توسعه روابط مطلوب و سازنده با کشورهای همسایه، براساس اصل همزیستی و احترام به حاکمیت ملی، همواره در اولویت سیاست خارجیِ دولت هایِ مختلف جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است. در این میان، به نظر می رسد دولت سیزدهم، یعنی دولت آقای رئیسی، اهتمام جدی تری به توسعه مناسبات با همسایگان در چارچوب دیپلماسی فعال دوجانبه و چندجانبه متوازن دارد. به ویژه آنکه با توجه به راهبرد فشار حداکثری آمریکا و سیاست های منفعلانه کشورهای اروپایی جهت همکاری با تهران، ایران در شرایط بسیار حساس تاریخی قرار گرفته است. در این راستا، شاید توسعه روابط با همسایگان، ازجمله دولت های عرب حوزه خلیج فارس، سازوکار مناسبی برای مقابله با تهدیدات و فشارهای همه جانبه غرب باشد. در سال های اخیر شاهد بهبود روابط پنهان و آشکار رژیم صهیونیستی با شیخ نشین های عربِ حوزه خلیج فارس بوده ایم. این موضوع به طور قطع می تواند در ماهیت و کیفیت روابط ایران و همسایگان جنوبی منطقه خلیج فارس تأثیرگذار بوده و شرایط پیچیده ای را در مناسبات منطقه ای ایجاد نماید. با توجه به این مسئله، سؤال اصلی پژوهش بر این مبنا قرار دارد که عادی سازی و بهبود روابط اسرائیل با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس چگونه می تواند بر سیاست همسایگی ایران در قبال شیخ نشین های عرب منطقه خلیج فارس تأثیرگذار باشد؟روش پژوهشْ توصیفی تبیینی است و جمع آوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی و همچنین از طریق بررسی اسناد انجام خواهد گرفت. فرضیه پژوهش بدین صورت مفصل بندی شده است که بهبود روابط رژیم صهیونیستی با دولت های عرب حوزه خلیج فارس و همکاری آن ها در حوزه های مختلف، می تواند از طریق ایجاد یا تعمیق اختلافات و تشدید وزن کشی ژئوپلتیک بر مناسبات سیاسی، اقتصادی و همچنین نظامی امنیتی ایران با همسایگان جنوبی خلیج فارس تأثیرگذار باشد و روابط تهران با شیخ نشین های عرب منطقه را پیچیده تر و شکننده تر از گذشته نماید.