترى داشته باشد.
3. علما و مجتهدان بزرگوار؛ مخصوصاً اعضاى محترم مجلس خبرگان با صدور فتاواىعلمى و مستند، مسلمانان را از تکفیر و تفسیق یکدیگر برحذر داشته، هرگونه سب وناسزاگویى را منع کنند.
4. علماى بلاد و روحانیون معظم، مردم را از برخى افراط و تفریطه، که در عزادارى هاومراسم مذهبى، گاهى در گوشه و کنار دیده مى شود، منع کنند. در این راستا لازم است کسانى را که به مداحى و مرثیه خوانى براى ائمه معصوم (ع) مى پردازند، بیشترراهنمایى و ارشاد نمایند.
5. اجلاس مجلس خبرگان قطعنامه اى دربارهء وحدت اسلامى و تقریب مذاهب صادرکند.
6. در حوزه هاى علمیهء شیعه، تدریس و تحقیق فقه مقارن و فرهنگ تقریب گسترش یابدو در حوزه هاى علمیهء اهل سنت نیز این امر رایج گردد.
7. برادران اهل سنت توجه کنند که طبق آیات شریفهء قرآن و احادیث حضرت رسول (ص)از جمله حدیث ثقلین اهل بیت پیامبر مرجعیت علمى امت را برعهده دارند. سیرهء عملى خلفا و ائمهء مذاهب نشان مى دهد که آنان هم این امر را قبول داشته و به آن عمل مى کرده اند.
بنابراین، لازم است منابع حدیثى اهل سنت توسعه یابد و احادیث وارده از سوى ائمهء اهل بیت هم مورد استناد قرار گیرد. همچنان که شیعیان به احادیث اهل سنت رجوع مى کنند.
8. علماى محترم و محقّقان شیعه و اهل سنت بکوشند منابع حدیثى خود را از نظر میزان درجهء صحت و ضعف برخى از روایات مورد بازنگرى قرار دهند.
9. دیدارهاى متقابل علماى شیعه و سنى در داخل و خارج کشور، در ایجاد آشنایى وتفاهم بیشتر بین آنه، آثار پربرکتى دارد. مجمع جهانى تقریب مذاهب اسلامى در فراهم آوردن بستر این اقدام و گسترش آن، آمادگى لازم را اعلام مى کند.
|35|
نصیحتى برادرانه
در پایان، لازم مى دانم نصیحتى برادرانه به همهء مسلمانان؛ چه شیعه و چه سنى داشته باشم:
مسلمانان باید بدانند که قرآن مجید، سنت پیامبر، سیرهء معصومین، ائمهء مذاهب و نیزمصالح عالى اسلام بر ما حکم مى کند که از افراط و تندروى بپرهیزیم و از لعن، تکفیروتفسیق یک دیگر دورى کنیم. استکبار جهانى و صهیونیسم امروزه نقاط بسیارى ازسرزمین هاى اسلامى را در تصرف خویش دارند و نقاط بسیار دیگرى را نیز محاصره کرده،در معرض خطر قرار داده اند. آنان از راه هاى گوناگون سیاسى، اقتصادى، نظامى و تبلیغاتى برما یورش آورده، مى کوشند همهء راه ها را بر روى ما ببندند. ایجاد تفرقه و برادرکشى میان مسلمانان در جاى جاى دنیاى اسلام به منظور تضعیف امت اسلام و سلطه بر منابع،سرزمین ها و ثروت هاى خدادادهء ما، از برنامه هاى آنان است. بر همهء ما به ویژه علم،اندیشمندان، اهل قلم و منبر و همهء صاحبان نفوذ، احزاب، گروه ها و دستجات است که در این دریاى پرتلاطم و امواج هولناک توطئه و دشمنى، کینه هاى تاریخى را فراموش کرده، یادست کم تا مدتى کنار بگذاریم. امروزه وضعیت ما وضعیت مسلمانان صدر اسلام در جنگ احزاب است. بیایید با یک دیگر در ساختن سنگرهاى دفاعى همکارى کنیم و از دشمنان مشترک غافل نشویم. بدانیم که هر کس دعوت به تفرقه و تنازع کند، دانسته یا ندانسته آب به آسیاب دشمن مى ریزد و جبههء مسلمانان را تضعیف مى کند.
دعوت کنندگان به تفرقه و دشمنى میان شیعه و سنى، نه شیعه هستند و نه سنى. اکنون بایدضمن حفظ وفادارى و پایبندى به مذهب خویش، نسبت به سایر مسلمانان ادب و احترام رارعایت کنیم و دست در دست یکدیگر بگذاریم و در برابر دشمنان مشترک متّحد باشیم.
اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین. اللهم انصر ولىّ أمرالمسلمین و حماة الدین و عساکر الموحدین بحقّ محمد و آله الطاهرین.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

تبلیغات