آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

امنیت منطقه ای بسیاری از کشورهای حوزه آسیای جنوب غربی در شرایط چالش و بحران های سیکلی قرار گرفته است. علت اصلی ظهور چنین بحران هایی در جابه جایی قدرت و فقدان شکل بندی های ساختاری در نظام بین الملل و محیط منطقه ای قرار دارد. بحران های نوظهور عموما ماهیت ساختاری داشته و بیانگر آن است که بازیگران از سازوکارهای مربوط به نقش فراساختاری بهره می گیرند. ایران در زمره کشورهایی است که همواره نقش محوری در سازماندهی و موازنه امنیت منطقه ای داشته است. سیاست و امنیت بین الملل در سال های بعد از جنگ سرد با نشانه هایی از بحران و تصاعد تهدیدات برای کشورهای مختلف همراه شده است. در این دوران، شکل بندی های ساختاری با تغییراتی همراه گردیده است. ساختار دوقطبی کارکرد خود را از دست داد و زمینه برای شکل گیری وضعیت های سیال در سیاست بین الملل به وجود آمد. در سال های 2020-1991 سیاستگذاری امنیتی ایران با نشانه هایی از چالش ناشی از نقش قدرت های بزرگ، بازیگران منطقه ای و گروه های هویتی روبه رو شده است. پرسش اصلی مقاله آن است که «سیاستگذاری امنیت منطقه ای ایران در غرب آسیا دارای چه ویژگی های رفتاری و ساختاری بوده است؟» فرضیه مقاله مبتنی بر این گزاره است که «سیاستگذاری راهبردی ایران در غرب آسیا به ویژه سوریه و عراق مبتنی بر نقش یابی حمایتی در مقابله با نیروی آشوب ساز بوده است.» در تبیین مقاله از «رهیافت سیاست آشوب زده» روزنا و «معمای کنش جمعی» الینر آسترم و هربرت سایمون استفاده شده است. روش شناسی پژوهش بر اساس سازوکارهای تحلیل داده ها و تحلیل محتوا انجام شده است.

Iran’s Regional Security Policy in a Turbulent Environment

The regional security of many countries in Southwest Asia is facing challenges and cyclical crises. Power shifts and the absence of structural formations in international order and the regional environment can be considered as the principal reasons behind the emergence of such crises. The emerging crises are generally of a structural nature and are indicative of the fact the players involved benefit from such mechanisms that are related to extra-structural roles. Iran is among the countries that has continuously played a pivotal role in organizing and balancing the regional security International politics and security in the post-Cold War years have been accompanied with signs of crises and exponential rise in threats for various countries. During this period, structural formations have undergone changes. The bipolar structure lost its function, therefore paving the way for the formation of fluid situations in international politics. During the past three decades since 1991, Iran’s security policy has faced signs of challenge arising from the roles of great powers, regional players and identity groups. The main question raised by this article is “What behavioral and structural characteristics has Iran’s regional security policy had in West Asia?” The hypothesis is based on this statement that “Iran’s strategic policy in West Asia, particularly Syria and Iraq, has been based on seeking a supportive role in confronting the turbulence-creating power”. The “turbulent politics strategy”, theorized by James Rosenau, and the “collective action puzzle” theorized by Elinor Ostrom and Herbet Simon, were used for the purpose of preparing this article. The methodology is based on data analysis and content analysis techniques.

تبلیغات