آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

از آنجا که انسان مدنی بالطبع است، نیازمند الگوی مطلوب سیاسی جهت دستیابی به بهترین نوع حکومت در راستای سعادت بشر می باشد. ناخت مبانی اندیشه سیاسی دینی برپایه عقل و آموزه های وحیانی از ضرورت های بی بدیل جهت پایه گذاری و تشکیل الگوی مطلوب سیاسی است. در میان مبانی نظام فکری، معرفت شناسی، از دیرباز در میان جستارهای بنیادین اندیشه های بشری مطرح بوده و باعث نمایان سازی غایت قصوایی است که همانا ارائه کننده مسیرهای نیل به شناخت و یقین است مهمترین مباحث آن در رابطه با منابع و ابزار آن می باشد که توسط حکیمان مسلمان عنوان شده و آن را شامل ادراکات حسی، خیال، وهم، عقل، شهود و وحی می دانند که اشتراکات ظاهری با ابزار معرفت شناسی فلسفه غرب داشته اما در عمل تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که با درنظر داشت مباحث آینده پژوهی، توجه به ادراکات معرفتی چگونه می تواند در حوزه سیاست، رها از امیال انسانی به فکر و عمل سیاسی دست یازد؟ از این رو بحث را در رابطه با تنها دو منبع معرفتی عقل و وحی، که بن مایه و طریقت های معرفت هستند، پی گرفته خواهد شد. روش مورد استفاده در پژوهش توصیف، تحلیل متن و محتوا و استنباط و استناد خواهد بود.

تبلیغات