آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

یکی از کلیدیترین مفاهیم در رشته روابط بین الملل، که فهم آن کمک زیادی به فهم این رشته می کند، مفهوم آنارشی است. مفهوم آنارشی در نظریه های روابط بین الملل معنای یکسانی ندارد و  بر اساس مفروضات و ویژگیهای متفاوت هر نظریه برداشت متفاوتی از آن استنباط میشود. در اندیشه سیاسی روابط بین الملل سه سنت متفاوت وجود دارد که برجسته ترین شالود های نظریه پردازی در این رشته هستند که عبارتند از سنت واقع گرایی، سنت انقلابی گری و سنت خردگرایی. بر این اساس نگارندگان در این نوشتار تلاش دارند تا به این سؤال اصلی پاسخ دهند که سنتهای سه گانه روابط بین الملل چه برداشتی از مفهوم آنارشی دارند؟ در پاسخ به این سؤال سه فرضیه زیر مورد آزمون قرار می گیرد: 1)  برای سنت واقع گرایی آنارشی  اصلی نظم دهنده می باشد که نظم را در بی نظمی ایجاد می کند، یا به عبارتی نوعی نظم ارگانیک و یا نظم شکننده بر نظام بین الملل حاکم است؛2) سنت کانتی ضمن اینکه آنارشی در نظام بین الملل را می پذیرد آن را  توأم با همکاری میداند؛ 3) سنت گروسیوسی آن را نه تعارض آمیز و نه همکاری جویانه میداند، به نوعی دیدگاهی بینابین دو سنت قبل دارد و  معتقد است آنارشی به وسیله باورها و نگرشهای ما در بستری اجتماعی برساخته می شود و در قالب سود و زیان تفسیر میشود. نوشتار حاضر پژوهشی از نوع تحلیلی – تبیینی است که با فیش برداری کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.

Genealogical Illumination of the Concept of Anarchy from the Perspective of Three Tradition Realism, Revolutionary and Rationalism

One of the key concepts in the field of international relations, which contributes greatly to the understanding of the discipline if grasped well, is anarchy. Anarchy does not refer to an agreed-upon concept in international relations theories and it is perceived differently based on assumptions and different characteristics of each theory. In the political thought of International relations there exists three different traditions which construct the principal foundation of theoretical discussions within this field. These are the traditions of realism, revolutionary and rationalism. The researcher seeks to find the answer to this basic question: How is the concept of anarchy perceived by the three traditions? In response to that question following hypothesis will be tested: 1) to the tradition of realism anarchy mean a lack of discipline, i.e. a kind of organic or fragile discipline is governing the international system. 2) Kantian tradition, while admits anarchy in the international system considers cooperation within it. 3) Grotius Tradition, considers it neither cooperative nor conflicting, rather some sort of intermediate view and believes anarchy to be constructed by our attitudes and beliefs in a social context and interpreted in terms of profit and loss.This study adopts an analytic- Explanation which is also supported by taking notes from library. .

تبلیغات