ایران، از گذشته های دور ارتباطات و پیوندهای نزدیکی با جهان عرب داشته است. در دوره پهلوی دوم، روابط ایران و کشورهای محافظه کار عرب با محوریت غرب گسترش یافت و ایران و عربستان، در قالب سیاست دوستونی نیکسون، نقش مهمی در تأمین امنیت خلیج فارس ایفا کردند. با وقوع انقلاب اسلامی و تغییر مواضع جمهوری اسلامی ایران، این روابط تحول یافت و کشورهای محافظه کار عرب، نگران گسترش انقلاب اسلامی به کشورهای خود شدند. وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و حمایت کشورهای محافظه کار عربی از صدام، در راستای مهار امواج انقلاب اسلامی بود. البته در این مدت کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر از حمایت از عراق خودداری کردند. با پایان جنگ تحمیلی و حمله عراق به کویت، صف بندی های گذشته جهان عرب به هم خورد. تحولات بعدی مانند حوادث یازده سپتامبر، حمله امریکا به عراق و روی کار آمدن حکومت اکثریت شیعی با سقوط صدام، و برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، مواضع جهان عرب در برابر ایران و در مقابل، مواضع جمهوری اسلامی ایران در برابر جهان عرب را تغییر داد. هدف مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، بررسی مواضع ایران در قبال مسائل جهان عرب است. با توجه به فقدان یکپارچگی جهان عرب، جمهوری اسلامی ایران دارای مواضع متفاوتی در برابر بحران های عربی بوده است. ایران، در مسائل ایرانی عربی موضعی قاطع، در بحران های درون جهان عرب بی طرفی نسبی، در بحران های داخلی جهان عرب که یک سوی آن شیعیان بوده اند، جانبداری از شیعیان، و در برابر بحران های جهان عرب و غیرعرب، همبستگی و همکاری با اعراب را درپیش گرفته است.
The Islamic Republic of Iran and the Arab World Crises