تحلیل گفتمان بیلبوردهای شهر تهران: «غیریت سازی» در پیام های فرهنگی و سیاسی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این نوشتار درصدد «تحلیل گفتمان پیام های فرهنگی و سیاسی شهرداری تهران» بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موفه است که از سال 1385 تا 1395 بر روی بیلبوردهای شهر تهران انتشار یافته اند، تا از این طریق بتوان به این پرسش ها پاسخ داد که این نهاد دال های مرکزی و شناور گفتمان خود را چگونه مفصل بندی کرده است؟ و آیا غیریت سازی و طرد گفتمان رقیب را مدنظر داشته است؟ محقق با انتخاب هدفمند 25 نمونه طرح گرافیکی و بررسی دلالت های معنایی و ساختار گفتمانی هریک از آن ها، منطبق بر مفاهیم و مؤلفه های نظریه گفتمان، به اشباع نظری رسید. نتایج و برون داد این پژوهش بیانگر آن است که دال مرکزی «ولایت مداری» در محور و کانون گفتمان این نهاد قرار گرفته است. دال های شناور «مدیریت جهادی»، «روحانیت» و «تهاجم فرهنگی»، با پیوند به پیرامون و حول کانون مرکزی، مفصل بندی گفتمان شهرداری تهران با خاستگاه گفتمان «اصول گرایی» را تشکیل داده اند. زنجیره هم ارزی با کنشگران سیاسی و اجتماعی منتقد دولت شکل نگرفت و اما نهایتاً غیریت سازی و به هم ریختن مفصل بندی گفتمان رقیب بر اساس منطق تفاوت حاصل نشد که آن را می توان در عدم موفقیت در کارزار انتخاباتی 1396 مشاهده کرد.Discourse Analysis of Tehran's Billboards: Antagonism in Cultural and Political Messages
The purpose of this paper is "Discourse Analysis of Cultural and Political Messages of Tehran Municipality" based on Laclau and Mouffe's discourse theory, published on the billboards of Tehran from 2006 to 2016, in order to answer these questions: How the Tehran municipality articulates discourse due to its nodal points and floating signifiers? Has it considered antagonizing and rejection of rival discourse components? The researcher achieved a theoretical saturation by the targeted selection of 25 graphic designs and exploring the semantic implications and discourse structure of each according to the concepts and components of discourse theory. The findings of the research show: The nodal point and the “guardianship-centeredness (velayatmadari) “is on the focus of the municipality, the “jihadi management”, “clericalism”, “cultural invasion” are articulated around this focal point which has conformity with the discourse of “principals”. The chain of equivalence with the critical political and social activists of the government was not formed.