امکانات آموزه های ابن عربی در بسط طریقی نو در تفکر وجودی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تفکر متافیزیکی تفکری است که از موجود بماهو موجود سخن می گوید و با کاوش های مفهومی سعی در جستجوی حقیقت دارد. این تفکر ، تفکر اصیلِ انسان نزد فیلسوفان دانسته می شود، اما نمی توان "تفکر" را منحصر به آن کرد؛ بلکه می توان از تفکری وجودی سخن گفت که ماهیت متافیزیکی- مفهومی ندارد و به جای موجود، پروای "حقیقت وجود" را دارد و از آن پرسش می کند. این تفکر تفکر وجودی خوانده می شود در فضای سنت فکری-عرفانی اسلامی قابل طرح است. از این رو، مسئله اصلی این مقاله «بررسی امکانات آموزه های ابن عربی در بسط نوعی تفکر وجودی- نامتافیزیکی است. ما به روش، کتابخانه ای- تحلیلی و با به کارگیری روش اصل موضوعی سعی در ارائه تحلیلی نو از تفکر وجودی براساس مبانی عرفانی ابن عربی داریم. از این رو، با بررسی آموزه های وی از قبیل: محوریت حقیقت وجود در عرفان،تمایز وجود و موجود، کشف المحجوب، تجلی،آیینه گی موجودات نسبت به وجود، گشودگی و معرفت حضوری به وجود، ظرفیت اندیشه وی برای بسط نوعی تفکر وجودی روشن می شود که از طریق مواجهه و انسی حضوری (پیشامفهومی) با وجود و روشی غیر از تعقل مألوف متافیزیکی، مدعی فهم هستی است. بر این اساس، «تفکر وجودی» با محوریت حقیقت وجود و از گشودگی به آن آغاز می شود. در ادامه با التفات و تذکر به فقر وجودی و وقوف بر آن، انسان حیثیت ایویت و نسبت بی واسطه خود به وجود را درمی یابد، و با کشف حجاب ها از تجلیات وجود، به تجلی و ظهور حقیقت وجود در عرصه نفس انسانی سیر می کند.Potentials of Ibn Arabi’s Mystical Doctrines for Elaborating Existential Thinking
This paper explores the potentials of Ibn Arabi's teachings for developing a form of existential, non-metaphysical thinking. Metaphysical-conceptual thinking focuses on understanding “existents qua existents” through concepts. In contrast, existential thinking delves into the “reality of existence” itself, questioning its nature. This research proposes that the Islamic intellectual-mystical tradition, particularly Ibn Arabi's work, offers fertile ground for such an approach. The core question of this study is: Can Ibn Arabi's teachings be used to develop a framework for existential thinking that is distinct from metaphysical thought? This framework would offer a new lens for understanding the world and humanity, grounded in Ibn Arabi's rich mystical tradition. We utilize both analytic and axiomatic methods to explore how Ibn Arabi's concepts lead to an existential understanding. According to him, “existential thinking” begins by focusing on the “reality of existence” and opening to it, then, by paying attention to the poverty of existence and focusing on it, man realizes the dignity of his existence and his direct relationship to Being. This shift from the external to the internal allows for the experience of the absolute within the ordinary. Ultimately, this mode of thinking promises a transformed understanding of both self and world.