الگوی ساختاری روابط هوش سازمانی، چابکی سازمانی و نوآوری در آموزش عالی (مورد مطالعه: دانشگاه ارومیه) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری روابط هوش سازمانی، چابکی سازمانی و نوآوری در دانشگاه ارومیه بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل همه کارکنان دانشگاه ارومیه به تعداد 490 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان نمونه آماری این پژوهش 214 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های هوش سازمانی آلبرخت (2003)، چابکی سازمانی اسپایدرز (2007) و نوآوری سازمانی طاهرپرور و همکاران (2014) بود. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی محتوا با نظرات متخصصان و سازه تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر مستقیم هوش سازمانی بر نوآوری (28/0) مثبت و معنی دار است؛ اثر مستقیم چابکی بر نوآوری (19/0) مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم هوش سازمانی بر چابکی (23/0) مثبت و معنی دار است. اثر غیر مستقیم هوش سازمانی بر نوآوری با میانجیگری چابکی (13/0) مثبت و معنی دار است.Investigating the Structural Pattern of Relationships among Organizational Intelligence, Organizational Agility and Organizational Innovation in Higher Education (Case Study: Urmia University)
The purpose of this study was to investigate the structural pattern of relationships among organizational intelligence, organizational agility and organizational innovation in Urmia University through a correlational descriptive method. The statistical population of this study was composed of all staff of University of Urmia (N=490). Having used Morgan Table, it was attempted to determine the statistical sample of 2014 individuals through stratified random sampling method. The data collection tools included Organizational Intelligence Survey (Albrecht, 2003), Organizational Agility (Spiders, 2007) and Organizational Innovation (Taher Parvar et al., 2014). The reliability of the scales was confirmed by Cronbach’s Alpha Coefficient. Besides, the content validity of the scales was confirmed through collecting the viewpoints of expert as well as confirmatory factor analysis. Given the data analysis, it was attempted to make use of structural equation modeling. The results revealed that the direct impact of organizational intelligence on organizational innovation was positive and significant (0.28). Furthermore, it was indicated that the direct impact of organizational agility on the organizational innovation was also positive and significant (0.19). Similarly, the direct impact of organizational intelligence on organizational agility was positive and significant (0.23). However, indirect impact of organizational intelligence on organizational innovation was positive and significant (0.13), considering the moderator impact of organizational agility.