دیپلماسی هسته ای و راهبرد مصالحه در سیاست خارجی ایران (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
راهبرد مصالحه در سیاست خارجی دارای آثار و پیامدهای متفاوتی است. مصالحه می تواند زمینه های گسترش بحران و انتظارات فزاینده بازیگران در محیط منطقه ای و بین المللی را به وجود آورد. سیاست مصالحه به عنوان پایان ستیز ایدئولوژیک بین کشورها دانسته و مصالحه را راهبرد تأمین صلح و امنیت از طریق دیپلماسی می داند. مصالحه در شرایطی از اهمیت راهبردی در سیاست خارجی کشورها برخوردار می شود که نشانه هایی از همکاری برای نیل به منافع و امنیت ملی متوازن برای مقابله با تهدیدات به وجود آید. دیپلماسی هسته ای براساس اجماع راهبردی مقامات سیاسی ایران شکل گرفته و زمینه نیل به توافق راهبردی در قالب برنامه جامع اقدام مشترک را به وجود آورد. در 15 دسامبر 2015 نیز شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی با انتشار قطعنامه جدید، تردیدهای خود درباره برنامه هسته ای با ابعاد نظامی را پایان داده و به این ترتیب زمینه برای کاهش تدریجی و حذف تحریم های اقتصادی و تکنولوژیک علیه ایران را به وجود آورد. دیپلماسی هسته ای و نتایج حاصل از آن براساس برنامه جامع اقدام مشترک نشان می دهد که مصالحه می تواند تهدیدات کشورهایی همانند ایران که در معرض تهدیدات بین المللی هستند را کنترل و کاهش دهد. پرسش اصلی مقاله مبتنی بر آن است که: «راهبرد مصالحه در دیپلماسی هسته ای چه نتایجی در حوزه منافع ملی و سیاست خارجی به جا گذاشته است؟» فرضیه مقاله معطوف به آن است که: «دیپلماسی هسته ای براساس راهبرد مصالحه منجر به کاهش تهدیدات و حذف مرحله ای تحریم های اقتصادی و راهبردی شده است». در تنظیم مقاله از «رهیافت نئولیبرال نهادگرا» به عنوان چارچوب نظری مقاله استفاده شده است.Nuclear Diplomacy and Compromise Model in Iran’s Foreign Policy
The strategy of compromise in foreign policy has diversified outcomes and consequences. John J. Mearsheimer believes that compromise can provide the ground for escalation of crisis and raise the growing expectations of the players in the regional and international environments. James Richardson takes the policy of compromise as end of ideological controversy among countries. He considers compromise as the strategy of meeting peace and security through diplomacy. Under certain conditions, compromise can gain strategic importance in diplomacy of countries and reveal signs of cooperation to attain balanced national security and interests to counter threats. The nuclear diplomacy and its outcome base on the Joint Comprehensive Action Plan (JCAP) show that compromise can control and check the national goals and strategic powers of such countries as Iran that is subject to international commitments. The main question of the article is: “What a sort of outcome has the strategy of compromise in nuclear diplomacy left in the field of national interest and foreign policy?” The hypothesis of the article is: “Nuclear diplomacy based on the strategy of compromise has given way to minimizing threats and phased removal of economic and strategic sanctions.” In designing the article, the “strategy of institutionalized neoliberal” was used as the theoretic framework of the paper.