آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

تصویرسازی معقول به محسوس، تلاش فنی و هنرمندانه در طی تاریخ فلسفه الهی است. حکمای اسلامی این مهارت را در ترسیم استعاری دایره وار مراتب وجود، با دو قوس نزول و صعود، نشان داده و با آموزه های وحیانی غنی ساخته اند. با همه تفاوت های مبنایی و روشی آنان، محوریت باورمندی به مبدأ و معاد ، سبب اتفاق در ترسیم این دایره شده است. زیرنهاد بودن اصل اصیل باور به مبدأ و معاد، فروغیابی از متون وحیانی؛ آیات و روایات، و برخی انگاره های فلسفی همانند تشکیک وجود، از اصول مشترک در همه مکاتب فلسفه اسلامی است که فرایند تبیین در این نگاشته، مبتنی بر این اصول است. مقاله ای با عنوان «نگاهی انتقادی به رویکرد فیض محور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت» با برداشت سطحی، ناقص و التقاطی از برخی از آموزه ها در برخی مکاتب فلسفی، این تصویر را «طرح مشکل زا» و «توضیح نه چندان ماهرانه»، قلمداد نموده تا ناکارآمد جلوه دادن کلیت فلسفه اسلامی در مبناسازی و نظام پردازی در امر تعلیم و تربیت را تأمین کند. در بیان دیدگاه حکمای اسلامی و بررسی ایرادهای آن مقاله در ارتباط با آموزه تشکیک وجود و نزول فیض حق تعالی، از اصل نقد مبتنی بر تبیین پیروی خواهد شد.

Illustrating the Order of Existence by a Circular Diagram in Islamic philosophy and Examining the Objections

The assimilation of the Sensible to the Intelligible has been a technical and artistic effort throughout the history of Islamic philosophy. The Muslim philosophers have shown their skill in their circular metaphorical drawing the grades of existence, based on the two arcs of descent and ascent, and have enriched them with the revelatory teachings. In spite of all the basic and methodological differences in their views, the centrality of believing in the Origin and the Return has made an agreement between them on drawing this circle. The substantiality of the basic principle of believing in the Origin and the Return, taking use of the revealed texts; i.e. the Qur’anic verses, and some philosophical concepts such as the Gradedness of Existence, are some common principles in all schools of Islamic philosophy, and my explanation in this paper is based on these principles. In a paper entitled “A Critical Look at the ‘Fâyḍ’-oriented Approach to Islamic Philosophy and its Consequences for Education”, its author in a part of his objections to the ontological principles of Islamic philosophy, has criticized the circular order consisting of the arcs of descent and ascent, has described it as a “problematic and not very skilful plan”, and in the shadow of this description, has made some misplaced objections to the whole of the system of Islamic philosophy. In expressing the views of Muslim philosophers and examining the objections of that paper to the concepts of “the Gradedness of Existence” and “the Descent of God’s ‘Fâyḍ’”, I will follow the principles of criticism, which are based on my explanation.

تبلیغات