هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته ی کارکنان شرکتی شاغل در بخش خدمات از وضعیت شغلی و استخدامی شان انجام شد. روش پژوهش: تحقیق حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. جامعه ی تحقیق کلیه کارکنان شرکتی شاغل بخش خدمات در دانشگاه گیلان بود. مشارکت کنندگان در تحقیق نیز به شیوه ی هدفمند و متمرکز بر ملاک انتخاب شدند. تعداد آنها نیز با توجه به اشباع نظری 9 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها با استفاده از شیوه ی کولایزی تحلیل شدند. در نتیجه ی تحلیل 5 مضمون اصلی و بیست و یک مقوله ی فرعی به دست آمد که اولین مضمون اصلی بی عدالتی بود که شامل مقوله های فرعی قضاوت غیرمنصفانه، احساس تبعیض، احساس ظلم و احجاف، فشار کاری بالا انتظارات کاری بالا و عدم حمایت می شد. دومین ممضون اصلی حرمت خود پایین با مقوله های فرعی فقدان اعتبار، دیده نشدن، تحقیر شدن، عدم ارزش گذاری، عدم حرمت و احترام و عدم درک شدن بود. مضمون اصلی سوم فقدان انگیزه پیشرفت بود که شامل مقوله های درماندگی و ناامیدی از تغییر وضعیت موجود و عدم ترفیع و ارتقاء شغلی می باشد. مضمون اصلی چهارم عدم بهره مندی از امتیازات شغلی بود که شامل مقوله های فرعی کمی حقوق، تاخیر در دریافت حقوق، نداشتن وام، فقدان بیمه تکمیلی و فقدان مرخصی می شد و مضمون اصلی پنجم فقدان رضایت شغلی است که شامل مقوله های فرعی فقدان انگیزه، ناامنی و بی ثباتی شغلی می باشد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر نشان داد که کارکنان شرکتیِ بخش خدمات، تجربه روان شناختی مثبتی از وضعیت شغلی خویش ندارند. این یافته ها برای مدیران شرکت های کاریابی و کارفرمایان قابل استفاده است. شماره ی مقاله: ۹