تحلیل انتقادی آراء ابن تیمیه بر انگاره عرفانی «اعیان ثابته» (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
از منظر ابن تیمیه، اعیان ثابته را باید یکی از ارکان مهم نظریه وحدت وجود دانست. او بر این باور است که ثبوت معدوم و شیء دانستن آن از سوی ابن عربی، کفرآمیز و بدتر از نظریه ثابتات ازلی معتزله است. مقاله پیش رو که با شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای به بررسی سخنان ابن تیمیه پرداخته است، می کوشد تا به تبیین این دیدگاه بپردازد و آراء وی را تحلیل و بررسی کند. ابن تیمیه را می توان در یک نظر کم بهره از علم عرفان و اصطلاحات آن دانست؛ چرا که در سرتاسر آثار خود با ذهنی تحصُّلی و مادی گرایانه و نیز بدون توجه به زبان و اصطلاحات رایج عرفانی به نقد اصول و مبانی آن پرداخته است. اعیان ثابته در منظومه فکری ابن عربی، در حضرت علمی(تعین ثانی) حق تعالی، دارای شیئیت ثبوتی است نه شیئیت وجودی و با تجلی أسماء و صفات الهی مستقیم مرتبط است. براین اساس وی معتقد است، اسمای الهی از مسیر اعیان ثابته ظهور می یابند و اعیان خارجی مظاهر و آثار وجودی اعیان ثابته اند؛ بنابراین باید گفت: نه اشکالات ثابتات ازلی دامن گیر این نظریه است و نه انتقادات ابن تیمیه. ریشه إشکال نقدهای ابن تیمیه در مبانی هستی شناسی و معرفت شناختی او دارد.Ibn Taymiyyah’s Views on Mystical Perception of “Fixed Entities” (Ayn Sabitah); A Critical Analysis
Ibn Taymiyyah claims that “Fixed Entities” should be considered as one of the important pillars of the Unity Theory. He believes that the stable non-existent and considering it as an object by Ibn Arabi is blasphemous and worse than Eternal Fixed (Sabetate Azali) which stated by Mutazila. This study attempts to discover Ibn aymiyyah’s ideas by descriptive-analytical method. Ibn taymiyyah can be considered as does not have enough knowledge about mysticism and its terms. since in all his works, he has criticized its principles and foundations with an academic and materialistic mind, as well as without paying attention to the common mystical language and terms. Fixed entities in Ibn Arabi's point of view, in second determination of the Almighty, have a fixed objectivity, not an existential object and is directly related to the manifestation of divine names and attributes. Accordingly, the believes that the divine names emerge through the path of the fixed entities and the external entities are the manifestations and existential effects of the fixed entities. Therefore, it should be said: neither the defects of the eternal fixed (Sabetate Azali) affect this theory nor the criticisms of Ibn Taymiyyah. Ibn Taymiyyah's critique is rooted in his ontological and epistemological foundations.