آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

سنت گرایان با دیدگاهی سلبی نسبت به معرفت شناسی مدرن پسادکارتی، صحبت از معرفتی کرده اند که دارای صبغه ای مابعدالطبیعی و ناظر به مراتب مختلف وجود است. آنها با حکم به عدم کفایت تجربه و استدلال که محور معرفت شناسی پسارنسانس هستند، منبع اصلی معرفت و دست یابی به حقیقت را عقل شهودی می انگارند. شهودگرایی در سنت گرایی، در حد روش باقی نمی ماند و به نظر می رسد با نوعی تحول پارادایم مواجه ایم که می کوشد انگاره های دیگر را تغییر دهد. مسئله این مقاله آن است معرفت قدسی چه نسبتی با معرفت و دو رکن جدایی ناپذیر آن، یعنی صدق و توجیه دارد؟ آیا اساساً امکان تحقق معرفت قدسی وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش ها، ابتدا به تحلیل ارکان معرفت قدسی و نسبت آن با معرفت پرداخت. اشتراک لفظ و خلط مفهوم و مصداق در کابرد واژه حق، محدودیت و انتقال ناپذیری شهود، نامتعارف بودن، تفسیرپذیری و عدم وحدت تجارب شهودی از انتقادات معرفت شناختی وارد بر معرفت قدسی هستند. همچنین تحقق پذیری این معرفت در جهان مدرن واقع گرایانه به نظر نمی رسد.

Epistemological Validity of Traditionalists’ Theory of "Sacred Knowledge": Its Truth and Justification

Adopting a rigid perspective toward post Cartesian modernity, traditionalists have referred to a type of knowledge which has a supernatural quality and is related to degrees of existence. Rejecting the efficacy of experience and argument which are considered pivotal to post-renaissance epistemology, they assume that intuitive knowledge is the main source of intellect and getting access to truth. Intuitionism in traditionalism moves beyond methodology. It seems that we are facing a sort of paradigm shift which tries to change the established assumptions. The present article deals with the issue of whether the sacred knowledge could basically be called knowledge or not. To answer this question, we examine the two necessary elements of knowledge, truth and justification. Theconclusion is that most of traditionalists’ claims are irrational and have no justification. The realization of this knowledge in the contemporary modern world appears unrealistic. 

تبلیغات