سرعت تحولات بین المللی برنامه کشورها را که در اثر آن با چالش ها و مشکلات سیاست خارجی و داخلی متعددی مواجه شده اند، به گونه ای رقم می زند که ناگزیر از تغییر و تحول هستند. بحران اوکراین با برهم زدن نظم موجود جهانی بوده، کشورها را با تهدیدهای جدیدی امنیّتی روبرو نموده است. از این رو، تمامی کشورها نگران موقعیت و حفظ منافع حیاتی و ملی خود شده اند. کشور ژاپن نیز که تاکنون موضعی منفعلانه و صلح طلبانه در روابط بین المللی و سیاست خارجی خود داشته است، با توجه به محیط همسایگی؛ موقعیت ژئوپلیتیک خود؛ افول قدرت ایالات متحده آمریکا به منزله متحد نظامی-امنیّتی؛ سعی کرده است که با اتحاذ رویکردی عمل گرانه در راهبرد و رویکرد سیاسی، امنیّتی و نظامی خود، موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد. لذا پرسش اصلی تحقیق این است که بحران اوکراین چه تأثیری بر سیاست خارجی-امنیّتی ژاپن گذاشته است؟ فرضیه تحقیق این است که بحران اوکراین منجر به امنیّتی تر شدن رویکرد سیاست خارجی ژاپن شده است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استدلال استقرائی، با مشاهده رفتار سیاست خارجی ژاپن، ابعاد «تغییر در رویکرد سیاسی-امنیّتی ژاپن» را مورد بحث قرار می دهد.